واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: طنز يعني قاه قاه گريه كردن!
ما ملتي هستيم كه مكانيزم اعتراض در فضاهاي مسالمتآميز برايمان تعريف نشده تا اعتراضمان را نسبت به شرايطي كه از آن راضي نيستيم، نشان دهيم اين در حالي است كه طبق فصل سوم قانون اساسي چنين حقي را داريم
کد خبر: ۴۳۸۸۱۵
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۸ - 01 October 2014
كافي است اتفاقي در اين كشور بيفتد تا كمتر از ساعتي لطيفه و شوخيهاي آن از فضاي گفتاري وارد وسايل ارتباط جمعي و شبكههاي اجتماعي شود. اين اتفاقات گاهي چنان تلخ و تكاندهنده است كه آدم را به تامل واميدارد. سقوط هواپيما، سر بريدن توسط گروه داعش و... اما همين اتفاقات دلخراش براي ما خيلي زود تبديل به جوك و لطيفه ميشود.
اعتماد در اين باره با دكتر محمدمراد بيات، جامعهشناس گفتوگو كرده كه ميخوانيد.
آقاي دكتر چرا در كشور ما هر اتفاق تلخي واكنش طنز به دنبال دارد؟
واقعيت اين است كه طنز پديدهيي تفكربرانگيز است و ماهيتي پيچيده و چندلايه دارد اگرچه طبيعتش بر خنده استوار است اما وسيلهيي است براي نيل به هدفي برتر و آگاه كردن انسانها. طنز گرچه ميخنداند اما تلخ است، به قول شاعري «طنز يعني گريه كردن قاه قاه، خنده كردن آهآه». طنز در عمق وجود خنده را ميشكافد و انسان را به تفكر واميدارد درست مثل تيغ جراحي كه هدفش بهبود شرايط است. در جامعه ما نيز اينگونه است و اين شرايطي كه شاهدش هستيم كه اتفاقات ناگوار دستمايه طنز ميشوند مصداق اين شعر است «كارم از گريه گذشته به خودم ميخندم».
آيا اين بدين معناست كه مردم اين اتفاقات را جدي نميگيرند؟
طنز به معناي سرسري گذشتن از اتفاقات تلخ و بيمسووليتي نسبت به آنها نيست بلكه خندهيي تلخ به واقعيتهايي است كه تحملش براي جامعه سخت است. ما ملتي هستيم كه مكانيزم اعتراض در فضاهاي مسالمتآميز برايمان تعريف نشده تا اعتراضمان را نسبت به شرايطي كه از آن راضي نيستيم، نشان دهيم اين در حالي است كه طبق فصل سوم قانون اساسي چنين حقي را داريم ولي وقتي ناوگان هوايي ما فرسوده است و در هر سفر هوايي جان شهروندان در خطر است كجا و چه شكلي ميتوانيم اعتراضمان را نشان دهيم يا وقتي مواد لبني ما داراي روغن پالم است با چه روشي اين اعتراض را به گوش مسوولان برساند.
يعني شما ميخواهيد بگوييد اين نوع واكنشها، واكنش اعتراضي است كه نسبت به هر مسالهيي جوك و لطيفه درست ميشود؟
بسياري از صاحبنظران طنز را محصول محدوديتها ميدانند كه در نتيجه بخشهايي از جامعه به سمت طنز هجوم ميآورند و در قالب آن تلخيها و واقعيتهايي را برملا كنند. جامعه ما هم همانند ديگر جوامع است و از همين الگوها پيروي ميكند. اگر در كشور ما زمينه اجراي فصل سوم قانون اساسي فراهم شود و مردم روشهاي اعتراض مسالمتآميز به موضوعات مختلف از مسائل سياسي تا روغن پالم را بدانند به همان ميزان طنزهايي از اين دست در شبكههاي اجتماعي و بهطور كلي در جامعه كاسته خواهد شد. به اعتقاد من ميزان طنزهاي مردم با ميزان آزادي و رعايت حقوق مردم نسبت معكوس دارد به عبارت ديگر هر قدر ميزان طنز در محاورات مردم بيشتر باشد به معني كمتر بودن آزادي عمل آنها در جامعه است. نكته ديگر اين است كه حجم زياد اين طنزها ميتواند زنگ خطري براي دولتمردان يك جامعه باشد زيرا اين طنزها ميتواند نشانه مشكل داشتن يك جامعه باشد و اگر بهموقع علاج نشود ممكن است يك باره خود را به شكل هيجاني و پرشتاب نشان دهد كه هزينه گزافي را به جامعه و دولتها تحميل خواهد كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]