واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: پرچمي بسان پيراهن يوسف
اين روز را بايد دريافت چنان که بسيارند اهل راز، که، به پاي جان به آستان بوسي خورشيد مي آيند و نه بهره يک روز و يک سال، که قدر يک عمر، توشه برمي گيرند. پ
کد خبر: ۴۳۵۲۷۴
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۶ - 18 September 2014
غلامرضا بني اسدي در خراسان نوشت:
فردا نه فقط در تقويم زمين، روز مهمي است که در تقويم هجري شمسي زمان هم يک روز خاص است، روزي که به نام زيارتي امام رضا عليه السلام، درهاي آسمان وزمين را به روي هم مي گشايد تا آدم ها و فرشته ها بر سبيل بندگي حضرت حق، جلوه هايي از حقيقت را دريابند. در اين روز، زمين فراتر از تولد خود، به برکت روز زيارتي حجت خدا، به قرار مي آيد و بندگان خداوند نيز، در آستان هشتمين حجت خدا، پور رشيد رسول مصطفي، امام علي بن موسي الرضا(ع) با فرشتگان همنفس مي شوند و در حس بهشت همراه و در قرار بندگي هم عهد.
اين روز را بايد دريافت چنان که بسيارند اهل راز، که، به پاي جان به آستان بوسي خورشيد مي آيند و نه بهره يک روز و يک سال، که قدر يک عمر، توشه برمي گيرند. پس اگر توفيق، جانتان را جاري کرد به سوي حرم، مطمئن باشيد بيش از هميشه چشم در چشم اولياي خداخواهيد شد که به قول استاد حاج علي اکبري، در ميان فراواني جمعيت مي توان بيشتر اميد داشت که اولياي خدا را زيارت کرد پس قدر بايد دانست اين فرصت را، چنان که اهل دل، قدر مي دانند چنان که بسياري «اويس قرني وار» از هزاران فرسنگ دورتر، به حسرت قدر مي دانند و بهشت مي شود جان و جهان شان وقتي نسيم، عطري از اين ديار برايشان مي برد بله، آنان قدر مي دانند حتي خيال حرم را و دريغ خواهد بود اگر ما قدر ندانيم مجاورت آفتاب را.
هرچند، همسايگان دريا، شکوه آن را درک نمي کنند- آنگونه که بايد- و دامنه نشينان کوه هم عظمت آن را-چندان که بايد- درنمي يابند، اما آنان که دورند، با درک عظمت ، نزديک مي شوند، چنان که به گفته عزيزي از کاروانيان «زير سايه خورشيد»- که پيغام بر حريم کبريايي سلطان علي بن موسي الرضا(ع) به اندونزي بود- مردم آن ديار چنان به پرچم متبرک حرم- که همراه کاروان بود- تبرک مي جستند و چنان حالي داشتند که مي شد همانجا ازحس يک زيارت قبول سرشار شد. او از عمق ارادت مردم و اوج عشق شان به امام رضا(ع) مي گفت که سني و شيعه، نمي شناخت بلکه همه دل ها رادچار مي کرد و ...
او مي گفت و من پرچم را، پرچم متبرک را، بسان پيراهن يوسف مي ديدم که از مصر حرم، تا همه کنعان ها رفت و نه فقط چشم يک يعقوب که بصيرت قبيله يعقوب ها را روزافزون کرد و شوق آمدن به مصر حرم را چنان در جان ها انداخت که عالم برجسته اهل سنت، جناب نور اسکندر، که ۴ماه در بستر بيماري بود، برپا خيزد و به احترام پرچم حرم به مدرسه آيد و در آخر نيز، سير سفر درماني خود را از آلمان به ايران و به مشهد الرضا تغيير دهد.
آري، از راه دور هم مي توان با «زيارت از بعيد» اويس قرني وار چشمه هاي عشق را جاري کرد و به تکثير حرم در جان آدم ها پرداخت، تا زيارت، سفره اي شود پرشکوه به پهنه همه زمين و پرشکوه و پرشکوفه باد، اين زمين به هر زمان، پرشکوفه تر باد، سر شاخه هاي دستاني که در روز زيارتي مخصوص امام رضا(ع) از حرم به آسمان قد مي کشد و مستجاب باد کلماتي که براي همگان دعا مي شود و سعيد باد هرکه در حرم، خود را نماينده حاجات همه عالم و آدم مي داند و نه به کوچکي دستان خود بل به بزرگي و کرامت امام رضا(ع) براي همه دعا مي کند...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]