واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: سختترین لحظه ها، عکاسی از جنازه دوستانم بود
من حتی نام او را به خاطر ندارم و با نام «سید» او را میشناختم؛ اما بسیاری از عکسهای مهمی را که در فاو گرفتم، مدیون رشادتها و جانبازیهای او هستم.
«سختترین لحظهها برای من وقتی بود که از جنازهی کسانی که تا چند دقیقه پیش همراهم بودند و با آنها زندگی کرده بودم، عکس میگرفتم؛ خاطرات آنها هرگز از یادم نخواهد رفت.»
اینها جملات جاسم غضبانپور است؛ عکاسی که با حضور در جبهههای جنگ ایران و عراق از نخستین روزهای تهاجم دشمن، با دوربینش لحظههای خاصی را از زندگی و مرگ در سالهای نبرد به ثبت رسانده است.
با شروع هفتهی دفاع مقدس، رسانهها مانند همیشه عکسهایی از سالهای جنگ را منتشر میکنند. عکسهایی که بهعنوان سند، روایتگر بخشی از تاریخ هستند. عکاسان بسیاری از همان روزهای نخست آغاز جنگ، دوربین به دست گرفتند و برای ثبت لحظههایی ناب، راهی جبههها شدند.
جاسم غضبانپور که خود از بچههای جنوب است، یکی از این عکاسان بود. او دربارهی آغاز جنگ و فعالیت حرفهای عکاسیاش در آن سالها به خبرنگار ایسنا گفت: من از بچههای خرمشهر بودم و جزو مجموعهی جنگ بهحساب میآمدم. قبل از اینکه جنگ شروع شود عکاس «مستند اجتماعی» بودم و از قبل از انقلاب عکاسی میکردم. بعد از شروع جنگ و در اوایل آن بهعنوان امدادگر در مناطق مختلف مشغول شدم. خرمشهر در یکی - دو هفتهی اول شروع جنگ شاهد قتل عام عجیبی بود و من وظیفه خودم میدانستم به جای عکاسی، امدادگری کنم.
او ادامه داد: وقتی وضعیت جنگ تاحدودی تثبیت شد، به حرفهی اصلیام برگشتم. در آن زمان برای هیچ خبرگزاری و روزنامهای کار نمیکردم و عکسهایم را به هیچ آژانسی نمیدادم، بلکه عکاسی بودم که فقط برای خودم کار میکردم. من بهعنوان بسیجی در تبلیغات سپاه خرمشهر فعالیت میکردم و کارم بخشی از سیستم تبلیغاتی منطقه بود.
«سید»؛رزمندهای که در فاو با غضبانپور بود
این عکاس دربارهی وضعیت عکاسی در آن روزها، گفت: در یکی د- و ماه اول، دسترسی عکاسها به جبهه و مناطق عملیاتی خوب بود؛ اما بعد از آن، محدودیتهایی برای تردد عکاسها ایجاد شد. در آن زمان بهخاطر مسائل امنیتی، تدابیری را برای رفتوآمد عکاسها در نظر گرفته بودند که دسترسی آنها را به مناطق عملیاتی محدود میکرد. آن هم بهخاطر این بود که در آن سالها چند کشور علیه انقلاب نوپای ایران ائتلاف کرده بودند و قصد براندازی نظام را داشتند.
غضبانپور در ادامه به تعریف عکاس جنگ اشاره و اظهار کرد: دو نوع تعریف از عکاس جنگ داریم؛ در تعریف اول، عکاسان بینالمللی فعال هستند که در آژانسهای مختلف کار میکنند. آنها عکاسهایی هستند که با گرایشهای مختلف مستند اجتماعی و ژورنالیستی به مسائل جنگ میپردازند و به شور و هیجان جنگ هم علاقهمندند و برای آنها لزوما مهم نیست که چه کسی با چه کسی در حال جنگ است. برای این عکاسها مهم نیست که دو طرف جنگ چه کسانی هستند، آنها فقط کار خودشان را انجام میدهند و از حقوق و مزایای خاصی هم برخوردارند. برای آنها فقط سوژه مهم است.
او ادامه داد: اما در عکاسی جنگ ایران و بعثیهای عراق، اتفاق دیگری در جریان بود؛ عکاسها در آن دوره، ایدئولوژی و مرام خاص خود را داشتند. من در دوران جنگ، از عزیزانی عکس میگرفتم که با من بزرگ شده بودند و زندگی میکردند، اما مجبور شدم از جنازهی آنها عکس بگیرم. من با نماز شبها، نیایشها، عبادتها و به عملیات رفتنشان زندگی میکردم و بهعنوان یک شخص ثالث به زندگی و شهادت آنها نگاه نمیکردم، بلکه جزیی از آنها بودم. عکس گرفتن از آنها ورای عکاسی صرف بود.
این عکاس همچنین گفت: سختترین لحظات من در آن روزها، مواقعی بود که باید از کسانی که با آنها مسافر بودم یا در کنارشان زندگی کرده بودم، بعد از شهادت عکس بگیرم. خاطرات آنها هنوز با من است و هرگز از یادم نمیرود.
جنازه یک بعثی در دریاچه فاو
غضبانپور به چند نمونه از عکسهای خاطرهانگیزش از دوران جنگ اشاره کرد و افزود: یکی از عکسهای خاطرهانگیز و دوستداشتنی که گرفتم، عکس یکی از دوستانم در جبههی فاو است. من حتی نام او را به خاطر ندارم و با نام «سید» او را میشناختم؛ اما بسیاری از عکسهای مهمی را که در فاو گرفتم، مدیون رشادتها و جانبازیهای او هستم. «سید» با موتور همراه من به مناطق عملیاتی میآمد تا من عکس بگیرم. خیلی از لحظهها بود که احساس میکردم، دیگر او را نمیبینم و شهید میشویم. بعد از جنگ هم هرگز نتوانستم خبری از او بگیرم.
او ادامه داد: یکی دیگر از عکسهایی که برایم خاطرهانگیز است، عکسی است از سربازان بعثی کشتهشده در دریاچهی فاو.
این عکاس دربارهی لزوم حفظ عکسهای جنگ، توضیح داد: در زمان جنگ، عکسهایی گرفته شد که عکاسان آنها ناشناس هستند. میتوان با همت انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس، بسیاری از این مجهولات را از بین برد و عکسها را شناسایی کرد. بهترین کار این است که موزهای برای عکسهای دفاع مقدس در نظر بگیرند تا عکاسان بتوانند نگاتیوها و اسلایدهایشان را با احساس امنیت و بدون هراس از نابود شدن، در معرض دید عموم قرار دهند و اطلاعات و ناگفتههایشان از جنگ را بازگو کنند.
جنازه یک بعثی در دریاچه فاو
غضبانپور در پایان اضافه کرد: به امید اینکه در هیچ زمان و مکانی، شاهد جنگ نباشیم.
جاسم غضبانپور
جاسم غضبانپور متولد سال ۱۳۴۲ در خرمشهر است. او از سال ۱۳۵۵ عکاسی حرفهای را بهصورت خودآموز آغاز کرد. عکاسی از خرمشهر بعد از بازپسگیری آن از عراقیها، عکاسی از تهران در ایام موشکباران در سال ۱۳۶۷ و کار در ستاد تبلیغات جنگ بهعنوان مسوول واحد عکاسی و عکاس در فاصلهی سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۲ از فعالیتهای او در این دوران است. غضبانپور در فاصلهی سالهای ۱۳۶۷-۱۳۶۲ در رشتهی عکاسی دانشگاه هنر تحصیل و در سال ۱۳۷۰ انتشارات «تیس» را تأسیس کرد.
از عکسهای غضبانپور تا کنون چند کتاب چاپ شده و نمایشگاههای گروهی و انفرادی بسیاری برگزار شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]