واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آقاي نويسنده در آغاز...
كتاب «ادب و هنر بيگانه» در برگيرنده آن بخش از مقالات، گفتارها، نقدها و ترجمههاي كوتاهي است كه مرحوم جلال آلاحمد در طول حيات ادبي، هنري، فرهنگي و سياسياش پيرامون ادبيات، هنر، فلسفه و سياست سرزمينهاي بيگانه و نيز درباره اديبان، هنرمندان، فيلسوفان و سياستمداران غيرايراني انتشار داده است.
نویسنده : مصطفي زمانينيا
مطالبي كه در اين دفتر گرد آمدهاند، از لحاظ موضوعي بهقدري متفاوت و گوناگونند كه فصلبندي و تفكيك آنها از يكديگر بيهوده و عبث مينمايد، زيرا در آن صورت شمار بخشها و فصلهاي كتاب تقريباً مساوي با تعداد زيرمجموعههايشان ميشود و كمك چنداني به خوانندگان نميكند، بنابراين ترجيح داديم در درجه اول تاريخ نگارش و در درجه بعدي تاريخ نخستين انتشار هر كدام از مقالات را ملاك تقسيمبندي، تقدم و تأخرشان قرار دهيم و آنها را بر اين مبنا به دنبال يكديگر بياوريم. كهنترين تاريخ نگارش يا پخش و نشر متعلق به مقاله «براي تاريخ مذاهب» است كه آلاحمد آن را از يك مجله فرانسوي ترجمه كرده و در شماره يازدهم «نامه ماهانه مردم» در تاريخ مردادماه سال 1326 منتشر كرده است. نزديكترين تاريخ نگارش يا پخش و نشر مربوط به نقد كوتاهي ميشود كه جلال براي نمايش «در انتظار گودو» نوشته ساموئل بكت، به كارگرداني داود رشيدي تأليف كرده است. در انتهاي نقد كنار امضاي آلاحمد تاريخ «7 ارديبهشت 47» به چشم ميخورد، اما خود مطلب در نشريه آرش، دوره دوم، شماره سوم، در تاريخ فروردين ماه سال 1347 چاپ شده است. بديهي است مقالهاي كه تازه در ارديبهشت ماه آماده چاپ شده نميتوانسته است در يك ماه قبل منتشر شده باشد. چنين تناقضي را ميشود بدين شكل توجيه كرد كه نشريه آرش مانند بسياري از نشريات ادواري مشابهش به دليل مشكلات مالي، مميزي، فني و حرفهاي، ... بهنگام و مرتب و درست سر موعد مقرر به دست علاقهمندان نميرسيد و با ديركردهاي انتشاراتي روبهرو بود، ليكن تاريخي كه در شناسنامهاش درج ميشده، همان تاريخ فرضي و قراردادي بوده است. خواندن كتاب كنوني آلاحمد را از دو جنبه كاملاً مغاير به ما ميشناساند، يكي جنبه اجتماعي و بيروني و ديگري جنبه شخصي و دروني. از يك سو با مطالعه «براي تاريخ مذاهب» پي ميبريم آلاحمد در سال 1326 در زمان گرايش به خط مشي عقيدتي ـ سياسي حزب توده، ... اندكي پيش از انشعاب او و همفكرانش به رهبري خليل ملكي از حزب توده، ... با ديده خردهگيرانه به مذهب مينگريست و بر اين اساس به ترجمه مقاله حاضر كوشيده است. از سوي ديگر آلاحمدِ بسيار جوان و كمتجربهاي را ميبينيم كه در «نامه ماهانه مردم» نشريه رسمي و مهم حزب توده ايران درباره كتب منتشر شده چند خطي مينويسد و آنها را به خوانندگان مجلهشان معرفي ميكند. معرفينامههاي او به تناسب سن و سال و كارنامه هنري و ادبي تازه بگشودهاش اغلب كممايه، پيش پا افتاده و معمولياند. بخش اصلي معرفيهاي او مختص خلاصهاي از موضوع كتاب ميشود و نظراتش توأم با كليبافي و مجاملهاند و انتقادهايش نيز از تذكر اغلاط املايي و چاپي و كيفيت نيكو يا نكوهيده حروفچيني و صحافي فراتر نميروند. در اين دوره آلاحمد روي كتابهايي انگشت ميگذارد كه مثل خانواده و دولت اثر فردريش انگلس در چارچوب تعاليم جزمي و ايدئولوژيك حزب توده بگنجد يا در ترويج و پذيرش آنها كارساز باشد و جالب اينكه آلاحمد از توصيه مستقيم و بيواسطه به هواداران ـ و حتي آناني كه گرايشهاي ماركسيستي ندارند ـ گريزان نيست و با صراحت مينويسد:«مباحث دقيق اين كتاب ـ تحول خانوادهها ـ ارتباط جنس نر و ماده و شرايط آن ـ موجبات تشكيل دولت و غيره ـ مسائل جالبي است كه براي هر محققي ـ گرچه به اصول ماركسيسم نيز معتقد نباشد ـ پر از فايده است. اين اثر انگلس كتابي است كاملاً علمي و دقيق و از هر گونه توصيف بينياز و همه رفقاي ما بايد آن را به دقت و دو سه بار بخوانند و درست درك كنند.» به هر روي مروري بر اين آثار از آلاحمد كه در اوان ثمردهي فكري و قلمي او به نگارش درآمده، حال و هواي فكري و عملي او را در آن دوره نمايان ميسازد و جلالپژوهان را در تحليل صحيح ادوار گوناگون زندگي او ياريگر خواهد بود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]