واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «منافقين» در پوسته «مجاهدين»
اساساً نفاق در بستر جوامع ديني شكل ميگيرد. پس از تشكيل حكومت اسلامي توسط پيامبر(ص) در مدينه شاهد شكلگيري جريان نفاق هستيم، در حالي كه در مكه و قبل از حكومت اسلامي اين پديده وجود نداشت. پس از آن نيز در حكومتهاي اسلامي همواره منافقين يكي از خطرناكترين دشمنان اسلام بودهاند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل حكومت اسلامي در ايران نيز منافقان درصدد ضربه زدن به نظام اسلامي برآمدند. نماد و مظهر نفاق در ايران سازمان مجاهدين خلق است. زمينههاي شكلگيري آن به سالهاي پس از قيام 15 خرداد 42 برميگردد. اين سازمان در سال 1344 تأسيس شد. نياز مبرم مردم به تشكيلات مكتبي و مردمي كه بتواند راه شهيدان 15 خرداد را ادامه دهد علت اصلي استقبال ملت از سازماني بود كه اعضاي آن ادعا ميكردند درصدد تشكيل يك سازمان اسلامي با مشي مبارزه مسلحانه هستند، اما اعضاي اين سازمان براي اينكه خود را انقلابي، مبارز و پيشتاز جلوه دهند بدون داشتن علم اجتهاد و مطالعه در متون اصيل اسلامي به خود اجازه دادند بر مبناي ديدگاههاي مادي ماركسيسم قرآن و نهجالبلاغه را تفسير كنند. آنها فكر كردند چون با رژيم پهلوي مبارزه ميكنند، پس آنقدر تكامليافته هستند كه قادرند مكتب الهي اسلام را با تمام پيچيدگيهايش در قالب خواستههاي خود بريزند. بنابراين وقتي از پاسخگويي به مسائل اقتصادي، سياسي و اجتماعي بر مبناي ديدگاههاي عميق اسلامي عاجز ماندند بهراحتي و بدون هيچگونه مقاومتي پذيرفتند در كنار اسلام بايد ماركسيسم را نيز پذيرفت تا بر مبناي انديشههاي مادي، ملموس و سهلالوصول پاسخگوي نيازهاي مادي و دنيايي خود و جامعه باشند. در اين ميان يكي از اقدامات سازمان در زمان تغيير ايدئولوژي ـ از سال 1350 ـ مخفي نگه داشتن ايدئولوژي ماركسيسم و تظاهر به شعائر اسلامي بود. هنگامي كه اين ايدئولوژي در سازمان پذيرفته شد و اكثريت اعضا روشهاي توصيهشده از سوي اين ايدئولوژي را مناسبترين راهكار براي ادامه مبارزه تشخيص دادند، عدهاي از اعضاي بر آن شدند تا مانع آشكار شدن اين تحولات در سازمان شوند. ترس از موضعگيري گروههاي مبارز مذهبي از يك سو و از دست دادن اعضا و هواداران مذهبي سازمان از سوي ديگر باعث شد اعضايي كه مباني و اصول ماركسيسم را پذيرفته بودند، اعتقادات ماركسيستي خود را موقتاً مخفي كنند و در ظاهر عبادات و اعمال مذهبي را انجام بدهند. مصداق اين رفتار بهمن بازرگاني در زندان است. بهمن بازرگاني پس از مطالعه درباره ماركسيسم در زندان صراحتاً به موسي خياباني و مسعود رجوي اعلام ميكند ماركسيسم را پذيرفته است و به لحاظ فلسفي و نظري ديگر مسلمان محسوب نميشود. بنابراين نماز خواندنش تظاهر و تظاهر به نماز هم نفاق است. از جمله طرفداران اين رويه مسعود رجوي بود. اين برخورد منافقانه رجوي از همان ابتدا اساس تشكيلات سازمان را در برهه انقلاب و پس از آن شكل داد. تاكتيك تظاهر به مسلماني تنها تاكتيكي بود كه سازمان در آن شرايط پيش گرفت. البته رشد مذهبي و طلوع طليعه انقلاب اسلامي در اتخاذ اين تاكتيك نقش اساسي داشت، ولي با پيروزي انقلاب اسلامي مجدداً در بنبست قرار گرفتند، زيرا از طرفي ادعاي مسلماني مانع موضعگيري علني در برابر اسلام بود و از طرف ديگر انقلاب اسلامي مانعي در راه اجراي نقشههايش به حساب ميآمد. بدين طريق سازمان اجباراً نفاق استراتژيك را به نفاق ايدئولوژيك افزود و در عمل نيز منافقانه برخورد كرد و چون مردم ايران با توجه به سوابق تاريخي خود و با رهنمودهاي حضرت امام به دقت متوجه حوادث بودند اين نفاقها از چشم مردم مخفي نماند. مجدداً سازمان مجاهدين خلق موقعيت قشري خود را به نحو طبيعي از دست داد و منزوي شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]