واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
فیسبوک تویتر Google+ Cloob خواب سحر و لذت افطار، تجربه روزه اولی ها ایلام- ایرنا- زهرا، پاهایش را زیر شیر آب گرفت و کمی از آب بر صورتش ریخت تا عطش و تشنگی اش را در این گرمای طاقت فرسا فرو نشاند، آخه برای نخستین بار بود که ساعت ها تشنگی و بی آبی را تحمل می کرد، چون امسال سال تکلیف و حضورش بر خوان کرم الهی بود.

به گزارش ایرنا، مادر همچون همیشه مهربان و همراه، به دختر 9 ساله اش پیوست تا با شوخی و خنده، فکر دختربچه را از تشنگی و آب دور کند.
مامان جان، می دونی خداوند اجر و پاداش زیادی برای روزه داران قائله که نفس هایشان را تسبیح و خوابشان را عبادت می دونه.
مادر جون، میدونی بچه های کوچک امام حسین(ع) چقدر با تشنگی و عطش مبارزه کردند و حاضر نشدن تسلیم یزید بشن.
مامانی، می دونی روزه برای چیه؟ علت تحمل گرسنگی و تشنگی چیه؟ چرا مسلمونا دستور خداوند را اطاعت می کنند؟
دخترک، پاهاش را از زیر آب بیرون کشید و گفت: آره خانم معلم قرآنمون گفته که روزه برای افزایش صبر و بردباری آدم ها در برابر مشکلات، نشانه اخلاص بنده به خداونده.
تازه به خاطر روز قیامت ما این روزها را تحمل می کنیم تا گرسنگی و تشنگی آن موقعه را تحمل کنیم، آخه انسان بهترین مخلوق خداست و باید از خداوند اطاعت کند.
روزه یعنی اینکه خودت می دونی و خدای خودت که برای او در حال عبادتی، با وجود اینکه بعضی مواقع تنهایی و کسی نیست اما چون خدا را احساس می کنی حاضر نمی شی قایمکی چیزی بخوری.
مادر، خوشحال و خندان که دختر 9 ساله اش به خوبی درس معنویت و دینداری را آموخته گفت: بیا بریم تا چند قصه برات تعریف کنم، یه کم بخوابی تا بعدش افطار بشه.
زهرا، که همیشه از شنیدن داستان های شیرین مادر لذت می برد با شوق و ذوق همراه مادر شد و پس از نیم ساعت به خواب رفت، خوابی که با صدای تیک تیک عقربه های ساعت و صدای زیبای ˈربنا فغفرلنا...ˈ همراه بود و اون رو بیدار کرد.
سفره افطار پهن شده بود و بوی صمون داغ، حلیم و شله زرد، با رنگ و لعاب سبزی و پنیر و گردو و شیر و چایی نبات هر کسی را وسوسه می کرد.
زهرا که حالا دختر خانم محجبه ای شده بود، به سمت روشویی رفت و وضو گرفت و گفت: آخ جون افطار.
مامانش خندید و گفت: قبول باشه دخترم کاش سفره سحری هم با همین نشاط و خوشی بیدار می شد و کلی مجبور نبودم نازت بکشم تا از خواب خوش بیدار بشی و چند لقمه سحری بخوری.
زهرا خندید و گفت: آخه مامانی کی سرحاله که من باشم، تازه داداش علی که اصلا بیدار نمی شه.
امسال همه دختر بچه های 9 ساله و آقا پسرهای 15 ساله به سن تکلیف رسیدند و باید آداب و اعمال دینی را به آورند، بیشتر آنان با شوق و ذوقی وصف ناشندنی پیش از همه بر سر سفره افطار و سجاده نماز حاضر می شوند و از اینکه می توانند خودشان را مانند بزرگترها در تکالیف دینی سهیم بدانند خوشحال اند.
بدون شک شیرینی لذت اذان افطار و تنبلی بسیاری از آنها از خواب خوش برای خوردن سحری از خاطرات شیرین و بیادماندنی آنها ست.
باشد که این روزه داران کوچک روزه اولی با دلهای آسمانی و قلب های پاکشان برای همه ما دعا کنند تا خیر و برکت و سلامتی و عاقبت بخیری نصیب همه ما بشه و بچه های مظلوم غزه هم به آرامش برسند. ک/4
7177/540
انتهای پیام /*
ارتباط با سردبير:

[email protected]

تماس بی واسطه با مسئولین
01/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]