تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دورترین مردم ار خداوند عزّو جل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830095726




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حرامزاده ای در پی آرمانشهر! (نقدی بر «اشباح» مهرجویی)


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



حرامزاده ای در پی آرمانشهر! (نقدی بر «اشباح» مهرجویی)
جریان‌شناسی و نوع تفکر و دیدگاه سینمای مهرجویی را می‌توان در قالب سینمای روشن‌فکری طبقه‌بندی نمود، اما به‌راستی بین این نوع نگاه که مبتنی بر نوعی نگرش خاص شکل گرفته است و جریان عمده و قالب سینمای ایران، چه نسبتی برقرار است؟



به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، «اشباح» نام آخرین اثر "داریوش مهرجویی" کارگردان نام‌آشنا و جریان‌ساز سینمای ایران است؛ کارگردانی که در بدو امر، به تحصیل رشته فلسفه همت گماشت و پس از آن راهی حیطه سینما گردید.

اصولاً نوع نگاه و منظری که مهرجویی از ابتدا و به‌عنوان یکی از چهره‌های جریان روشن‌فکری سینمای ایران برای خود رقم زده و ترسیم کرده، پرداختن به سوژه‌هایی است که در عین سادگی فرم و پرداخت، در لایه‌های زیرین خود، ارجاعات فرامتنی را با خود همراه دارد. به بیانی ساده‌تر، در اکثر قریب به اتفاق فیلم‌های مهرجویی، مفاهیم عمیق‌تر و فلسفی‌تری قابل ارجاع و نمایش است که به زبان سینما ترجمه شده‌اند.

البته در این فیلم‌ها رگه‌هایی از عرفان، سیاست، جامعه‌شناسی، فلسفه، تاریخ و حتی دین نیز دیده می‌شود. از «الماس33» تا «اشباح» رویکرد و فعالیت هنری و سینمایی داریوش مهرجویی در دو مقطع زمانی رژیم شاهنشاهی و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران، شاهد فرازونشیب‌های بسیاری بوده است.

برخی از آثار وی و مضامین نهفته در آن‌ها با اصول و تراز فیلم‌های ارزشی منطبق با جامعه ایرانی و اسلامی ما به‌شدت تعارض دارد و حتی در قالب حرف‌های پرطمطراق و خوش‌آب‌ورنگ شبه‌روشن‌فکری، گاهی به خلط مبحث و تخریب هویتی و ارزشی جامعه نیز نزدیک شده است.

«اشباح» روایتی است از طی مراحل و مراتب نزولی کارگردانی که به‌ورطه سقوط هنری افتاده است. با نگاهی اجمالی به مهم‌ترین آثار داریوش مهرجویی به‌وضوح درمی‌یابیم که این آثار متأثر از آثار برجسته ادبیات ایران و جهان شکل گرفته‌اند و مهرجویی با پرداختی تصویری روی این‌گونه آثار، آن‌ها را ارائه نموده است. از فیلم «گاو» که اقتباسی از داستان «عزاداران بیل» غلامحسین ساعدی بود تا «اشباح» که اقتباسی از نمایشنامه‌ای به همین نام از هنریک ایبسن است، علاقه و دلمشغولی خاص داریوش مهرجویی را به ادبیات ایران و جهان (خاصه ادبیات جهان) نشان می‌دهد.

جریان‌شناسی و نوع تفکر و دیدگاه سینمای مهرجویی را می‌توان در قالب سینمای روشن‌فکری طبقه‌بندی نمود، اما به‌راستی بین این نوع نگاه که مبتنی بر نوعی نگرش خاص شکل گرفته است و جریان عمده و قالب سینمای ایران، چه نسبتی برقرار است؟ تعاریف این سینمای شبه‌روشن‌فکری چیست؟ با چه مختصات و گزاره‌هایی تبیین می‌شود؟ آیا اصولاً این نوع نگرش و پرداخت سینمایی می‌تواند با عموم مردم و مخاطبین عام (و حتی در اکثر اوقات خاص) ارتباط برقرار نماید؟ آیا اصولاً سینمای ایران به این‌گونه آثار نیازی دارد؟ و نکته اساسی و مهم‌تر اینکه آیا این نوع سینما و فیلم‌های منشعب از آن برای مخاطبین کوچه‌وبازار قابل فهم و درک است؟    

 

حال «اشباح» و نقد و بررسی آخرین اثر استاد رو به افول سینمای ایران!

«اشباح» موکداً و بر مبنای تصویربرداری به شیوه سیاه و سفید ساخته شده است (به جز سکانسی خاص) در دو بازه زمانی قبل و بعد از انقلاب، روایتگر سرگذشت خانواده‌ای متشتت و از هم‌ گسیخته است. پدر خانواده که تیمسار اخراجی و طاغوتی نشان داده شده، غرق در فساد و عیاشی است و کمترین توجهی به زندگی خود ندارد. همیشه مست لایعقل است و عصبیت در وجودش موج می‌زند. سارا، مادر خانواده، سعی در حفظ زندگی و سازش با مرد غیرقابل‌ تحمل را دارد و در مقاطعی کارشان به جدال لفظی و حتی زدوخورد فیزیکی با یکدیگر در حضور فرزند نیز می‌رسد. از سویی این خانواده دارای خدمتکار و کلفتی به نام تاجی نیز هست که در منزلشان مشغول به کار است. در شبی بارانی که خانم خانه در منزل نیست، تاجی از تیمسار هوسران و عیاشِ همیشه مست، آبستن می‌شود.

هنگامی که سارا متوجه می‌شود و سعی در از بین بردن بچه دارد، تاجی می‌فهمد و مانع این کار می‌شود. در نهایت تاجی از منزل تیمسار با دریافت مبلغی اخراج می‌شود. وی که در تهران جایی را ندارد، به منزل خواستگار سابقش معمار می‌رود و وی با دیدن پول‌ها طمع می‌کند و سرپرستی طفل نامشروع را می‌پذیرد و تاجی را عقد می‌کند. در این زمان، پسر کوچک خانواده برای تحصیل به انگلستان فرستاده می‌شود.

با تصویر قطاری که در حال توقف در ایستگاه راه‌آهن است، به زمان حال بازمی‌گردیم. پسر بعد از سال‌ها به ایران بازگشته و مورد استقبال مادر، وکیل معتمد خانواده و خدمتکار جدید خانواده، که دختری جوان به نام رزا است، قرار می‌گیرد. این دختر همان طفل نامشروع است که پس از مرگ مادرش به خانه سارا آورده شده است. دختر بر خلاف شغلش که خدمتکاری است، به یادگیری زبان، هنر، موسیقی و... علاقه نشان می‌دهد و پسر که دچار بیماری ناشناخته‌ای نیز هست، تدریجاً عاشقش می‌شود. مادر که از قضیه برادر و خواهری این دو باخبر است، سعی در عدم شکل‌گیری رابطه عاطفی بین این دو دارد. غافل از اینکه پسر تصمیم خود را گرفته و قصد ازدواج با دختر یا خواهر ناتنی‌اش را دارد. این دو قصد می‌کنند تا با هم ازدواج کنند، اما مادر دیگر تاب نمی‌آورد و واقعیت را به این دو می‌گوید. دختر توان شنیدن واقعیت را ندارد و با حالتی عصبی و پُرتنش خانه را ترک می‌کند. پسر نیز از غم دوری وی و در بستر بیماری و در حالت رقت‌باری از دنیا می‌رود. این روایت، مختصر و مجملی بود از آخرین شاهکار استاد مهرجویی!    

 

در این فیلم که به‌شدت شلختگی و ساده‌انگاری در آن موج می‌زند، قرار است نوعی از سینمای قصه‌گو برای مخاطب رقم بخورد، ولی متأسفانه این فیلم در بستر روایی خود دچار نقص و دوپارگی شدیدی است که انسجام فیلم و وحدت روایی آن را از بین برده است. نوع شخصیت‌پردازی این فیلم به‌قدری ابتدایی و ساده است که واقعاً نمی‌توان شخصیت‌پردازی به آن نام نهاد و اکثر بازیگران ارائه‌گر تیپی هستند که به‌شدت فراواقعی و تصنعی است. کافی است به ذهن خود اندکی فشار بیاوریم تا تیپ‌های متعدد پدر مست عیاش، مادر مرفه و دلسوز، جوان مرفه عاشق‌پیشه بیمار، دختر فرودست جذاب، ناپدری لاابالی، زن خدمتکار مورد سوءاستفاده قرارگرفته را به یاد بیاوریم.

بازی‌ها آن‌چنان ابتدایی و سطحی است که حتی در لحظاتی خنده را بر لب مخاطب می‌نشاند. به‌طور مثال، لحظه پرتاب آبکش برنج توسط تاجی باردار که حدوداً یک متری به هوا پرتاب می‌شود! آن‌قدر تصنعی و غیرقابل‌باور طراحی شده است که مخاطب درمی‌ماند که روی این صحنه‌ها واقعاً کارگردانی صورت گرفته است یا خیر؟ طراحی صحنه، نوع دکوپاژ و برخی میزانسن‌ها و حتی نوع توالی رویداد‌ها در برخی قسمت‌های فیلم، دچار نقص‌های جدی است که بیشتر به فیلم‌های ابتدایی کارگردانان آماتور می‌ماند تا شخصی با اسم و رسم مهرجویی.

برای مثال، پسر هنگامی که از ایران خارج می‌شود، حدوداً نه‌ده‌ساله است. اگر زمان رفتن مازیار را سال 1357 هم در نظر بگیریم، الآن که مردی حدوداً بیست‌ساله است، می‌شود حدوداً سال 77؛ در صورتی که زمان برگشت وی انگار امروز است! از سویی دختر اشاره می‌کند که وی چند وقت دیگر هجده سالش می‌شود که این اشتباه محرز در فیلم‌نامه و فیلم اتفاق افتاده است.

از سوی دیگر، در این فیلم سطح شعور مخاطب در حداقل‌ترین وجه ممکن تصور شده است؛ چراکه مخاطبی که به‌نوعی در جریان سوءاستفاده‌ از تاجی قرار دارد، با چه منطقی باید از سوی تاجی این مطلب را قبول کند (در مواجهه با پرستارانی که سعی در کورتاژ فرزند نامشروع وی دارند) که این بچه حرامزاده نیست؟ و با چه منطقی سعی در حفظ بچه دارد؟ عشق مادری تحقیقاً دم‌دستی‌ترین انگیزه برای نویسنده فیلمنامه و کارگردان است. تأکید می‌کنم دم‌دستی‌ترین و سهل‌الوصول‌ترین!

از مشکلات فنی و ساختاری فیلم که بگذریم، تازه به اصل ماجرا از منظر نگارنده، یعنی مشکلات محتوایی فیلم می‌رسیم. در سراسر فیلم انگار نیرویی ماورایی سعی در القای این مطلب به مخاطب دارد که این فرزند نامشروع و سمبل زیبایی، باید تحت هر شرایطی منشأ خیر و بستر عشق و انگیزه به زندگی و حیات و رویش مجدد برای جوان بیمار عاشق‌پیشه باشد. شدت علاقه و اهمیت کارگردان نسبت به این مورد به‌وضوح مشهود است؛ چراکه در بین کلمات اشعارگونه خوانده‌شده توسط مازیار است که گل‌ها رنگ می‌گیرند و مخاطب شاهد رنگ‌ولعابی بر پرده نقره‌ای سینماست. در مواجهه مازیار و رزاست که رنگ امید و عشق به حیات و شور زندگی در فیلم در قیاس با فضای چرک و پر از فساد فیلم در روابط آدم‌ها شکل می‌گیرد.

از سویی دیگر کارگردان به‌شدت و با اصرار فراوان سعی در تزریق فضای روشن‌فکری و الیت بودن و خاص بودن این طبقه مرفه را دارد. با اضافه کردن صحنه‌های پیانو زدن مازیار و شعرخوانی او و نقاشی کشیدن‌های وی از رزا، سعی در توجیه این مطلب دارد که با انسان‌های معمولی طرف نیستیم. این انسان‌ها، انسان‌هایی هستند که برای آثار، وجود و شخصیت‌شان غربی‌ها حاضرند در نمایشگاه‌ها و فستیوال‌ها میلیون‌ها دلار پول خرج کنند و مازیار به‌عنوان انسانی که از غرب برگشته و ظاهراً انسان موفقی نیز هست، به‌عنوان انسان متر و معیار و نهایتاً عاشق‌پیشه‌ای الگو قرار می‌گیرد.   این نیل به فضای شبه‌روشن‌فکری و غرب‌زدگی حتی در کلام کلفت نامشروع نیز عنوان می‌شود؛ تا آنجایی که وی بیان می‌کند تا با مازیار به غرب برود و انگلیسی‌اش را تقویت می‌کند تا به آرمان‌شهر و مدینه فاضله خودش برسد. در حالی که پسر از این آرمان‌شهر خسته شده و قصد دارد تا رحل اقامت در سرزمین خویش بیفکند. جالب است حرامزاده‌ای در پی آرمان‌شهر و اتوپیاست!    

 

ادای جملات و اشعار روشن‌فکرمآبانه که هیچ سنخیتی با کلیت ادبی و کلامی فیلم‌نامه ندارد، تنها و تنها وصله‌ای ناجور است که به هر زور و زحمتی سعی در چسبیدن به فیلم دارد که تلاشی است بیهوده و عبث؛ چراکه این تلاش -که تا تیتراژ فیلم هم ادامه دارد- ناموفق جلوه می‌کند.

از سویی ارجاعات بصری و کلامی متعددی در فیلم وجود دارد که به نظر می‌رسد انتخابشان سهوی نبوده و تعمدی بوده است. زمانی که قطار وارد ایستگاه می‌شود، آرم و نماد جمهوری اسلامی بر تارک قطار می‌درخشد. تصاویر امام و رهبری هم در فضای بیرونی راه‌آهن تصویر شده است که با این المان‌ها قرار است بیننده متوجه وقوع انقلاب و تغییر شرایط شود که با توجه به بافت کلی فیلم، این انتخاب قدری زیرکانه و شیطنت‌آمیز تلقی می‌شود.

شکستن قبح گناه و پذیرفتن و عادی جلوه دادن پدیده حرامزادگی و قبول آن در جامعه، مورد دیگری است که در فیلم بر آن تأکید چندباره‌ای می‌شود؛ چه در این فیلم با نوعی از عشق طرفیم که مادر به فرزند نامشروع خود ابراز می‌دارد و سعی در حفظ حیات وی دارد که بعدها این فرزند نامشروع به نماد و منشأ هرچه خیر و نیکویی است مبدل می‌شود.

شاید مهم‌ترین مطلبی که در این فیلم به شیوه‌ای هوشمندانه مورد اشاره قرار گرفته است، موضوع نقش اخلاقیات یا به بیان صریح‌تر، حدود و ثغور برخاسته از تعالیم مذهبی است. در سکانس پایانی فیلم که قاعدتاً می‌بایست جوابی برای سؤال‌های بی‌پایان مخاطبین داشته باشد اتفاق جالبی رخ می‌دهد؛ رخداد عشق به زندگی که در کالبد نیمه‌جان و بیمار مازیار توسط الهه عشقی به نام رزا مجدداً تبلور یافته است و وی را به ادامه حیات امیدوار کرده است و تنها یک مانع در وصال رزا و مازیار هست و آن قیدوبند‌های اخلاقی است که شرعاً و عرفاً برای جامعه متصور شده است و بنیان آن چیزی نیست جز آنچه ریشه در دین و مذهب دارد.

مخاطب اخلاق‌گرا در فینال فیلم توقع دارد ازدواج با محارم، که در لفافه و در قالب ماجرایی عشقی و بر بستر اتفاق روایت شده و به تصویر کشیده می‌شود، تقبیح شود، نه اینکه بسان فیلم‌های هندی و فیلم‌فارسی‌های زمان گذشته، بُعدی عاطفی به خود بگیرد و سرانجام با فرار یکی و مرگ دیگری، عواطف بیننده را تحت تأثیر قرار دهد.

حال و در پایان، جای یک نکته اساسی ضروری است که به‌راستی لزوم پرداختن به چنین موضوع و درون‌مایه‌ای، آن هم در جشنواره‌ای که مزین به نام فجر انقلاب است، چیست؟ بازخوانی مقاله و نقد متعهدانه سید شهیدان اهل قلم در نقد فیلم «هامون» دیگر فیلم مهم کارنامه هنری این کارگردان، شاید پاسخی باشد برای سؤالات امروز ما.    

    انگار که سیدمرتضی با عمق نگاهی اعجاب‌انگیز این نقد را برای امروز و فضای فرهنگی و هنری کنونی جامعه نگاشته است. این نقد عالمانه به‌راستی سندی دقیق و راهبردی است برای سینمای امروزِ به‌شدت خالی از اندیشه و تفکر ما... جالب است که پس از این سال‌ها و در بسیاری از موارد، می‌توان به‌جای «هامون» در این مقاله نقدگونه، عنوان «اشباح» را گذاشت... به همین سادگی!

««از میان این آقایان روشن‌فکران، هستند کسانی که همیشه خیال می‌کنند دعوا سر لحاف ملاست و بنابراین همه‌اش دنبال یک اینترنت مینترنت و یا بنیادهایی چون فرهوله می‌گردند که شکایت ما را بدان‌جا ببرند که ای هوار! در ایران روشن‌فکران را به هیچ نمی‌گیرند و برای آن‌ها تره هم خرد نمی‌کنند! و ممکن است همین مقاله را نیز به‌عنوان مدرک با خود ببرند و کسی هم نیست که به آن اجنبی‌ها بفهماند که در این طرف کره زمین و به‌خصوص در این منطقه شرق میانه، اصلاً روشن‌فکران در تقدیر تاریخی ملت نقشی ندارند؛ نه آن‌ها مردم را می‌فهمند و نه مردم آن‌ها را، بر خلاف مغرب‌زمین که در آنجا روشن‌فکری یک جریان تاریخی است که بد یا خوب، پیوند فعالی بین آن‌ها و مردم وجود دارد، اما در اینجا روشن‌فکر آدم منفعلی است که اصلاً محلی از اعراب ندارد...[1]
فیلم هامون هم مخاطبی در میان مردم ندارد و جز در میان افرادی که هر یک به‌نوعی و تا حدی این زبان تفهیم و تفاهم روشن‌فکری را می‌فهمند، اعتلای عرفان و حتی ادای عشق و ایمان. در وجود این افراد فقط شهوت و حسد و کبر و نخوت و طاووس مسلکی، واقعی است و بقیه چیزها اداست و دلشان هم به همین ادا و اطوار خوش است...[2]
روشن‌فکر جماعت آدم‌هایی سطحی هستند و به جلد کتاب‌ها و نامشان بیشتر از خود کتاب‌ها اهمیت می‌دهند. آن‌ها معتاد به سطح هستند و هرچه سطحی است و با سطحی‌نگری روشن‌فکری مناسبت دارد، مثل ظاهر، ماده، رنگ، اسم، شهرت، قیافه، پز، مد... اسم کتاب‌ها را با یکدیگر ردوبدل می‌کنند، نه خود کتاب‌ها را. اینهمه که این آقایان سعی در مصادره عرفان به نفع خودشان دارند، برای آن است که این تنها طریقی را که ملل این طرف کره زمین برای زنده ماندن و حفظ استقلال و مبارزه با تاراجگران اَزْرَق چشم و موطلایی دارند از آن‌ها بگیرند. عرفان روح و حقیقت دین است و بدون آن، شریعت همان چیزی می‌شود که اکنون در عربستان سعودی به اسم اسلام حاکمیت دارد، یعنی اسلام امریکایی؛ ظاهری از شریعت که با همه‌چیز جمع می‌شود جز با شریعت حقیقی...[3]»»    

   
پی نوشت ها: 1، 2 و 3: چرا جهان‌سومی‌ها «هامون» می‌سازند؟ مقاله از شهید سیدمرتضی آوینی: .http://www.aviny.com/aviny/naghd_film/Hamon.aspx
 
* جواد تمدنی، پژوهشگر سینما (پایگاه تحلیلی تبیینی برهان)  




۳۰/۰۴/۱۳۹۳ - ۱۹:۰۶




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن