واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲ تیر ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۷
جلسه نقد وبررسی نمایش فیلم «در عمق میدان» در سالن سینما حقیقت برگزار شد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،در تازهترین جلسه از نمایش فیلمهای کوتاه و مستند که هر هفته یکشنبهها در سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار میشود ابتدا فیلم «در عمق میدان» به نمایش گذاشته شد و سپس جلسهی نقد و بررسی با حضور بهروز ملبوسباف (کارگردان) و پیروز کلانتری( منتقد مهمان) برگزار شد. در ابتدای این جلسه، بهروز ملبوسباف در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان، مجری و دبیر جلسه گفت: «حدود ده سال است که در زمینهی فیلمهای صنعتی فعالیت میکنم اما از آنجا که آن فیلمها نمایش جشنوارهای نداشته، سابقهی من در زمینهی ساخت فیلم نیز چندان مورد توجه قرار نداشته است.» وی با اشاره به اینکه «در عمق میدان» دومین فیلمیست که دربارهی شهر زادگاهش اصفهان ساخته گفت: «طراحی و ساخت میدان امام علی(ع) پروژهای بود که از سی سال پیش به این سو قرار بود در شهر اصفهان عملیاتی و اجرا شود. در این زمینه، تحقیقات جامعی انجام و بر اساس آن تحقیقات، طرح احیاء یا بازآفرینی ایجاد شده بود. در این میان من به هر طرف میرفتم به یک تعریف مشخص میرسیدم که در پس آنها چند نوع نگاه بیشتر وجود نداشت. از آن جمله میتوان به نگاه تاریخی و آکادمیک به این موضوع، نگاه جهانگردان به شهر اصفهان و همچنین نگاه آقای میرمیران بهعنوان طراح این میدان اشاره کرد.» وی افزود: «وقتی با موضوع مواجه شدم دریافتم این نگاهها برای کار من جواب نمیدهد و من نمیتوانم با آنها ارتباط خوبی برقرار کنم. به همین دلیل از جایی به بعد تصمیم گرفتم نگاه خودم را نیز به جریان تحقیق فیلمنامه اضافه کرده و این فیلم را بسازم.» صحبتهای پیروز کلانتری، بخش دیگری از جلسهی نقد و بررسی این فیلم بود. این مستندساز که بهعنوان منتقد در این جلسه حضور داشت با اشاره به نکتهی مشترکی که در ساختههای اخیر بهروز ملبوسباف وجود دارد گفت: «ساخت هر دو فیلم این فیلمساز («در عمق میدان» و «اصفهان در بوق کارخانهها» که دربارهی شهر اصفهان ساخته شده) بر پایهی دریافت سفارش انجام شده اما فیلمساز بدون خیانت به خواستههای سفارشدهنده، به اصل سفارش مقید نمانده و دیدگاههای خود را نیز به آن اضافه کرده است.» وی سپس با اشاره به اینکه سازندهی مستند «در عمق میدان» بهجای پرداختن به ویژگیهای میدان تازهتاسیس امامعلی(ع) در دل شهر اصفهان، به تشریح دیدگاه خود دربارهی ویژگیهای میدان قدیمی یا محل سابق میدان امامعلی(ع) پرداخته گفت: «فیلمساز در دل جهانی که با تکیه بر گذشتهها روی زمین این میدان بنا کرده، جدا از رابطهی خودش و همچنین شهر اصفهان با چنین موضوعی، حجم بسیار زیادی از اطلاعات را نیز به ساختار روایت تبدیل کرده است.» کلانتری همچنین با اشاره به جدا بودن امر تحقیق از ساخت فیلم گفت: «تحقیق در این فیلم یک امر پیشاتولیدی به حساب نمیآید و کارکردی فراتر از مسیری برای گره خوردن ذهنیت فیلمساز به ایدهگذاری و نگارش فیلمنامه توسط او دارد.» وی همچنین گفت: «این فیلم به ما یاد میدهد چهگونه خاطرهنگاری کنیم، چهگونه خاطره را به زمان حال منتقل کنیم، و سپس با آن روبهرو شده و چالش ایجاد کنیم. به نظر من فیلم «در عمق میدان» از این زاویه بسیار جذاب از کار درآمده است.» کلانتری افزود: «معمولاً وقتی موضوع خاطرهنگاری و پرداختن به خاطرهها مطرح میشود فیلمساز به گذشته میرود تا نوستالژی شکل بگیرد در حالی که در این فیلم خاطرهها به زمان حال احضار و فراخوانده میشوند تا ما بتوانیم در زندگیِ عینی و ذهنی خودمان و در زمان حال با آنها ارتباط برقرار کنیم. و این نکتهایست که در فیلم تبدیل به پایگاهی میشود تا بهجای مشایعت کردن تماشاگر به گذشته، او را برای رفتن و حرکت به سوی آینده آماده کند.» ملبوسباف سپس در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان دربارهی تلفیق برخی مولفههای شخصی نظیر اشاره به تاثیر این نوع معماری بر خاطرههای یک کودک در آینده و همچنین حضور مادربزرگ و پدربزرگ خود در فیلم گفت: «شروع نگارش فیلمنامه همزمان با برگزاری جلسههایی بود که با برخی محققان پروژه داشتم. وقتی میخواستم اطلاعات این جلسهها را به متنی تبدیل کنم که قابلیت ضبط تصویر بر اساس آن وجود داشته باشد به این نتیجه رسیدم که فیلم نهایی دربارهی میدان امامعلی(ع) نخواهد بود و بیشتر به دغدغههای خودم خواهد پرداخت.» وی با اشاره به اینکه حدود هفتاد درصد از این فضا در فیلمنامهی نهایی حفظ شده گفت: «میدانستم که حتماً از خاطرههای خودم در کودکی و همچنین از حضور پدربزرگ و مادربزرگ خودم استفاده خواهم کرد و به همین دلیل نگارش فیلمنامه را بر اساس چنین موضوعی شروع کردم.» وی افزود: «در اجرا و هنگام ساخت فیلم با فضای جدید مواجه میشدم و بعد مجبور میشدم این فضاها را در مرحلهی تدوین به فیلم اضافه کنم تا شکل نهایی فیلم به سرانجام برسد. به همین دلیل تدوین فیلم خیلی طول کشید و حدود شش ماه زمان برد.» صحبتهای پیروز کلانتری بخش دیگری از این جلسهی نقد و بررسی بود. کلانتری با اشاره به اینکه فیلمهای شخصیِ واجد خصوصیات ذهنینگاری معمولاً به گفتار متن تکیه پیدا میکنند، گفت: «این آثار بهعنوان فیلم/مقاله قابل دستهبندی هستند. اما در این فیلم با فیلمساز و فضای زندگی او چندان آشنا نمیشویم. چیزی که موضوع اصلی فیلم است ذهنیت فیلمساز است نه عینیت او.» وی با اشاره به فراخوان و احضار خاطرات توسط فیلمساز به زمان حال گفت: «فیلمسازی که در فیلم دیده میشود با گذشتهی دور و نزدیک اصفهان و میدان کهنهی دیروز و میدان امامعلی(ع) امروز درگیر است. او به زمان امروز و چالشهای مدرن آن گذر نمیکند ولی روشن است که جنس ارتباط او بیشتر از آنکه بخواهد خودش را پیدا کند و به راه حل یا جواب مشخصی برسد مسیر کنکاش و جستوجو را پیش میکشد.» کلانتری همچنین گفت: «این فیلم در عین حال که بازگشت به گذشته به حساب نمیآید اما شامل پرسش فیلمساز از گذشته است و اصلاً همین نکته است که باعث شکلگیری و تولید این فیلم شده است. فیلمسازان اغلب عامدانه این کارها را انجام نمیدهند و اینها از زیست و زندگی فیلمساز شکل میگیرد.» وی در بخش پایانی این جلسه گفت: «هر بار این فیلم را میبینم از خودم میپرسم مشکل سازندهی فیلم چیست، کجا ایستاده و از کدام منظر به سوژه نگاه میکند.» بهروز ملموسباف در واکنش به این نکته گفت: «من هم این پرسش را از خودم دارم و بهصورت دقیق نمیدانم مشکلم با موضوع فیلم چیست. اما در تحقیقاتی که انجام دادم نشانههایی از یک تعریف را پیدا کردم که شامل ایرانیت، اسلامیت، عقل یونانی، مدرنیسم و تجدد است؛ و ترکیب ناقصی از این موارد را میتوان در راوی و شخصیت محوری فیلم دید.» ملموسباف تصریح کرد: «وقتی فیلم را میبینم انگار خودم در مسجدی که در فیلم نمایش داده میشود به دنیا آمدهام و با وجود اینکه حرف کسی را قبول نداشتهام پرسشهای بسیاری ذهن من را در بر گرفته است. ترکیب کلی تمام این چیزها در فیلم نهایی دیده میشود اما خود من هم حرف مشخصی برای پاسخ به این پرسش ندارم.» انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]