واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: «عزيزالله حاجي مشهدي» گفت: اهميت مسئله دعوت به نوعي «نگاه تازه»، «جور ديگر ديدن» بدان اندازه است كه اگر «محمد درمنش» در سراسر فيلم «ماهوش» تنها به دنبال القاي همين فكر و انديشه نيز بوده باشد، كارش را در مقام يك فيلمساز متعهد به خوبي انجام داده است. «عزيز الله حاجيمشهدي» مدرس سينما و سردبير ماهنامه نقد سينما در گفتو گو با خبرنگار سينمايي فارس در مورد فيلم «ماهوش» ساخته «محمد درمنش»، اظهار داشت: با «ماهوش» چهارمين فيلم بلند سينمايي «محمد درمنش» كه با تأخيري دو ساله به نمايش همگاني درآمده است. ميتواند فيلمي «متفاوت» تلقي شود. متفاوت بودن اين اثر، از يك نظر به دليل انتخاب مضمون و درونمايهي چنين فيلمي است و از اين جهت كه در اصل انتخاب چنين موضوعي نيز به جسارت و دل به دريا زدن بياندازهاي نياز داشت كه كار سازنده «ماهوش» را دشوار ميساخت. وي در ادامه افزود: پرداختن به زندگي يك بازيگر و ستاره سينماي قبل از انقلاب كه به خودي خود بار بدناميهاي بيشماري را بر دوش ميكشد، كار چندان آساني نيست. «محمد درمنش» كوشيده است تا با تصوير متفاوتي از موضوع بازگشت او به وطن پس از سالها فرار و دروي از كشور واكنش و بازتاب رفتارهاي ديگران را به تماشاگر فيلم خود نشان دهد. به نظر ميرسد كه فيلم به دليل دشواريهاي مربوط به حذف ، تعديل و مميزي با انتخاب نوع روايت جديدي كه در تدوين كنوني اثر به چشم ميخورد، در عمل تصوير ديگرگونهاي از «ماهوش» ارايه ميدهد كه تمامي ماجراهاي چنين اثري را «ذهني» و نقش بسته در ذهن و انديشه «مهوش» (نسرين مقانلو) به تصوير ميكشد. با اين حساب ميتوان چنين تصور كرد كه تمامي ماجراهاي فيلم به عنوان نوعي «فلاش فوروارد» از آينده و اتفاقاتي كه هنوز رخ نداده است سخن ميگويد كه درستي يا نادرستي آنها را بايد به تصوير ذهني «مهوش» ربط داد. در واقع حتي چهرههايي چون: «علي منفرد» (مجيدمشيري) - همان مأمور امنيت كه از لحظه ورود «مهوش» در محوطه بيروني فرودگاه، از او مراقبت ميكند و قرار نيست كه از جنس ماموران «بازجو» و شكنجهگر باشد و به نوعي نقش حفاظتي و امنيتي دارد، يا خانم دكتر شروين ، مقامي و خاني و ... همه و همه، آدمهايي هستند كه ميتوانند حاصل مثبت انديشيهاي خود «مهوش» درباره فضاي كشورمان باشد. با اين همه، حتي اگر در روايتي ديگر، كل ماجراهاي فيلم را تصويري واقع گرايانه يا واقع نمايانه از فضاي كنوني كشور بدانيم و فيلمساز از آن صحنه القا كننده نوعي تصوير ذهني و فلاش فوروارد نيز به كلي دور شود، اصل ماجرا همانا دعوت به نگاه تازه از ديدگاه رفتار شناسي از دريچه چشمان روانشناسان اجتماعي است. وي ادامه داد: اگر به درونمايه و پيام چنين فيلمي نگاه كنيم، به آساني ميتوان به دغدغههاي ذهني و فكري نويسنده فيلمنامه (محمد مهدي گميني) پي برد. اين منتقد در ادامه افزود: اهميت مسئله دعوت به نوعي «نگاه تازه» ، «جور ديگر ديدن» يا از زاويهاي جديد به موضوعي به ظاهر غير معمول نگاه كردن، بدان اندازه است كه اگر «محمد درمنش» در سراسر فيلم «ماهوش» تنها به دنبال القاي همين فكر و انديشه نيز بوده باشد كارش را در مقام يك فيلمساز متعهد به خوبي انجام داده است. حاجيمشهدي افزود: از جنبهاي ديگر نيز ميتوان «ماهوش» را كاري متفاوت به حساب آورد چرا كه تصويري باورپذير از چهرهاي ارايه ميدهد كه اكنون در آخرين فصل زندگي پرفراز و نشيب خود نه در حسرت روزهاي خوش از دست رفته بلكه در حسرت عمر بر باد رفته نگاهي شرمسارانه دارد و خود را و همه زندگياش را معلول شرايط نامتعارف و دشواريهاي و ناملايمات اجتماعي ميداند. او كه از جايگاه «صغري گلاري» - دختر خوش چهره روستايي - تا بازيگر و ستاره بلند آوازهي ساليان دور (مهوش) فراز و نشيبهاي فراواني را با همه تلخيها و شيرينيهايش تجربه كرده است، اكنون، در جايي از زندگيش قرار گرفته است كه گويي هم چون آدمهاي توبه شكسته، گناه آلوده باز هم به رحمت خداوندي چشم دوخته است. وي گفت: ارايه تصاويري از روزگار گذشته حضور «مهوش» در باشگاه افسران، ارتباطهاي غير خلاقي با نظاميها و افسران رژيم گذشته، ماجراهاي معمول گرفتن سفته سفيد امضاي آن روزگار از چنين آدمها و تهديد با قهوه قجري و همه و همه اين تصاوير به خوبي ميتواند از شرايط اجتماعي دوران گذشته، در حد توانستن پرده بردارد. نايب رئيس كانون ايراني مدرسان سينما، در مورد مسائل فني فيلم «ماهوش»، گفت: كار «داوود اميري» در مقام مدير فيلمبرداري به همراه بازيهاي قابل قبول و دشوار «نسرين مقانلو» و «مجيد مشيري» و «محمدرضا داوودنژاد» (تقي باقلوا) را نيز بايد از امتيازهاي قبل فيلم «ماهوش» به حساب آورد. حاجي مشهدي در پايان گفت: به نظر ميرسد كه «محمد درمنش» با سابقه نويسندگي طراحي صحنه ، تهيه كنندگي و به ويژه مديريت فيلمبرداري به شرط تداوم وسواسهاي متعهدانه و هنرمندانهاش، به خوبي ميتواند در سينماي ملي جايگاه مستحكمي براي خود، دست و پا كند. به ويژه كه با ساخته شدن فيلم تلويزيوني «معبد جان» - با فضايي معناگرايانه نام پنجمين فيلم را در كارنامه كارگرداني خود به ثبت رسانده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]