واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: رئيس سابق انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران گفت: «آخرين ملكه زمين» مردانه زيستن را توصيه ميكند.«جواد طوسي» در گفتو گو با خبرنگار سينمايي فارس در مورد فيلم «آخرين ملكه زمين»ساخته محمد رضا عرب، گفت: در اين فيلم شاهد اجرايي متفاوت براي دستمايه نه چندان بديع هستيم. سفر اديسهوار «عليبخش» در كنار تلاش براي حفظ كانون خانوادهاش،به يك طي طريق سالكانه تبديل ميشود و ناخودآگاه آن شعر «اقبال لاهوري»را تداعي ميكند؛ چون چراغ لاله سوزم در بيانان شما اي جوانان عجم جان من و جان شما وي در ادامه افزود: «عليبخش» همه اين مصائب را به شوق ديدار يار طي ميكند.از آن تصوير ذهني و كابوس گونه اوليه كه زني را در جلوي قاب رو به دوربين ميبينيم كه موتورسواري از مقابلش با سرعت عبور ميكند،نهايتا به آن واقعيت عيني پاياني ميرسيم كه نقطه وصل «عليبخش» و همسرش «شاه گل» باز در يك جاده خاكي رقم ميخورد ولي اين همراهي و پيوند ميتواند آتش زير خاكستر و آرامش قبل از طوفان باشد. طوسي تصريح كرد: «محمد رضا عرب» به اتكاي سوابق مستندسازياش فضا،محيط و لوكيشن استفاده خوب كرده است. فصل «كارگاه حناسابي» يك نمونه چشمگير آن است كه در كنار انطباق با رئاليسم جاري،يك نوع ريتم و ضرباهنگي جذاب به صحنه ميدهد سعي شده آدمها با نقشهاي كوتاه و بلندشان، در قالب تيپ باقي نمانند و همگي از نوعي هويتمندي و ابعاد شخصيتي برخوردار باشند. وي در مورد مسائل فني «آخرين ملكه زمين»، افزود: تدوين «واروژ كريممسيحي» نقش مؤثري در مجاب كردن تماشاگر براي پيگيري فيلم و همراهي با شخصيت محوري فيلم«عليبخش» دارد. حس مستندگونه «محمد رضا عرب» و توجه به آئينها و باورهاي قومي و قبيلهاي را در يك نمونه شاخص آن در فصل «بزكشي» ميبينيم كه باز يك نوع ريتم مناسب و تحيجكننده منطقي را خلق ميكند. طوسيي گفت: «آخرين ملكه زمين» به عنوان اولين تجربه بلند سازندهاش، واجد ارزشها و نكات ديگري نيز هست از جمله ميتوان به انطباق موسيقي «عليرضا كهن ديري» با مضمون فيلم، ريشه و نژاد شخصيتمحوري و هدف او براي مقصد انتخابياش اشاره كرد. همچنين «ساعد نيكذات»به عنوان فيلمبردار«آخرين ملكه زمين»به خوبي توانسته خودش را با موقعيتها و لوكيشنهاي مختلف هماهنگ كند،حركت دوربينهاي او به موقع القاءكننده فضاي مستندگونه است و در فضا و موقعيت صحنه «بدون نشانههاي متظاهرانه» نوعي فرم، ريتم مناسب و پركشش ايجاد ميكند. قدر مسلم، شيوه دكوپاژ «محمدرضا عرب» در تقويت اين حس و حال نقش تعيين كنندهاي داشته است. رنگ در فيلم «آخرين ملكه زمين»، در خدمت مضمون، محتوا و نقطه عزيمت «عليبخش» است. همچنين وي در ادامه افزود: ساحت فردي و حركت تلاش گر او ريشه در مناسبات معمول زندگي و هدفمندي براي ادامه بقاء دارد اما در امتدادش «عليبخش» واسطهاي است براي شكليابي مرحله به مرحله يك شمايل نگاري عارفانه. عارف و شيداي «محمدرضا عرب» عامدانه و آگاهانه نشانههاي عيني رنج، مظلوميت و عاشقانگي را دارد. او ميتواند الگوي شايستهاي براي همه رنجبراني باشد كه فارغ از هر گونه تيره، نژاد، زبان و قوميت،با مبارزه، تلاش و ستيز با شرايط مهاجم ميخواهند حضوري فاعلانه داشته باشند و به ساحت فردي خود هويت والا، متعالي و شرافتمندانه بدهند. طوسي در پايان افزود: «آخرين ملكه زمين»، با همه امكانات محدودش ميخواهد مردانه زيستن را توصيه كند و تصويري بيتكلف از كرامت و شرف انساني ارائه دهد. نگاه از دل برآمده «محمدرضا عرب»به يك مهاجر افغاني، مصائب و رنجهايش بر خلاف فيلمهاي ديگري كه اينگونه مليتها را وجهالمصالحه نگاهي توريستي و جشنوارهپسند قرار دادهاند، به هيچوجه قصد سوءاستفاده از آدمهاي برگزيدهاش را ندارد. يك ويژگي قابل دفاع «محمد رضا عرب» اين است كه در شرايطي نامناسب و بيضابطهي اكران كنوني سينماها كه قاعدتا جايگاه مشخصي براي آثار مستقل و فرهنگي نيست،يك تنه ايستاده و سعي داشته در اين روابط و مناسبات ناعادلانه تا حد امكان بتواند كم رونق و از دور خارج شدهاي مثل: آرش، المپيا، پيام، موناكو و ارشاد كرج و اختصاص تنها يك سانس از سينما آزادي ميتواند نشانگر برخورد ناعادلانه با فيلم «آخرين ملكه زمين» باشد اما به هر حال «محمدرضا عرب»در همين حد نيز توانست حقانيتش را به اثبات برساند و نابرابري را به سياستگذاران و مجريان امر متمركز شود. انتهاي پيام/ا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]