تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):خوش اخلاقى عبادت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817005742




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تولستوی بین گورکی و چخوف ایستاده است/نویسنده «جنگ و صلح» را تسلیم میز تشریح روانشناسان نکنیم


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:


فرهنگ و ادب > ادبیات جهان دومین نشست از تولستوی چه آموختم-1/
تولستوی بین گورکی و چخوف ایستاده است/نویسنده «جنگ و صلح» را تسلیم میز تشریح روانشناسان نکنیم
محمد چرمشیر در نشست «از تولستوی چه آموختم» گفت: تولستوی میان دو نمایشنامه‌نویس روس، ماکسیم گورکی و آنتوان چخوف قرار گرفته است که گورکی با ایدئولوژی می‌نویسد و چخوف با روابط بین شخصیت‌ها کار دارد.



به گزارش خبرنگار مهر، آخرین روز از گردهمایی یک هفته با تولستوی، عصر پنجشنبه 11 اردیبهشت به عنوان دومین نشست «از تولستوی چه آموختم» با حضور محمدجواد فریدزاده،‌ محمد چرمشیر و سروش صحت در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. فریدزاده به عنوان اولین سخنران این نشست گفت:‌ چه نسبتی است بین فلسفه و رمان؟ ضمام جواب در دست سوال است. پس سوال را باید دقیق مطرح کنیم. سوال این است که چه عالمی با نگاه فلسفی به جهان گشوده می‌شود؟ به غیر از آن، چه جهانی با رمان اقامه می‌شود؟ اصلا رمان یک ژانر جدید است و سابقه طولانی ندارد مگر این‌که آن را مضمحل در انواع نزدیکش بدانیم. بی‌تردید یکی از پایه‌گذاران عصر جدیدی که چارلی چاپلین تعریف می‌کند،‌ یعنی یکی از موسسین دوره جدید، سروانتس است و زمان تولد رمان، همزمان با تولد انسان جدید، فلسفه جدید، علم و تکنولوژی جدید است. وی افزود: این عناصر همگی با هم یک گونه تناسب دارند. می‌خواهم به این نتیجه برسیم که چه جهانی با رمان، به روی ما باز می‌شود. بی‌تردید یکی از بزرگ‌ترین کسانی که این جهان را گشود، تولستوی است. هگل می‌گوید رمان، شعر دوران مدرن است. از حرف کسی مانند هگل نمی‌توان به راحتی گذشت. اما این نکته را از نظر دور نداشته باشید که برای نقد، نمی‌توان تولستوی را روی میز تشریح روانشناسی خواباند و نظریات روانشناسانه درباره‌اش داد. حرف من این است که روانشناسان بهتر است در این زمینه حد خود را بدانند. این محقق در بخشی از سخنانش گفت: اگر برای خلاقیت هنرمند احترام قائل‌ایم، از تسلیم تولستوی به میز تشریح جلوگیری کنیم. اگر بخواهم سخنانم را جمع‌‌بندی کنم، می‌‌گویم که در زمینه مطالعه و نقد تولستوی، به هر که می‌خواهید مراجعه کنید مگر روانشناسان. در ادامه چرمشیر گفت: من در کسوت یک نمایشنامه‌نویس، همیشه به آدمی که در اثر با او طرف هستم، این گونه نگاه می‌کنم که چگونه می‌توانم دریافتش کنم. بنابراین باید بروم و مکانیزمش را پیدا کنم. سعی کردم یک بار این کار را با تولستوی هم انجام بدهم. ما تولستوی را به عنوان رمان‌نویس می‌‌شناسیم اما نمایشنامه هم نوشته است و بین‌ دو نمایشنامه‌نویس بزرگ با دو مکانیزم متفاوت قرار گرفته است؛ چخوف و ماکسیم گورکی. او در میانه این دو نفر ایستاده چون هم گرته‌هایی از این دو را در آثار نمایشی‌اش می‌بینیم و هم تفرق و افتراق‌هایی را که البته افتراق‌ها مهم‌تر از اشتراکات هستند. این نمایشنامه‌نویس در ادامه گفت: کورگی نمایشنامه‌هایی براساس ایدئولوژی می‌نویسد و در سوی دیگر چخوف تمام این‌ها را در روابط بین کاراکترها جستجو می‌کند و سعی ندارد به ایدئولوژی برسد. بلکه روابطی را تعریف می‌کند که خودشان ایدئولوژی می‌سازند. تولستوی در میان این دو ایستاده است. وی گفت: من به سراغ «آنا کارنینا» رفتم و سعی کردم آن را به نمایشنامه تبدیل کنم. در میانه راه متوجه شدم که آنا کارنینا را بدون حضور خود تولستوی نمی‌توانم بنویسم. بنابراین به یک واقعه تاریخی رجوع کردم و آن واقعه 3 روز پایانی عمر تولستوی بود. یعنی زمانی که بعد از دعوا با همسرش سوار قطار سیبری می‌شود و سعی می‌کند به دورترین جا مسافرت کند. قطار در میانه راه 3 روز پشت برف می‌ماند و تولستوی در همین زمان می‌میرد. من این واقعه را انتخاب کردم و فکر کردم در آن دقایق و ساعات تولستوی به چه فکر می‌کرده است؟ پس نمایشنامه‌ای که در این برنامه می‌خوانم ترکیبی است از تولستوی و آناکارنینا. چرمشیر در ادامه به خوانش بخش‌هایی از نمایشنامه جدید خود پرداخت.


۱۳۹۳/۲/۱۲ - ۱۲:۲۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن