واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/محمدتقی فهیم
برای «فردی» که برای «جمع» می نوشت
ماههای نزدیک به فوتش در مراسمی ملاقات داشتیم. ازهمه چیز و همه جا گفتیم.از فیلم خارجیای که تازه دیده بودم نقل کردم که «یک نویسنده باید مثل یک بوکسور به تنهایی مبارزه کند»، با خنده نظرم را اصلاح کرد که...
خبرگزاری فارس-محمدتقی فهیم: 10 سال همکاری ام با سرویس ادب و هنر روزنامه کیهان دستاوردهای زیادی داشت که مهمترینش ، 2 سال نوشتن تحت مسئولیت و دبیری «امیرحسین فردی» بود. طی 10 سال افراد متعددی به سرویس آمدند ، چه برخی که با عنوان دبیر سرویس ، همکارشان بودم و چه دیگرانی که با نگارنده همکاری کردند ، ندیدم کسی مانند «فردی» که همه هم و غمشان کار و تعهد نسبت به قلمشان باشد. این تعارف نیست، از پی نبودن فردی نیست . عین واقعیتی است که بود. طی سالی که فردی از میانمان رخت بربسته خیلی ها از بدیهیات نیکی ها و اخلاق او نوشته و گفته اند ، تعهدش به انقلاب و وفاداری اش به امام و جمهوری اسلامی را به رسانه ها رسانده اند و ... اکنون شاید بعضی اظهار نظرها تکراری به نظر برسد. ولی باید به این واقعیت تاکید کرد که به تمام معنا «فردی»، فرد بود. فردیتی که جمع برایش همه چیز بود. قبل از فردی، بزرگواران و نویسندگان حتی صاحب نامی برای مسئولیت سرویس به جمع ما پیوسته بودند که بعضا خیلی هم متعهد و اهل حلال و حرام بودند تا آنجا که از کاغذ های روزنامه برای امور شخصی شان استفاده نمی کردند اما این عزیزان را با یک من عسل نمی شد خورد و متاسفانه روابط و همدلی شان با افراد و دیگران صفر بود. از همین رو حداقل قدرت جذب را نداشتند ، ولی فردی درعین داشتن همه ویژگی های رعایت شرعیات ، انسانی به تمام بود. محکم در برابر خطوط انحرافی اما کوتاه درمقابل آدم های غیر وابسته، اساسا دیدگاه های سیاسی خود را در روابطش با دیگران دخالت نمی داد و همه را عاشقان و طرفدارن انقلاب و متدین می شمرد مگر عکس اش ثابت شود، در این صورت هم قصدش جذب بود، بدون خط کشی و رفتار و کردار دافعانه، به شدت جاذبه برای افزایش نیرو به جبهه انقلاب داشت. فردی علاوه بر قوت و قدرت نویسندگی و تخصص لازم در زمینه کار مطبوعاتی، واجد چیزی بود که خیلی ها نداشتند و ندارند. 1 - دل بزرگی داشت، به وسعت یک دریا مهر و محبت . خیلی ها تعهد دارند، متخصص اند ، حتی خلاقیت مدیریتی دارند و در اصول کم نمی آورند (که درجای خودش محترم و قابل ارزش است) اما دل های کوچکی دارند ، گنجایش محبت یک نفر را هم ندارند، اما فردی از نعمت این مهمترین ویژگی انسانی برخورداربود ، یعنی دلی به حجم کرانه ها داشت؛ شاید برای همین بود که نوع مدیریتش لج بعضی ها را درمی آورد که: «اخر چرا اینقدر خونسرد و اهل مدارا با دیگرانی». ولی حق با فردی بود. او همواره عامل رویش ها بود و مدعیان، بر تعداد ریزش ها می افزودند . 2 – واقعا ساده زیست بود. دنیایی نبود. زرق و برق ها را نمی دید. عدالت را در رفاه خودش نمی خواست. یادم است در مقاطع انتخابات پس از ویژگی های عام حکومتی، ساده زیستی و عدالت خواهی کاندیداها ملاک اصلی اش بود. اساسا در بحث پول و زمین و بالا و پایین شدن قیمت ها تا جایی گوش می داد که بر اطلاعاتش اضافه شود. برای همین بود که در روزهای پر التهاب تورم وقت که خیلی از همکاران تحریریه پی جوی قیمت سکه و دلار و ... بودند که نقدینگی شان از ارزش نیفتد، فردی اسامی و عکس های هنرمندان و نویسندگان را زیرورو می کرد که کدام یکی نسبت اش با عدالت و انقلاب بیشتر است تا در کادر بالای صفحه ادب و هنر بگذارد. و ما کجاییم. ماه های نزدیک به فوتش تصادفا در مراسمی ملاقات داشتیم. از همه چیز و همه جا گفتیم. درباره سینما نظراتی رد و بدل کردیم. نقش سینما در فتنه ها و مخملباف و ... را از نظر دور نداشتیم. از کم خبری و کم حضوری اش پرسیدم . از فیلم خارجی ای که تازه دیده بودم نقل کردم که : «یک نویسنده باید مثل یک بوکسور به تنهایی مبارزه کند» ، با خنده نظرم را اصلاح کرد که : «نویسنده اگر با مردم زندگی کند، درباره آنها و از غم و شادی و مبارزاتشان بنویسد هیچ وقت تنها نیست. حتی در مبارزه. مردم خوب می فهمند و هرگز نویسندگانشان را تنها نمی گذارند» و ... پسرم، یکی از همان جوان های روییده در مدیریت «فردی» از روزنامه کیهان به خانه می رسد و می گوید: «چه زود سالگرد فوت آقای فردی رسید». به اتاقم پناه می برم تا این مطلب را بنویسم، اما تا دقایقی اشک هایم مانع می شود. انتهای پیام/ی
93/02/03 - 17:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]