تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن در گرفتارى صبور است، و منافق در گرفتارى بى تاب.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835237739




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ببینید!دیگر کسی حال نمی کند


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ببینید!دیگر کسی حال نمی کند

ببینید!دیگر کسی حال نمی کند

به نظرم کلیپ خانم کوثری، به طور ناخواسته وضعیت میانمایگی زمانه ای را به تصویر کشیده است که دیگر کسی "حال" نمی کند.

اکبر جباری در یادداشتی با عنوان "در ستایش میانمایگی" درباره کلیپ جرا رفتی نوشت:بطور اتفاقی کلیپ "چرا رفتی" خانم باران کوثری را دیدم. شعر و آهنگی دلنشین از همایون شجریان با تصاویری از عده ای (ظاهرا اهل هنر) که در حال گوش دادن به آهنگ و صدای شجریان هستند.به نظرم کلیپ خانم کوثری، به طور ناخواسته وضعیت میانمایگی زمانه ای را به تصویر کشیده است که دیگر کسی "حال" نمیکند.بازیگران این کلیپ، بازی نمیکردند، بل خودشان بودند. واقعیه واقعی. لخت و عریان همان چیزی بودند که هستند. اما نکته قابل تأمل در این کلیپ این است که چرا "حالی" رخ نمیدهد؟اینها که از خواص و گروه های مرجع هستند، دیگر نمیتوانند از یک نوای دلنشین و موسیقی "حال" کنند. نه تنها اینها، بل امروزه دیگر کمتر کسی پیدا میشود که حال کند. همه در مواجهه با یک موقعیت طرب انگیز و وجدآور، فقط بازی میکنند، (همانگونه که بازیگران کلیپ بازی میکردند)ما در زمانه ای زندگی میکنیم که حتی نمیتوانیم "حال" کنیم. تکان دادن سر، باریک کرن چشمها، لبخند زدنها، گریه کردنها و به حرکت آوردن بدن، دیگر هیچ دلالتی بر "حال" ندارد.این وضعیت را نه تنها در کلیپ "چرا رفتی" خانم کوثری، بل حتی میتوان در جای جای زندگی روزمره دید. در کنسرتهای موسیقی، در هیئت های عزاداری و حتی در اتومبیل مان وقتی که یک موسیقی یا نوای مداحی گوش میدهیم.این مدعا که ما دیگر "حال" نمیکنیم، زمانی فهمیده میشود که بدانیم، "حال" برغم گذرا بودنش، آدمی را در مینوردد و سرتاپای وجودش را تسخیر میکند و مقدمات ورود به "مقام"* را فراهم میسازد. ما به راحتی موسیقی گوش میدهیم، و بلافاصله بعد از اتمامش به زندگی روزمره بازمیگردیم.هیچ اتفاق خاصی در ما رخ نمیدهد. یعنی هیچ اتفاق خاصی در زندگی ما پس از شنیدن یک موسیقی رخ نمیدهد. خدا هم اگر بیاید و پشت در بایستد و ما را صدا بزند، با خونسردی خواهیم گفت: الان می آیم، اجازه بدهید این قسمت سریال تمام بشود می آیم!ما دیگر از هیچ چیز حال نمیکنیم و فقط بازی میکنیم. نمایش میدهیم................در تذکره الاولیاء، عطار در ذکر یکی از مشایخ آورده است؛ فرزند شیخ، روزی از مکتب به خانه بازگشت در حالی که رنگ به رخصارش نمانده بود و بدنش در آتش تب میسوخت!پدر وی را گفت: ای فرزند، امروز در مکتب چه بر تو رفته است که چنین شده ای؟فرزند گفت: امروز استاد، آیتی از مصحف شریف خواند که چنین شدم.پدر گفت: آن کدام آیه بود؟فرزند گفت: نمیتوانم بر زبان برانم، که اگر یکبار دیگر بر زبانم این آیه جاری شود، هلاک خواهم شد.پدر اصرار کرد و فرزند در نهایت آیه را خواند: یوم یجعل الولدان شیبا (روزی که کودکان را پیر میکند) مزمل/17و کودک این آیت بر زبان راند و جان به جان آفرین تسلیم کرد..........و ما نه تنها از هیچ آیت الهی نمیمیریم و تب نمیکنیم، بل به خوبی بازی میکنم...اکبر جباری در یادداشتی با عنوان "در ستایش میانمایگی" درباره کلیپ جرا رفتی نوشت:بطور اتفاقی کلیپ "چرا رفتی" خانم باران کوثری را دیدم. شعر و آهنگی دلنشین از همایون شجریان با تصاویری از عده ای (ظاهرا اهل هنر) که در حال گوش دادن به آهنگ و صدای شجریان هستند.به نظرم کلیپ خانم کوثری، به طور ناخواسته وضعیت میانمایگی زمانه ای را به تصویر کشیده است که دیگر کسی "حال" نمیکند.بازیگران این کلیپ، بازی نمیکردند، بل خودشان بودند. واقعیه واقعی. لخت و عریان همان چیزی بودند که هستند. اما نکته قابل تأمل در این کلیپ این است که چرا "حالی" رخ نمیدهد؟اینها که از خواص و گروه های مرجع هستند، دیگر نمیتوانند از یک نوای دلنشین و موسیقی "حال" کنند. نه تنها اینها، بل امروزه دیگر کمتر کسی پیدا میشود که حال کند. همه در مواجهه با یک موقعیت طرب انگیز و وجدآور، فقط بازی میکنند، (همانگونه که بازیگران کلیپ بازی میکردند)ما در زمانه ای زندگی میکنیم که حتی نمیتوانیم "حال" کنیم. تکان دادن سر، باریک کرن چشمها، لبخند زدنها، گریه کردنها و به حرکت آوردن بدن، دیگر هیچ دلالتی بر "حال" ندارد.این وضعیت را نه تنها در کلیپ "چرا رفتی" خانم کوثری، بل حتی میتوان در جای جای زندگی روزمره دید. در کنسرتهای موسیقی، در هیئت های عزاداری و حتی در اتومبیل مان وقتی که یک موسیقی یا نوای مداحی گوش میدهیم.این مدعا که ما دیگر "حال" نمیکنیم، زمانی فهمیده میشود که بدانیم، "حال" برغم گذرا بودنش، آدمی را در مینوردد و سرتاپای وجودش را تسخیر میکند و مقدمات ورود به "مقام"* را فراهم میسازد. ما به راحتی موسیقی گوش میدهیم، و بلافاصله بعد از اتمامش به زندگی روزمره بازمیگردیم.هیچ اتفاق خاصی در ما رخ نمیدهد. یعنی هیچ اتفاق خاصی در زندگی ما پس از شنیدن یک موسیقی رخ نمیدهد. خدا هم اگر بیاید و پشت در بایستد و ما را صدا بزند، با خونسردی خواهیم گفت: الان می آیم، اجازه بدهید این قسمت سریال تمام بشود می آیم!ما دیگر از هیچ چیز حال نمیکنیم و فقط بازی میکنیم. نمایش میدهیم................در تذکره الاولیاء، عطار در ذکر یکی از مشایخ آورده است؛ فرزند شیخ، روزی از مکتب به خانه بازگشت در حالی که رنگ به رخصارش نمانده بود و بدنش در آتش تب میسوخت!پدر وی را گفت: ای فرزند، امروز در مکتب چه بر تو رفته است که چنین شده ای؟فرزند گفت: امروز استاد، آیتی از مصحف شریف خواند که چنین شدم.پدر گفت: آن کدام آیه بود؟فرزند گفت: نمیتوانم بر زبان برانم، که اگر یکبار دیگر بر زبانم این آیه جاری شود، هلاک خواهم شد.پدر اصرار کرد و فرزند در نهایت آیه را خواند: یوم یجعل الولدان شیبا (روزی که کودکان را پیر میکند) مزمل/17و کودک این آیت بر زبان راند و جان به جان آفرین تسلیم کرد..........و ما نه تنها از هیچ آیت الهی نمیمیریم و تب نمیکنیم، بل به خوبی بازی میکنم...این مطلب را کافه سینما برای نقل از پارسینه انتخاب کرده است.










این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن