واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بهترين استدلال براي گران شدن نان!
ابوي ميگويد: رئيس اتحاديه انقلابي ديده بودي؟
ميگويم: يعني چه؟ اتحاديه را سنديكا كرده؟ تا پاي استعفا رفته؟ جلو گراني را يك تنه گرفته؟
ابوي ميگويد: نه! منظورم اين بود كه رئيس اتحاديه بايد وكيل مدافع صنف باشد نه اينكه صنفش را بياعتبار كند تا استدلال كند كه بايد نان گران شود!
ميگويم: پس موضوع نان است!... نان است ديگر! بعضيها مثل من و شما نيستند كه نان را به نرخ روز بخورند. رويكردشان انقلابي است. چه اشكالي دارد؟
ابوي ميگويد: پس حالا اين حرفها كه او ميگويد خوب است؟
ميگويم: شما بفرما كه به چه حمله انتحاري كرده است و چه استنتاجي نموده است تا نسخهاش را بپيچم. اصولاً اين رؤسا از پايين به بالا انتخاب ميشوند نه از بالا به پايين. قدري عجيب است كه آدم بزند پلهاي پشت سرش را خراب كند! اصلاً نسخه فشار از بالا و مشتزني در پايين نداريم. ورژن جديد تدبيري مگر باشد. بايد سرچ كنم ببينم در اين آموزشگاههاي مجازي جامعه مدني چيزي پيدا ميكنم يا نه؟
ابوي ميگويد: رئيس اتحاديه نانهاي حجيم و نيمهحجيم گفته 400 نانوايي كه بسته شده بودند، بهدليل كسب سود حاصل از مابهالتفاوت قيمت گندم تا نان، دوباره بازگشايي شدهاند و با خريد و فروش آرد، كاسبي به راه انداختهاند. رقم قابل توجه مابهالتفاوت براي هر 10 كيسه آرد حدود 200هزار تومان است و نانوايان از چنين سودي نميگذرند. كرمي تصريح ميكند: البته هماكنون مردم قيمت واقعي نان را پرداخت ميكنند، چراكه وزن چانههاي خمير نانواييها بسيار كوچكتر و كموزنتر از يكسال پيش است و اين كاهش وزن براي انواع نانها اتفاق افتاده است. بهگفته او نان سنگك كه در گروه نانهاي حجيم قرار دارد اكنون آن چنان از ضخامتش كم شده كه بيشتر شبيه لواش است تا سنگك. رئيس اتحاديه نانهاي حجيم و نيمهحجيم با اين استدلال كه مردم به آن اندازه كه پول ميدهند، نان واقعي را دريافت نميكنند، خاطرنشان ميكند كه چرا وقتي چنين واقعيتي در بازار نانوايي و نان كشور وجود دارد و نانوايان كمفروشي ميكنند، به اين قيمتها رسميت نبخشيم و قيمت گندم، آرد و نان را آزادسازي نكنيم تا همه از جمله كشاورز، آردساز و نانوا و در نهايت مصرفكننده نان، قيمت واقعي آنچه را ميخرند، بپردازند...
ميگويم: بس است. چون كه شصت آمد، نود هم پيش ماست؟
ابوي ميگويد: اين چه ضربالمثل مغلوطي است؟ شست يا شصت؟ شصت يا نود؟ نود يا صد؟ پيش ما يا آنها؟
ميگويم: حق بدهيد كه با اين ضرب شست، آدم قاطي ميكند! الان بايد چه ميگفتم؟ اسم خواننده محبوبم در آن دوره؟
ابوي ميگويد: اينجا نود نيست و عقبگرد است. تلويزيون نيست و روزنامه است. صحبت رئيس و نان و گراني بود! آندرستند؟
ميگويم: آهان! شايد از بالا به او گفتهاند كه بگو بايد قيمت را بكشيم بالا، آن وقت او هول كرده و بدجوري كشيده؟ فكرش را بكنيد نان است. مسئله شخصي نيست! موضوع خودجوش هم هست يك طورايي! اميد هم بايد بدهند در ضمن.
ابوي ميگويد: استدلال براي بالابردن نرخ هر چيزي بر اساس اينكه در ارزاني دزدي ميشود قدري مضحك و فوري است.
ميگويم: نه! نوبر است. حالا چقدر پيشنهاد دارد براي بالا كشيدن؟
ابوي ميگويد: گفته بهاي نان حدود 30 تا 40درصد گران ميشود كه مشكلي ايجاد نخواهد كرد.
ميگويم: انتخابات اتاق اصناف چه زماني است؟ بگوييم به او رأي بدهند. استعداد بالا كشيدنش خوب است. از اين صنف بالا بكشد برود رئيس كل بشود! خروجيهاي اتاق بازرگاني كه بد نبوده شايد اتاق اصناف هم سري توي سرها درآورد!
ابوي ميگويد: ارديبهشت.
ميگويم: عجب! راستي صنف ما چيست؟ توليديايم؟ توزيعيايم؟ خدماتيايم؟ ما هم برويم تا ارديبهشت يك چيزي را بكشيم بالا. چطور است؟
ابوي ميگويد: آن وقت فكر ميكني صنفت انتخابت ميكنند؟
ميگويم: آن نان است، اين قلم! چه توفيري ميكند؟ قلم ميزنيم براي يك تكه نان و يك تكه نان ميخوريم تا قلم بزنيم!
ابوي ميگويد: قدرت خود تخريبيات بد نيست. اما هنوز استدلال كردن را ياد نگرفتهاي. متن بالا را اولاد آدم صد مرتبه بخواند و بنويسد باز هم نميفهمد كه چه بايد بكند...
نویسنده : اولاد آدم
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 11 اسفند 1392 - 22:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]