محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832057644
گفتوگوی مشروح فارس با احد فرامرز قراملکی: سازمانها، عامل برخی بداخلاقیها در جامعه هستند/جایگاه اخلاق حرفهای در تمدن ایران باستان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوی مشروح فارس با احد فرامرز قراملکی:
سازمانها، عامل برخی بداخلاقیها در جامعه هستند/جایگاه اخلاق حرفهای در تمدن ایران باستان
مدیر گروه اخلاق حرفهای دانشگاه تهران گفت: پیشبینی ناپذیری، مادر معضلاتی چون رشوهدهی، مناسبات دیگر غیراخلاقی چون رانت خواری، زیرمیزی، اختلاس و ... است، دانشمندان ما چند سال است که درباره این مسائل اخلاقی در جامعه تحقیق میکنند.
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
خبرگزاری فارس ـ زهره سعیدی: اندیشمندان مثل هنرمندان رسالت دارند باید به درد جامعه بپردازند، اندیشه باید مبنای نظری قوی داشته باشد، اندیشهای که نتواند گره از زندگی مردم بگشاید به چه کار میآید؟ بنابراین قصه امروز وضعیت اخلاق عمومی و اخلاق حرفهای در جامعه خیلی عمیقتر از هشدار است، لحظهای تفکر کنیم چرا مشکلات اخلاقی ما حل نمیشود؟ سالهاست که میگذرد و هنوز اختلاس، رانت خواری، زیرمیزی، افزون خواهی و ... بیش از پیش مشاهده میشود. نخست باید مشکل را از مسأله جدا کنیم مادامی که مشکل را تبدیل به مسأله نکنیم، نمیتوانیم مسائل را تشخیص دهیم و در نهایت نمیتوانیم آنها را حل کنیم. احد فرامرز قراملکی، پژوهشگر حوزه فلسفه، اخلاق، دین و منطق و مدیر گروه اخلاق حرفهای دانشگاه تهران میگوید: علم چیزی نیست جز حل اثربخش مسائل وقتی ما مسأله نداشته باشیم علمی هم نداریم من معتقد هستم که همه علم درگیر شدن با مسائل است نه مشکلات. مشروح گفتوگو با احد فرامرز قراملکی درباره بحث اخلاق حرفهای و ریشههایش آسیبهای موجود در این حوزه را در ادامه میخوانیم:
با خود عهد بستم به حوزه مورد نیاز جامعه ورود کنم/چگونه روش شناسی مطالعات دینی مطرح شد *استاد نخست از دوران تحصیلات آکادمیکتان در حوزه فلسفه بگویید و اینکه اصلاً چطور شد که معلم فلسفه شدید؟ -بنده سال 73 تحصیلات آکادمیکم را به پایان رساندم و تا سال 76 هم جذب هیأت علمی کرسی فلسفه اسلامی دانشگاه تهران شدم، در این سه سال سابقهای در دانشکده کسب کردم و در تدریس و دفاع رسالهها موفقیت داشتم، اما در این سال دیگر خود را به دست قضاوت و محاکمه سپردم که اصلاً برای چه من به هستی آمدهام؟ چرا معلم فلسفه دانشگاه شدم؟ دروسی که تدریس میکردم در دانشگاه مرا قانع نمیکرد، زیرا یک دور تسلسلی برایم ایجاد کرده بود که من درس خواندم و تدریس کردم و دیگران هم میخوانند و تدریس میکنند و اینها تکرار مکررات است، بنابراین با خود عهدی بستم که در حوزهای که نیاز مبرم جامعه است ورود کنم. نخستین نکتهای که به ذهنم رسید این بود که توجه کردم رشتههای الهیات از فلسفه اسلامی تا کلام، عرفان، ادیان، تاریخ اسلام، فقه، اصول و علوم قرآنی در حوزه و دانشگاه نیاز به توسعه دارد، اما این توسعه استوار بر توسعه روش نیست، چرا که ما روش شناسی خاص الهیات یا هر رشته دیگر را در اختیار نداریم، اساتید در این حوزهها برای روش شناسی به منابع روانشناسان و جامعهشناسان مراجعه میکنند، بنابراین متوجه شدم که توجه به این حوزه نیاز مبرم جامعه است، در نتیجه به حوزه روش شناسی مطالعات دینی ورود کردم و کتابی نیز در این حوزه چاپ کردم و سپس کتابم به عربی ترجمه شد، قالب اساتید حوزه و دانشگاه این کتاب را تدریس کردند و سپس حوزه علمیه قم از من درخواست کرد که کتاب آسانتری در زمینه اصول و مفهوم پژوهش در دینپژوهی بنویسم و پس از آن هم یک کتابچه در شیوه تدوین پایان نامه و رساله نوشتم. در نهایت میوه این آثار این شد که در محافل علمی حوزه و دانشگاه به توسعه روش شناسی همچون روششناسی قرآن، تفسیر، تعلیم و تربیت و ... پرداخته شد. اما حوزه دومی که بدان ورود کردم بحث احیاء متون منطقی بود. بسیاری آثار موجود در غرب ریشه در تمدن اسلامی دارد *مباحث منطقی چرا برای شما اولویت پیدا کرد؟ -با توجه به اینکه دیدگاههای معرفت شناسی، منطقی و فرامنطقی غالباً در متون منطق ما بودند و اینها قبلاً مورد تصحیح قرار نگرفته بودند و اظهارنظرهایی که تاکنون در دوره اسلامی از این مباحث شده تنها مبتنی بر چند کتاب و اثر بوده، در حالی که ما منابع بسیاری در این زمینه داریم، بنابراین در این حوزه همت گماردم. من احساس کردم که بسیاری از آثاری امروز به نام فیلسوفان غربی موجود است، ریشههایی در تمدن اسلامی دارند، بنابراین دومین کارم این شد که به تصحیح آثار منطقی و فرامنطقی همت گمارم. برآیند این تلاشها چندین کتاب شد که مهمترین آنها 12 رساله خطی بود، علاقهمندان منطق کم کم مشخص شدند و شروع به فعالیت در این زمینه کردند خوشبختانه دانشمندان زیادی در کشور برای تصحیح وجود دارد. اخلاق نباید به صرف پندنامه نویسی و موعظه تقلیل یابد *به بحث اخلاق بپردازیم مشخص است که البته چه نیازهایی در این حوزه احساس کردید، اما مشخصاً مشکل اصلی در حوزه و دانشگاه را در زمینه اخلاق چه دیدید؟ -بحث سوم همین اخلاق بود، یک مشکلی که در محافل دانشگاهی و حوزه احساس کردم این بود که دانشمندان در این دو مرکز کمتر به بحث اخلاق میپردازند و اگر هم توجه داشته باشند از دو حالت خارج نبود یا پندنامهای مینوشتند و در آن موعظه و نصحیت میکردند یا تعریف و ترجمه سراغ فلسفه اخلاق میرفتند، من دو سر این طیف را میدیدم که یک سر پندنامه نویسی محض است که قانعم نمیکرد، به این علت که احساس میکردم اخلاق نباید صرفاً به یک مسائلی کاهش پیدا کند، هر چند که پند هم مؤثر است، اما اینکه اخلاق را در چند پند خلاصه کنیم نمیتواند دوای دردهای جامعه باشد، از سوی دیگر هم فلسفه اخلاق را نسخه وارداتی غرب نمیدانم معرفت و علم اخلاق باید چنان رشد کند که دانشمندان ما درگیر مسائل فلسفه اخلاق شوند، یعنی فلسفه اخلاق به لحاظ تاریخی باید در پی علم اخلاق متولد شود به همین دلائل وجه اهتمامم را به علم اخلاق معطوف کردم. اخلاق چون پزشکی به پیشگیری تا درمان معضلات میپردازد *پس تعریف شما از علم اخلاق چیست؟ -از نظر من اخلاق مشتی پند و پیمان، موعظه یا منشور نیست، بلکه همانگونه که قرآن و روایات و نابغههایی چون محمد بن زکریای رازی میگویند، اخلاق درست همانند پزشکی است، همان گونه که از دانش پزشکی انتظار تشخیص بیماری، پیشگیری و درمان میرود، علم اخلاق را علمی میدانیم که بتواند معضلات اخلاقی را به خوبی تشخیص دهد و آنها را در جامعه پیشگیری کند و این پیشگیری بسیار با ارزش و آسانتر از درمان است. تفاوت حرفه و شغل/اخلاق میتواند به حرفهگرایی کمک کند *با این تعریف چطور شد که به اخلاق حرفهای گرایش پیدا کردید؟ -از آنجایی که جامعه ما در وضعیتی قرار دارد که برای توسعه و پیشرفت نیازمند حرفهگرایی هستیم، اخلاق را باید از این زاویه هم مدنظر قرار داد، چرا که دانش باید کاربردی باشد و کار آن هم تشخیص، پیشگیری و درمان است، بنابراین از سویی اخلاق میتواند به حرفهایگرایی کمک کند. کشورهای توسعه یافته و پیشرفته از بحث حرفهگرایی عبور کردند، البته با این وصف که بین حرفه و شغل تمایز وجود دارد و به طور مثال تاکسیرانی در کشوری مثل آلمان دیگر یک شغل نیست، بلکه حرفه و آرایشگری در ژاپن نیز یک حرفه است.
6مؤلفه حرفهایها *تفاوت بین حرفه و شغل چیست؟ -حرفه همان شغل است، در یک وضعیت برتر که این وضعیت برتر حداقل شش مؤلفه دارد، حرفه شغلی است که از دانش تخصصی نشئات میگیرد فرض کنید، در آلمان تنها افرادی میتوانند راننده تاکسی شوند که یک پودمان آموزشی یک سال و نیم را گذرانده باشند. دومین مؤلفه تجارب مفید است، مبحثی که ما کمتر بدان توجه میکنیم مشاغل از طریق تجربه میتوانند به حرفه تبدیل شوند، سومین عنصر مهارت است حرفهایها مهارت دارند و چهارمین عنصر توانایی، پنجم نگاه ویژه و ششم تعهد حرفهای است، حرفهایها نگاه سیستمی، بلند مدت و ژرفنگر دارند، بنابراین اخلاق حرفهای میتواند حرفهایگرایی را در جامعه رونق دهد و من هم از سال 76 به این حوزه پرداختم، در ابتدا احساس کردم که پیشینه زیادی در این رابطه در کشور نیست، اما هر چه مطالعه کردم پی بردم که منابع در این رابطه کم هم نیست. در تمدن ایران باستان اخلاق حرفهای مدنظر بوده است *مثلاً از چه دورهای در ایران میتوانیم، آثاری از اخلاق حرفهای در آثارمان ببینیم؟ -خب ما تجارب مهمی از اخلاق حرفهای در ایران باستان داریم، آثاری که از شهر سوخته به دست آمده نشان میدهد که در تمدن ایران باستان پیش از هخامنشی اخلاق حرفهای مطرح بود، از دوره هخامنشی هم اسناد زیادی وجود دارد که ترجمه شده و دوره ساسانی هم از دیگر منابع غنی ماست. دومین منبع هم اسلام است که منبع غنی ماست و برای اخلاق ظهور کرده است. «إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَکارِمَ الخلاقِ» بدین معنی که کل بعثت پیامبر(ص) برای اخلاق و مکارم اخلاقی است، این مطلب منظورش محاسن اخلاق نیست، بلکه مکارم آن است، بدین معنا که رشد اخلاق منحصر برای عبور بد به خوب نیست، چرا که خوب دشمن عالی است ما میتوانیم از خوب به عالی برسیم، بنابراین مکارم اخلاق همان رشد اخلاق است. در نهایت سومین منبع هم تجارب خوب تمدن اسلامی است در تمدن اسلامی همچون ایران اسلامی ما اخلاق مدیریت شهری، اخلاق اصناف، مروت نامهها، روشهای معرفتی و عملی زیادی در دست داریم، به طور مثال در تمدن ایران اسلامی کتابهایی موجود است که دقیقاً مسائل اخلاقی یک نانوا را بیان کرده است. منبع مهمی از دانش اخلاق حرفهای در جهان صنعتی است *آیا از تجارب غرب هم در حوزه اخلاق حرفهای میتوانیم استفاده کنیم، یا اینکه اخلاق حرفهای غرب با آنچه مدنظر ماست متفاوت است؟ -اتفاقاً چهارمین منبع به ترتیب تاریخی تجاربی است که سازمانهای کسب و کار در غرب به دست آوردند، از صنعت نساجی و معدن گرفته تا دیگر صنایع چرا که این دو صنعت قربانی زیادی به دلیل بداخلاقی کارفرماها میگرفتند، در دورهای در صنعت مواد غذایی و بهداشتی غرب و سایر حوزهها جریانات اخلاقی خوبی ایجاد شد بنابراین تجارب بسیار قابل استفاده و غنی در غرب وجود دارد که باید جدی گرفته شود و در نهایت منبع مهمی از دانش توسعه یافته اخلاق حرفهای در جهان صنعتی است. این نکته را عرضه کنم که امیدوارم سیاستمداران آموزش عالی ما این جملات را بخوانند و بر آنها تأمل و درنگ کنند در دنیایی که دکترای اخلاق کشاورزی، امور مالی، ژنتیک و .. مطرح است، ما در کشور اسلامی حتی دو واحد اخلاق حرفهای نداریم و گرایشهای دیگر هم غیر از اخلاق پزشکی که چند سالی است راهاندازی شده کمتر به اخلاق میپردازند، بزرگترین نقدینگی این کشور در دست شرکتهای سرمایه گذاری است، اما ما در مدل سرمایهگذاری از بانکداری و بورس تا دیگر بخشها اخلاق حرفهای را جدی نمیگیریم، چه عیبی دارد اگر در مدیریت پروژه، مدیریت صنعتی و دیگر زمینهها دوره اخلاق حرفهای تعریف کنیم؟ با وجود تلاشهای چندین ساله باز هم در حوزه اخلاق عقب هستیم *برآیند فعالیتهای خودتان در دانشگاه از حوزه اخلاق حرفهای چه بوده است؟ -خدا را شاکرم از سالی که این حوزه را آغاز کردیم تا اکنون به نتایج موفقیت آمیزی رسیدیم، امروز در ایران پنج ـ شش مجله علمی ـ پژوهشی اخلاق منتشر میشود، این نشان پژوهشهای اساتید در این حوزه است، پایاننامههای زیادی دانشجویان علاقهمند اخلاق حرفهای تدوین و سازمانهای کسب و کار هم اهتمام به این حوزه کردهاند و اکنون ما یک گروه نزدیک سی و پنج ـ شش نفره در این حوزه هستیم که خوشحالیم این درخت اخلاق حرفهای هر چند که دیر کاشته شده اما نیاز مبرم ما بوده است، اما با این حال من اعتقاد دارم که در این حوزه عقب افتاده هستیم.
در گذشته حرفهها شخص وابسته بوده اما اکنون سازمان محور است *یک مقدار به بحث عمومی اخلاق که البته با اخلاق حرفهای هم متصل است بپردازیم با توجه به آسیبهایی که در این حوزه احساس میشود و قبلاً هم ما بدان به کرات پرداخته و صاحبنظران نیز رأیشان را ارائه کردهاند از زیرمیزیگرفتنها تا پارتیبازی و رشوه و دروغ.. امروز در کجا نیاز به کار بیشتری داریم؟ -از طرح این سؤال بسیار خوشحال هستم، چرا که اکثر سؤالاتی که طرح میشود به یک فهرست بلند بالایی از معضلات اخلاقی میرسد یا معضلاتی که در کسب و کار مطرح است نمیخواهم که دوباره این فهرست را جلوی چشم بیاوریم بلکه براساس الگوی علم اخلاق نظیر طب باید امروز به ریشه بیماری بپردازیم تا آن را درمان کنیم. در تشخیص البته هیچ چارهای نداریم جز اینکه مقداری علتیابی کنیم، چند علت مهم در این حوزه وجود دارد، نخست اینکه دوره ما با دوره باستان یک فرق جدی کرده است در دوره باستان حرفهها غالباً شخص وابسته بوده مثلاً پزشکی به محمد بن زکریای رازی وابسته بوده که او از تربیت شاگرد تا اداره بیمارستان را انجام میداده است، اما در روزگار ما حرفهها محورشان اشخاص نیست، چرا که امروز در پزشکی، پزشک محور نیست، امروز روزگار سلطه سازمانها بر حرفههاست، بنابراین سلطه سازمان بر اراده و عزم افراد سوار است. اخلاق عمومی همان اخلاق سازمانی است *خب مگر اینطور نیست که سازمانها را هم افراد میسازند؟ -بله همین طور است منتها آدمها مثل سقف یک سازمان هستند که درست است خودشان سازمان را میسازند ولی اگر راه را بلند نباشند، همین سقف بر سرشان خراب میشود، بنابراین سازمانها را ما خودمان ساختیم ولی همین سازمان در حال خفه کردن خیلیها است، بنابراین اخلاق عمومی همان اخلاق سازمانی است این سازمانها هستند که زیست اخلاقی را دشوار میکنند و مانع رشد اخلاقی افراد میشوند. بنابراین در یک سازمان آییننامه، مقررات، شرح وظایف، ساختار، اهداف و اساسنامه، رهبری و مدیریت مشخص است فرض کنید در یک مرکز آموزشی استادی وجدان کاری داشته باشد و بخواهد بهرهوری بالایی داشته و دلسوزانه کار کند، سر موقع کلاس برود و بیاید اما سیستم آموزشی بینظم باشد که در این مسیر استاد را به جای کار کیفی به سمت کمیت سوق میدهد، مشخص است که استاد هم به ظرایف دیگر توجه نمیکند و اثر بخشی کمی خواهد داشت یا روابط ناروای بین سازمانها را در نظر بگیرید، نارضایتی شدیدی که امروز در بخش بیمههای اجباری کارمندان دولتی دیده میشود ،خیلیها از وضعیت بیمههای تکمیلی خود راضی نیستند و این باعث میشود که به لحاظ اخلاقی افراد در زندگی عمومیشان هم دست به کارهای غیراخلاقی بزنند، بنابراین بیمهای که آمده بود کمک حال مردم باشد حال مانع آنها شده است، این سلطه سازمان را نمایش میدهد. پیشبینی ناپذیری معضل اخلاقی افراد و جامعه است *با این حساب امروز اگر ما مشکل اخلاق سازمانها را حل نکنیم، نمیتوانیم توقع داشته باشیم که وضعیت اخلاق در جامعه بهبود پیدا کند.. اینطور نیست؟ -بله همینطور است امروز ما به کمک سیستمهای پیشرفته شاید یک روزه گواهینامه المثنی خود را دریافت کنیم اگر این یک پروسه یک ماهه بشود افراد مجبور میشوند رشوه و زیرمیزی بدهند، نمونه این در مجوزهای ساخت و ساز و مدارس غیرانتفاعی و ... دیده میشود، بنابراین اگر خدمات دولتی فرآیندهای خود را به خوبی طی نکنند، زمینه برای فرآیندهای غیراخلاقی فراهم میشود. علت دوم در این فرآیند نیز پیشبینی ناپذیری است که از نظر من یک خصلت بد در فرد یا سازمانها است که البته پیشبینی پذیری باعث میشود که دیگران بتوانند عملکرد فرد یا سازمان را پیش بینی کنند. *چطور چنین چیزی ممکن است ؟ بیشتر توضیح میدهید. -فرض کنید من در این دانشگاه تدریس میکنم و شرح وظایفی دارم، اگر دانشجو بتواند ساعات رفت و آمد، نحوه تدریس و سایر فعالیتهای مرا پیشبینی کند، مسلماً بسیاری از مشکلات رفع میشود، مسلماً اگر پدری پیش بینیپذیر باشم، هم بلاتکلیفی و استرس و ناامنی روانی برای بچههایم ایجاد نمیکنم و در این صورت افراد در سازمانها به سمت پارتی بازی، رشوه و کارچاقکنی نمیروند. در یک دورهای زمانی که نتایج کنکور دکتری اعلام میشد، دانشجویان برای ساعات مصاحبه خود در دانشگاه بلاتکلیف بودند و گیج و سردرگم یک روز وقت خود را تلف میکردند، زمانی که من مدیر گروه در دانشگاه شدم، این امر را با یک زمانبندی ساده سامان دادم و بنابراین کارمان پیشبینی پذیر شد. مدیران شهری بدانند که وسیله نقلیه عمومی پیشبینی پذیر نیست یک مثال دیگر بیاورم امروز در تهران وضعیت آلودگی هوا مشخص است، کیست که نداند آوردن خودرو شخصی یک اشتباه است و مشکلاتی چون بنزین، ترافیک،احتمال تصادف، فرسایش ماشین، نبود پارکینگ و جریمه و ... را به همراه دارد؟ ما همه اینها را به جان میخریم، برای اینکه از وسیله نقلیه عمومی که پیشبینی پذیر نیست استفاده نکنیم، من گاهاً بیان کردم که مدیران شهری بیایند و وضعیت وسیله نقلیه عمومی را پیشبینی پذیر کنند، این بحث را باید جدی بگیریم. پیشبینی ناپذیری مادر معضلاتی چون رشوه دهی، مناسبات دیگر غیر اخلاقی چون رانت خواری و ... است، دانشمندان ما چند سال است که درباره این امر مینویسند و تحقیق میکنند. تمایز مشکل از مسأله/صرف هشدار دردی از جامعه دوا نمیکند *وظیفه صاحبنظران ما از جمله اساتید و فیلسوفان در این راستا چیست، خیلیها اعتقاد دارند که فیلسوف تنها میتواند در جامعه هشدار دهد.. -اندیشمندان مثل هنرمندان رسالت دارند، باید به درد جامعه بپردازند، اندیشه باید مبنای نظری قوی داشته باشد اندیشهای که نتواند گره از زندگی مردم بگشاید به چه کار میآید؟ بنابراین قصه خیلی عمیقتر از هشدار است لحظهای تفکر کنیم چرا مشکلات اخلاقی ما حل نمیشود؟ سالهاست که میگذرد و هنوز اختلاس، رانت خواری، زیرمیزی، افزون خواهی، روابط نامشروع و ... مشاهده میشود، باید مشکل را ابتدا از مسأله جدا کنیم، مادامی که مشکل را تبدیل به مسأله نکنیم نمیتوانیم مسائل را تشخیص دهیم و در نهایت نمیتوانیم آنها را حل کنیم فرق افراد عامه و دانشمندان هم در این است، عوام به دلیل عوام بودن به مشکلات معطوف هستند، اما دانشمندان باید اهل مسأله باشند، بنابراین هشدار برای بیان به هوش بودن در داشتن مشکلات است، نیاز جامعه به اندیشمندان چیزی فراتر از هشدار است، من معتقد هستم توده مردم هشدار نیاز ندارند، چرا که این امر دردی را دوا نمیکند، کیست که نداند جامعه از مشکلات اخلاقی در رنج است؟ بنابراین هر کس در شاخه خودش باید بتواند مشکلات را با فرمولها و روشهای علمی تبدیل به مسائل کند، آنها را از هم جدا کرده و برایشان پاسخ پیدا کند، اعتبارسنجی درست انجام دهد تا در نهایت یک حل مسأله اثربخش داشته باشیم. علم چیزی نیست جز حل اثر بخش مسائل وقتی ما مسأله نداشته باشیم، علمی هم نداریم من معتقد هستم که همه علم درگیر شدن با مسائل است نه مشکلات. متأسفانه ما در حوزه اخلاق کارمان این شده که صد نفر را در نظر بگیریم و یک توصیه واحد بکنیم و این به صورت کلی خوب است ولی مسأله را حل نمیکند، چرا که پزشک هم نمیتواند برای همه یک نسخه واحد بنویسد، دردها با هم فرق دارد. فرق مشکل و مسأله همین است مشکلات عمومیاند، ولی مسائل ریز میشوند ما هنوز در علم اخلاق حرفهای و کاربردی به این رشد و توسعه نرسیدیم که بتوانیم مسائلمان را حل کنیم، باید اهل علم و دانش دینشان را به جامعه ادا کردند و یکی از روشهای ادا کردن دین به جامعه این است که جامعه مان را در تشخیص، پیشگیری و درمان کمک کنیم. الگویم در رشد اخلاقی تعاملی است *خب ممکن است عدهای بگویند که ما که چنین جایگاه و موقعیتی را برای پیشگیری و درمان نداریم... -باید این جایگاه را ایجاد کرد و به مدیران مسائل را گوشزد کرد، از سوی دیگر مدیران استراتژی سازمان و رهبران آنها نیز دینشان را به جامعه با ترویج اخلاق در سازمانهایشان ادا کنند، چرا که اگر سازمانهای ما از نظر اخلاقی رشد نکنند، اخلاق عمومی ما سامان نمیگیرد. بنده اساساً الگویم در رشد اخلاقی تعاملی است باید بالا و پایین جامعه با هم در تعامل باشند. همه ما تحت نفوذ سازمانها هستیم *عده ای معتقدند که تغییر را باید از دوران کودکی و از پایین آغاز کرد، نظر شما در این رابطه چیست؟ -درست است، باید به همینها گفت که کودک را چه کسی رشد اخلاقی میدهد؟ پاسخ بزرگسال است، بنابراین برای بزرگسالان هم که کاری نکردهایم، علاوه بر این حتماً باید سلطه سازمانها را هم مدنظر قرار دهیم، امروز خانوادهها هم تحت سلطه سازمانها هستند کدام خانواده ایرانی را میتوانیم نام ببریم که ارتباطی با سازمانها نداشته باشد، نخست در هر خانهای یک تلویزیون هست، بنابراین سازمانی به نام رسانه ملی در خانه سلطه دارد، فرزندان به مدرسه میروند و تحت نفوذ سازمان آموزش و پرورش هستند و از سوی دیگر نیز پدر خانواده در سازمانی مشغول است، بنابراین ما هر کار که میکنیم تحت نفوذ سازمانیم، باید به این سازمانها بهای بیشتری بدهیم و تجارب نیز نشان داده که این سازمانها بسیار مؤثر هستند، چرا که اگر یک سازمان پیشبینی ناپذیر باشد، کارمندانش همه در استرس، افسردگی و نگرانیاند و اینها با چنین دغدغههایی به خانه میآیند و بچههایشان را تربیت میکنند، بنابراین نمیتوان گفت که تنها باید از کودکی بر افراد کار کرد. *بحث پایانی؟ -من معتقدم اخلاق حرفهای و علم اخلاق یک دانش حرفهای است که اگر آن را در روانشناسی ببریم، به رشد اخلاقی کودک میرسد و اگر در دیگر شاخههای میان رشتههای ببریم مدلهای بین رشتهای ایجاد میشود که میتواند کارآمد باشد ما در سازمانها باید بدانیم که اخلاق قابل سنجش است و نیاز به کار دارد. انتهای پیام/
92/12/07 - 10:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]
صفحات پیشنهادی
گفتوگوی فارس با مهدی فقیه درباره احد دهبزرگی طراح صحنه شب شعر عاشورا بودم
گفتوگوی فارس با مهدی فقیه درباره احد دهبزرگیطراح صحنه شب شعر عاشورا بودممهمترین وظیفه یک هنرمند گفتن مفاهیم انسانی به مردمش است و فکر میکنم هر کس این مفاهیم را در قالب هنر به مردم ارائه میدهد استعداد الگو بودن را داراست خبرگزاری فارس - گروه ادبیات انقلاب اسلامی مهدی فقیهدر گفتوگوی اخوان اقدم با فارس مطرح شد جایگاه رقیب در مسابقات قرآن از دیدگاه یکی از مدرسان قرآن
در گفتوگوی اخوان اقدم با فارس مطرح شدجایگاه رقیب در مسابقات قرآن از دیدگاه یکی از مدرسان قرآناستاد قرآن کریم با اشاره به ضرورت رعایت تقوا در مسابقات قرآن گفت مسابقه عاملی برای ارتقای کیفی و نشاط است و باید شرکتکنندگان برای موفقیت رقبای خود دعا کنند به گزارش خبرنگار فعالیتهایمشروح گفتوگوی تفصیلی فارس با زاکانی: دولت روحانی شعار مبارزه با مفاسد را هم نخواهد داد/ فساد سازمانیافته از
مشروح گفتوگوی تفصیلی فارس با زاکانی دولت روحانی شعار مبارزه با مفاسد را هم نخواهد داد فساد سازمانیافته از دوره کارگزاران شکل گرفت اخراج برخی دانشمندان هستهای انتقام جویی است تفحص از دانشگاه آزاد صندوقچه اسرار این دانشگاه را باز کرددبیرکل جمعیت رهپویان با تاکید بر اینکه عَلَمدیرعامل فرابورس در گفتوگو با فارس: هیأت پذیرش با ورود برخی شرکتهای انتقالی به فرابورس موافقت کرد/ ورود شرکت
مدیرعامل فرابورس در گفتوگو با فارس هیأت پذیرش با ورود برخی شرکتهای انتقالی به فرابورس موافقت کرد ورود شرکتها به فرابورس با تشکیل هیأت پذیرشمدیرعامل فرابورس با اشاره به اینکه برای تسریع در ورود شرکتهای جدید به فرابورس که ۱۴ شرکت انتقالی نیز جزء آنها هستند کمیته فرعی هیأت پذیمدیرعامل خبرگزاری کتاب در گفتوگو با فارس: خبر برکناری از سردبیر خبرگزاری کتاب تکذیب میشود
مدیرعامل خبرگزاری کتاب در گفتوگو با فارس خبر برکناری از سردبیر خبرگزاری کتاب تکذیب میشودمدیرعامل خبرگزاری کتاب خبر برکناری احمد علمشاهی از سمت سردبیری ایبنا را تا این لحظه تکذیب کرد نجفعلی میرزایی مدیرعامل خبرگزاری کتاب ایبنا در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارسسلسله گفتوگوها با اولین مدیرعامل (۱) فارس چگونه فارس شد؟
سلسله گفتوگوها با اولین مدیرعامل خبرگزاری فارس ۱ فارس چگونه فارس شد خبرگزاری فارس به عنوان پرمخاطبترین خبرگزاری داخلی کشور امسال ۱۱ سالگیاش را جشن میگیرد اما چه اتفاقات و شرایطی باعث تولد رشد و بلوغ این خبرگزاری شد دست اندرکاران عرصه رسانه اذعان دارند که تولد خبرگزاری فارآیت الله مقتدایی:جایگاه والای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به جهت حمایت از دین است
آیت الله مقتدایی جایگاه والای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به جهت حمایت از دین است شیراز- ایرنا- نایب رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پس موضع گیری هایی که برای حمایت از دین و مبارزه با دشمنان داشته توانسته جایگاه رفیعی در جامعه کسب کنحجتالاسلام خسروشاهی در گفتوگوی مشروح با فارس: فلسفه و کارکرد قصاص چیست/ چرا به جای قصاص مجرمان را تا ابد حب
حجتالاسلام خسروشاهی در گفتوگوی مشروح با فارس فلسفه و کارکرد قصاص چیست چرا به جای قصاص مجرمان را تا ابد حبس نمیکندیک کارشناس علوم دینی میگوید کارکرد اصلى قصاص در بازدارندگى و پیشگیرى از وقوع جرایم است و تنها با وجود مجازات قصاص جرایم علیه اشخاص را مىتوان به حداقل ممکن رساگزارش مشروح فارس از اختتامیه سومین «هم اندیشی سینمای انقلاب» از نقد صریح جشنواره سی و دوم تا اهدای ق
گزارش مشروح فارس از اختتامیه سومین هم اندیشی سینمای انقلاباز نقد صریح جشنواره سی و دوم تا اهدای ققنوس به 7 فیلم جشنوارهمراسم پایانی سومین هم اندیشی سینمای انقلاب با سخنان صریح حاتمیکیا وحید جلیلی و ناصر هاشمازده در نقد جشنواره سیو دوم و جریان سینمایی کشور و تقدیر از 7 فیلم جشنگفتوگوی فارس با فرزندان شهیدان همت و کشوری درباره «چ» حاتمیکیا همیشه حرفهای مهمی برای گفتن دارد
گفتوگوی فارس با فرزندان شهیدان همت و کشوری درباره چحاتمیکیا همیشه حرفهای مهمی برای گفتن داردفرزندان شهیدان همت و کشوری که چندی پیش به اتفاق برخی دیگر از فرزندان شهدا برای حاتمیکیا مراسم بزرگداشتی برگزار کردند و در ایام جشنواره نیز از تازهترین اثر او دفاع کردند اعتقاد دارند حواحدهای صنفی به حفاظت و حراست از زبان اصیل فارسی توجه کنند
رییس اداره فرهنگ و ارشاد بروجرد واحدهای صنفی به حفاظت و حراست از زبان اصیل فارسی توجه کنند بروجرد-ایرنا-رییس اداره فرهنگ و ا رشاد اسلامی بروجرد گفت واحدهای صنفی باید نسبت به حفاظت و حراست از زبان اصیل فارسی توجه کنند نادر ارجمندی روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا به اججامعه مدرسین به دلیل حمایت ازدین،جایگاه رفیعی در جامعه دارد
جامعه مدرسین به دلیل حمایت ازدین جایگاه رفیعی در جامعه دارد شیراز- ایرنا- نایب رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به دلیل موضع گیری هایی که برای حمایت از دین و مبارزه با دشمنان داشته توانسته جایگاه رفیعی در جامعه کسب کند به گزارش ایرنا آمدیرعامل سازمان پایانههای مسافربری کرج خبر داد احداث ۴ جایگاه سوخت در کرج
مدیرعامل سازمان پایانههای مسافربری کرج خبر داداحداث ۴ جایگاه سوخت در کرجمدیرعامل سازمان پایانههای مسافربری کرج از احداث 4 جایگاه سوخت در این کلانشهر با اعتباری بالغ بر 70 میلیارد ریال خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از کرج داود شعبانی صبح امروز در بازدید از این جایگاهها اظهاتعامل با هنرمندان سطح فرهنگی جامعه را غنا می بخشد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تعامل با هنرمندان سطح فرهنگی جامعه را غنا می بخشد بندرعباس- ایرنا- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به جایگاه ویژه هنرمندان و تاثیر هنر در جامعه بر تعامل بیشتر با هنرمندان تاکید کرد و گفت تعامل با هنرمندان سطح فرهنگی جامعه را غنا می بخشد به گزارش خفقط برخی از ایرانیان هستند که برای همه ادبیات نسخه واحد میپیچند
فرهنگ و ادب ادیبات ایران واکنش یک داستان نویس به اختتامیه جایزه ادبی یوسف فقط برخی از ایرانیان هستند که برای همه ادبیات نسخه واحد میپیچند محسن سلیمانی در واکنش به اظهارات مطرح شده در اختتامیه جایزه ادبی یوسف گفت امروزه بسياری از پژوهشگران ادبيات داستانی از گفتن حرفهای كلیگزارش مشروح فارس از همایش بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی دینانی: کلام شیعه را خواجه نصیرالدین به فلسفه تبدیل کر
گزارش مشروح فارس از همایش بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسیدینانی کلام شیعه را خواجه نصیرالدین به فلسفه تبدیل کرد محقق داماد خواجه برای اخلاق تشیع نظام سازی کردچهره ماندگار فلسفه ایران گفت زمانی که خواجه آمد کلام شیعی اوج گرفت و نه تنها وی به علم کلام ارتقا بخشید بلکه آن را تبدیلگزارش مشروح فارس از «چالشهای علم جدید برای ادیان» پروفسور لگنهاوزن: سه دیدگاه فلسفی در جمع میان جبر
گزارش مشروح فارس از چالشهای علم جدید برای ادیانپروفسور لگنهاوزن سه دیدگاه فلسفی در جمع میان جبر و اختیار وجود دادچهره ماندگار فلسفه گفت سه سنت برای جمعکردن جبر با اختیار انسان است نخست سنت ارسطویی یا مشایی دوم دیدگاه آمپریسمهای انگلستان و سوم سنت کانتی و در کنار آن سنت هگل-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها