واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۵
سی و پنجمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز فرا رسیده است. اکثریت جمعیت امروز ایران را البته متولدین عصر جمهوری اسلامی تشکیل میدهند. بسیاری دیگر نیز در دوران انقلاب 57 کودک یا نوجوان بودهاند. به گزارش ایسنا، عصر ایران در ادامه نوشت: از این رو مرور تاریخ انقلاب هر سال ضرورت دارد. خاصه این که در بخشی از نسل امروز به دلیل مشکلات پس از جنگ یا اتفاقات مختلف دیگر خصوصا در زمینه آزادیهای اجتماعی و سیاسی و تنگناهای اقتصادی و معیشتی یا تشدید اختلاف طبقاتی نوعی نگاه انتقادی به انقلاب اسلامی دیده میشود که از برنامههای شبکههای ماهوارهای فارسیزبان نیز تاثیر پذیرفته است. از این رو ضرورت دارد بر چند واقعیت فارغ از هر تعصب و داوری و صرفا از منظر تاریخی تاکید شود: 1- پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به تاسیس نظام جمهوری اسلامی انجامید. نظام نوپا در بدو شکل گیری خود با انواع چالشها دست به گریبان شد که مهمترین آنها جنگ هشت ساله با عراق بود. تغییرات حاکمیتی نیز زودتر از آنچه تصور میشد در همان ابتدا رخ داد. کارنامه جمهوری اسلامی ایران در 35 سال گذشته را میتوان نقد کرد، دلایل یا توضیحات و توجیهاتی برای پارهای اتفاقات آورد و قبول یا نپذیرفتن آنها را به مخاطب سپرد. هیچ یک از اینها اما خدشهای در اصالت انقلاب وارد نمیکند. اصرار بر یکی دانستن انقلاب – که ذات براندازانه و جنبه نفی دارد- با نظام مستقر پس از آن - که جنبه اثباتی و تاسیسی دارد- موجب خلط مبحث شده است. در انقلابها آرمانها و رویاها به میان میآید و در حکومت بعد که حاصل همان انقلاب است واقعیتها و رویتها خود را تحمیل میکنند. بسیاری از جوانانی که در بحبوحه انقلاب 57 شعار جامعه بیطبقه توحیدی سر میدادند بعدتر در یافتند که این اتفاق در عمل ممکن نیست اما دولتها میتوانند و باید از تشدید اختلافات طبقاتی جلوگیری کنند و اصطلاح ضریب جینی در علم اقتصاد نیز برای تبیین همین منظور به کار میرود. انقلاب به مفهومِ ساز و کارهای انقلابی که عمدتا تخریبی و نفیگرایانه است با پیروزی خاتمه مییابد اما در معنی کلی که پیگیری یک آرمان است قابلیت استمرار دارد. به همین خاطر پس از انقلاب نهادهای انقلابی ایجاد شد. با این حال کارنامه جمهوری اسلامی ایران را باید از فردای 22 بهمن 1357 ارزیابی کرد و برخی به چند دوره تقسیم میکنند. یکی از مهمترین تفاوتهای نگاه عوامانه با تحلیلهای تخصصی در رعایت اصل تفکیک است. در نگاه غیرکارشناسی اما هیچ تفکیکی صورت نمیپذیرد. نه میان انقلابی که از سال 1342 آغاز شد (و آتش آن پس از یک سال که از تب و تاب اولیه افتاد دوباره از سال 1356 و با درگذشت سید مصطفی خمینی شعلهور شد تا این که در 22 بهمن 1357 نه تنها خاندن سلطان حاکم که دودمان سلطنت 2500 ساله در ایران را درون خود ذوب کرد) با اتفاقات سیاسی پس از آن و نه با تفکیک دورههای گوناگون. ضمن این که همواره درباره یک کل سخن گفتن آسانتر است از پرداختن به جزییات. هم شبکههای ماهوارهای فارسی زبان به این انگاره دامن میزنند و هم در داخل در اقدامی واکنشی وارونه آن رویه در پیش گرفته میشود. حال آن که تاریخ را از جلو به عقب نمیخوانند و گفتار و رفتار افراد را در همان مقطع تاریخی باید ارزیابی کرد. از نکاتی که به فهم درست موقعیت یاری میرساند این آگاهی است که ماندگاری هر ساختار سیاسی به سه ویژگی بستگی دارد: «مشروعیت، کارآمدی و نسبت آن با قواعد دموکراتیک.» رژیم پهلوی که با کودتای 28 مرداد 1332 دوباره جان گرفته بود در تمام 25 سال پس از آن از بحران مشروعیت رنج میبرد و از این رو به سرکوب گسترده مخالفان دست زد. به همین خاطر به ناگزیر به نخبهگرایی و کارآمد سازی روی آورد. اگر این توجه به کارآمدی و تربیت و به کارگیری نحبگان در این «متن» ارزیابی شود راز آن را درمی یابیم و ازاین ویژگی که انتخاب ناگزیر حکومت پهلوی بود به مثابه یک امتیاز یاد نمی شود. به عبارت دیگر هیچ حکومتی در غیبت هر سه مولفه نمی پاید. کما این که اتحاد شوروی سابق نه دموکراتیک بود نه کارآمد و تنها به صرف منبع مشروعیت بخش خود- انقلاب بلشویکی- 70 سال سرپا ماند. رژیم پهلوی نیز چاره ای جز توجه به یک مولفه در غیاب دو مولفه دیگر نداشت غافل از این که در غیاب آن دو کارآمدی هم رنگ می بازد. 2-انقلاب اسلامی ایران در زمره کم تلفاتترین و کم خشونتترین انقلابات تاریخ به شمار است. اگر بر هر کوی و خیابان نام یک شهید نشسته به این خاطر است که در جنگ هشت ساله از 1359 تا 1367 نزدیک به 300 هزار تن از فرزندان این سرزمین جان خود را تقدیم کردند. با این که گفته میشود 60 هزار نفر در جریان انقلاب شهید شدهاند و این شایعه وجود دارد که در 15 خرداد 1342 و 17 شهریور 1357 هزاران نفر کشته شدند اما بررسیهای آماری نشان میدهد شمار شهیدان انقلاب از 1342 تا 22 بهمن 1357 کمتر از سه هزار نفر بوده است. میشل فوکو متفکر فرانسوی نیز میپنداشت در 17 شهریور 57 چهار هزار نفر کشته شدند و در برخی متون نیز این عدد آمده است اما با فروکش کردن هیجانات انقلاب و بررسیهای دقیق روشن شد که در آن روز دقیقا 57 نفر به شهادت رسیدند که البته برای تظاهرات اعتراضآمیز شهری رقم بسیار بالایی به حساب میآید و کافی است برای اطمینان از صحت این عدد از بنیاد شهید انقلاب اسلامی که برای یکایک این شهیدان پرونده تشکیل داده استعلام شود. امام خمینی نیز بارها بر کم تلفات بودن انقلاب اسلامی تاکید داشتند. از این رو ست که انقلاب 57 را پیروزی گل بر گلوله توصیف میکنند. 3- میشل فوکو در توصیف انقلاب ایران تعبیر «دمیدن روح به جهان بیروح» را به کار میبرد. این تعبیر با زیبایی و رسایی، روح معنوی انقلاب را بازمیتاباند. با این وصف هر چه به معنویت نزدیک شویم به روح انقلاب اسلامی نزدیکتر شدهایم و هر چه جامعه مادیتر و مسابقه کسب پول به هر قیمت پررونقتر باشد از آن روح فاصله گرفتهایم. انقلابیگری در این دوران نه در پرخاشگری است و نه در دشمنی طلبی. استمرار آرمانهایی که 35 سال پیش فوج فوج مردمان را به خیابانها آورد و موج موج جوش و خروش به پا کرد در آشتی با خود و دیگران است و در رواج معنویت. هیچ گاه نباید یادمان برود آنچه انقلاب ایران را از همه انقلابات کلاسیک جهان متفاوت و متمایز میکند ویژگیهای معنوی آن است. حتی تاکید بر ضرورت رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی برای آن است که بتوان به امور معنوی پرداخت و چه انتخاب هوشمندانهای صورت پذیرفت که جشن سالانه سینما در سالروز پیروزی انقلاب برپا میشود تا یادمان باشد انقلاب ایران به رغم درون مایههای سنتی یک انقلاب مدرن بود. کما این که امام خمینی نیز در 12 بهمن 1357 و در سخنرانی بهشت زهرا تصریح کردند «ما با سینما مخالف نیستیم، سینما یکی از مظاهر تمدن است». پس، معرفی و توصیف انقلاب ایران به عنوان انقلابی علیه مدرنیته و تقلیل معنویات به یک قرائت خاص، خواسته یا ناخواسته جفا و خطاست. سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران فرخنده باد. انقلابی که به نام خدا و برای رواج معنویت بر پا شد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]