تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 16 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مبادا جز حق، با تو اُنس بگيرد و جز باطل، از تو بهراسد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805044215




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چند شعر از مهدی اخوان ثالث؛ به دیدارم بیا هر شب...


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: چند شعر از مهدی اخوان ثالث؛ به دیدارم بیا هر شب...

چند شعر از مهدی اخوان ثالث؛ به دیدارم بیا هر شب...

ز ظلمت ِ رمیده خبر می دهد/ شب رفت و با سپیده خبر می دهد سحر/ در چاه ِ بیم ، امید به ماه ِ ندیده داشت و اینک ز مهر ِ دیده خبر می دهد سحر/ از اختر ِ شبان ، رمه ی شب رمید و رفت... شعرهایی زیبا از مهدی اخوان ثالث














شعرهای زیبا و قدیمی از زنده یاد مهدی اخوان ثالثبس که همپایش غم و ادبار می آید فرود بر سر من عید چون آوار می آید فرود می دهم خود را نوید سال ِ بهتر ، سالهاستگرچه هر سالم بتر از پار می آید فروددر دل من خانه گیرد ، هر چه عالم را غم استمی رسد وقتی به منزل ، بار می آید فرودرنگ راحت کو به عمر ، -این تیر پرتاب اجل- ؟می گریزد سایه ، چون دیوار می آید فرودشانه زلفش را به روی افشاند و بست از بیم چشمشب چو آید ، پرده خمّار می آید فرودبهر یک شربت شهادت ، داد یک عمرم عذابگاه تیغ مرگ هم دشوار می آید فرود وارثم من تخت ِ عیسی را ، شهید ثالثموقت شد، منصور اگر از دار می آید فرود بر سر من عید چون آوار می آید ، امید !بس که همپایش غم و ادبار می آید فرود *******************پارینهچون سبویی ست پر از خون ، دل بی کینه ی مناین که قندیل غم آویخته در سینه ی من ندهد طفل ِ مرا شادی و غم راحت و رنجپر تفاوت نکند شنبه و آدینه ی منزندگی نامدم این مغلطه ی مرگ و دم ، آهآب از جوی ِ سرابم دهد ، آیینه ی منکهکشانها همه با آتش و خون ، فرش شود سر کشد یک دم اگر دود ِ دل از سینه ی من پر شد از قهقه دیوانگیش چاه ِ شغادشکر ِ کاووس شه این است ز تهمینه ی منبا می ِ ناب ِ مغان ، در خم ِ خیام ، امید !خیز و جمشید شو از جام سفالینه ی منشعر قرآن و اوستا ست ، کزین سان دم ِ نزعخانه روشن کند از سوز من و سینه ی منسال دیگر که جهان تیره شد از مسخ ِ فرنگیاد کن ز آتش ِ روشنگر ِ پارینه ی من *******************مردُم! ای مردُممردم ! ای مردممن همیشه یادم ست این ، یادتان باشدنیم شبها و سحرها ، این خروس پیرمی خروشد ، با خراش سینه می خواند گوشها گر با خروش و هوش با فریادتان باشدمردم ! ای مردممن همیشه یادم ست این ، یادتان باشدو شنیدم دوش ، هنگام سحر می خواندبازاین چنین با عالم خاموش فریاد از جگر می خواندمردم ! ای مرددممن اگر جغدم ، به ویران بومیا اگر بر سرسایه از فرّ ِ هما دارمهر چه هستم از شما هستمهر چه دارم ، از شما دارممردم ! ای مردممن همیشه یادم ست این ، یادتان باشد*****************به دیدارم بیا هر شببه دیدارم بیا هر شب ، در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا ماننددلم تنگ است .بیا ای روشن ، ای روشن تر از لبخندشبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیهادلم تنگ است.بیا بنگر، چه غمگین و غریبانهدر این ایوان سرپوشیده ، وین تالاب مالامالدلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهیهاو این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابیبیا ای همگناه ِ من درین برزخبهشتم نیز و هم دوزخبه دیدارم بیا ، ای همگناه ، ای مهربان با منکه اینان زود می پوشند رو در خوابهای بی گناهیهاو من می مانم و بیداد بی خوابی.در این ایوان سرپوشیده ی متروکشب افتاده ست و در تالاب ِ من دیری ستکه درخوابند آن نیلوفر آبی و ماهیها، پرستوهابیا امشب که بس تاریک و تنهایمبیا ای روشنی ، اما بپوشان رویکه می ترسم ترا خورشید پندارندو می ترسم همه از خواب برخیزند و می ترسم همه از خواب برخیزندو می ترسم که چشم از خواب بردارندنمی خواهم ببیند هیچ کس ما رانمی خواهم بداند هیچ کس ما را و نیلوفر که سر بر می کشد از آبپرستوها که با پرواز و با آوازو ماهیها که با آن رقص غوغایینمی خواهم بفهمانند بیدارند.شب افتاده ست و من تنها و تاریکمو در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابندپرستوها و ماهیها و آن نیلوفر آبیبیا ای مهربان با من !بیا ای یاد مهتابی !******************شهاب‌ها و شبز ظلمت ِ رمیده خبر می دهدشب رفت و با سپیده خبر می دهد سحردر چاه ِ بیم ، امید به ماه ِ ندیده داشت و اینک ز مهر ِ دیده خبر می دهد سحراز اختر ِ شبان ، رمه ی شب رمید و رفتوز رفته و رمیده خبر می دهد سحرزنگار خورد جوشن ِ شب را ، به نوشخنداز تیغ ِ آبدیده خبر می دهد سحر باز از حریق ِ بیشه ی خاکسرین فلقآتش به جان خریده خبر می دهد سحرازغمز و ناز انجم و از رمز و راز ِ شببس دیده و شنیده خبر می دهد سحرنطغ ِ شَبَق مرصع و خنجر زُمُرّداببا حنجر ِ بریده خبر می دهد سحربس شد شهید ِ پرده ی شبها ، شهابهاو آن پرده های دریده خبر میدهد سحرآه ، آن پریده رنگ که بود و چه شد ، کز او رنگش ز ِ رخ پریده خبر می دهد سحر ؟چاووشخوان ِ قافله ی روشنان ، امید !از ظلمت ِ رمیده خبر می دهد سحر*********************غزل 6امشب دلم آرزوی تو دارد نجواکنان و بی آرام ، خوش با خدایشمی نالد و گفت و گوی تو دارد- تو ، آنچه در خواب بینند ،پوشیده در پرده های خیال آفرینندتو ، آنچه در قصه خوانندتو ، آنچه بی اختیارند پیششو آنچه خواهند نامش ندانند -امشب دلم آرزوی تو دارد.دل آرزوی تو وانگاهاین بستر ِ تهمت آغشته ی چشم در راه بوی تو ، بوی تو ، بوی تو دارد .- بوی تو در لحظه های نه پروا ، نه آزرمی از هیچتن زنده ، دل زنده ، جان جمله خواهشهولی نه ، شرمی نه از هیچآن بو که گوید تو هستیدر اوج شور هوس، اوج مستیجبران ِ خشمی که از خلوت دوش دارمخواهی دلم جویی ، اما همه تن پرستیو آن بو که چون عشوه های تو گوید : عزیزا!دریاب کاین دم نپایددریاب و دریاب ، شایددیگر به چنگت نیایدامشب شبی دان و عمری ، میدیشآن شکوه و خشم دوشین رها کنمسپار دل را به تشویش-ای غرقه ی نور در این شب ِ تلخ ِ دیجوراین بستر امشب - شگفتا ، چه حالی ست ! -بوی تو، بوی تو دارد بوی شبستان ِ موی تو داردبوی شبانی که خوشبخت بودیم در بستری تا سحر می غنودیمبوی نترسیدن ما از " او " من ، همچو " او " ی تو دارد - بوی گلاویزی و بی قراری و لذت کامیابی و شور ِ با عشق ، شب زنده داری -امشب عجب بسترم باز بوی تو دارد.تو راه ِ روحی ، کلید گشایشوین زندگی را چه بیهوده ! - تنها بهانه تو صحبت ِ عشق و آنگاه خواب ِ خوش ِ آشیانه در سازهای ِ غم آلود ِ این عمر ِ بی نور پر شورتر پرده ی عاشقانه .در مرگبوم ِ بیابانو در هراس شب ِ دم به دم ظلمت افزاهر گوشه صد هیکل هیبت آور هویداآنگه که دیری ست دیگراز راه و یراه ، چون امن و تشویشیک رشته گم گشته ، صد رشته پیدا.و مرد ِ آشفته ی رفته هر سویصد بار گشته ست نومید و غمگیناز عشوه و غمز ِ صد کورسوی دروغین -ای ناگهان در پس ِ تپه ی وحشت و یأسآن شعله ی راستگوی نشانی !ای واحه ی زندگی ، خیمه ی مهربانی!بعد از چه بسیار دشواری ِ تلخ و جانکاهشیرین و بی منت آسایش رایگانی!تو نوش ِ آسایشی، ناز ِ لذتتو راز ِ آن، آن ِ جان و جمالیای خوب ، ای خوبی ، ای خوابتو ژرفی و صفوت ِبرکه های زلالییک لحظه ی ساده و بی ملالیای آبی روشن ، ای آب ....











این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن