واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
وقتی چایخانه جای خانقاه را گرفت این نوشته بر آن نیست که به مساله قهوهخانه به صورت عام و همهجانبه بپردازد. این نوشته کوتاه، نگاهی مطالعاتی دارد به کارکرد قهوهخانه در مناطق جنوبی ایران و نسبت آن با گسترش طبقه شهری.
درباره قهوه، قهوه خانه و شکل جدید آن کافه و مدرنش کافی شاپ نوشته شده است، اما سخن اینجاست که چگونه قهوه خانه توانست از یک سنت قدیمی چند ساله پیشی بگیرد، به محل تجمع مردم تبدیل شود و در نهایت بخشی از تاریخ شفاهی این کشور را به نسل بعد منتقل کند. برعکس قهوه خانه هایی که در شهرها وجود داشته و دارد، مراد این نوشته بررسی قهوه خانه های بین راهی است که در یک چرخش تاریخی بزرگ با تغییر ماهیت در رفتار و سفر مردم ایران جای دو بنیان اجتماعی- سیاسی و فرهنگی جامعه ایران را گرفته و با رویکردی تازه توانست بسرعت کار ویژه های این دو را انجام دهد. براساس مستندات تاریخی در جنوب و مرکز ایران و در یک نگاه عمومی همه نجد ایران، عامل کاروانسرا و خانقاه، از مهم ترین عوامل تکمیل و توسعه رفتار تجاری و انتقال فرهنگ شهری و بین المللی به شمار می رفته است. مورد اول هر چند بیشتر در مناطق مرکزی ایران ـ به دلیل ماهیت جغرافیایی و مسیرهای تجاری ـ توسعه داشته، اما در مناطق جنوبی و بخصوص نوار باریکی در جنوب کشور که در قدیم از بندر ابله ـ بصره ـ تا بندر تیس ـ چابهار ـ کشیده شده بود، این خانقاه ها بودند که نقش کاروانسرا را بازی کرده و عامل اصلی توسعه تجارت بودند. از آنجا که این نوشته درباره قهوه خانه است، مجالی برای توضیح این کارویژه در این مخلص نیست، اما باید گفت انبوه دراویش، پیران طریقت رهروان آیین خداپرستی و بزرگان تصوف و عرفان در جای جای مناطق ساحلی حضور و نفوذ داشتند و به دلیل وفور ثروت ـ با توجه به نزدیک بودن به دریا و حجم بالای تجارت در این مناطق ـ هم خود از ثروت بسیاری برخوردار بودند و هم از این ثروت سهمی به فقرا و نیازمندان می رسید و ثروتمندان و تجار نیز برای داشتن دعای خیر این مردان خدا، نذور خود را به این پیران طریقت داده و از آنها طلب سلامت و دعای خیر در بارگاه احدیت می کردند. حضور قهوه خانه و شکل گیری بنیان اساسی آن از ابتدای قرن دهم هجری و برآمدن سلسله صفویه در حقیقت تلنگری بود بر تاریخ چندصد ساله آیین خانقاه داری. در این مسیر دو اتفاق مهم روی داد تا بساط خانقاه ها و کاروانسراها جمع شده و به جای آن قهوه خانه های بین راهی ایجاد شود. نخست: فراگیر شدن آیین تشیع در کشور، یک قرن پس از روی کار آمدن صفویه در ایران که در حقیقت بجز خانقاه جد خود در اردبیل، خانقاه دیگری را قبول نداشته و خود به عنوان مرشد اعلی در کار خدمت به این خانقاه بودند. دوم: رکود تجاری حاکم بر ایران پس از آغاز عصر دریانوردی اروپایی ها و در دست گرفتن مسیرهای تجاری توسط بازرگانان اروپایی که عملا ثروت را به میزان زیادی از ایران خارج کرد. عامل اول به عنوان یک مساله دینی باعث شد دراویش و خانقاه داران در نوار ساحلی کشور با مشکل برخورد کنند و به دلیل تکفیر صوفیگری و تصوف توسط علمای شیعه عملا مردم از خانقاه ها رویگردان شده و از رونق خانقاهشان کاسته شود و عامل دوم باعث شد این خانقاه ها از ثروت بی شماری که از طریق تجارت به دست می آوردند، محروم شده و با فقر و نداری که بر خانقاه آنها سایه افکنده بود، بسیاری از طرفداران خود را از دست دادند و تجار نیز تجارتی نمی کردند که سهم دعای خیر خود را بپردازند. البته مساله دوم در نابودی کاروانسراها در دوره افشاریه، زندیه و در نهایت قاجاریه عامل اصلی به شمار می رود و صدها کاروانسرای ساخته شده در این دوران عملا تبدیل به خرابه های فراموش شده شدند. از بین رفتن فرهنگ خانقاه داری، همزمان با ورود قهوه و بذر، توتون و تنباکو به داخل کشور و چند قرن بعد با ورود چای باعث شد فرهنگ جایگزین آن بزودی در جنوب کشور فراگیر شود تا جایی که همزمان با شکل گیری قهوه خانه ها در شهرهای بزرگ در جنوب کشور قهوه خانه های بین راهی ـ درست در مسیر تجاری و بازرگانی قدیم ـ شکل گیرد و مردم را به سمت خود جذب کند. کارکرد این قهوه خانه ها با کارکرد خانقاه ها در بسیاری موارد مشابه و در برخی موارد هم متفاوت بود. در حالی که خانقاه پناهگاه محرومان و مظلومان به شمار می رفت و به دلیل بزرگی قابلیت اسکان چند روزه مسافران و مردم را داشت، قهوه خانه در صورت ضرورت به بازرگانان و تجاری که در مسیر حرکت می کردند دست کم برای یک شب و آن هم در قبال دریافت مبلغی جا می داد. تبدیل شدن قهوه خانه ها به مکانی برای تجارت به دلیل عبور مسیر کاروان ها بر رونق آن می افزود. در این مورد، هر کاروان تجاری یا بازرگانی که کالایی خاص را حمل می کرد، در مدت زمان اقامت خود در کنار قهوه خانه بساط تجارتی باز کرده و با داد و ستد اندک خود باعث شکل گیری تجارت خرد در کشور می شد. این شیوه قهوه خانه داری تا چند دهه پیش همچنان در جنوب کشور رایج بود و خود باعث بقای قهوه خانه ها شد تا جایی که هنوز هم به کافه ها و رستوران های بین راهی در جنوب قهوه خانه اطلاق شده و برخی قهوه خانه داران قدیمی هنوز لقب قهوه چی را برای خود حفظ کرده اند. در این قهوه خانه ها اخبار همه مناطق رد و بدل می شود و در دوره های بعد و با آمدن تلگراف، قهوه خانه های در مسیر این خط، تبدیل به عمده ترین مرکز خبری شده تا این که با گسترش راه ها و پیش از فراگیرشدن تلفن های ثابت و همراه، اخبار شهرهای دوردست را می شد به نقل از رانندگان کامیون های سنگین حامل بار شنید. در پایان باید تاکید کرد تاریخ شفاهی که از طریق قهوه خانه شکل گرفت، نقشی مهم در انتقال فرهنگ کشور داشت و حتی در برخی موارد وجود یک قهوه خانه پررونق باعث جلب و جذب مهاجران به یک نقطه خاص می شد که صحبت کردن در این مورد خود مجالی فراخ تر را می طلبد. کریم جعفری / جام جم
چهارشنبه 18 دی 1392 8:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]