واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: جاي «عصر روز دهم» در تلويزيون خالي است
پاي حرفهاي مجتبي راعي كه يك فيلم در كربلا و نجف ساخته است
نتيجه هم اين شد كه بعد از چند سال هنوز هم تلويزيون «عصر روز دهم» را پخش نكرده است.» اين حرفهاي مجتبي راعي است. به گفته خودش نميخواهد گفتوگويش با ما بدل شود به رنجنامه فيلمي كه در ويترين خالي محصولات نمايشي سينما و تلويزيون با حال و هواي محرم و صفر، ساختهاي درخور توجه و تامل است. حالا همزمان با فرارسيدن اربعين حسيني، راعي به پرسشهاي ما درباره مشكلات عصر روز دهم و اكران تازهترين ساختهاش «ترنج» پاسخ ميدهد.
قيمتي براي نخريدن
او درباره جزئيات ماجراي نخريدن فيلمش توسط تلويزيون ميگويد: آقاي شمقدري و مسئولان وقت بنياد سينمايي فارابي در سالهاي گذشته كاري با فيلم من كردند كارستان. آنها قيمتي روي فيلم من گذاشتند كه هيچكس مشتري آن نشود و در زماني كه تلويزيون براي خريدن فيلم بين 10تا 100ميليون تومان هزينه ميكرد، قيمت 500ميليوني روي فيلم من گذاشتند. در نتيجه تلويزيون با وجود علاقه زياد از خريدن عصر روز دهم منصرف شد. اين حب و بغضها باعث شد فيلمي كه خوراك خوبي براي تلويزيون در اين ايام بوده و هست، هرگز روي آنتن نرود.
حالا بعد از گذشت 4سال از اين اتفاقها هنوز هم نشانه مثبتي درباره امكان روي آنتن رفتن فيلم به چشم نميخورد. راعي در ادامه به موضوعي عجيب درباره ورود فيلم مذهبي عصر روز دهم به شبكه نمايش خانگي اشاره ميكند و ميگويد: بنياد سينمايي فارابي بهعنوان سرمايهگذار فيلم با اقدامهاي عجيب و قيمتهاي عجيبتر مانع فروش فيلم به تلويزيون شد. از طرف ديگر در كمال ناباوري 4 روز مانده به انتخابات رياستجمهوري، فيلم از شبكه نمايش خانگي سر درآورد و با توزيعي بد باعث شد سير بدخواهي براي اين فيلم تكميل شود.
رسول من را هل داد
مجتبي راعي و گروه توليد عصر روز دهم از نخستين گروههايي بودند كه براي ساختن فيلم عازم كربلا و نجف شدند. كارگردان فيلم محبوب «تولد يك پروانه» درباره ماجراي ورودش به اين پروژه مثال جالبي را بيان ميكند: وقتي ميخواستند به فردي كه از آبشار نياگارا پريده بود جايزه بدهند، گفت جايزه را بدهيد به كسي كه من را هل داده است! درباره اين فيلم هم بايد بگويم زندهياد مرحوم رسول ملاقليپور من را به اين پروژه هل داد.
او كار را شروع كرده بود اما عمرش به دنيا نبود و بعد هم كه آقاي منوچهر محمدي از من خواستند كار را ادامه بدهم، ترجيح دادم به شرط اينكه فيلمنامه را خودم بنويسم، اين درخواست را اجابت كنم و چنين هم شد. راعي از اينكه با ساختن فيلم در حال و هواي روزهاي متفاوت عراق توانسته راهي را هموار كند كه دنبالهرو آن گروه بسياري از مستندسازان تلويزيوني و فيلمسازان جوان هستند اعلام رضايت كرد.
ترنج در اين سالنها نميگنجد
پايان اكران ترنج در همان چند سالن محدود بخش ديگري از حرفهاي ما با كارگردان فيلم به نمايش درنيامده «سفر به هيدالو» بود. راعي با اشاره به اينكه سينماي ايران مشكلات مبنايي فراواني دارد، معتقد است: در ايران بايد 2000سالن سينما وجود داشته باشد تا ما بتوانيم درباره موضوعي به نام صنعت سينما حرف بزنيم. در غيراين صورت بايد پذيرفت كه اين همه حرف و سخن در رسانهها درباره صنعت سينما محلي از اعراب ندارد. به گفته راعي در شرايط فعلي سالنهاي سينما در اختيار فيلمهايي قرار ميگيرد كه بهاصطلاح براي فتح گيشه ساخته شده و بفروش هستند و چند سالن محدود ديگر براي مابقي جريان سينما. او ميگويد: ما هم اعتراضي نداريم فقط ميگوييم به ازاي هر 50فيلم بفروش يك فيلم هم مثل ترنج ساخته و اكران شود. اما نكته اينجاست سينمادارها كه بعضي تهيهكننده هم هستند تركيبي پرقدرت را تشكيل ميدهند كه جاي رقابت براي امثال ما باقي نميگذارد.
پوستكلفت شدهايم
«من به شرايط فعلي خوشبينم و با پوستكلفتي تمام مشغول فعاليت.» راعي آخرين بخش از گفتوگويش را با ما اينگونه ادامه ميدهد: 2فيلمنامه در دست دارم؛ اولي «من، جوليا، جميله» در ژانر كمدي و ديگري فيلمنامهاي با حال و هواي ترنج كه هنوز اسمي برايش انتخاب نكردهام.
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]