تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به من ايمان نياورده است آن كس كه شب سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد. به من ايمان ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803035504




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

يوسف عليخاني در نشست عصر تجربهوقتي «اژدهاكشان» در جايزه جلال تقدير شد خيلي‌ها مرا كوبيدند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: يوسف عليخاني در نشست عصر تجربهوقتي «اژدهاكشان» در جايزه جلال تقدير شد خيلي‌ها مرا كوبيدند
يوسف عليخاني در نشست عصر تجربه گفت: زماني كه «اژدهاكشان» در جايزه جلال آل احمد تقدير شد، خيلي‌ها با اين عنوان كه اين اثر جايزه دولتي گرفته مرا كوبيدند، اما درست در همان زمان اين كتاب نامزد جايزه گلشيري هم شد.


به گزارش خبرنگار كتاب و ادبيات خبرگزاري فارس، بيست و پنجمين نشست عصر تجربه روز گذشته اختصاص به انتقال تجربيات يوسف عليخاني نويسنده داشت كه در بنياد ادبيات داستاني ايرانيان برگزار شد.

* اولين داستانم در سال 73 در روزنامه ولايت قزوين به چاپ رسيد

بر اساس اين گزارش، يوسف عليخاني در ابتدا ضمن بيان بيوگرافي كوتاهي اظهار داشت: متولد اول فروردين سال 54 هستم و در روستاي ميرك يكي از روستاهاي رودبار الموت قزوين متولد شدم؛ تا پايه دوم ابتدايي را در همان روستا خواندم و در سال 61 به همراه خانواده‌ام به قزوين آمدم و در سال 72 در رشته ادبيات عرب در دانشگاه تهران مشغول به تحصيل شدم.

وي افزود: اولين داستانم در سال 73 در روزنامه ولايت قزوين به چاپ رسيد و به فاصله يك هفته داستان دوم در روزنامه حديث چاپ شد. داستان بعدي هم در مجله ادبيات داستاني منتشر شد. داستان «گاهي يك سوسك» هم در سال 75 در مجله آدينه به چاپ رسيد و البته خيلي خوب ديده شد.

* نسل ما نسل بازي‌هاي فرمي بود و خيلي نويسنده‌ها قرباني اين مسئله شديم

نويسنده «عروس بيد» با اشاره به اينكه نسل ما نسل بازي‌هاي فرمي بود و خيلي از ما نويسنده‌ها قرباني اين مسئله شديم، ابراز داشت: در آن دوران فكر مي‌كرديم هرچه پست مدرن‌تر بنويسيم نويسنده‌تر هستيم.

عليخاني با اشاره به اينكه سال‌ها در مجلات مختلف داستان مي‌نوشتم، اما جرات اينكه كتابي تاليف كنم نداشتم بيان كرد: شايد دليل اينكه جرات نوشتن كتاب را نداشتم اين بود كه فكر مي‌كردم اين داستان‌ها براي من نيستند.

* اولين كتابم با نام «نسل سوم داستان‌نويسي امروز» منتشر شد

مولف «نسل سوم داستان‌نويسي امروز» تصريح كرد: سال 71 لطف فرخنده آقايي، احمد غلامي و شهرام رحيميان به من جرات داد و تصميم گرفتم اولين مجموعه داستانم را به چاپ برسانم. اولين كتابم با نام «نسل سوم داستان‌نويسي امروز» در سال 85 به چاپ رسيد. كتاب دوم من «عزيز و نگار»(بازخواني يك عشقنامه، نشر ققنوس) نام داشت، كه حدود سه روز پيش چاپ سوم اين اثر هم روانه بازار كتاب شد.

اين ناشر و نويسنده با اشاره به نام افشين نادري و اينكه 28 سال سن داشتم كه به واسطه او با قصه آشنا شدم، افزود: از كتاب «قدم به خير مادربزرگ من بود» هم خوشبختانه استقبال خوبي صورت گرفت و اين براي من غير قابل تصور بود كه در فضايي كه همه آپارتماني و شهري مي‌نويسند اين اثر كه برخلاف اين جريان حركت كرده، حتي گاهي افراط كرده و ديالوگ‌هاي ديلمي را به كار برده است موفق شد و در واقع استقبال از آن اين جرات را به من داد تا اين روند را ادامه دهم و به اثر «اژدهاكشان» برسم، وقتي اژدهاكشان به چاپ رسيد خيلي از آن تعريف كردند و در مقابل خيلي‌ها گفتند اين اثر قصه نيست.

* وقتي «اژدهاكشان» در جايزه جلال تقدير شد خيلي‌ها مرا كوبيدند

وي در اين راستا ضمن انتقاد برخي از تقدير جايزه جلال از اثرش تاكيد كرد: زماني كه «اژدهاكشان» در جايزه جلال آل احمد تقدير شد، خيلي‌ها با اين عنوان كه اين اثر جايزه دولتي گرفته مرا كوبيدند، اما درست در همان زمان اين كتاب نامزد جايزه گلشيري هم شد.

عليخاني با اين جملات كه «اژدهاكشان» به من اين جرات را داد تا به كتاب «عروس بيد» رسيدم، عنوان كرد: در كتاب «عروس بيد» تمام تلاشم اين بود زبان كتاب نه ديلمي و نه فارسي باشد و به زبان سوم كه همان زبان خودم است برسم.

وي به اثر ديگري اشاره و توضيح داد: يكي از كارهاي ديگر اين بود كه مجموعه‌اي از يك سري گفت‌وگو با نويسندگاني كه ادبيات مهاجر هستند را در گذشته انجام دادم، گفت و گوها در سايت سخن منتشر مي‌شد، اما درحال حاضر بنابر دلايل نامعلومي حذف شده‌اند. زماني كه استفاده از اينترنت به تازگي مرسوم شده بود من با نويسنده‌ها در چت به گفت‌وگو مي‌پرداختم. دوره‌اي هم كه روزنامه نگار بودم، به دليل محدوديت‌هاي جام جم نمي‌شد با برخي از نويسنده‌ها مصاحبه كرد، از اين رو با نويسنده‌هاي جوان مصاحبه مي‌كردم. بعدها هم با نويسندگان افغان مصاحبه كردم و گفت و گوي آخرم به كتاب تبديل شد، اما فروش نكرد.

* دبير مجموعه «يكي بود يكي نبود» در نشر پارسه بودم

مولف «معجون عشق» گفتگو با نويسندگان عامه‌پسند در ادامه اضافه كرد: آخرين كاري كه قبل از نشر بر عهده گرفتم دبيري مجموعه «يكي بود يكي نبود» در نشر پارسه بود.

عليخاني با اشاره به اينكه كتاب برخي از نويسندگان را نمي فهميدم ولي هميشه به آن‌ها احترام مي‌گذارم، گفت: اگرچه كتاب‌هاي فهيمه رحيمي را دوست نداشتم اما به او احترام مي‌گذاشتم.

* برخلاف سال گذشته امسال فروش‌ كتاب خوبي داريم/ معتقدم بايد به ادبيات خوب برسيم

وي با اين مطلب كه سال گذشته شوك تحريم باعث شد خريد كتاب از سوي مردم با كاهش مواجه شود، ابراز داشت: خوشبختانه فروش ما در سال جاري دو برابر شد به طوري كه اصلا يك لحظه نتوانستم بنشينم. در حيطه نشر اين تجربه را به دست آوردم كه خواننده بايد كتاب را معرفي كند، من واقعا نمي‌توانم همانند عامه پسندها بنويسم و معتقدم بايد به ادبيات خوب برسيم.

ما نويسنده ي خوبي در شهرهاي كوچك مان داريم كه متاسفانه به چشم نيامده اند.

وي ادامه داد: اگر شرايط مملكت مان خوب بود چرا ما نويسنده ها بايد اينجا باشيم درحاليكه در حال حاضر بايد مشغول نوشتن باشيم.

مولف كتاب «قدم‌بخير مادربزرگ من بود» با اشاره به اينكه 9 ماه خانه نشين شده بودم، هيچ كس سراغ مرا را نگرفت، توضيح داد: مجبورم ناشر بمانم چون به اين جماعت مديون هستم.

* متاسفانه در 90 درصد از شهرها بيماري عجيبي ميان جوانان به چشم مي‌خورد و فقط داستان كوتاه مي‌نويسند

عليخاني در بخش ديگري از سخنانش در خصوص مميزي كتاب گفت: هيچ كسي از محدوديت خوشش نمي‌آيد. به عنوان مثال وقتي من به الموت مي‌روم به دليل فضاي سنتي حاكم بر آنجا حتي اگر نمازخوان هم نباشم بايد به ظاهر نشان دهم كه نماز مي‌خوانم و فرهنگ آنجا را رعايت كنم. متاسفانه در 90 درصد از شهرهايي كه مي‌روم يك بيماري عجيبي ميان جوانان به چشم مي‌خورد كه فقط داستان كوتاه بنويسند، من نمي‌دانم چه كسي پشت اين قضيه بوده كه آن‌ها را به اين سمت سوق مي‌دهد. وقتي هم مي‌خواهند رمان بنويسند بين 60 تا 70 صفحه بيشتر خواهد بود. يادمان رفته است كه رمان و داستان كوتاه هركدام جايگاه خاص خود را دارند و خواننده هم يك اثر زير 300صفحه را رمان نمي‌داند.

وي بيان كرد: آرزو دارم دوباره به خلوت خود برگردم و بنويسم. هميشه به هنگام نوشتن يك نوع جنون و ديوانگي به من نيرو مي‌دهد.

عليخاني در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به اينكه در دوران ابتدايي به شدت خجالتي بودم و هنوز هم گاهي خجالتي هستم، گفت: هيچ وقت هنگام نوشتن به زاويه ديد فكر نكردم و بنظرم توجه به اين مساله در هنگام نوشتن براي نويسنده فايده‌اي نخواهد داشت.

* هيچ كارگاهي نمي‌تواند فرد را قصه نويس كند

وي با تاكيد بر اينكه ناراحتم از اينكه هيچ معلم داستان نويسي نداشتم و خوشحالم از اين كه همه مردم را شناختم، تصريح كرد: من تجربه 20 شغل را در زندگي‌ام دارم و با افتخار از آن ها ياد مي‌كنم. معتقدم تا فردي قصه نويس نباشد هيچ كارگاهي نمي‌تواند وي را قصه نويس كند. سال 86 زماني كه از روزنامه جام جم استعفاء دادم، وضعيت اقتصادي بدي داشتم، در آن دوران بسياري از كتاب‌هايم را فروختم، اما با اين حال تعدادي از آن‌ها به عنوان گنجينه براي خودم نگه داشتم. مدت‌ها از جلسات دوري كردم و بارها براي قصه خواني در مراسم‌هاي مختلف دعوت شدم ولي شركت نكردم، اما زمانيكه از من دعوت شد 8 دي ماه جاري در برج ميلاد قصه بخوانم، پذيرفتم.

گفتني است، يوسف عليخاني دانش‌آموخته رشته زبان و ادبيات عرب از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران است. عليخاني كه اولين كتاب خود را با اثر تحقيقي گفتگو با نويسندگان با عنوان «نسل سوم داستان‌نويسي امروز» در سال 1380 به چاپ رساند، تاكنون 11 كتاب داستاني به بازار نشر ارائه كرده است. «عروس بيد» آخرين اثر منتشرشده از اين نويسنده است.

از يوسف عليخاني جدا از چند كتاب پژوهشي، سه مجموعه داستان به نام‌هاي «قدم ‌بخير مادر بزرگ من بود»، «اژدهاكشان» و «عروس بيد» منتشر شده‌ است.

وي در حال حاضر با پژوهش و نوشتن، و مديريت نشر آموت گذران زندگي مي‌كند.

انتهاي پيام/

دوشنبه 2 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن