واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: دکتر حامد محمدی کنگرانی
وقتی زورمان به صدا و سیما نمی رسد
دقت کرده اید وقتی حمید فرخ نژاد به سوالی درباره «سفر سرخ» پاسخ می دهد، چطور به شوخی برگزار می کند؟ سعی می کند عصبیت و عصبانیتش را از صادر نشدن مجوز نمایش فیلم با طنزی بالغانه نشان دهد.
مجله چلچراغ: دکتر حامد محمدی کنگرانی (روانپزشک و عضو کمیته رسانه و کمیته روان درمانی انجمن روانپزشکان ایران)
دقت کرده اید وقتی حمید فرخ نژاد به سوالی درباره «سفر سرخ» پاسخ می دهد، چطور به شوخی برگزار می کند؟ سعی می کند عصبیت و عصبانیتش را از صادر نشدن مجوز نمایش فیلم با طنزی بالغانه نشان دهد. این میزان از شوخی برای کسی که آن را درک می کند، روشی برای تخلیه بار شدید عاطفی و روانی است تا از دردناک بودن این ماجرا برای خودش و دیگران کم کند. به این روش از پاسخ دهی، می گویند مکانیسم دفاعی شوخی یا همان HUMOR. اتفاقی که برای عادل فردوسی پور در برنامه زنده تلویزیونی اش پیش آمد. او این همه تلاش کرده بود و زمان پخش مناسب گرفته و میان برنامه هایی را آماده کرده بود، اما به ناگهان آن خانم مجری با پوشش نامناسب روی تصویر ظاهر شده و آب پاکی را روی دستش ریخته بود و او را عصبی کرد. اینطور شد که سعی کرد با شوخی از دردناکی این ماجرا برای خودش، بیننده ها و مسئولان کم کند ولی همین موضوع مخاطب را هم حساس کرد که ما هم می توانیم شوخی کنیم، در حالی که همه ما توانایی استفاده از این مکانیسم را نداریم چرا که طنز و شوخی با مسخره کردن و هجو زمین تا آسمان فرق می کند و این تفاوت، چیزی است که در فرهنگ مردم ما خودش را نشان نمی دهد.
تمام این فرآیند به خاطر خشم اتفاق می افتد، ما ایرانی ها نمی توانیم خشم خود را به درستی نشان دهیم و همواره هم معتقدیم حق ما ضایع شده است یا دست کم فکر می کنیم که گروهی حق ما را ضایع کرده اند. در اینجا هم چون نتوانستیم آن خانم مجری را ببینیم، چون نمی توانیم از پس مسی بربیاییم و چون احساس می کنیم بیک زاده نمی تواند مسی را مهار کند، خشمگین می شویم و خشم خود را تغییر می دهیم و با استفاده از مکانیسم جابجایی آن را به شکل دیگر نشان می دهیم. با خودمان نمی گوییم ندیدن این برنامه به خاطر قوانین تلویزیون است، خشم خود را بر سر آن خانم خالی می کنیم و خب، بلافاصله هم به غلط کردن می افتیم چون حاضر نیستیم مسئولیت کاری را که انجام داده ایم بپذیریم و بلافاصله عقب نشینی می کنیم و کمپین راه می اندازیم که «مسی دوستت داریم». در این مکانیسم دفاعی، معمولا بهایی که می پردازیم، بیشتر از کاری است که انجام داده ایم و بیش از اندازه به غلط کردن می افتیم. به همین خاطر است که به ما می گویند دمدمی مزاج هستیم یا تعادل روانی نداریم.
برای این اتفاقات، همان مثال تماشاگرنما را هم می توانیم بیاوریم. ما در استادیوم جمع می شویم و خودمان فحاشی می کنیم اما زمانی که از آنجا بیرون آمدیم و جلوی دوربین صدا و سیما قرار می گیریم، می گوییم ما که نبودیم، یک عده تماشاگرنما بودند. اما به هر حال تیم ما را جریمه می کنند و ما دوباره خشمگین می شویم و این داستان به صورت دنباله داری ادامه دارد، دست کم تا زمانی که یاد بگیریم مسئولیت کارها و تاثیرگذاری آنها را بپذیریم. تا زمانی که بپذیریم من ایرانی ام و رفتارم روی ایرانی های دیگر هم تاثیر می گذارد. اصلا هم اعتقادی ندارم که افرادی که به صفحه مسی یا خانم مجری حمله ور شدند، گروه های خاصی هستند و ایرانی نیستندو می خواستند وجهه ایرانی ها را خراب کنند. اینها همان تماشاگرنماهایی هستند که ما به عنوان ایرانی ها می شناسیم و حتی در همسایگی مان زندگی می کنند. همان هایی هستند که نمی دانند جایگاه و اندازه استفاده از مکانیسم شوخی کجاست و توانایی استفاده از آن را ندارند و ناراحتی از همگروه شدن با آرژانتین یا ترس از مسی را به گونه ای دیگر نشان می دهند. از اینکه به خاطر پوشش آن خانم نتوانسته اند برنامه را ببینند، از مکانیسم جابجایی استفاده می کنند و چون زورشان به صدا و سیمای خودمان نمی رسد و چون دستشان به آن خانم مجری نمی رسد، شروع به متلک گفتن می کنند؛ مثل متلک هایی که در خیابان به دخترهای مردم می گویند. اول شوخی ساده است اما در واقع خشم تغییر یافته ای است چون حس می کنند دستشان به او نمی رسد.
مثلا در همین برنامه نگاه کنید که از روی نظرسنجی همه می خواستند ما در گروه آرژانتین باشیم، بدون آنکه توجه کنند این درخواست منطقی است یا غیرمنطقی، و پس از اینکه این اتفاق افتاد، از مکانیسم طنز نابالغ استفاده کردند تا عصبانیت و ناراحتی شان را پنهان کنند و این ماجرا تکرار می شود، تا ابد، تا زمانی که بپذیریم مسئولیم و رفتارمان بر مبنای «کی بود کی بود من نبودم» نباشد.
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]