تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه دیدید که مردی باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود،چنین ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804250513




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ديدگاه سازو كار نشر, ترجمه هاي مجدد


واضح آرشیو وب فارسی:ايران: ديدگاه سازو كار نشر, ترجمه هاي مجدد
آخرين رمان مورا كامي ماه گذشته با دو ترجمه يكي به نام «تعقيب گوسفند وحشي» و ديگري تحت عنوان «شكار گوسفند وحشي» به بازار آمد. سومين رمان خالد حسيني يكي به اسم «و كوه‌ها طنين‌انداز شدند»، ديگري به اسم «و كوه طنين‌ انداخت» به بازار آمد البته حدود سه ترجمه ديگر از آن در راه است. رمان «صدسال تنهايي» ماركز حداقل هفت – هشت ترجمه از آن منتشر شد، «پيامبر» جبران خليل جبران بيش از بيست ترجمه دارد.
از كتاب «نام من سرخ» اورهان پاموك تاكنون سه ترجمه توسط سه ناشر معتبر راهي كتابفروشي‌ها شد. «كوري» ساراماگو اگر اشتباه نكنم چهار ترجمه دارد.
آيا ترجمه چندين و چندباره اين آثار ضروري است؟ آيا ارزيابي دقيقي از اين ترجمه‌ها صورت گرفته و مي‌گيرد؟ آيا يك نقد تطبيقي درباره اين ترجمه‌هاي مجدد نوشته شده است؟ آيا حساب كرده‌ايم براي چاپ يك كتاب چند درخت بايد قطع شود؟ چه مشكلاتي در تهيه ارز براي ورود كاغذ وجود دارد؟ چه هزينه‌اي در تهيه فيلم و زينك و چاپ صرف مي‌‌شود، درواقع به هدر مي‌رود؟ آيا در صنعت نشر كشور اين مسائل آسيب‌‌شناسي شده يا مي‌شود؟ چگونه كسي جواز نشر مي‌گيرد كه در عمرش حتي يك كتاب از انتشارات خودش را چه قبل و چه بعد از چاپ نمي‌خواند؟ براي گرفتن جواز نشر چه سطحي از سواد لازم است؟ آيا صرف مدرك كافي است؟ چرا برخي ناشران به دليل چك‌هاي برگشتي هر روز از اين دادگاه به آن دادگاه مي‌روند؟ چگونه براي تهيه هزينه چاپ كتاب به بازار ربا روي مي‌آورند و سرانجام كتاب‌هاي در انبار مانده را حراج مي‌زنند يا كيلويي مي‌فروشند؟
در رماني تازه منتشر شده كالسكه سرپوشيده، سربسته ترجمه شده است، هنر مترجمي كه در كلاس زبان خانه فرهنگ محله‌اش زبان آموخته و ويراستاري كه شش ماه دوره ويراستاري را تجربه كرده همين است و سرنوشت نشر – بخش عمده‌اش – به دست اين گونه افراد رقم مي‌خورد و ناشراني از آن دست. در اين شرايط اقتصادي و بحران تورم، كاهش ارزش پول ملي به يك سوم، چگونه قشر متوسط كه مشتري اصلي و علاقه‌مند كتاب است، مي‌تواند كتابي با قيمت صفحه‌اي حداقل پنجاه – شصت تومان بخرد و درماه چند عنوان؟ قشر ‌آسيب‌پذير كه اهل كتاب نيست و قشر مرفه هم انگشت‌شمارند در بين شان اهل كتاب و مطالعه!
ناشران غالباً از پخش سنتي كتاب مي‌نالند و باندي عمل كردن شركت‌هاي توزيع كتاب، اما هنوز نه روابط عمومي دارند، نه راه تبليغ و ترويج كتاب در رسانه‌ها را بلدند و نه به دنبال آن هستند. بابت آگهي كتاب كه اصلاً ريالي هزينه نمي‌كنند و منتقدان را موظف مي‌دانند درباره كتاب‌شان نقد – نقد نه، تعريف – بنويسند. پولي كه بابت سرمايه در گردش ناشران تلف مي‌شود بابت انتخاب نادرست و مسابقه در ترجمه‌هاي مجدد است علاوه بر اتلاف وقت و هزينه‌اي كه صرف مي‌شود و در نهايت بازگشت سرمايه را هم به دنبال ندارد.
ناشري كه در حوزه ادبيات فعال است بايد شناخت نسبي از ادبيات – شعر و داستان و نقد ادبي – داشته باشد. ناشر كتاب‌هاي دين و فلسفه حداقل‌هاي اين حوزه را بايد بداند و بشناسد. چند درصد از شش – هفت هزار ناشر كشور اين امتياز را دارند؟ تصميم‌‌سازان اين دسته از ناشران همان ويراستاراني‌اند كه هنوز در اين مسأله مانده‌اند كه «را» بعد از مفعول مي‌آيد يا قبل از فعل؟
از پول بادآورده نفت هم در دولت آقاي روحاني خبري نيست كه از هر عنوان كتاب 500 تا 700 نسخه بخرد تا هزينه اوليه چاپ كتاب تأمين شود. از وام‌هايي با بهره سه – چهار درصدي بانك‌ها هم ديگر خبري نيست تا گرهگشاي مشكلات حوزه نشر باشد.
پس يك راه‌ براي بازگشت سرمايه و سود صنعت نشر كه همه اعم از ناشر، مؤلف و مترجم، كارخانجات كاغذ، چاپ و صحافي و موزع از آن منتفع شوند، انتخاب درست كتاب، پرهيز از چاپ ترجمه‌هاي مجدد و بي‌كيفيت و شناخت ساز و كار اين حرفه است. كتاب مانند هر كالايي نياز به كيفيت خوب و مناسب، نياز به تبليغ، بازاريابي و معرفي دارد.

مصايب رمان‌نويسي

دعوايي كه عليه من اقامه كردند و سردرگمي‌هاي سياسي كه بعدها خود را در آن يافتم مرا به شخصي به مراتب «سياسي»‌تر، «جدي»‌تر و «مسئول»‌تر از آنچه خود مي‌‌خواستم تبديل كرد، وضعي غم‌انگيز و وضع روحي حتي غم‌انگيزتر – خوب است اين را با لبخندي بر لب نقل كنم. به همين علت بود كه قادر نبودم به درون آن معصوميت كودكانه رخنه كنم، معصوميتي كه بدون آن نوشتن هيچ رماني امكانپذير نيست... ولي درك آن آسان بود و مرا به تعجب وا داشت. همچنان كه حوادث رفته‌رفته آشكار شد، به خودم مي‌گفتم كه آن «روح بي‌مسئوليتي» به سرعت محو شدني‌ام، احساس كودكانه‌ام از بازي و از طنز، سرانجام روزي برمي‌گردند و آنگاه خواهم توانست رماني را كه سه سالي بود روي آن كار مي‌كردم به پايان برسانم. با اين همه، هر روز صبح از خواب برمي‌خاستم، مدت‌ها پيش از آن ده ميليون ساكنان ديگر استانبول و مي‌كوشيدم به نوشتن آن رمان ناتمام كه در سكوت نيمه شب خاك مي‌خورد بپردازم. داشتم خودم را مي‌خوردم زيرا آرزو مي‌كردم به آن دنياي محبوب دومم‌ برگردم. پس از خودخوري‌ زياد، شروع كردم كه تكه‌هايي از رماني را كه دلم مي‌خواست بنويسمش از كله‌ام بيرون بكشم و آن‌ها را كه در بيرون، مقابلم بازي مي‌كردند تماشا كنم اما اين تكه‌ها مربوط به آن رماني كه سرگرم نوشتن‌اش بودم نبود – صحنه‌هايي بود از رماني به كلي متفاوت. در آن بامدادان ملال‌آور بي‌نشاط، آنچه از جلو ديدگانم مي‌گذشت، رماني نبود كه سه سال سرگرم نوشتنش بودم، مجموعه دائماً رشد‌كننده صحنه‌ها، جمله‌ها، شخصيت‌ها و جزئيات غريب رمان ديگري بود. پس از چندي، شروع كردم به به‌هم پيوستن تكه‌هاي اين رمان ديگر در كتابچه يادداشتي و فكرهايي را كه پيش از آن هرگز به سرم نزده بود يادداشت كردم. اين رمان ديگر درباره تابلوهاي يك نقاش معاصر درگذشته است. با اين همه همچنان كه خاطرات زندگي اين نقاش را زنده مي‌كردم، متوجه شدم كه دارم به همان اندازه هم درباره تابلوهاي نقاشي‌اش فكر مي‌كنم. بعد از مدتي طولاني‌تر دريافتم كه چرا آن روح مسئوليت‌ناپذيري كودكانه طي آن روزهاي ملال‌آور در من حلول نمي‌كند. نمي‌توانستم ديگر به آن عالم بچگانه بازگردم.
بعدها كه پرونده‌ام مختومه اعلام شد، به سراغ «موزه معصوميت»، رفتم، به سراغ همان رماني كه سه سال وقت صرف‌اش كرده بودم برگشتم. اين روزها در فكر نوشتن آن رمان ديگر هستم كه در آن روزها صحنه به صحنه در ذهنم شكل مي‌گرفت، روزهايي كه ناتوان از بازگشت به عالم بچگانه، در عوض به شور و شرهاي ايام بچگي‌ام رو آوردم ولي همين تجربه سبب شد كه چيزهاي مهمي در باب راز و رمز هنر رمان‌نويسي بياموزم.
خوب است با به كار گرفتن اصطلاح «خواننده تلويحي» [خواننده استنباطي] اصلي كه توسط منتقد و نظريه‌پرداز بزرگ ولفگانگ آيزر مطرح شده و نيز با پيوستن‌اش به اهداف خودم، موضوع را شرح بدهم. آيزر نظريه ادبي درخشاني ابداع كرده به نام نظريه خواننده محوري و مي‌گويد كه معناي يك رمان در متن (text) آن نيست. در فحواي كلام (context) هم نيست، بلكه جايي بين اين دو است. او معتقد است معناي رمان فقط در جريان خواندن آن ظاهر مي‌شود و بنابراين وقتي صحبت از خواننده تلويحي به ميان مي‌آورد خواننده مرد يا زن رمان را به ايفاي نقش ويژه‌اي مي‌گمارد.
وقتي من داشتم در رؤياي صحنه‌ها، جمله‌ها و جزئيات آن كتاب به سر مي‌بردم به جاي ادامه دادن رماني كه داشتم مي‌نوشتمش، همين نظريه بود كه به ذهنم رسيد و آنچه از آن دستگيرم شد اين بود كه براي هر رماني كه هنوز نوشته نشده اما در خيال آمده و طرح‌ريزي شده (به عبارت ديگر رمان ناتمام خودم)، بايد نويسنده‌اي تلويحي وجود داشته باشد. بنابراين من بايد بتوانم تنها موقعي رمان را تمام كنم كه نويسنده تلويحي آن كتاب شده باشم ولي وقتي غرق در مسائل سياسي شدم، يا- همان‌طور كه غالباً در مسير زندگي عادي پيش مي‌آيد- رشته افكارم را صورتحساب پرداخت نشده گاز، زنگ‌هاي پي در پي تلفن و ديداري دسته‌جمعي خانوادگي از هم گسست. نتوانستم نويسنده تلويحي آن كتاب عالم رؤيايي‌ام بشوم. طي آن روزهاي دراز و ملال‌آور زد و بندهاي سياسي نتوانستم به صورت نويسنده تلويحي آن كتاب محشري كه مشتاق نوشتنش بودم درآيم. آنگاه آن روزها گذشتند و من باز به سراغ رمانم رفتم، كاري كه مدت‌ها بود مي‌خواستم انجام دهم و هرگاه به اين فكر مي‌كنم كه چقدر به تمام كردنش نزديك شده‌ام سخت دلشاد مي‌شوم . همه نيرويم را وقف اين كار كردم كه نويسنده تلويحي كتاب‌هايي بشوم كه دوست دارم بنويسم‌شان. چه بسا كه اين نكته براي من مهم باشد، چون دلم مي‌خواهد فقط رمان‌هاي بزرگ، قطور و بلندپروازانه بنويسم و نيز به اين دليل كه خيلي كند و آهسته مي‌نويسم. خواب يك كتاب را ديدن، كار دشواري نيست. من از اين خواب‌ها زياد مي‌بينم، همان طور كه بارها خودم را به صورت شخص ديگري فرض كرده‌ام. كار مشكل اين است كه نويسنده تلويحي كتاب رؤيايي خودت باشي.
با اين همه خوب است ناشكر نباشيم. حالا كه هفت رمان نوشته‌ام، مي‌توانم به يقين بگويم كه حتي اگر لازم باشد مقداري زحمت بكشم، قادرم نويسنده‌اي باشم كه مي‌توانم در رؤيايم كتاب بنويسم. همان طور كه كتاب‌هايي نوشته‌ام و آن‌ها را پشت سر جا گذاشته‌ام، به همان صورت هم ارواح نويسندگاني را كه مي‌توانستند آن كتاب‌ها را بنويسند
پشت سر رها كرده‌ام. همه اين هفت نويسنده تلويحي همانند من‌اند و طي اين سي سال گذشته زندگي و دنيا را از ديدگاه استانبول، از ديدگاه پنجره‌اي شبيه پنجره اتاق من شناخته‌اند و از آنجا كه پشت و روي اين دنيا را مي‌شناسند و با آن متقاعد شده‌اند، مي‌توانند با جديت و مسئوليت كودكانه هنگام بازي، آن را توصيف كنند.
اميدواري بزرگ من اين است كه بتوانم رمان‌هايي براي سي سال ديگر بنويسم و از اين بهانه سود ببرم كه خودم را پشت ماسك‌هاي جديد ديگري پنهان كنم.
* مترجم: پروانه محبي‌زاده

پنجشنبه 5 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايران]
[مشاهده در: www.iran-newspaper.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن