واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سينما و اقتباس از آثار ادبي دفاع مقدس/ 7صمدي: جذابيت هاي تصويري غرب در متون ادبي ما نيست/ سازو كاري براي ارتباط سينماگران و نويسندگان تعريف نشده است
نويسنده بايد مدير برنامه داشته باشد تا كتابش را دست به دست بين تهيه كنندگان بگرداند و برايش يك فيلمنامه نويس خوب و كارگردان پيدا كند اما اصلا چنين سازو كاري براي ارتباط بين صاحبان سبك ها و قالب هاي ادبي با سينماگران وجود ندارد.
خبرگزاري فارس- مريم اكبرلو : يكي از مشكلات سينماگران در اين عرصه نبود فيلمنامه هاي در خور سينماي دفاع مقدس است. با وجودي كه ادبيات داستاني نسبت به سينما، دين خود را به اين مقوله تا حد زيادي ادا كرده است، اما سينماي ايران همچنان از فقر فيلمنامه هايي رنج مي برد كه به نظر مي رسد با وجود مواد خام ادبي نبايد اين مشكل وجود داشته باشد. كتاب هاي منتشر شده در حوزه دفاع مقدس و البته كتاب هاي خاطرات توانسته اند تا حدي اين خلا را پر كنند. اين كتاب ها يكي از گنج هاي پنهاني است كه مي تواند به سينماي دفاع مقدس جاني دوباره دهد و نگاه همه را به سمت پرده نقره اي برگرداند.
در اين سلسله گفت و گوها به سراغ چند تن از نويسندگان كتاب هاي دفاع مقدس رفتيم و از آنها پرسيديم آيا حاضرند كتاب هاي چاپ دو رقمي شان را در اختيار سينماگران قرار دهند و با آنها پيمان آشتي ادبيات و سينماي دفاع مقدس ببندند؟
محمد علي صمدي نويسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس در اين زمينه گفت: سينما يا از ژانرهاي رمان يا نزديك به آن قابل اقتباس است و متن بايد قابليت تصويري داشته باشد و شكلي از رمان ، داستان ، خاطره داشته باشد.
وي افزود: اما عليرغم فربه شدن هجم كتاب هاي منتشر شده ادبيات دفاع مقدس قالب و مضمون اين كتاب ها تنوع چنداني پيدا نكرده و اكثرا شامل متن هاي تخت و فاقد ارزش هاي تصويري هستند در حاليكه متني كه مي خواهد سينمايي بشود بايد فراز و نشيب و پتانسيل هاي تصويري داشته باشد كه اكثر متون ما ندارند.
وي متذكر شد: اساسا هنوز فرهنگ صحيح استخراج و ثبت تاريخ شفاهي با زبان تصويري در بين ما جا نيفتاده است و اتفاقا همان خاطره هايي خاصيت سينمايي دارد كه ما بتوانيم از آن كميك استريپ بسازيم. در غرب همين كميك استريپ پايه سينما را گذاشته است و ذهنيت تصويري مورخان و نويسندگان غربي واقعا تصويري است ولي متاسفانه خوب يا بد قله ادبيات تصويري كميك استريپ در دنيا امريكاست و بعد همان را به ژاپن فرستاده وبعد از آن اروپا را فرا مي گيرد. اتفاقي كه در 90درصد متون ما رخ نمي دهد.
وي معتقد است : قله تاريخ تصوير سازي شده در ايران همين مقوله دفاع مقدس بوده است و اوج آن در آثار حسين بهزاد است و كتبي مانند «يگان نگاري لشكر 27 » بايد الگو قرار بگيرد و متاسفانه بقيه يا حوصله ايشان را ندارند يا مهارت و توانايي استخراج اين مفاهيم هنري از خاطرات و داستان هاي جنگ را .
صمدي تصريح كرد:اما شخصا بابت 90درصد آثار منتشر شده در حوزه دفاع مقدس احساس شرمندگي مي كنم و نبوغي هنري در آن نمي بينم كه با اعتماد به نفس به سينماگران پيشنهادش بدهيم. غير ممكن است از بعضي متون بتوان فيلمنامه خوبي در آورد . از سويي ديگر تيپ غالب و فعال در حوزه سينما چندان درگير مسايل ارزشي دفاع مقدس نيستم و دنبال مشخصات تصويري اند و به همين دليل اكثرا سراغ سوژه هاي غربي و غير بومي مي روند تا تصويرهاي بديع و مخاطب پسندي بيافرينند. و اين جذابيت بين كتاب هاي ما نيست.
*عمده كتاب هاي دفاع مقدس ما رنگ ندارند
وي ادامه داد: به نظر من در راس همه حسين بهزاد قرار دارد و فقط يكي 2مورد از كتب حوزه هنري را قابل اعتناي سينماگران مي دانم. من جمله كتاب «كوچه نقاش ها» ست كه قابليت تصويري بالايي دارد و يا «بابانظر» كه از نقاط قوتشان اين است كه نويسنده در آن دخل و تصرفي ندارد و خودش را حذف كرده و عين روايت گوينده را با همان گويش و ادبيات و لحن مخصوصش انتقال مي دهد. در حاليكه مشكل عمده كتاب هاي ما در حوزه دفاع مقدس اين است كه رنگ ندارند.
وي در پاسخ به اين سوال كه چرا از همين ظرفيت هاي ادبيات تصويري استفاده نمي شود توضيح داد: زيرا اصلا چنين روابطي در بين سينماگران و نيسندگان ما تعريف نشده است و هيچ جايگاهي ندارد . مثلا بايد فردي مانند حسين بهزاد مدير برنامه داشته باشد تا كتابش را دست به دست بين تهيه كنندگان بگرداند و برايش يك فيلمنامه نويس خوب و كارگردان پيدا كند اما اصلا چنين سازو كاري براي ارتباط بين صاحبان سبك ها و قالب هاي ادبي با يكديگر وجود ندارد.
وي همچنين ادامه داد: اين تبادل اينقدر تعريف نشده و خنده دار است كه اگر همين الان خود نويسنده هم كتابش را دست بگيرد و مثلا به دفتر مرتضي شايسته برود در باورها و تصورات او اين اقدام معنايي ندارد توجيهي براي اين كار ندارد. زيرا در اين ميان بايد يك رابط و واسطه اي قرار داشته باشد كه مورد وثوق طرفين باشد.
*ز سفارشي كار كردن بپرهيزيم
وي در اين باره كه به نظر شما مراكزي مانند حوزه هنري كه خودشان اين متون ادبي را در اختيار دارند و توان توليد سينمايي دارند نمي توانند نقش اين واسطه را ايفا كنند گفت: شايد همه ادواتش را داشته باشد اما مجموع اينكه كتاب و فيلمنامه و فيلم و اكران به دست يك مركز باشد خطر سفارشي شدن كار را به دنبال دارد و از مخاطب فاصله مي گيرد.
اين پژوهشگر در پايان تاكيد كرد:بهتر است اين عرضه و تقاضا در فضاي كلي سينما ايجاد شود و سينماگران خودشان با رغبت به دنبال اين متون بيايند وگرنه سفارشي كاركردن ، اتفاق خاصي در سينما شكل نمي دهد و فوايد چنداني در پي نخواهد داشت. از سويي منابع ما چنين عرضه اي ندارند و از سوي ديگر چنين رغبت و تقاضايي در سينما به چشم نمي خورد.
انتهاي پيام/ ا
يکشنبه 24 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]