تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هنگام بى نيازى شكر مى گزارد و منافق هرگاه بى نياز شود طغيان مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842162245




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

كنكاشي پيرامون حقايق عاشورا و اربعين ‏


واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: كنكاشي پيرامون حقايق عاشورا و اربعين ‏
مهندس محمود يادبودي

قال الحسين(ع): كتاب الله عز و جل علي اربعه علي العباراه و الاشاراه و اللطائف و الحقايق. امام حسين(ع) فرمودند كتاب خدا بر چهار ركن است. 1- عبارات 2- اشارات 3- لطايف 4- حقايق- فالعباره للعوام و الاشاراه بلخواص و اللطائف للأوليا و الحقايق الحقايق للانبياء(بحار - عوالي اللالي جلد 4 ص 105- نقل از امام علي(ع) و امام حسين(ع))‏

قرآن عباراتي دارد كه همه آشنا هستيم و براي عموم مردم است كه قرآن را مي خوانند و اشاراتي دارد كه فراتر از عبارات است و براي خواص است و به قول حافظ: اهل بشارت، اشارت را مي دانند؛

‏ آن كس است اهل بشارت كه اشارت داند ‏

‏ نكته ها هست ولي محرم اسرار كجاست؟ ‏

و در قرآن اشارات زيادي است ولي آن كساني كه اهل عبارات هستند اشارات را نمي فهمند.‏

و قرآن لطايفي دارد كه بالاتر از اشارات است، لطيفه هاي خاص كه نكته سنج ها و اهل لطيفه ها هستند كه مي توانند ظرايف آن را كشف كنند. و بعد از لطايف، قرآن حقايقي دارد كه بالاتر از لطايف است كه مخصوص انبياء و معصومين و ائمه اطهار(ع) است.

وارد اين بحث نمي خواهيم بشويم ولي همان طور كه قرآن داراي چهار ركن است تمام اشياء و كل آفرينش هم بر چهارركن است. يعني آفرينش هم عباراتي دارد كه افراد در آن سير مي كنند، و اشاراتي دارد و آن، اين است كه انسان شب چشمش به ستاره ها مي‌افتد و توده مردم هم اين را مي بينند اما چشمك زدن ستارگان، اشاراتي دارد كه همه متوجه آن نمي شوند.‏

كيست كه مي دهد به ما اين همه حسن دلبري

زهره به رقص آورد نور دهد به مشتري‏

غير از اين مجموعه اشارات، لطايفي در ستارگان است كه اهل اشارات نمي فهمند. يك منجم ورزيده و توانا مي تواند حركت سيارات را دقيق ارزيابي كند، چگونگي، حجم و... اسراري هم در سيارات است كه كار اولياء است و متخصصين اين فن، آن اسرار و حقايق را مي فهمند كه كار منجم هم نيست.‏

يك دريا هم همين طور است؛ عده اي به جهت تفريح يا در مسير سفر به دريا مي روند، دريا را مي بينند، داخل آب مي‌شوند و تني به آب مي زنند، آب و ساحلي و موجي و... اين عبارات درياست اما اشارات دريا را يك شناگر
مي فهمد كه مي تواند دو يا سه كيلومتر شناكنان جلو برود، متوجه عمق دريا بشود و لجه دريا را متوجه مي شود، با ماهيان دريا برخورد مي كند، موجهاي بلند وعجيب را
مي بيند و... ولي دريا غير از اشارات، لطايفي هم دارد و آن اينكه در درون دريا ماهيهاي گوناگون، جنگل هاي زيبا در ته دريا و اسرار زيادي در دل اين جنگل ها، نهنگ هاي بزرگ دريايي و... اين را كسي مي‌فهمد كه غواصي بداند و با اكسيژن كافي برود در عمق دريا. اينها اولياء هستند و گروه چهارمي هستند كه غير از شناگري و غواصي، مسلط به علوم دريايي هم هستند كه وقتي ماهيان را مي بينند، مي فهمند چند گروهند، كدام بخش دريا چه نوع ماهياني دارد، جنگلهاي دريايي و در و مرجان و صدفهاي دريايي و ويژگي هاي هر يك را مي شناسند و... كه اين از حوزه سه گروه اول خارج است و اين حقايق درياست.‏

پس اشارات قرآن براي كسي است كه شنا بلد است، همين طور كه مي خواند اشارات را مي فهمد و هرچه مهارتش بيشتر، دركش بهتر است و اشارات بيشتري به‌دست
مي آورد و دسته ديگر اهل ولايت است، اهل عشق است و عشق، فن نيست، خيلي قدرت ايجاد مي كند، عشق يعني باختن خويش در راه معشوق، كسي كه اين رمز و راز جان باختن، سرباختن را بلد است شروع مي كند به در آوردن لطايف قرآن، كسي كه با زبان عشق جلو مي آيد لطايف بسياري از قرآن را درك مي كند. و لذا اين لطايف را اهل ولايت مي فهمند ولي حقايق، ديگر كار اينها نيست حتي عاشقان هم نمي فهمند، فقط كار معصوم است، و آن خواص بسياري است كه در آيات قرآن وجود دارد و ما نمي فهميم و از ما فهم آن را نخواسته اند و نهايتا مي توانيم تا درك بعضي از لطايف پيش برويم.‏

يكي از آيات الهي، كربلاست، عاشوراست و اربعين عاشورا، كه اين هم از همان چهارركن برخوردار است؛ كربلا عبارتي دارد كه عموم مردم مي فهمند. محرم آمد بايد عزاداري كنند، بر سر و سينه بزنند، اشك بريزند و از بركات اين ماه بهره مند شوند و بسيار خوب و بجاست چون شروع ورود به اشارات عاشوراست.‏

و لذا وقتي محرم مي شود مردم وارد اين دريا مي شوند و شنا مي كنند و ارتباط با حماسه سراي اين ماه برقرار
مي كنند و با دستي كه امام حسين(ع) بر سر آنها
مي كشد بهره خود را از عاشوراي حسيني مي برند و پاكيزه
مي شوند، آلودگي هاي خود را در اين درياي طهارت پاك مي كنند. نه تنها خود پاك مي شوند بلكه پاك كننده هم
مي شوند مثل نجاستي كه وارد دريا شود نه تنها پاك
مي شود بلكه پاك كننده مي شود يعني خود نيز كر مي شود و اما
عده اي هستند علاوه بر طي مرحله اوليه به اشارات عاشورا
مي رسند يعني در ضمن ورود و عبور از عبارات مي‌گويند اين داستان،‌ داستان ساده اي نيست، بايد شنا كرد ياد
مي گيرد چگونه شنا كند،‌ تمرين مي كند، حالا ياد گرفته چگونه شنا كند، وارد مي شود در درياي عاشورا شنا مي كند و درك اشارات مي كند و اين‌گونه به اين مهم مي رسد كه كمي تفكر مي كند، مي بيند هر روز حداقل ده بار فقط در نمازهاي يوميه دعا مي كند خدايا مرا به راه راست هدايت فرما (اينها عبارات نماز است) راه كساني كه به آنها نعمت دادي “اهدنا الصراط المستقيم، صراط الذين انعمت عليهم” خدايا به چه كساني نعمت داده‌اي؟ (اينجا ورود به اشارات است با يك تفكر سالم) باز وارد بر عبارات قرآن مي شود كه اين “انعمت عليهم” چه كساني هستند؟ مي بيند خداوند آنها را در آيه 69 سوره نساء معرفي مي فرمايد: و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبين والصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا و هر كه اطاعت كند خدا و رسول را، آنها با كساني خواهند بود كه خدا موهبتشان داده (انعم الله عليهم) پيامبران، راستي پيشگان و شاهدان (الشهداء) و صالحان و آنان چه خوب همدماني هستند. در اين آيه تفكر مي كند، از عبارات (مرحله اول) وارد اشارات (مرحله دوم) مي شود. مي انديشد كه خدا
مي فرمايد: اطاعت خدا و رسول، دقت مي كند بحث اطاعت است بحث عبادت نيست، عبادت بدون طاعت، مسير شيطان است كه سي هزار سال عبادت كرد ولي فرمان خدا را كه سجده بر آدم كن اطاعت نكرد و رانده شد. پس وقتي من نعمت را بشناسم وارد شكر نعمت مي شوم.‏

از عبارات به اشارات. وقتي پي به مفهوم اطاعت ببرم و اطاعت كنم خدا و رسول را نعمت و راه انعمت عليهم را به دست مي آورم. تدبر در رهروان اين صراط مي كنم، نتيجه مي گيرم كه راه ميانبر راه شهداء‌ است.‏

اينها اشارات است وقتي من بخواهم گامي به جلو بردارم خداوند خود راه را باز مي كند سوره يونس آيه 25: ويهدي من يشاء الي صراط مستقيم- و خداوند به سراي سلامت مي خواند و هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مي كند. تدبر در مقام شهداء راه ميانبر را نشان مي دهد “آل عمران 169:‌ ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عندربهم يرزقون- گمان نبريد كساني كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند، اينها زنده اند و در نزد خداي خود متنعمند به نعمتهاي بيكران الهي، و در آيه بعد مي‌فرمايد:‌ آنان به آنچه خدا از فضل خود ارزاني شان داشته خوشحالند و از (سرنوشت) همرزماني كه هنوز به آنها ملحق نشده اند شادمانند كه نه بيم بر آنهاست و نه اندوهگين مي شوند.‏

پس با تفكر در نمازي كه مي خوانم و دعايي كه در نماز مي كنم و تفكر در آيات قرآن وارد اشارات نماز و قرآن
مي شوم و راه شهدا را مي شناسم و مي بينم عجب
معامله اي است. خريدار خداست، فروشنده مومنين به خدا و رسول و اطاعت كنندگان آنها مورد معامله. مال و جان و تمام تعلقات دنيايي، وجه معامله بهشت است و سايه عرش الهي و نه تنها اين بلكه “عند ربهم يرزقون” نزد خدا روزي مي خوري، سند معامله تورات و انجيل و قرآن است و پشتوانه اين سند عهد تخلف ناپذير خداوند است و نتيجه،‌سود عظيم است. و اما سند آن سوره توبه آيه 111- ان الله اشتري من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون في سبيل الله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا في التورات و الانجيل و القرآن و من اوفي بعهده من الله فاستبشروا بيعكم الذي بايعتم به و ذلك هوالفوز العظيم- همانا خدا از مومنان، جان و مالشان را به بهاي بهشت خريد، آنان در راه خدا مي جنگند و مي كشند و كشته مي شوند، اين در تورات و انجيل و قرآن وعده حقي بر عهده خداست و چه كسي از خدا به عهد خويش وفادارتر است؟ پس به اين معامله اي كه با خدا كرده ايد شاد باشيد و اين همان كاميابي بزرگ است.‏

و لذاست وقتي ضربت بر فرق مبارك علي(ع) وارد مي شود مي فرمايد: فزت و رب الكعبه - قسم به خداي كعبه رستگار شدم (بحارالانوار- جلد 70 ص 59)‌اين رستگاري چيست؟ ديدار خداست، رفتن به جوار رحمت حق است. پيامبر(ص) در هنگام رحلت رو كردند به علي(ع) و فرمودند علي جان به هنگام شهادت صبرت چگونه است؟ عرض كردند يا رسول الله جاي صبر نيست، جاي شوق و شادماني است، زمان وصال است، وقت رسيدن به يار است... و لذا مي فرمايد رستگار شدم “فزت و رب الكعبه”. ‏

بالاترين و ارزشمند ترين آرزوي يك انسان مومن به خدا و رسول كدام است؟ اينكه روزي لياقت پيدا كند خليفه و جانشين خدا روي زمين باشد. اما موقعي كه شهيد مي شود به مقامي مي رسد كه خدا خليفه او مي شود. و يقول الله عز و جل انا خليفته في اهله و من ارضا هم فقد ارضاني و من اسخطهم فقد اسخطني... و گفت خداي بلند مرتبه من خليفه شهيدم در بين اهلش و هر كس خانواده شهيد را خشنود كند مرا خشنود كرده است و هر كس دل خانواده شهيد را (پدر، مادر و فرزندان) بيازارد بداند دل جانشين شهيد را كه من خدا هستم آزرده است. (بحارالانوار جلد 97 ص 12) پس بايد دقت كرد با كمي تفكر وارد بر اشارات آيات و روايات مي شويم و درها به‌رويمان باز مي شود. با باز شدن درهاي اشارات قرآن و روايات، بسياري از سئوالها برايمان پاسخ داده مي شود، معماهايي كه در طول تاريخ برايمان مجهو ل بوده حل مي شود؟ چگونه است در روز عاشورا هر چه به غروب نزديكتر مي شويم چهره امام حسين(ع) برافروخته‌تر مي‌گردد؟

چگونه است كه شب عاشورا امام به يارانش مي فرمايد بيعتم را از شما برداشتم، از تاريكي شب بهره بريد اما آنها محكم‌تر از كوه ايستادند؟ چگونه است كه به برادرزاده‌اش مي فرمايد قاسم جان كشته شدن در راه حق در نظر تو چگونه است؟ و اين نوجوان سيزده ساله در دنيا مي گردد از عسل شيرين تر پيدا نمي كند، عرض مي كند عموجان از عسل شيرين تر است. آن جوان تازه داماد هجده ساله در شب عروسي، عروسش را رها مي كند و به خدمت پيامبر(ص) مي رسد ودر جنگ شركت مي كند و حنظله غسيل الملائكه مي شود و چه بسيار معماها...‏

چگونه است آن نوجوان 16 ساله بسيجي در جنگ تحميلي عليه انقلاب اسلامي ايران در جبهه جنگ در شب جمعه دست به دعا بر مي دارد، به پهناي صورت اشك مي ريزد و با حال تضرع مي گويد: اللهم الرزقني توفيق الشهاده في سبيلك؟ چرا آن پيرمرد دماوندي (شهيد سيد حمزه سجادي) چهار جوانش به شهادت رسيده اند، خود نيز به جبهه مي رود و در كربلاي 5 به شهادت مي رسد؟ پاسخ اين معماها همين آيات و روايات است به شرط تفكر در آنها يعني رسيدن به اشارات قرآن و روايات. علي(ع) مي فرمايد
مي خواهيد انسانهاي متقي را بشناسيد عظم الخالق في انفسهم
فصغر مادونه في اعينهم... آن‌قدر خدا در دل انسانهاي متقي بزرگ جلوه كرده است كه هر چيز ديگري به چشمان آنها كوچك مي‌آيد (نهج البلاغه خطبه همام). همين جا هم بايد تدير كرد، فقط به عبارات توجه نكرد، رد شد و به اشارات رسيد. مي فرمايد: خدا در دل انسانهاي متقي،

آنجا كه سخن از خداست، عشق به خداست‌ “في انفسهم” چرا كه “القلب حرم الله” قلب جايگاه خداست و هيچ غير خدايي را نبايد وارد كرد و آنجا كه سخن از غير خداست “في اعينهم” يعني عشق هاي ديگر (دوست داشتني ها) بايد چشمي باشد، نبايد ورود به قلب پيدا كند و با اين تفكرات است كه وارد به اشارات مي شويم.

و لذا با اين نگاه به شهيد و شهادت مي توان اشاراتي از عاشورا را به دست آورد و هر چه ورود كني عمق اين درياي بي كران بيشتر مي شود و نياز به مهارت هاي بيشتري دارد، بايد غواص بود. ديگر با شناگري نمي شود پي به لطايف عاشورا برد و عاشورا حقايقي هم دارد كه ما نمي فهميم، در حد معصومين(ع) است كه اگر پرده كربلا كنار برود هر زائري قالب تهي مي كند و اين عنايت الهي است كه حجابي بر مصيبت عاشورا كشيده كه ما تحمل زيارت را داريم و گرنه بر اهل آسمانها و زمين سنگين است.‏اولين روضه خوان عاشورا خود خدا بود كه براي حضرت آدم(ع) و ساير انبيا(ع) روضه خواند، براي بعضي خود و براي عده اي حضرت جبرائيل روضه خواند و حقايق عاشورا را براي آنها گفت. و اما اربعين:‌در عاشورا خون حسين و يارانش بر زمين ريخته شد و يزيديان قصد خاموش كردن آن را داشتند ولي بازماندگان قيام حسيني، اسراي عاشورا با به انجام رساندن رسالت اسارت خود اين پرچم را برافراشتند و لذاست كه از ماذنه‌ها صداي اذان به گوش مي رسد.

‏كسي پنج سال شايد هم بيشتر از حادثه كربلا گذشته خدمت امام سجاد(ع) مي رسد، عرض مي كند اي پسر رسول خدا در حادثه كربلا چه كسي پيروز شد؟ امام فرمودند:‌(هنگام ظهر بود و موذن داشت اذان مي گفت) گوش بده، اشهدان لااله‌الاالله، اشهدان محمد رسول الله(ص) چه كسي پيروز شد؟ قرار بود نام خدا و پيامبر را بني اميه از جامعه حذف كنند ولي روزي پنج نوبت موذن بالاي مناره ها اذان
مي گويد... يزيد چوب خيزران بر لب و دندان فرزند رسول خدا مي زند و مي گويد وحي چي، قرآن چي، دين چي... اينها بازيچه بود، مي خواستند دست ما را از حكومت كوتاه كنند. جام شراب را بر مي دارد و حرف زشتي مي زند و مي گويد اگر اسلام شراب را حرام كرده من در اين مسئله به كيش مسيحيت رجوع مي كنم يكي از آثار قيام امام حسين آزادي دين از اسارت جرثومه‌هاي فساد بود كه بر گرده مسلمانان سوار شده بودند و تا اربعين توسط بازماندگان امام يعني اسرا بخصوص امام سجاد(ع) و خانم زينب كبري سلام الله‌عليها برملا شد و اين وظيفه همچنان بر دوش شيعيان ايشان مي باشد.

‏پيام امام اين است؛ آن وقت كه دين در خطر است نبايد دست روي دست گذاشت و به عبادت و مناجات و ذكر پرداخت چرا كه اينها ممكن است خود حجابي شوند چنانكه در عاشورا عده اي چنين كردند، سر برسجاده گذاشتند و سكوت كردند مفهوم “و من يطي الله و الرسول” مورد بحث كه عرض شد بحث اطاعت است نه عبادت. اگر عبادت به اطاعت از خدا و رسول ختم نشود همان عبادت شيطان است كه اطاعت نكرد و رانده شد.

همان است كه پيامبر در روزهاي آخر عمر شريف خود
عده اي را به فرماندهي اسامه بن زيد، آن جوان شايسته به جنگ اعزام مي دارد و عده اي اطاعت امر رسول نمي كنند و مي گويند او جوان است و همين تمردهاي شيطاني منجر مي شود به اينكه بازماندگان و دست نشاندگان همان متمردين دست خود را آغشته به خون دختر و داماد و فرزند رسول خدا كنند و در نهايت براي براندازي كامل دين، جنايت عاشورا را به پا مي‌كنند و به خيال خام خود همه چيز خاموش مي شود غافل از اينكه تا اربعين، آنچنان اين نهضت زنده مي‌شود كه جز نام و نشان و ننگي براي يزيديان باقي نمي‌ماند و به لطف خدا و عظمت عاشورا روزبه‌روز اين نهضت عظمت بيشتري پيدا مي كند. و لعن الله امه سمعت بذلك فرضيت به، خدا لعنت كند آن‌كساني را كه در مقابل ظلمي كه به تو شد سكوت كردند (مصباح الكفعمي، زيارت شب عرفه - اقبال 333- بحار ج 98 ص 361) و لذا فرزند برومند ايشان امام خميني(ره)
مي فرمودند محرم، ماه پيروزي خون بر شمشير است. امام حسين(ع) در لحظات آخر عمر كه راوي فكر
مي كند در حال نفرين است، مي فرمايد:‌الهي رضا بقضائك، صبرا علي بلائك، تسليمالامرك، لامعبود سواك يا غياث المستغيثين، و انگار نه انگار كه عزيزاني را از دست داده، و اين مقام فنا شدن است در خالق و از حقايق عاشورا است و ما بايستي با تفكر، خود را از عبارات عاشورا و اربعين به اشارات، و از اشارات به لطايف عاشورا و اربعين برسانيم تا وظيفه و دين خود را نسبت به قيام امام حسين(ع) كه همانا زنده نگاه داشتن اين انقلاب حسيني است كه ان‌شاءالله وصل به قيام حضرت مهدي(عج) بشود، انجام دهيم.‏امام صادق(ع) دعايي دارند؛

اللهم اين اسالك ان تجعل و فاتي قتلا في سبيلك تحت رايه نبيك مع اوليائك، خدايا از تو مي خواهم مرگ مرا شهادت در راهت در زير پرچم پر افتخار پيامبرت و همراه اولياء و بندگان شايسته ات قرار بدهي.(كافي جلد 4 ص 74)‏

شنبه 30 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رسالت]
[مشاهده در: www.resalat-news.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن