واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: درس هايي از قرآن؛ خطر لجاجت در برابر حق(۲)
1 - لجاجت بتپرستان بر پرستش بتها. «انْصُرُوا آلِهَتَكُم» (انبياء/68) بتها را ياري كنيد، يعني روي بتپرستي مقاومت كنيد. اصلاً ابليس بهخاطر لجبازي ابليس شد. خدا گفت: سجده كن. گفت: نميخواهم! در مقابل خدا لجبازي كرد. بعد هم به جاي اينكه عذرخواهي كند، گفت: حق با من است. «خَلَقْتَني مِنْ نار وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ» (ص/76)
2 - محبت فرزند، زمينه لجاجت در برابر حق. وقتي بنا شد زمين زير آب برود و كفار غرق شوند، حضرت نوح گفت: «إِنَّ ابْني مِنْ أَهْلي» (هود/45) خدايا پسرم از اهل من است. فرمود: «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِك» (هود/46) پسر تو راهش كج است اينجا پارتيبازي نيست، نور چشم بازي نيست.
3 - اصرار بيجا، عامل شكستهاي زندگي. وقتي ديدي در يك كاري موفق نيستي، نگو: بختم بد است. چون بعضي زنها يا مردها در ازدواج اول شكست ميخورند، ميگويد: من ديگر ازدواج نميكنم. پيداست من بدبختم. ما مستضعف بوديم. ميگويد: مستضعف بودي چرا تكان نخوردي؟«قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُالله واسِعَةً فَتُهاجِرُوا» (نساء/97) خوب بلند ميشدي آن طرفتر ميرفتي. چهكسي گفت شما در تهران زندگي كني كه خانهات 45متر شود؟ خوب حالا تهران هستي، دود ميخوري.
4 - آثار لجاجت در زندگي فردي و خانوادگي. آدمي كه لجباز است، از منطق و استدلال محروم است. از چشم مردم ميافتد. قرآن ميگويد: هروقت يك آيهاي را كه ميشنود، گناهش بيشتر ميشود، چون در مقابل هر آيه مقاومت ميكند.
5 - لجاجت در برابر حق، عامل دوزخي شدن. جهنميها روز قيامت ميگويند: اگر ما لجباز نبوديم. «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ» (ملك/10) اگر ما به حرف حق گوش ميداديم، تعقل ميكرديم و لجبازي نميكرديم «ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعيرِ»
6 - اصرار بيجا بر عقايد نادرست نياكان. بتپرستها ميگفتند: «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا» (زخرف/22) پدران ما بتپرست بودند. ميراث فرهنگي گاهي درست است، گاهي غلط است. ما خيلي جاها بايد براي اينكه كفر محو شود، از طلا بايد بگذريم. سامري يك گوسالهاي درست كرده بود، موسي گفت: «لَنُحَرِّقَنَّه» (طه/97) اين گوساله طلايي را آتش ميزنم. «ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً» (طه/97) خاكسترش را به دريا ميريزم.
7 - اعتراف به اشتباه، به جاي اصرار بر اشتباه. در جلسه قبل گفتم بعضي از مراجع ما گاهي فتوايشان عوض ميشود. ميگويد: تحقيق كردم نظرم برگشت. ممكن است دكتر يك نسخه بدهد، بعد بگويد: بيا نسخه را عوض كنم. استقامت با لجبازي فرق ميكند. «قالُوا رَبُّنَاالله ثُمَّ اسْتَقامُوا» (فصلت/30) استقامت يعني مقاومت در راه حق. لجبازي يعني مقاومت در راه باطل.
ريشه لجاجت آن است كه خيال ميكند اگر اعتراف كند ضعف است. خيال ميكند كارش استقامت است.
يكي از دلايلي كه فرد لجباز ميشود، سرزنش است. يكي ضعف اراده است. بعضي وقتها هم حسادت است. نگران است كه اگر اعتراف كند، رفيقش بزرگ شود. تكبر دارد حرف ديگران را قبول نميكند. گاهي هم پدر و مادر در خانه لجبازي ميكنند، بچه لجبازي اينها را ميبيند و او هم لجباز ميشود.
درمانش هم كنترل نفس است. قرآن يازده تا قسم خورده «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ» (شمس/1) آخر يازده قسم ميگويد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» (شمس/9) هركس بتواند جلوي نفسش را بگيرد، اهل رستگاري است.
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]