تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805050044
سياست جنگي فرانسه؛ از تئوري تا عمل
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: سياست جنگي فرانسه؛ از تئوري تا عمل
سرويس خارجي: تنها يك دهه پيش بود كه فرانسوي‌ها پس از آنكه از پيوستن به ماجراجويي آمريكا در عراق سرباز زدند،مورد مضحكه جنگ طلبان آمريكا قرارداشتند، اما اكنون در حالي كه آمريكا و انگليس درحال عقب‌نشيني ازصحنه جهاني هستند،اين فرانسه است كه تبديل به قابل اعتمادترين مداخله‌جودر جهان غرب شده است .پايگاه اينترنتي آمريكايي«اسپكتاتور»درتحليلي درباره تفاوت رويكرد كنوني فرانسه براي مداخله‌جويي به نسبت رويكرد10سال پيش اين كشورمي‌نويسد:«اكنون رئيس‌جمهورفرانسه يعني فرانسوا اولاندمصيبت‌زده،عليه هرديكتاتوريامجرمي كه جرات كرده برسرراه«آزادي،برابري يابرادري!»بايستد، شروع به تهديدمي‌كندودرنتيجه اين امر،نومحافظه‌كاران آمريكايي،يعني درواقع حزب جنگ واشنگتن، «فرانسوي‌دوست» شده‌اند .سناتور «جان مك كين» كه سيري‌ناپذيرترين جنگ طلب آمريكا است، پس از آنكه فرانسه چندي پيش تلاش كرد تا در توافق ميان قدرت‌هاي جهان و ايران بر سر توسعه برنامه هسته‌اي تهران مانع‌تراشي كند، در تحسين وي نوشت:« زنده‌باد فرانسه!»از طرف ديگر،سناتور«ليندسي گراهام» جمهوري‌خواه ديگري است كه به افتخاراين اتفاق نوشت:«خدارابه خاطرفرانسه شكر مي‌كنيم!»يكي از مقاله‌نويسان مجله راست گراي آمريكايي «نشنال ريويو» در مطلبي پيشنهاد داد كه فرانسوا اولاند بايد كانديداي رياست جمهوري آمريكا براي سال 2016 شود!وي اينگونه نوشت: فرانسوي‌ها تبديل به يكي از رهبران بسيار خوب در خاورميانه شده‌اند! اما اين در مجموع، نشان دهنده يك تغيير رويكرد عجيب است. در حالي كه زماني لابي مداخله‌گران در آمريكا، جورج دبليو. بوش، رييس‌جمهور سابق را بابت قاطعانه ايستادن درمقابل بزدلي فرانسوي‌هاتحسين كردند،اكنون آنهااوباما رابه خاطر اينكه وظيفه رهبري «جهان آزاد» را به فرانسه داده است ، سرزنش مي‌كنند. اوباما اكنون به خاطر آنچه كه «رهبري كردن از پشت ميدان جنگ» اعلام شده، مسخره مي‌شود.
انگليس نيز يك بازيگر رو به افول است كه به دليل مداخله‌هاي بي‌سرانجام در عراق و افغانستان، تحقير شده و ديگر ميلي به برخاستن ندارد.آلمان نيز به دلايلي كه كاملا واضح هستند از شركت در جنگ‌ها اكراه دارد؛ بنابراين چنين وظيفه اي به دوش فرانسه افتاده تا ابتكار عمل را در نبرد براي «دموكراسي جهاني!» به دست بگيرد.اگر نگاهي به بسياري از نقاط پرآشوب جهان بيندازيد، خواهيد ديد كه نيروهاي فرانسوي در اين نقاط در خط مقدم حمله قرار دارند. اندكي پيش بود كه فرانسه هزار سرباز حافظ صلح ديگر را به جمهوري آفريقاي مركزي اعزام كرد.اين علاوه بر لشكركشي نظامي دشوار فرانسه در مالي است كه همچنان جريان دارد. در سال 2011 نيز شاهد مداخله كوچك اما مهم فرانسه در ساحل عاج بوديم و در همين سال، فرانسه در سرنگون كردن معمر قذافي در ليبي نقشي بسزا داشت.درسوريه نيز فرانسه براي دست زدن به اقدام،جسارت دارد.پس ازآنكه تلاش«ديويد كامرون» براي مداخله درسوريه توسط پارلمان انگليس ناكام ماند،براي چندروزبه نظرمي‌رسيدكه فرانسه و آمريكا بايدخودشان به تنهايي وشايدبا كمك كوچكي از جانب چند بازيگر كم اهميت اقدام كنند.«جان كري» وزير خارجه آمريكا در اظهارنظرهايي اغراق‌آميز گفت كه فرانسه قديمي‌ترين همپيمان كشور ما است و اين البته كنايه‌اي بود به اينكه روابط ميان آمريكا و انگليس به اين اندازه ويژه نبوده است.شور و اشتياق فرانسوا اولاند به امور خارجي،بخشي به خاطرحفظ نفوذ سنتي فرانسه درآفريقا است،حتي اگر مشتاق باشد كه به او اتهام «نواستعمارگر» نزنند.وي درباره ايجاد شراكت با نيروهاي دموكراتيك صحبت مي‌كند، نه درباره متمدن كردن وحشي‌ها! اما نتيجه اين است كه سربازان فرانسوي همچنان درگير نبرد در چندين جبهه در امپراتوري قديم خودشان هستند.همچنين مساله اصلاح اشتباهات قديم و تسلي پيدا كردن از گناهان مطرح است.فرانسوي‌ها همچنان از بابت ميراث تاريكشان در بسياري از بخش‌هاي امپراتوري خود، از جمله همدستي آشكار كشورشان در نسل‌كشي رواندا در سال 1994، عذاب وجدان دارند. سياستمداران فرانسوي از بابت افول اهميت كشورشان دچار عدم امنيت هستند. نخبگان حاكم بر فرانسه نيز همچون توني بلر و ديويد كامرون در انگليس، مشتاق به خودنمايي در صحنه بين‌الملل هستند، زيرا چنين چيزي باعث مي‌شود آنها احساس كنند رهبران جهان هستند، در حالي كه همه در ذهن خود مي‌دانند كه به رغم وجود اوباما، اين «عمو سام» است كه همچنان تصميم آخر را مي‌گيرد.همچنين كاملا مشخص است كه چرا فرانسوا اولاند كه در داخل كشور خود به طرزي نااميدكننده ناموفق بوده، ممكن است در جستجوي از بين بردن هيولاهايي در خارج از كشور برآيد.
ماه گذشته ميلادي ميزان كاهش محبوبيت وي، ركوردي جديد را تجربه كردوبه15درصدرسيد.موسسه اقتصادي«استاندارد اند پورز»بارديگررتبه اقتصادي فرانسه راازAA+ بهAA تنزل داد. شايد يك پيروزي سريع و قاطع درآفريقاي مركزي،به رئيس‌جمهور فرانسه پيش ازسال 2014 كمي محبوبيت ببخشد .امااين جنگ طلبي جديد،بزرگترازنگراني‌هاي صرفاسياسي وهر گونه تمايل فرانسه براي آن است كه ژاندارم آفريقا باشد.فرانسوي‌ها دردوران رياست جمهوري ساركوزي واكنون دردوران فرانسوا اولاند،ازواقع‌گرايي افرادي نظيرژنرال«دوگل»،«ميتران»و«شيراك» فاصله گرفته‌اند و به سوي يك ظاهر ليبرال تهاجم‌طلب نزديك شده‌اند. ساركوزي بارها اعلام كرده بود كه اگر در سال 2003 رييس‌جمهور فرانسه بود، از حمله به عراق حمايت مي‌كرد.وزير خارجه وي نيز بارها عليه حكومت ايران مواضع جنگ طلبانه اخذ كرد.انتظار مي‌رفت دولت فرانسوا اولاند به سمت صلح‌طلب‌ها گرايش پيدا كند،امادرواقع اين دولت،انترناسيوناليسم ساركوزي رابه مرزهاي جديدي رساند.سفير فرانسه در عراق اخيرا وعده داد كه كشورش به سرپا نگه داشتن دموكراسي نوپاي بغداد از طريق تامين سلاح و آموزش نيروهاي امنيتي محلي كمك خواهد كرد.ازطرف ديگر،عدم تمايل فرانسوااولاندبه سازشكاري با تهران،وي رادراسرائيل محبوب كرده،حتي اگروي درحومه پاريس محبوبيتي نداشته باشد.هنگامي كه اولاند به بيت‌المقدس سفركرد،بنيامين نتانياهو،نخست‌وزيراسرائيل به زبان فرانسوي گفت:«زنده‌باد فرانسه! زنده‌باد اسرائيل! زنده‌باد دوستي ميان فرانسه و اسرائيل!»وي اظهار داشت: روح فرانسه مبتني بر برابري است!اما«برابري»واژه حقيقتازيبايي است.شايد جنگ طلبي اولاند،جديدترين تحول مربوط به ماموريت متمدن‌سازي باشد!فرانسوي‌ها به ويژه چپ‌گرايان، از همان زمان بنيانگذاري نخستين جمهوري خود، اين راوظيفه دانسته‌اند كه ارزش‌هاي پيشروخود را در سراسر جهان گسترش دهند. بنابراين چه دوست داشته باشيد چه نداشته باشيد، آنها پيش از آنكه كلمه «نومحافظه‌كار» به وجود بيايد، نومحافظه‌كار بودند.
* پشت پرده دلسوزي فرانسه
درچنين شرايطي بود كه شوراي امنيت سازمان ملل ازاعمال تحريم بر ضد جمهوري آفريقاي مركزي خبر و به فرانسوي‌ها براي استفاده از ارتش‌و نيروهاي پيشتاز اتحاديه آفريقا، چراغ سبز نشان داد. هدف اين عمليات، سركوب خشونت‌ها و بازگرداندن امنيت، قانون و نظم به اين مستعمره پيشين فرانسه عنوان شد، امادراين ميان،اما واگرهاي بسياري وجود دارد.پايگاه خبري «گلوبال ريسرچ»چندي پيش در گزارشي درباره اهداف فرانسه در لشكركشي به آفريقاي مركزي نوشت: رئيس جمهور فرانسه از اقدام سريع و استقرار 250 سرباز جديد ارتش خبر داد تا به 600 سربازي كه قبلا در آفريقاي مركزي مستقر بودند، محلق شوند.شوراي امنيت سازمان ملل همچنين يك تحريم تسليحاتي عليه اين كشور آفريقايي محصور در خشكي وغني از مواد معدني تحميل كرده و از سازمان ملل خواسته تا براي يك ماموريت احتمالي حفاظت ازصلح آماده شود؛ ماموريتي كه هدف از آن احتمالا نجات كشور از هرج و مرج تحت لواي «ميشل جوتوديا»، رهبر جديد مسلمان اين كشور است. «جوتوديا» در ماه مارس با بركنار كردن خونتاي «فرانسوا بوزيزه» رئيس جمهور پيشين آفريقاي مركزي كه تحت حمايت فرانسه بود، به قدرت رسيد.
* «آروا» و آفريقا مركزي
رسانه‌هاي فرانسوي تحت مالكيت دولت و همسو با آن، روز پنجم دسامبر، پوشش خبري خود را در تمام روزبه فراخوان اولاندبراي جنگ درآفريقاي مركزي اختصاص دادند. پيش زمينه اين امر چيست؟اين مستعمره به شدت فقير پيشين فرانسه در مركز آفريقا به خاطر ديكتاتور قبلي،امپراتور«بوكاسا» براي فرانسوي‌ها شناخته شده است. وي پيش از سرنگوني، هداياي بزرگي مانند الماس براي دوستش«والري ژيسكار دستن» رئيس جمهوري وقت فرانسه فرستاد.«ژيسكار دستن» به او كمك كرده بود در سال 1977به عنوان امپراتور،بايك رداو100هزارتكه ظروف طلاونقره«پير كاردن» دركاخ امپراتوري بر تخت بنشيند. هرچندجمعيت سفيدپوستان تبعيدي امروزفرانسه درآفريقاي مركزي كم است وحداكثر600 تا 1000تن راشامل مي‌شود،امادرمعرض خطربودن اين افراد،بعيدخواهدبودوآنها نمي‌توانند بهانه‌اي براي مداخله فرانسه باشند. مساله درحقيقت مهمتر،جداي ازمقاديربسيارزيادالماس و طلايي كه آفريقاي مركزي آن را توليد مي‌كند،اين است كه اين كشورتوسط بازيگران بسياري،به خصوص فرانسوي‌ها، كانادايي‌ها، چيني‌ها و انگليسي‌هامورد توجه است،به اين خاطركه مقاديرچشمگيرواحتمالا عظيم اورانيوم اين كشوررا در دست داشته باشند.اداره زمين شناسي دولتي فرانسه(BRGM)دركناركارهاي استخراج معادن سوئيس وآلمان،به ويژه به وسيله شركت«اورانيو. اي. جي»،ازسال 1970 تاكنون منطقه «باكوما»درشمال جمهوري آفريقاي مركزي رابه عنوان محلي شناسايي كرده‌اندكه دراعماق كم،به طوربالقوه مقاديرزيادي اورانيوم درخودجاي داده است كه به راحتي توسط تكنيك‌هاي چاه باز،استخراج مي‌شوند.درحال حاضر چندين حامي وتاجرمنابع معدني دردنيا،درميدان«باكوما»وديگرميادين داراي اورانيوم درجنوب آفريقا فعالند.طبق گزارش 13 ژانويه سال 2012 روزنامه «لوموند» فرانسه، شركت «اورامين» كه «استفن داتلز» و«جيمزملون» آن را تاسيس كردند و در سال 2005 در تورنتو و لندن ثبت شد، ميدان اورانيوم «باكوما»رادرميان مجموع منابع اورانيوم آفريقا،برجسته توصيف كرد.
جاي تعجب نيست كه«اورامين» در جزاير «ويرجين» ثبت شد تا از پرداخت ماليات جلوگيري شود، اما به گونه‌اي شگفت انگيز سهامش به وسيله مدير اجرايي آن زمان شركت «آروا»يعني خانم «آن لوورژون» خريداري شد. اين معاهده در سال 2007 امضا شد،امادرپايان،درسال2011به اجرادرآمد.مقاديرپرداخت شده توسط«آروا»متفاوت،وازحدود 470ميليون دلاركه مبلغ نخست اين معاهده بود،به
5 / 2 ميليارد دلاركه احتمالا مبلغ پاياني پرداختي توسط
«آروا» بود،رسيد.مدت كمي پس ازاينكه اين وجوه نهايتادراواخرسال2011 پرداخت شدند،«آن لوورژون» توسط نيكلا ساركوزي، رئيس جمهور وقت فرانسه، در روزهاي پاياني حكومتش، در حالي كه مدير عامل اجرايي«آروا»بود،اخراج شد .شايعات بي اساس درپاريس مدعي اين بود كه«آن لوورژون»درپرداخت حق كميسيون يارشوه به«پاتريك بالكاني»واسطه كهنه كارودوست سياسي نزديك ساركوزي،كوتاهي كرده است.«بالكاني»با «لوورژون» درسال 2008 درچند سفرمعامله ساز به بانگي، پايتخت آفريقاي مركزي رفته بود؛جايي كه رهبرخونتاي تحت حمايت فرانسه يعني«فرانسوابوزيزه»،تجارت‌هاي برون مرزي متعددي باديكتاتورهاي چند كشورهمسايه ازجمله كنگوداشت.خود«بالكاني»نيزدردسامبر2013توسط دادگستري فرانسه به دريافت رشوه وفساددرامورغيرمرتبط باآفريقاي مركزي متهم شد.فاجعه اتمي «فوكوشيما»درژاپن درسال 2011 نيز وجهه انرژي هسته‌اي به عنوان يك انرژي پاك، ارزان و سالم را ازميان بردوبه نوعي،كليدخاموش رادربازارهسته‌اي جهان زد.«لوورژون»حتي درسال2007 نيز بهاي گزافي را براي تجارتي كم درآمد پرداخت كرده بود و دارايي‌هاي اورانيوم« باكوما» نيز قابل بهره‌برداري نبود. او بايد كنار گذاشته مي‌شد.
* منابع «آروا» در جنوب آفريقا
زماني كه «لوورژون» هنوز در«آروا» برسر قدرت و طرفدار ساركوزي بود، از چشم انداز جامع «باكوما» به عنوان عنصري كليدي در راهبردش براي توسعه منابع اورانيوم جنوب آفريقا و منابع مرتبط انرژي به ويژه زغال سنگ استفاده مي‌كرد.وجود زغال سنگ ارزان براي راه اندازي تاسيسات غني سازي اورانيوم كه سوخت اورانيوم باكربن تقريباصفرتوليدمي‌كند،مي‌تواندباعث تجديدقواي راكتورهاي هسته‌اي خطرناك وگرانقيمت دركشورهايي مانند فرانسه شود.اعتقاد به اينكه افكارعمومي بايدكاملا احمق درنظرگرفته شوند،كمك بزرگي به راهبرد«آروا» بود؛راهبردي كه مطبوعات ورسانه‌هاي نوكرمآب فرانسه ازآن باعنوان راهبرد«انرژي سبز»حمايت مي‌كردند.
معدن«تروكوپژه» درناميبيا كه همان سال خريدن«باكوما» يعني 2007 به مبلغ 5 / 2 ميليارد دلارتوسط «آروا»از«اورا مين»خريداري شد،برپايه اين باورتوسعه داده شد كه حتي مقدارناچيزسنگ معدن اورانيوم «تروكوپژه» با توجه به اين كه مي‌توانست قيمت جهاني اورانيوم رادرهرپوند (حدود نيم كيلو) بيش از 50 دلار نگاه دارد، ارزشش را داشت.درحال حاضر(دسامبر 2013) اين قيمت حدود 36 دلار براي هر پوند است.اين در حالي است كه تا پايان سال 2011،«آروا» از زيان 5 / 1 ميليارد يورويي در مجموع عمليات معدني جنوب آفريقا به ويژه معدن «تروكوپژه» و نيز خسارت 800 ميليون يورويي دركل عمليات‌هاي هسته‌اي‌اش خبر داده بود. خسارات «آروا» در چرخه خريد و فروشش در آفريقاي مركزي، هيچگاه فاش نشد، اماديگرهيچ توسعه معدني از هرنوعش،درآفريقاي مركزي آغاز نشد. بااين وجود در«تروكوپژه» برخي كارهاي ابتدايي توسعه معدن، پيش از اينكه اين پروژه كنار گذاشته شود، آغاز شد .راهبرد «آروا» در جنوب آفريقا، تنها با اين اميد شكل نگرفت كه قيمت اورانيوم مي‌تواند با سرعت يافتن سفارش هاو پروژه‌هاي ساخت راكتور به 75 دلار به ازاي هرپوندبرسد، بلكه تشديدنگراني‌هاي امنيتي دردومعدن اورانيوم بسياربزرگش درمنطقه ساحل آفريقا (كشور مالي ونيجر) نيز در شكل دهي به اين راهبرد موثر بود. از سال 2009 تاكنون، گروگانگيري و حملات انتحاري به پرسنل و تاسيسات «آروا» هزينه‌اي حدود 30 ميليون يورو براي آزادي گروگان‌ها به اين شركت تحميل كرده است،هرچندكه خودمنكرآن است. باوجوداين،مطبوعات فرانسه چنين چيزي را گزارش داده‌اند.«آروا»كه پايش به مالي،بوركينافاسو،موريتاني،الجزاير،ليبي وچاد نيزكشيده شده،بامخالفت شبه نظاميان منطقه‌اي ومحلي،از«طوارق» جدايي طلب گرفته تاتروريست‌هاي القاعده وشبه نظاميان راهزن محلي مواجه است.روابط «آروا» با خونتاهاي محلي تحت حمايت فرانسه كه كنترل مالي و نيجررا دردست دارند،دچار آشفتگي شده است.اين امردر27 اكتبر2013باعث شدخونتاي نيجرحاضرنشود همكاري بيشتري با«آروا» داشته باشدواين حركت،نهايتا منجربه تعطيلي معدن بزرگ «آرليت» شد.
* نجات آفريقاي مركزي براي فرانسه و جهان
آفريقاي مركزي به خاطر فقر مفرط و فساد مفرط و وحشيگري خونتاها و ديكتاتورهايش يا دولت‌هايي كه با حمايت فرانسه حكومت مي‌كنند، قابل مقايسه با ديگر مستعمره پيشين فرانسه، هائيتي است. آفريقاي مركزي ممكن است پتانسيل كشاورزي قابل ملاحظه‌اي داشته باشد،منابع معدني‌اش ممكن است ازآنچه تا كنون كشف شده بيشتر باشد،اما نجات اين كشورنيازمند سرمايه‌گذاري درمقياس بزرگ وبه مدت طولاني است كه اين امردركشوري كه فقر آن راويران كرده ودرمعرض هرج و مرج، شورش و نسل‌كشي قريب الوقوع است، احتمال تحقق ندارد.ادعاي اولاند در رسانه‌هاي دولتي و حامي دولت فرانسه، مبني بر اينكه دخالت مسلحانه فرانسه در آفريقاي مركزي توسط ديگر كشورهاي اروپايي يعني آلمان، حمايت و ترغيب مي‌شود، بعيد است چيزي به جز خودنمايي سياسي به وسيله اولاند باشد. منافع دريك كشوركم جمعيت،به ويژه اگر كشور بزرگ هم باشد، بدون هيچ زيرساختي و در حالي كه در داخل قاره آفريقا محصور شده، فقط مي‌تواند كم باشد. احتمال آن خيلي كم است كه ديگر كشورهاي اروپايي سربازاني به آفريقاي مركزي بفرستند و دخالت نظامي آمريكا هم خيلي غيرمحتمل است. اين يك نمايش كاملا فرانسوي است و با روي كار آمدن يك خونتاي ديگر توسط فرانسه و حمايت شده توسط اين كشور، پايان مي‌يابد. يقينا رسانه‌هاي ميهن پرست فرانسه، هنگامي كه براي الماس‌هايي كه در رودها و رودخانه‌هاي آفريقاي مركزي ريخته است، مشتري پيدا نمي‌كنند، ذخاير وسيع اورانيوم «باكوما» را دربوق و كرنا مي‌كنند. بااين حال،الماس‌ها كم و دورازدسترسند و ذخاير اورانيوم در درجه پاييني قراردارند. زمين‌شناسان،بيشتراطلاعات فراهم شده توسط «اورانيو.اي.جي» و«اورا مين» رابه باد انتقاد مي‌گيرند وآن را خيالبافي مي‌دانند؛ زمين‌شناساني كه نمي‌خواهند از كلمات خشن‌تري براي توصيف هزينه‌هاي نابود شده توسط «آروا»، يعني 2.5 ميليارد دلار پول ماليات‌دهندگان فرانسوي استفاده كنند؛ سرمايه‌اي كه الحق تلف شده است.
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
-
گوناگون
پربازدیدترینها