تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خودت را به داشتن نيّت خوب و مقصد زيبا عادت ده، تا در خواسته ‏هايت موفق شوى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804625332




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ضرورت كاربُردي شدن دستاورد هاي پژوهشي


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: ضرورت كاربُردي شدن دستاورد هاي پژوهشي


جامعه‎اي كه توليدات فرهنگي و علمي و صنعتي‌اش پژوهش‎محور نباشد، بدون هرگونه پيشرفت و روزآمد كردن دانش خود، تنها دور خود مي‎چرخد و در حقيقت جمله مشهور «اقتصاد بي‌فرمان» در نبود پژوهش رخ مي‌دهد.

جامعه‎اي كه از دانش روز، واپس مانده باشد، كوشش براي رسيدن به داده مربوط به يك فناوري، زماني به نتيجه مي‌رسد كه مدت‎هاست فناوريِ پيشرفته‎تري جاي قبلي را گرفته است و يا ايرادات مورد پيشين را ندارد؛ زيرا همواره رازهاي بهترين‎ها در انحصار كشور توليدگر دانش محفوظ مي‎ماند و آن‎چه به‎دست كشورهاي جهان‎سوم مي‎رسد، دست‎سوم است.

شايد به پارادكس مي‎ماند؛ «تحقيق و پژوهش» در سرشت خود گونه‎اي دانش است، ولي سبب دانش‎افزايي مي‎شود؛ به سخن ديگر دانشِ پژوهش، خود زايشگاه دانش بيشتر است.حقيقت اين است كه پژوهش، يگانه راه خلاقيت و نوگرايي و دانش‎آوري است. جايگاه يك كشور در جهان، امروز تنها با سنجه دانش برآورد مي‎شود، ضمن آن كه مي‎تواند در اين مسير خوشبختي را براي مردم جامعه‎اش به ارمغان بياورد.

نگاهي به كشورهاي دارامند كه مردم‎شان در رفاه مي‎زيند، به روشني اين سخن را روشن مي‎كند كه آنان چگونه با دست‎آوردهاي نو، جهان را شگفت‌زده و همزمان مصرف‌كننده خود نگه داشته‎اند.

سرنوشت جامعه‌هاي تنها مصرف‎كننده مانند جهان سوم نيز عملكردها و رفتارها و برنامه‎هايشان همواره در گرو و يا دست‎كم هماهنگ با تنظيمات كشورهاي توليدكننده دانش است. آنان هستند كه تصميم مي‎گيرند كشورهاي جهان‎سوم چه چيز مصرف كنند، حتي اگر به آن نياز نداشته باشد؛ و چه چيز را بيش از حد مصرف كنند، حتي اگر نيازشان در آن مورد اندك باشد.

كمبود بودجه‌هاي پژوهشي ‏

هميشه در كنار گزاره پژوهش، نبود و يا كمبود بودجه براي برنامه‎هاي‎ تحقيقاتي پيش مي‎آيد.

اگر پژوهشگران منفرد از كاغذبازي اداري براي تامين مالي برنامه‌هاي تحقيقي خود دلسرد نشوند و همچنان با تكيه به جيب خود به كار ادامه دهند، تنها بازتاب نتايج پژوهش‎هاي انفرادي‎ آنان همايش‎ها خواهد بود و همه اين‌ها نشان از نبود نهاد هماهنگ‎كننده و يا تقويت‎كننده پژوهش در كشور دارد.

يادگيري به هزار ترفند براي نمره‎گرفتن در مدارس و همين رويه براي گرفتن مدرك از دانشگاه‎ها، ريشه پژوهش را مي‏خشكاند و اين رويه حتي افرادي را كه به لحاظ سرشتِ خودجوشِ خود، كنكاش‌گرند، در خود حل مي‎كند.

يك سامانه آموزشي ِپويا در كنار آموزش‎هاي پايه، عناصر جستجوگر نيز مي‎پرورد، همان كه در كشور ما وجود ندارد؛ و از اين‎رو گرايشي به كارهاي تحقيقاتي در ميان دانش‎آموختگان ديده نمي‎شود، يا كمرنگ است.

نگاه به خود

به گفته دكتر بهروز بهادري-پژوهشگر، از نمادهاي توسعه‎نيافتگي كشور ما يكي هم نبود توسعه در بخش پژوهش است كه در واكاوي آسيب‎شناسي آن، مي‌توان نبود مديريت تخصصي در اين قسمت را نشان كرد؛ چون لازمه توسعه در اين مورد بر سركار بودن مديرِِ«خودمحقق» است؛ در حالي كه در واقع چنين رخ نمي‌دهد و به سبب دورماندن از ساختارهاي پژوهشي ما، او كه در اين بخش مديريت را به عهده مي‌گيرد، موفق نيست. ‏

اين پژوهشگر مي‌افزايد: در كشور ما بايد در شناسايي و پرورش استعدادها در دوره‌هاي تحصيلي پيش از دانشگاه پرداخت كه در دانشگاه به بار بنشيند؛ چون اين شكوفايي در دوره پيش از دانشگاه رخ مي‎دهد و نه پس از آن؛ و برآيند اين بي‎توجهي نيز جذب مغزها از سوي كشورهاي پيشرفته است.

دكتر بهادري ادامه مي‎دهد: ما بايد دريابيم كه نوآوري و نيروي ساخت بر پايه آفرينندگي، يك‎شبه و در دانشگاه پيش نمي‎آيد، بلكه زمينه‎اش از قبل در افراد جامعه وجود دارد و اگر كشف نشود، در سامانه آموزش عالي -كه اينك چرخ‌اش بر تست زدن‌ و از بركردن و كسب نمره و دريافت مدرك كاغذي مي‌گردد، خواهد خشكيد؛ از اين‎رو بازخورد سرمايه‎گذاري فقط در دانشگاه، آن نخواهد بود كه چشمداشت را داريم.

به باور دكتر بهادري، گاه نيز كار پژوهشي در كشور انجام مي‎شود، ولي ضرورت ندارد. امروز در دانشگاه‌ها و مراكز علمي با بودجه‎هاي پژوهشي زياد، به جاي ضروري‌ها، گزارهايي پيچيده براي پژوهش گزينش مي‌شود كه در آن‌ها حتي به هدررفت نيرو و توان پژوهشگر نيز اهميتي داده نمي‌شود. چرا؟ شايد براي آن‎كه اين باور وجود دارد كه بودجه تحقيقي، پولي است كه بايد باري به هرجهت هزينه شود، حتي اگر بازخوردي نداشته باشد؛ و بي‎گمان به همين سبب است كه سامانه‎هاي پژوهشي در كشور هنوز به خوبي پا نگرفته، با آمدن مديري ديگر از هم مي‎گسلد يا اگر حتي كارا باشد، تغيير مي‎كند.

روح پاينده

«روح نوآوري و دانش‎گرايي بايد پس از پاگرفتن در نسل‎هايي كه پشت هم مي‌آيد، نهادينه شود و اين كار يعني ايجاد سامانه‌هاي پژوهشي، بدون نيم‌نگاهي به پشتوانه عظيم دست‎آوردهاي پيشينيان به انجام نمي‌رسد.»

دكتر بهادري با بيان بند بالا مي‌گويد: همه جوامع جهاني براي خلاصي از انگ مصرف‎كننده، در پي دست‎يابي به نوآوري‎ها، خلاقيت‎ها و انديشه‎هاي بكر هستند تا كالاي خويش را از مكتوب گرفته تا اشيا و از مادي گرفته تا فرهنگي، به جهان عرضه كنند. بنياد يا راز پيشرفت كشورهاي غربي چندان ناگشوده و پيچيده نيست و امروز همه مي‎دانند كه هر دستاوردي از شمار ره‎آوردهاي آن‎ها در پژوهش‎هاي بنيادي و ژرف و كاربردي و روزآمد نهفته است، كه البته با تغيير مديريت، هيچ‎گونه تغييري در اين اعتقاد كه پژوهش سرمشق همه كارها است، پديد نمي‏آيد.

به گفته وي، سده‎هاست كه كشورهاي جهان سوم با همه «كهن‌گذشته‎ها»ي درخشان خود و تمدن‎هايي كه سرآمد روزگار خود بوده‌اند، از لحاظ فراهم‌آوري خوشبختي براي مردم خويش در ناتواني بغرنجي دست و پا مي‌زنند. بي‎گمان دستاوردهاي علمي، زاييده انديشه‎هاي علمي است و هر چيز نويي كه در بازار جهاني عرضه مي‎شود، پشت‎اش انديشه نويي خوابيده است.

بهادري مي‎پرسد: اما آشنايي ما با انديشيدن، تا چه اندازه است؟ هنگامي كه ترجمه‎هاي ما از پديده‌‍‌ها نارسااست، دريافت‎هاي دانشجوي ما نيز نارسا خواهد بود و آن‎چه كه در مقام استاد انتقال مي‌دهيم نيز به اندازه كافي گويا نيست و هنگامي كه درك و فهم، راه به جايي نبرد، خواندن و مطالعه تنها باري به هرجهت و براي نمره است؛ در اين وضعيت انتظار شكوفايي انديشه‎هاي نو بجااست؟

فناوري‌هاي تحميل‌گرا

به گفته بهروز بهادري، نازيدن به گذشته و نخواندن مكتوب‎هاي غرب اشتباه است و اين اشتباه را در امور پژوهشي كشور مي‎توان رديابي كرد؛ كه بسياري از پژوهش‎ها اصلاً روزآمد و كاربردي نيست و از روح زمانه و نيازهايش عقب است. شتاب پيشرفت در برخي كشورهاي جهان به اندازه‌اي است كه وقتي شما بخواهيد مابه‎ازاي يك چيز را خلق كنيد، كشورهاي پيشرفته، ده‎ها نمونه كالاي مدرن‎تر به بازار عرضه مي‎كنند، زيرا چشم‎انداز انديشه آن‎ها هميشه در فراز آينده پرواز مي‎كند؛ از اين‎رو با نوآوري‎هاي پياپي خود چيزهاي نوي امروز را در صبح فردا كهنه مي‌كنند.

دكتر بهادري مي‌افزايد: ما همان‎گونه كه در ايجاد سامانه‎هاي آموزشي امروزي و مدرن خود ناچار از تقليد از غرب بوده‎ايم، براي روش‎مندبودن پژوهش و تحقيق خود نيز ناچار از پيروي هستيم.

در غرب بيشتر مسئوليت مراكز پژوهشي به عهده وزارت آموزش و پرورش است.

البته ما چالش‎هاي ديگر نيز داريم. بازدارنده‎ها در اين مسير از شمار ندانم‎كاري دولت‎هاي دارامند، نبود مديريت آينده‎گرا و خودپژوهنده، پرورش‎نيافتگي كافي نيروهاي انساني در اين زمينه، نبود داده‌ها در بخش داده‌پردازي، چالش‌هاي كاري و زيستي محققان، بازخورد نداشتن در خورِ يافته‌هاي محققان و ارتباط گسسته دانشگاه با جامعه را نبايد ناديده گرفت. براي همين است كه امروز كالاهايي از كتاب تا اشياي مدرني كه از سراسر جهان به دست ما مي‎رسد، نام يك ايراني بر آن حك شده است، زيرا ما نتوانسته‎ايم قدر مغزهاي خود را بدانيم. چكيده آن كه فشردگي تاخت‎وتاز در بازارهاي جهاني به اندازه‎اي است كه در صورت نجنبيدن و پيشي‎نگرفتن، زير سم فناوري‌هاي تحميل‎گر، له خواهيم شد.

راهكار ‏

مراكز علمي و در ضمن توليدي و صنعتي در راستاي نيازسنجي جامعه بايد با دگرگونيِ‌هاي ساختاري، پژوهش را در برنامه‌هاي كاري خود بگنجانند.

دكتر بهادري در اين مورد مي‌گويد: ساختارهاي نوآور برآمده از شالوده پژوهش، و پرورش‎ پژوهشگر در خلا ايجاد نمي‌شود. برخاستگاه تامين عناصر پژوهشگر بي‎گمان دانشگاه‎ها هستند.

پژوهش‏هاي بخش خصوصيِ با بريدن از بودجه‌هاي دولتي بايد در برطرف‎ساختن نيازهاي خود نيز بي‎نياز از پژوهش‌هاي دولتي نافراگير باشند؛ هرچند ايده‎ال آن‌كه در زنجيره‎اي براي بده/بستان داده‌هاي پژوهشي، پژوهشگران منفرد، پژوهشكده‎هاي علمي مردم نهاد و مراكز پژوهشي بخش خصوصي و نيز پژوهش‎هاي نهاددولتي به هم برسند.

به گفته وي، پرورش پژوهشگر نياز به يك سامانه آموزشي‌ كارا دارد تا دانشگاه‌ها بتوانند با آموزش پژوهشگران جوان در رفع نارساييِ خود در اين راستا بكوشند. اتفاق كاركردهاي نوآورانه بر پايه تحقيق و پژوهش، زماني در بخش خصوصي رخ مي‎دهد كه فلسفه كاري خود را براي سياست‎گزاران دولتي(براي تصميمات رفع مشكل و اجراي برنامه‎هاي شتاب‎دهنده براي باروري بيشتر) روشن سازند، با توجه به اين كه مشكلات كندكننده، هميشه مالي نيست.

دانش محوري و پژوهش‌گرايي

دميدن روح دانش‌گرايي در خود، گونه‌اي دانش است كه بايد آن را فراگرفت.‏

‏ به گفته حسين معيني- كارشناس مسائل اجتماعي، از گزاره‎هاي مهم در اين زمينه، سخنان به جاي‏‎مانده از انديشمندان و فلاسفه و حكيمان نيمه باستان است كه همواره نگاه‎ها را به سوي «جايگاه علم در جامعه بشري» برگردانده‎اند و گفته‎اند كه عظمت و اقتدار يك كشور در وهله نخست، دانش‏‎گرايي است و حتي در كارهاي كشاورزي نيز توليدكننده موفق آن است كه بر ريزه‎كاري‌هاي پيشه خود مسلط باشد.

معيني مي‌گويد: تنها كشوري عظمت دارد كه علم داشته باشد. نمونه‌هايي از توجه به دانش مبتني بر تجربه شخصي افراد و كساني كه با كاوندگي و جستجوگري در كار و پيشه خود به خبرگي رسيده‎اند، در دوره باستان ديده مي‏‎شود. ‏

وي مي‎افزايد: وقتي داريوش هخامنشي برنج را از ايالت آسام هند به ايران مي‎آورد، گروهي از دست‎اندركاران برنج را نيز -كه تجربه بالاتر و دانش فراتري از علم متداول زمانه خود داشتند- با خود همراه مي‏‎كند. يا كاشف‌االسلطنه كه بذر و نهال چاي و 14 نوع گياه ديگر را از هند و با گذر از كوه‏‎هاي افغانستان به ايران آورد، همراهانش گروهي از خبرگان توليد چاي آن‌سامان بوده‏‎اند و سال‎ها بعد كارشناسان چايساز چيني در كارخانه‎هاي فرآوري چاي به آنان اضافه شدند و صنعت چاي در ايران -با توجه به مستعد بودن خاك گيلان- پا گرفت و به شكوفايي رسيد.

به باور اين كارشناس مسائل اجتماعي، براي هركاري و از جمله فعاليت‏‎هاي گوناگون و نوآورانه اقتصادي(نه البته دلال‎بازي) نياز به دانش‎‏ كاربردي و عملي اقتصادي است كه جز با روزآمدي و با پژوهش، به دست نمي‌آيد. ‏

به گفته معيني اگر خواهان پايداري در استقلال هستيم و مي‎خواهيم در علوم انساني و كشاورزي و سياست و تجارت و ايجاد مشاغل غيروابسته و توليد صنعتي نو موفق باشيم، گريزي از گزاره مهم دانش‎محوري و پژوهش‎گرايي نداريم؛ كه نياز آن ناگفته پيداست و همانا بسترسازي و فراهم‎سازي زمينه براي گرايش به دانش و پژوهش(و نه فقط كسب مدرك) است.

در ضمن روند برنامه‏‎هاي پژوهشي و دانش‎محور بايد به گونه‎اي انجام پذيرد كه در برابر آسيب‎هاي برآمده از نوسانات و تنش‏هاي سياسي گهگاهي، مصونيت داشته باشد.

معيني معتقد است: اگر غمخوار نخبه‎هاي خود نباشيم، كشورهاي ديگر آنان را جذب مي‏‎كنند و اين جذب‌كردن به معناي قراردادن آنان در ويترين و براي به نمايش‎گذاشتن نيست، بلكه براي به كار گرفتن نيروي نوآوري‎شان براي شكوفايي بيشتر اقتصاد و تجارت و رفاه مردم خودشان است.‏

‏ در يك دوره از حكومت زنديه كه كشورمان دچار جمود و ركورد شد، نخبگاني از جمله حزين لاهيجي، راه هند در پيش گرفتند و قدر داشته شدند و بر صدر نشستند و با نشان‎دادن كفايت‎ها و توانايي‎هاي خود در مديريت، به صدرات و وزارت رسيدند.

در پي آن دندان طمع بيگانگان در اين مورد تيز شد و خواهان خريد نخبه‌اي ديگر از نادرشاه افشار بودند كه مسولان آن‎زمان از ترس به بارآمدن رسوايي، از اين سوداگري منصرف شدند. همه سرگذشت‏‎هاي گذشتگان، آموزه‌هايي براي بيداري بيش‎تر است.‏

معيني مي‏افزايد: انسان انگيزه‌هاي لازم براي كشف و خلق علوم بي‏نهايت را در هر زمينه‌اي براي پيشرفت دارا است؛ و اين را حركت‏‎ها و خيزش‎هاي 100 سال گذشته در جهان نشان داده است. انسان ايراني هم مستثني نيست. از هر زماني هم شروع كنيم دير نيست.

در اين چند دهه در دوره‎هايي، كوشش‌هايي براي گرايش جامعه به علم و كارهاي پژوهشي و توليد به جاي مصرف‎كننده صرف‎ بودن، پديد آمده و كشور ما را نسبت به 30‏‎ سال قبل در جهان مطرح كرده، ولي هربار از نبود اعتبارت لازم در چرخش چرخ آن كمي وقفه پديد آمده است.

پيشتازان پژوهش

با گوشه‎چشمي به ژاپن در مي‎يابيم با آن كه در دانش‌گرايي و نوآوري يكه‎تاز جهانند، ولي چگونه با بودجه‌اي كلان براي عقب‎نيفتادن در عرصه رقابت‌هاي جهاني، صدها نفر هر سال در مركز اطلاعات علمي و تكنولوژيك (سازماني دولتي) بيش از 1000 مجله علمي را مورد مطالعه كاربردي قرار مي‌دهند.

در اين زمينه تنها تكاپوي خستگي‌ناپذير ژاپن مطرح نيست، بلكه ديگر كشورهاي غربي نير به پژوهشگران خود اهميت ويژه‌ مي‎دهند.

در آن كشورها تحقيقات جنبه نمايشي ندارد، بلكه دولت بر پايهِ نيازسنجي‎هاي دقيق دستور انجامش را مي‎دهد. در آن‎جا برخلاف كشور ما(80 پژوهشگر به ازاي يك ميليون نفر جمعيت)، به نسبت هر يك ميليون نفر جمعيت، 50 هزار پژوهشگر وجود دارد و دولت نيز خود را موظف مي‎داند از پژوهش‌هايي كه از سوي بخش‎هاي مردم‌نهاد پي‎گرفته مي‎شود، پشتيباني كند. ‏

ع. درويشي



چهارشنبه 20 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن