واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: خجالتي بودن يكي از احساسات انساني شايع است اما اطلاعات زيادي درباره آن وجود ندارد. همه در موقعيتهاي جديد، احساس خاصي پيدا ميكنند اما گاهي خجالتي بودن در رشد اجتماعي اختلال ايجاد كرده و يادگيري كودكان را محدود ميكند. نويسنده اين مقاله انواع و جلوههاي خجالتي بودن را توصيف و تحقيقات درباره آثار ژنتيك، خلقي و محيطي را بر خجالتي بودن بررسي ميكند، به تمايز خجالتي بودن طبيعي و مشكلآفرين ميپردازد و راههايي را براي كمك به بچه خجول پيشنهاد ميكند. احساس خجالتي بودن در همه ديده ميشود كه احتمالاً بهعنوان سازوكاري براي كمك به افراد براي مقابله با محركهاي اجتماعي جديد شكل گرفته است. خجالت بهصورت تركيبي از احساسات تجربه ميشود، مانند ترس و علاقه يا تنش و دلپذيري در اين مواقع ممكن است افزايش تپش قلب و فشار خون رخ دهد. فرد مقابل ميتواند خجالتي بودن شخص را از روي نگاه گريزان و رو به پايين وي، كمحرفي و كم حركتي وي تشخيص دهد. كلام فرد خجالتي اغلب نرم، لرزان و مقطع است. بچههاي كوچك اغلب انگشت دست خود را ميمكند و برخي ديگر خجولانه رفتار ميكنند، قدري ميخندند و كناره ميگيرند. خجالتي بودن از 2 الگوي رفتاري مربوط ديگر، قابل تمايز است؛ محتاط بودن و گوشهگيري اجتماعي. محتاط بودن كودكان نسبت به غريبهها فاقد حالت پرهيز يا ابهامي است كه با خجالتي بودن همراه است. برخي كودكان بزرگتر شايد بازي تنها را ترجيح بدهند و بهنظر برسد نياز چنداني به تعامل اجتماعي نداشته باشند اما هيچكدام از حالات تنش كودك واقعا خجل را تجربه نكنند. بچهها ممكن است در مقاطع مختلف رشد در برابر خجالتي بودن آسيبپذير باشند. خجالت همراه با ترس نسبت به بزرگسالان ناآشنا در كودكي پديدار ميشود. پيشرفتهاي شناختي در خودآگاهي باعث حساسيت اجتماعي بيشتر در سال دوم ميشود. خجالت خودآگاهانه در حدود 4 تا 5سالگي ظاهر ميشود و اوايل دوره نوجواني آغاز اوج خودآگاهي است. چه موقعيتهايي باعث خجالت كودك ميشود؟ مواجهههاي اجتماعي جديد شايعترين عامل خجالت است، مخصوصاً اگر فرد خجالتزده احساس كند كانون تمركز است. تغيير سريع در محيط اجتماعي و فشارهاي رقابت در مدرسه و در محل كار در دهههاي اخير باعث ايجاد اپيدمي خجالت در كودكان و بزرگسالان شده است؛ بزرگسالاني كه دائما به تلقي ديگران از بچهها جلب توجه ميكنند يا به بچهها خودمختاري اندكي ميدهند و باعث تشويق احساس خجالت ميشوند. چرا برخي بچهها خجولتر از ديگران هستند؟ برخي بچهها ذاتا خجول هستند. اين بچهها احتمال بيشتري و جود دارد كه در برابر موقعيتهاي اجتماعي جديد رفتار خجولانه از خود نشان دهند و ممكن است در برخي مواجهههاي خاص نيز خجالت از خود نشان دهند. محققان عوامل طبيعي و تربيتي را عامل اين اختلافهاي فردي ميدانند. برخي جنبههاي خجالت اكتسابي است. محيط خانوادگي و فرهنگي كودكان الگوي رفتار اجتماعي است. بچههاي چيني در مهدكودك از نظر اجتماعي كمتحركتر از بچههاي قفقازي هستند و بچههاي سوئدي ابراز ناراحتي اجتماعي بيشتري از بچههاي آمريكايي ميكنند. بهنظر ميرسد برخي پدر و مادران كه بچههاي خود را خجول ميخوانند، عملا بچههاي خود را دچار چنين حالتي ميكنند. شواهد فزايندهاي از مبناي وراثتي يا خُلقي براي برخي انواع خجالت رفتاري وجود دارد. در حقيقت، چه بسا نقش وراثت در خجالت بيشتر از هر صفت شخصيتي ديگر باشد. بچههاي تحت مراقبت شديد از 2 تا 5سالگي رفتار كمتحركي را با همسالان و بزرگسالان نشان ميدهند. بهرغم اين شواهد، بيشتر محققان تأكيد ميكنند كه آثار ژنتيك احتمالاً عامل بخش اندكي از خجالت است. حتي تمايلات ارثي را نيز ميتوان تعديل كرد. كودكاني كه به فرزندخواندگي قبول ميشوند، از برخي از آداب اجتماعي والدين جديد خود تقليد ميكنند و برخي كودكان كمحرف گاهي بر اثر تلاشهاي والدين خود حالت اجتماعي راحتتري بهخود ميگيرند. چرا خجالتي بودن يك مشكل اجتماعي است؟ خجالتي بودن ميتواند يك پاسخ طبيعي و انطباقي به يك تجربه آزارنده باشد. بچهها ميتوانند با خجالتي بودن، بهمدت موقت از محيط كنارهبگيرند و تدريجاً بر آن مسلط شوند. بهطوركلي، هنگامي كه كودكان نسبت به غريبهها تجربه كسب ميكنند، خجالت رخت برميبندد. در غياب ديگر مشكلات، بچههاي خجالتي در معرض ديگر مشكلات رفتاري يا روانكاوي نيستند. در عوض، بچههايي كه بهشدت رفتارهاي خجولانهاي از خود نشان ميدهند كه به محيط بستگي ندارد و گذرا هم نيست، ممكن است در معرض خطر باشند. اين قبيل بچهها چه بسا فاقد مهارتهاي اجتماعي باشند يا تصويري ضعيف از خود در ذهن داشته باشند. معلوم شده است كه بچههاي خجول كمتر ميتوانند بازي با همسالان خود را شروع كنند. دانشآموزاني كه خود را خجول ميپندارند، معمولا خود را كمتر دوست دارند. آنان منفعلتر از همسالان غيرخجالتي خود هستند و حالت دوستانه كمتري دارند. اين قبيل عوامل بر برداشت ديگران تأثير منفي دارد. به همين دلايل، ممكن است گروه همسالان بچههاي خجول را ناديده بگيرند. در نتيجه ممكن است كه بچههاي خجالتي فرصتهاي كمتري براي رشد مهارتهاي اجتماعي داشته باشند. بچههايي كه تا دوره نوجواني و جواني بهطور افراطي خجالتي هستند، خود را تنها توصيف ميكنند، دوستان نزديك كمتري دارند و در ارتباط موفق نيستند. راهبردهاي كمك به بچه خجول بچه را بهعنوان يك فرد با تمام خصوصيات انساني قبول كنيد. حساس بودن نسبت به علايق و احساسات كودك به شما اجازه ميدهد تا با وي رابطه برقرار كنيد كه نشان ميدهد به وي احترام ميگذاريد. اين امر سبب ميشود كه بچه مطمئنتر و كمتر دچار بازدارندگي شود. عزت نفس ايجاد كنيد. بچههاي خجالتي ممكن است تصوير ذهني ضعيفي از خود داشته باشند و احساس كنند كه كسي آنها را نميپذيرد. نشان دادن مهارتهاي كودك را تقويت و آنان را به خاطر خودمختاري تشويق كنيد. اغلب آنان را تحسين كنيد. بچههايي كه احساس خوبي درباره خودشان داشته باشند، بعيد است كه خجالتي شوند. مهارتهاي اجتماعي را رشد دهيد. رفتار اجتماعي كودكان خجالتي را تقويت كنيد. كارشناسان توصيه ميكنند عبارات مربوط به مهارتهاي اجتماعي را به كودكان بياموزيد (مانند آيا ميتوانم منم بازي كنم؟). همچنين، فرصتهاي بازي با كودكان در موقعيتهاي يكنفره باعث ميشود تا كودكان خجالتي بيشتر بتوانند احساس خود را بيان كنند. بچهها را تشويق كنيد با بچههاي تازه آشنا شوند و با آنها بازي كنند.به ياد داشته باشيد كه خجالت خيلي هم بد نيست. لازم نيست كه هر بچهاي كانون توجه باشد. برخي صفات خجالت مانند فروتني و توداري مثبت تلقي ميشود تا زماني كه كودكي ناراحت بهنظر نميرسد يا در جوار ديگر بچهها احساس تنهايي نميكند، نيازي به اتخاذ اقدامات مداخلهگرانه نيست. همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]