واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: دوستی و محبت در دوره بلوغ به دسته های زیر تقسیم می شود: 1. محبت به همسالان هم جنس (رفاقت) در این دوره رفاقت و محبت بین نوجوانان به صورت یک مسئله جدی و مهم مطرح می شود و همانطور که قبلاً به آن اشاره شد، دوستی های دوره ی کودکی از عمق زیادی برخوردار نیست. هدف کودکان از دوستی بیشتر بر محور بازی دور می زند در حالیکه در دوره ی نوجوانی رفاقت و دوستی از عمق زیادی برخوردار است که علاوه بر احساس محبت به دیگران، زمینه ساز مسائل پیچیده ای در دوران زندگی می شود. بی تردید شکل گیری شخصیت نوجوان و هدایت تمایلات و احساسات او در حد بسیار زیادی به دوستان و نحوه ی رفاقت با آنها بر می گردد و لذا باید از این مسئله مراقبت ویژه به عمل آید. نوجوانان نیازهای روانی بسیار گسترده ای را در دوستی و رفاقت با نوجوانان دیگر تعقیب می کنند، دوستی های نوجوانان که ریشه ی آن بیشتر از محیط مدرسه و همسایگی شروع می شود اغلب بی شائبه و براساس نیاز طبیعی محبت به دیگران صورت می گیرد و اغلب همین دوستی ها، اساس نوع دوستی ها و همکاری های اجتماعی در دوره ی بزرگسالی می گردد. دوستی در دوران نوجوانی اهمیت خاص دارد، زیرا در سنین بلوغ، عواطف انسانی بیدار شده و آماده ی شکل گیری و شکوفائی است و به همین علت، انگیزه عاطفی نیرومندی نوجوانان را به سوی دوستی با همسالان سوق می دهد. در ابتدای دوره ی نوجوانی دایره دوستان زیاد می باشد ولی در پایان دوره ی نوجوانی دایره دوستان به یکی یا دو دوست صمیمی محدود می شود و باید توجه داشت که هر چه دوستان در مرحله ی بهتری از رشد شخصیت قرار داشته باشند، به همان میزان در رشد شخصیت نوجوان اثر می گذارند و اصلی ترین زمینه های امیال و احساسات و توجه نوجوان بستگی به نوع برخورد دوستان دارد و لذا دوستی های مثبت و صحیح، زمینه ی موفقیت و تضمین سلامت نوجوان را فراهم می آورد و دوستی های با افراد ناباب و ناسالم زمینه انحرافات و لغزش ها و سقوط در درّه ی تباهی و پشیمانی را به وجود می آورد. وقتی علاقه ی قلبی بین دو دوست ایجاد می شود، آن دو از صفات و حالات همدیگر تأثیر می پذیرند. این تأثیر، ناآگاهانه و تدریجی است و با گذشت زمان بر میزان آن افزوده می شود و بالاخره به همخونی و همرنگی می انجامد. حضرت علی علیه اسلام در این باره می فرمایند: لا تصحب الشریرفان طبعک یسرق من طبعه شر او انت لا تعلم از دوستی و مصاحبت با مردم فاسد بپرهیز که طبیعت به طور ناآگاه، ناپاکی و بدی را از طبع او می دزدد؛ در حالی که تو از آن بی خبری.(شرح ابن ابی الحدید، ج 20، کلمه ی 147. ) معیارهای انتخاب دوست بنابرآنچه تاکنون بیان شد، یکی از نیازهای روحی و عاطفی انسان، داشتن دوستان صمیمی است و تنها دوستی هایی قابل اعتماد و مفید است که شخص مطمئن باشد کسی را که به دوستی برگزیده است شایستگی دوست داشتن را دارد و لذا باید به نوجوان آموخت دوستانی که انتخاب می کند واجد صفات زیر باشند : 1. خردمندی 2. پاکی 3. اخلاق پسندیده حدود دوستی باید دانست در همه کارها از جمله دوستی نباید زیاد روی کرد. زیاده روی در هر کار ناپسند است و غالباً موجب پشیمانی می شود؛ دوستی های دوره ی نوجوانی چون غالباً بر اساس عواطف شدید است ممکن است به سرعت حالت افراطی به خود بگیرد و از محدوده عقل و دوراندیشی خارج شود. این زیاد روی ممکن است در زمینه های مختلفی باشد که باید به آن توجه کرد از آن جمله: . خودداری از اعتماد بیش از حد همانطوری که گفته شد باید پس از آزمایش و بررسی، افراد مورد اعتماد را به دوستی برگزید اما این اعتماد هیچگاه نباید بیش از حد باشد زیرا کسانی که امروز با صفا و صمیمیت با هم زندگی می کنند ممکن است روزی از هم جدا شوند و چه بسا کار به کدورت و خصومت بکشد. توجه به این نکته باعث می شود که انسان در اعتماد به دیگران زیاده روی نکند بلکه همواره با عاقبت اندیشی و از روی فکر و اندیشه با هم رفتار کنند. 2. پرهیز از تعصب بی جا نباید به دوستان خود تعصب بی جا و غیر منطقی داشت و همه چیز آنها را صحیح و درست و زیبا دید، دوستان ما نیز ممکن است دارای نقاط ضعف باشند و نباید دوستی و محبت سبب شود که ما عیب های آنها را کمال و زشتی های آنها را زیبائی ببینیم. 3. پرهیز از علاقه ی افراطی دوستی های دوره نوجوانی ممکن است به علاقه های بسیار شدید تبدیل شود. این نوع علاقه های افراطی ضررهای زیادی به دنبال داردو آرامش روحی را از نوجوان سلب می کند.اعتدال بهترین روش زندگی است که باید به نوجوان آموخته شود. 2. محبت به جنس مخالف یکی از مهمترین رویدادهای دوره ی نوجوانی تغییر شکل یافتن رفتار اجتماعی و عاطفی کودک و منطبق شدن آن با نیازمندی های جدید دوره ی نوجوانی و بلوغ است، پیش از دوره ی بلوغ پسران و دختران دارای زندگی کاملاً مجزائی هستند در حالیکه بعد از بلوغ براساس فعال شدن غریزه جنسی، نیاز روانی محبت به جنس مخالف نیز در فرد پیدا می شود. غریزه جنسی یک میل ساده ای نیست و مانند سایر غرایز انسان نمی باشد زیرا غریزه ی جنسی، هم نیاز جسمی و هم نیاز روانی به همراه دارد و مهمترین ویژگی روانی حاصل از غریزه جنسی محبت می باشد.اما طبق فرهنگ و دین ما این محبت باید جهت دار مورد استفاده قرار گیرد.باید این نیاز کنترل شود و زمانی که امکان ازدواج میسر بود ، از طریق تشکیل خانواده رفع گردد. نیاز به ازدواج یک امر طبیعی است که در هر دختری و پسری که به سن بلوغ رسیده اند. وجود دارد و اگر با این نیاز طبیعی و تکوینی مبارزه شود، جز بدبختی و فساد چیز دیگری نتیجه نمی دهد. همان گونه که انسان تشنه، به حکم طبیعت باید برای رفع تشنگی آب بنوشد و اگر کمی با تحمل رنج و مشقت برخلاف امر طبیعت عمل کند، سرانجام مجبور به تسلیم است و یا اینکه خود را از بین می برد؛ دختران و پسران بالغ نیز اگر برخلاف طبیعت رفتار کنند نتیجه ی خوبی نخواهند دید. ksabz.net
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]