تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):درگذشت عالم مصيبتى جبران ‏ناپذير و رخنه ‏اى بسته ناشدنى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826071246




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سایه روشن های دولت احمدی نژاد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

 پيروزي يك «آهنگر‌زاده» بسيجي كه در جايگاه «استادي دانشگاه» و «شهرداري تهران» و به‌عنوان يك «صاحب‌نظر» در عرصه فرهنگ و سياست كشور نمونه «رويش نيروهاي انقلاب اسلامي» بود، در برابر شخصيت‌هاي پر نفوذ، مقتدر، با سابقه، ثروتمند و با پشتوانه‌هايي فراوان اقتصادي ـ سياسي ـ مذهبي، آيا يك «اتفاق» و «حادثه» بي‌قاعده بود، يا يك «سنت الهي» و يك «واقعه قانونمند» و قابل تكرار؟  نوع نگاه ما به اين پديده، عملكرد ما را در تداوم مسير سوم تير ماه 1384 و يا انحراف و انصراف از آن مشخص مي‌كند. در خلال 15 ماه گذشته، گروهي كه خود را «بازنده» اين واقعه مي‌پنداشتند، با همه توان و با هر ترفندي تلاش كردند تا گروهي را كه «برنده» اين انتخابات مي‌دانستند، از مسير خود منحرف و از انتخاب خود منصرف و از استمرار تلاش خويش مأيوس و محروم سازند. در كشاكش «رواني» و جنگ فرساينده تبليغاتي عليه نتيجه انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري چند شگرد مؤثر به‌كار گرفته مي‌شد كه يادآوري آن‌ها مفيد و بلكه ضروري است:1) القاء اين‌كه اين واقعه يك «پديده قانونمند» كه قابل تكرار باشد، نيست، بلكه يك «حادثه» خارج از قاعده و يك «اتفاق» استثنايي است كه بايد از سوي كساني‌كه آن را «تلخ» مي‌نامند به‌عنوان «فريب عوام» معرفي شود و از جانب افرادي كه آن را «شيرين» مي‌يابند به‌ مثابه «معجزه» و امري «استثنايي» شناسانده شود.2) چهار عنصر «تدبير»، «تلاش»، «توكل» و «توسل» كه «تقدير الهي» را در اين انتخابات فراتر از انتظار «دوستان ناباور» و مطلقاً برخلاف توقع «مخالفان» رقم زد، در تحليل بعدي دو گروه مغفول واقع شدند:• يك گروه براي انحراف مسير پيروزمندان و انصراف ذهني آن‌ها از عوامل پيروزي وموفقيت خود و جلوگيري از فهم و درك قواعد و قوانين حاكم بر تقدير الهي كه از اجزاء آموزه‌هاي ديني مسلمانان هستند، عناصر چهارگانه فوق‌الذكر را مسكوت گذاشتند و اذهان عمومي را از تحليل واقعي انتخابات دور كردند و به حواشي آن پرداختند و يا مثلاً نقش سازمان «بسيج» را كاملاً به دور از واقعيت انتخابات ترسيم نمودند.• افراد گروه ديگر نيز معمولاً به دلايل كلي زير، چهار عنصر مؤثر در پيروزي خود را نفي كردند، يا حداقل آن‌ها را مسكوت گذاشتند:الف) به بهانه اين‌كه «نبايد از رهبري هزينه كرد»، نقش تعيين‌كننده امام خامنه‌ايي را در بسترسازي و هدايت‌گري حكيمانه انتخابات مسكوت گذاشته ومورد اغماض قرار دادند.ب) براي آن‌كه «نقش خداوند» را بتوانند به‌صورت «معجزه» و بدون اسباب و علل مادي و انساني معرفي كنند، به‌سادگي از كنار عنصر «تلاش» و همت و وحدت نظر دلسوزان و نخبگان اهل حق عبور كردند و بسياري از آن‌ها را از خود دلسرد و مأيوس كردند.ج) و بالاخره براي اين‌كه متهم به خرافات نشوند، به‌راحتي از دو اصل اعتقادي «توكل به‌خدا» و «توسل به اهل بيت(ع)» كه در اين انتخابات نمود عيني يافته بودند، گذشتند و خود را در وادي «حيرت» و «بهت» رها كردند و ابهام و تعجب اذهان را بر منطق و صراحت اعتقادي رجحان دادند.3) سومين شگرد جنگ رواني عليه پيروزمندان اين بود كه آن‌ها را از عقلانيت در تحليل و موضع‌گيري، به‌سمت «خرافه‌گرايي» و تكيه بر «خواب» و «خيال» و «پيش‌گويي» و «فال‌گيري» سوق دهند و راه روشن آينده‌سازي را بر آن‌ها ببندند و تكرار پيروزي سوم تير را در انتخابات‌هاي بعدي حداقل به «بخت، شانس و اقبال» بسپارند.4)  مهم‌ترين ترفندها عليه قريب 18 ميليون رأي‌دهنده به احمدي‌نژاد، جلوگيري از اوج‌گيري اميد در فضاي عمومي جامعه بود كه از همان روز چهارم تير ماه 1384 پروژه نااميدسازي مردم از دولت خود شروع شد و بي‌وقفه و روزافزون تا به امروز ادامه يافته است.        مهم‌ترين اركان اين ترفندها را كه ابتدا در تحليل راديوهاي بيگانه و برخي روزنامه‌هاي داخلي ارايه مي‌شد و سپس در اظهارات بعضي از شخصيت‌ها تكميل يا ترويج مي‌شد، مي‌توان اين‌گونه برشمرد:• اشتباه رقبا موجب پيروزي احمدي‌نژاد شد و اصلاحات و اعتدال به‌دست واپس‌گرايان و اقتدارطلبان افتـاد.• منتخب ملت ايران نه تجربه و توان اداره كشور را دارد و نه برنامه و تيم‌كاري در اختيار دارد.• رئيس جمهور جديد، بورس را تعطيل، سرمايه‌ها را فراري و اقتصاد ايران را ورشكسته خواهد كـرد.• احمدي‌نژاد يك جوان «شعاري» و بدون تدبيرو استراتژي وبدون جامع نگري مديريت كلان است. • به‌زودي مردم به حقايق پي خواهند برد و متوجه اشتباه خود در سوم تير خواهند شد.• رئيس جمهور تازه كار ايران با تندروي خود، تلاش‌هاي  هاشمي و خاتمي را برباد خواهد داد و كشور را به‌كام جنگ خواهد كشيد.• افراط‌گري در مسايل داخلي و خارجي، وحدت ملي را مخدوش و ايران را در جهان منزوي مي‌كند.• احمدي‌نژاد پوپوليست با عوام‌گرايي، نخبگان را حذف خواهد كرد و مانع فعاليت احزاب سياسي خواهد شد. • ......................        در كنار تأثيرات انكارناپذيري كه اين تبليغات منفي بر افكار عمومي داشته است، برخي از عملكردهاي غيرمطلوب نيز ترديدهاي جدي در اذهان مردم ايجاد كرده است.- مثلاً وقتي در گزينش وزرا به‌منظور تأمين نظر نمايندگان مجلس، از معرفي افراد برتر صرف‌نظر مي‌شود و لاجرم ابهامات فراواني به‌وجود مي‌آيد، آيا مي‌توان افزايش اميد به دولت را در دل ملت انتظار داشت؟ ـ هنگامي‌كه (به‌هر دليل ) برخي از عناصر غير اصول‌گرا به همكاري در بدنه دولت در استان‌ها و شهرستان‌ها فرا خوانده مي‌شوند يا در جايگاه خود تثبيت مي‌شوند، مي‌توان از تبديل شوق به يأس در جان طرفداران جلوگيري كرد؟ ـ وقتي هنوز رفيق‌بازي و خاندان سالاري در گوشه و كنار   مملكت مشاهده مي‌شود، آيا انگيزه‌ها نمي‌ميرند؟ـ آن‌گاه كه تورم در ارزاق عمومي بالا مي‌رود و هزينه مسكن و تحصيل و برخي كالاهاي ضروري مردم با توطئه همان باندهاي اقتصادي سابق افزايش مي‌يابند، مي‌توان  هنوز به شعارعدالت‌خواهي دولـت دل بست؟ـ هنگامي‌كه هزاران ياور بي‌ادعاي احمدي‌نژاد در ستادهاي مردمي در سراسر كشور تنها نظاره‌گر تحولات مي‌شوند و در برابر انبوه شبهات و سئوالات مردم و طعنه‌ها و زخم زبان‌هاي مخالفان بي‌پاسخ مي‌مانند، آيا مي‌توان هم‌چنان حمايت بي‌دريغ آن‌ها از دولت را انتظار داشت؟ـ در حالي‌كه بسياري از دوستان اصول‌گرا بر سر حضور در يكي از ستادهاي احمدي‌نژاد ـ لاريجاني ـ قاليباف رفاقت ديرينه خود را به‌ خطر انداختند، ولي بعد از انتخابات همه ديدند كه رئيس‌جمهور منتخب، لاريجاني را به دبيري شورايعالي امنيت ملي برگزيد و وزير كشور همين دولت، قاليباف را به‌عنوان شهردار تهران منصوب كرد، حقيقتاً كدام اميد و انگيزه باقي مي‌ماند؟ـ وقتي رئيس‌جمهور اصول‌گرا و حزب‌اللهي ما در بلندگوها و رسانه‌هاي همان باندهاي ثروت و نفوذ با نيرنگ و تحريف طرفدار حضور خانم‌ها در استوديوم ورزشي معرفي مي‌شوند يا مانع برخورد نيروي انتظامي با پديده شوم بي‌حيايي و بي‌حجابي شناسانده مي‌‌شوند و اعتراض علماء و مراجع بلند مي‌شود،آيا ما حق داريم هنوز هم به‌عنوان اصول‌گرا خود را حامي احمدي‌نژاد بناميم و از ايشان در برابر انبوه اتهامات و شبهات دفاع كنيم؟ وراي همه اين ترديدها، آن‌چه همگان را با علامت سئوال بزرگي مواجه مي‌كند، حمايت مكرر و بي‌دريغ رهبر عظيم‌الشأن انقلاب اسلامي از دولت و به‌خصوص شخص رياست جمهوري با تعابيري كاملاً استثنايي و تأويل‌ناپذير است. در اين نوشتار مختصر مجالي براي پاسخ‌گويي به تك‌تك اين القاء‌آت و شبهات جنگ رواني وجود ندارد، لذا بدون هيچ توضيحي درباره واقعيت اين شبهه ‌افكني‌ها اصلاً ما فرض مي‌كنيم كه همه اين ابهامات به‌دليل اشتباهات دولت و عملكرد شخص رئيس‌جمهور باشد؛ حال با اين فرض غير واقعي مي‌خواهيم پاسخ اين پرسش را پي بگيريم كه در كنار اين نقاط ضعف فرضي، كدامين نقاط روشن در كارنامه يك‌ساله رياست جمهوريي نهم به‌چشم مي‌خورد و آيا وجداناً و منطقاً مي‌توان هم‌چنان اين دولت را در راستاي «دولت كريمه اسلامي» با تمام وجود حمايت كرد؟      براي تحليل درست شرايط ناگزير از مرور گذشته هستيم:1) از سال 1374 كه گروه «كارگزاران سازندگي» به‌وسيله خاندان هاشمي رفسنجاني شكل گرفت، رسماً اين ديدگاه در كشور ترويج و تبليغ مي‌شد كه مردم به آرمان‌هاي انقلاب اسلامي پشت كرده و اصل ولايت فقيه تنها در حد «وكالت فقيه» قابل قبول است و به‌طور آشكار اعلام شد كه اصل امامت امت اسلامي و جهان‌شمولي آرمان‌هاي انقلاب اسلامي ديگر براي دولت و دولتمردان مطرح نمي‌باشد.اما در سوم تيرماه 1384 مردم با انتخاب احمدي‌نژاد، شعارهاي آرمان‌گرايانه انقلاب و روحيه اصول‌گرايي اسلامي را دوباره زنده كردند. و جان تازه‌اي در كالبد نيمه جان مستضعفان و مسلمانان جهان دميدند؛ آيا احمدي‌نژاد كم‌ترين تزلزلي در اين مسير از خود نشان داده است تا مردم از او مأيوس شوند؟2) روحيه تجمل‌گرايي دولتمردان ونفوذ سرمايـه‌داران در مصادر امور كشـور بعد از پايان جنگ تحميلي باعث شد كه به‌سرعت رابطه ملت و دولت از هم‌گسسته شود؛ نيروهاي حزب‌اللهي از عرصه حكومت جدا شده و در جامعه منزوي شوند و خاندان‌هاي حكومتي به‌صورت طبقه جديد «اشراف» شكاف عميقي را ميان دولت و ملت به‌وجود آوردند و پشتوانه مردمي نظام را به‌شدت مخدوش ساخته و زمينه گستاخي و رخنه بيگانگان در مجاري امور مملكت را فراهم ساختند.با آمدن احمدي‌نژاد «اشرافيت دولتمردان» برچيده شد؛ راه‌هاي نفوذ و سلطه سرمايه‌داران يكي بعد از ديگري مسدود شد؛ با عملكرد حزب‌اللهي و منش بسيجي شخص رئيس‌جمهور، نيروهاي ارزش‌مدار و اصول‌گراي منزوي شده در جامعه جان تازه‌اي گرفتند و با رفتن دولتمردان به‌ميان مردم و تشكيل هيأت دولت در استان‌هاي كشور، اعتماد ملي افزايش يافت، پيوند مردم با حكومت تقويت شد، ميدان‌هاي تاخت و تاز دشمنان در ميان قشرهاي اجتماعي از آن‌ها باز پس گرفته شد، حرمت و ارزش مردم در برابر حاكمان مسلمان به رخ جهانيان كشيده شد، و «رئيس‌جمهور» خلاف ديگران كه بعضاً خود را جانشين شاه مي‌پنداشتند، اينك او مقام والاي «نوكري مردم» را براي خود برگزيد، خدمت بي‌منت را سرلوحه شعارهاي دولت خود ساخت و با تجليل از هويت اصيل جامعه، خود را از جنس مردم شناخت. و اين چنين انقلاب عظيمي در رابطه دولت ـ ملت پديدار شد كه در ايران و جهان معاصر بي‌نظير است وحقيقتاً يك الگوي عيني از «مردم سالاري ديني» به جهانيان عرضه شده است. اين الگو در عين حال ناكارآمدي احزاب و جريان هاي سياسي رسمي را هم در برابر روحيه اخلاص و اراده و انگيزه نيروهاي حزب اللهي نشان داده است. آيا همين يك نكته براي حقانيت انتخاب احمدي‌نژاد كافي نيست؟3) جبهه ماجراجوياني كه با گزينش سيدمحمد خاتمي يك جريان كاملاً سازمان‌دهي شده و آموزش ديده را از درون خود به عرصه فرهنگ، رسانه و سياست وارد كرد، با همه توان در برابر مقدسات ديني و مسلمات انقلابي ايستاد و در تخريب اساس دين و انقلاب و تضعيف  ولايت و روحانيت آگاه و مرجعيت انقلابي از هيچ گستاخي دريغ نكرد. اين جريان مرموز، هنر را به قعر ابتذال كشانيد، رسانه‌ها را در اختيار اميال و افكار دشمنان قرار داد، استقلال ملي را علناً نفي كرد، دانشجويان را عليه حكومت، ديانت و ولايت بسيج نمود، اسرار مملكت را به بيگانگان سپرد، بحران‌‌ آفريني در مجموعه نظام را پيشه خود ساخت و پيوسته رئيس‌جمهور وقت را عليه حكومت و مقام ولايت تحريك مي‌كرد. اين باند خطرناك كه فروپاشي اصل نظام را هدف قرار داده بود، گاهي توطئه شيطاني «حاكميت دوگانه» را القاء مي‌كرد، گاهي بحث «خروج از حاكميت» را شعار خود مي‌ساخت و گاهي هم حذف گام به گام ولايت فقيه را با طرح «لوايح دوقلو» در توسعه اختيارات رياست جمهوري دنبال مي‌كرد. اين گروه كه در نقش «لباس شخصي ها» اوامر مثلث شوم امريكا، اسرائيل و انگليس را اجرا مي‌كردند، امان را از پيروان ولايت گرفته بودند و رهبري را آماج انواع شيطنت‌هاي خود ساخته و همه دلسوزان را غرق اندوهي بزرگ كرده بودند؛ ... در چنين شرايطي وقتي احمدي‌نژاد آمد، توطئه صهيونيستي ـ انگليسي القاي «حاكميت دوگانه» مطلقاً خنثي شد؛ تفرقه و تشتت كه به‌نام حمايت از مردم و عليه سپاه، شوراي نگهبان،  صدا و سيما، قوه قضائيه، ائمه جمعه و تمام شخصيت‌هاي روحاني و سياسي حامي ولايت، مجموعه مملكت را پر از التهاب و نگراني كرده بود، به يك‌باره تمام شد و احمدي‌نژاد گاهي آشكارا از حقوق رئيس‌جمهور و دولت براي حفظ انسجام مجموعه حاكميت صرف‌نظر مي‌كرد، تا كارآمدي نظام آسيب‌ نبيند و آرامش برفضاي سياسي كشور حاكم باشد. مردم اگر در انتخابات سوم تيرماه 1384 هيچ توفيق ديگري به‌دست نياورده باشند، جز همين كه توانستند تفرقه و خصومت را به همكاري و همگرايي دروني حاكميت تبديل كنند و آرامش و امنيت را به‌جاي «بحران آفريني هاي هفتگي» جناح هاي متعارض حاكم قرار دهند، حقيقتاً كار بزرگي را در راستاي سعادت ملت و پيشرفت كشور خود انجام داده‌اند. و اتفاقاً تمام تلاش جمعي گروه‌هاي متفرق و متخاصم از چپ و راست در سنگ‌اندازي عليه دولت براي منصرف و مأيوس كردن مردم پيروزمند در سوم تيرماه 1384، با انگيزه جلوگيري از استمرار و تقويت وحدت و محبت ميان بخش‌هاي مختلف نظام اسلامي طراحي و اجرا مي‌شود.از نظر اين احزاب ورشكسته گويي مشكل اصلي مملكت ما اتحاد و آرامش سياسي موجود است.4) مردم در سوم تيرماه 84 حلقه تنگ احزاب رسمي و حصار بسته سياستمداران پرمدعا را شكستند و نسلي نو از سياستمداران خدمتگزار و پرتلاش و بي‌ادعا را به ميدان آوردند. احمدي‌نژاد توانست با شجاعت و درايت و تحت امر ولايت و امامت در عرصه بين‌الملل نظام مقدس جمهوري اسلامي را كه همواره توسط امريكا بمثابه «متهم شماره يك» معرفي مي‌شد، از موضع انفعال و انزوا به در آورده و به جايگاه واقعي خود كه همان «قضاوت و داوري» در روابط جهاني است نزديك سازد و در بسياري از قضاياي بين‌المللي امريكا را به انزوا و انفعال بكشاند. اين يك تحول و بلكه يك انقلاب عظيم درعرصه سياسي جهان معاصر است كه متأسفانه احزاب و جريان هاي رسمي حاكم در دو دهه گذشته بجاي آنكه از اين تحول بزرگ با قدرداني استفاده كنند، آنرا با ناسپاسي وحسادت تضعيف مي‌كنند.5) از دور دوم رياست جمهوري هاشمي و به‌خصوص در دوران رياست جمهوري خاتمي، جايگاه جهاني ولايت فقيه روز به‌روز محدودتر مي‌شد و رهبر انقلاب براي پرهيز از تنش‌هاي روزافزون ناشي از اجراي توطئه «فشار از پايين و چانه‌زني از بالا» از پي‌گيري منويات بزرگ ملي و فراملي خود عدول كرده و به رتق وفتق امور جاريه مملكت مي‌پرداختند تا شيرازه امور از هم نپاشد و مستكبران با همكاري«نفوذي هاي ضد ولايت» بركشور مستولي نشوند.برگزاري جلسات متعدد پرسش و پاسخ در دانشگاه‌ها، انجام سفرهاي مكرر به استان‌هاي دور و نزديك و پي‌گيري امور مربوط به محرومين و نيازمندان جامعه، برگزاري جلسات فراوان و طولاني و طاقت‌فرسا با گروه‌هاي سياسي و اشخاص حقيقي و حقوقي (از چپ و راست) براي توجيه و تفهيم آن‌ها، برگزاري مستقل نشست‌هاي پي در پي با نخبگان علمي، هنري، فكري، فرهنگي، اقتصادي، رسانه‌اي و حوزوي همراه با پرسش و پاسخ و نقد مسايل معتنابه و مبتلابه، فرصت و انرژي فراواني را از مقام امامت امت و ولايت امر مسلمين مي‌گرفت. از حقايق تلخ اين دوران سخت‌ اين بود كه حتي پاسخ به شبهات عليه ولايت فقيه و اسلاميت نظام را هم شخص رهبري برعهده گرفته بودند، زيرا اكثريت مراجع و بزرگان حوزه‌ها، نمايندگان مجلس خبرگان، شخصيت‌هاي برجسته سياسي و... در برابر انبوه اتهامات و فشار عظيم جنگ رواني روزنامه‌هاي زنجيره‌اي وابسته به احزاب حاكم  يا مرعوب و منزوي شده بودند يا خود آماج حملات قرار داشتند.گاهي رهبر عزيز و بزرگوارمان مجبور مي‌شدند بعضي از اعضاي هيأت دولت وقت را با خودشان به مناطق دور افتاده كشور ببرند تا پي‌گير امور اجرايي قوه مجريه باشند؛ گاهي معظم له مجبور مي‌شدند تا براي اداره صحيح هيأت دولت به اعضاي آن و وزراي مختلف در ديدارهاي خصوصي و عمومي تذكر بدهند... در چنين وضعيتي مردم با انتخاب احمدي‌نژاد كاري كردند كه ديگر رهبر انقلاب به‌عنوان امام امت اسلامي مجبور نشوند به امور جزئي بپردازند و از امور مهمه ولايت اسلامي باز بمانند.احمدي‌نژاد به پشتوانه رأي مردم در برابر صف‌آرايي دشمنان ولايت و مرجعيت و روحانيت اصيل و اسلاميت نظام ايستاد و صفوف دين ستيزان را پراكنده ساخت؛ هر چند آن دشمنان مكار چهره عوض كردند و اين‌بار از موضع دفاع دروغين از مرجعيت و روحانيت سعي در فريب افكار عمومي داشته و با نيرنگ و جنگ رواني مي‌كوشند تا ميان روحانيت و مرجعيت با رياست جمهوري دلسوز، دين‌مدار و ولايت محور، شكاف ايجاد كنند.اگر هيچ اتفاق ديگري در سوم تيرماه 1384 نيافتاده باشد، جز اين‌كه دوباره حريم حرمت ولايت در امنيت قرار گيرد و فرصت و فراغت اعمال امامت و رهبري مسلمين فراهم شده باشد، اين موفقيت بزرگي براي اسلام و نظام اسلامي و شيعيان جهان است كه كم‌تر مسأله ديگري با آن برابري مي‌كند. اين فرصت بي نظير را تمامي پيروان اسلام واهل بيت (ع) بايد مغتنم بشمارند.6) شانزده سال انزواي روزافزون نيروهاي آرمان‌گرا، عدالت‌خواه، بسيجي، متعهد، دلسوز و متدين جامعه و گستاخي رو به گسترش عناصر بي‌هويت و بعضاً ضد ارزشي در بدنه و حتي هيأت دولت جمهوري اسلامي فضاي سنگيني را ايجاد كرده بود كه در نتيجه يأس و نااميدي جاي نشاط و انگيزه و تلاش را در ميان بسياري از مؤمنان گرفته بود و اكثريت جامعه را به اين نگرش غلط سوق داده بود كه حكومت و سياست جز به‌دست غيرمؤمنان و سكولارها قابل اجرا نيست. در آن شرايط سخت و طاقت‌فرسا تنها تكيه‌گاه مردم در نظام اسلامي فقط ولي‌فقيه صبور ما بودند كه همواره شور و نشاط و اميد و انگيزه را در دل‌هاي جامعه زنده نگه مي‌داشتند و چه اندك بودند كساني كه هم‌پاي رهبري، راه آينده را روشن و اهداف بلند را دست يافتني مي‌دانستند.  در عرصه انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري هم اكثريت قريب به‌اتفاق جامعه و به‌خصوص نخبگان سياسي اگر هم انتظار تحول‌ داشتند در حد «آرزو» بود، لكن تدبير الهي رهبري، تقدير الهي را رقم زد و شانزده سال رهبري‌ها و هدايت‌هاي حكيمانه و پيامبرگونه امام خامنه‌اي، مديري گمنام و جوان از ميان نيروهاي تازه‌ نفس انقلاب را با همان ويژگي‌هاي مطلوب رهبري در دل 18 ميليون ايراني آگاه و عدالت‌خواه جاي داد و مدعيان ديگر را بر سر جاي خود نشاند. كافيست هر كس لحظه‌اي در اين انديشه فرو رود كه به‌ راستي چه مي‌شد اگر به‌جاي احمدي‌نژاد، رقيب او با همه اغراض و ابواب‌جمعي خويش مجدداً قوه مجريه را به‌دست مي‌گرفت؟بحمدالله با آمدن احمدي‌نژاد روحيه انقلابي دوباره در دل نيروهاي اصيل و نسل جوان ما جاري شد و نقطه عطفي در روند شرايط جامعه و نظام پديد آمد و جهان اسلام شاهد حضور يك عنصر انقلابي و حزب‌اللهي در رأس قوه مجريه جمهوري اسلامي شد و حزب‌الله در گستره جهان جاني تازه گرفت. شجاعت، متانت، درايت، صلابت و استقامت بي‌نظير محمود احمدي‌نژاد در پي‌گيري رهنمودهاي رهبري نور اميد را بر همه دل‌هاي پاك تابانيد و يأس و سرخوردگي سراسر وجود دشمنان خارجي و دنباله‌هاي داخلي آن‌ها را فرا گرفت.  و يك‌سال است كه آن‌ها بي‌وقفه تلاش مي‌كنند تا اميدواران به انتخاب احمدي‌نژاد را به كمك مدعيان منزوي، مأيوس كنند و مخالفان ارزش‌ها و دشمنان مباني اسلام و نظام را دوباره اميدوار سازند. زيرا مشاهده مي‌كنند كه اين مدعيان حتي حاضر مي‌شوند براي جلوگيري از گسترش روحيه ولايت‌مداري در ايران و جهان، اسناد محرمانه را افشاء كنند و دفاع مقدس ملت ما را تخطئه كنند تا شايد بتوانند در برابر رئيس‌جمهور شجاع و مدبر ايران هم‌چنان «خودنمايي» كنند. آيا آنان موفق خواهند شد تا استمرار نهضت تكاملي انقلاب اسلامي را ناتمام بگذارند و آن‌چه ملت ما در پرتو اتحاد و هم بستگي و پيروي از ولايت در سوم تيرماه 1384 با همه اخلاص و توكل و توسل به‌دست آورده، با بهانه‌هايي درست يا غلط، از او باز پس بگيرند؟  به‌نظر مي‌رسد آنان كه در سوم تير آن‌ همه هزينه كردند و از حيثيت دنيا و آخرت خويش براي كسب قدرت گذشتند، لكن با درايت رهبري و همت دلسوزان و همدلي و هوشياري مردم شكست خوردند، مي‌كوشند تا از همگان انتقام بگيرند و مردم اصولگرا و ارزشمدار و پيرو ولايت را از انتخاب آگاهانه خود مأيوس كنند.ولي آيا اصولگرايان  فريب آنان را خواهند خورد؟ اين سؤالي است كه آينده به آشكارا پاسخ خواهد داد. به‌نظر مي‌رسد عزم عمومي برآن است تا با ادامه آن‌چه در سوم تيرماه 1384 به‌دست آورده‌ايم، انشاء الله در انتخابات آينده به آن‌چه كه بحق مطالبه مي‌كنيم و هنوز به  آن نرسيده ايم، برسيم. تقدير الهي انشاء الله با تدبير و تلاش و توكل مؤمنان، انقلاب اسلامي ما را در اين انتخابات نيز يك گام بلند بسوي آرمانهاي مقدس پيامبر اعظم و اهل بيت عصمت (ع) به پيش خواهد برد.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 527]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن