تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش روشنى بخش انديشه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830892307




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دلايلي براي رونق نيافتن سينماي وحشت در ايران


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم آنلاين: اكران فيلم «حريم» در سينماها بار ديگر نظر سينماگران و كارشناسان را به اين نكته جلب كرد كه چرا فيلمسازان ايراني كمتر به سراغ ژانر وحشت مي‌روند؛ ژانري كه در تمام دنيا علاقه‌مندان زيادي دارد و شركت‌هاي سينمايي و تهيه كنندگان هميشه تلاش كرده‌اند با ايجاد هيجان در مردم به وسيله ترساندن آنها، سينماها را رونق بخشند و مشتريان پر و پا قرصي براي خود تدارك ببينند. اما سينماي ايران همواره اين هيجان را ناديده گرفته و فيلمسازان كمتر تمايل نشان داده‌اند كه با استفاده از سينماي وحشت و ايجاد هيجان در بيننده نشان دهند كه سينماي وحشت هم مي‌تواند مفرح و سرگرم‌كننده باشد. آنچه مي‌خوانيد گزارشي است از دلايل بي‌تمايلي كارگردانان ايراني در زمينه ساخت فيلم‌هاي ترسناك در ايران. گونه وحشت در سينماي ايران سابقه‌ روشن و قابل توجهي ندارد. اين كاستي هرچند در سينماي قبل از انقلاب كه تابع جرياني سهل‌الوصول بود قابل توجيه است؛ اما در سينماي پس از انقلاب توجيه منطقي ندارد. در واقع اين ژانر بالقوه جذاب كه در سينماي كشورهاي مختلف جواب خود را گرفته، در گذر اين 30 سال نتوانسته روندي پويا و رو به رشد را در كشورمان طي كند. صرف نظر از ساموئل خاچيكيان كه به اين نوع سينما مي‌پرداخت و بيش از انقلاب فيلم‌هايي چون «ضربت» و پس از انقلاب «مردي در آينه» و «بلوف» را ساخته، اين‌گونه،‌ فيلمسازي پيگير و جدي ندارد. پس از انقلاب نيز جز چند تجربه پراكنده، اين ژانر سينمايي از بذل توجه فيلمسازان محروم مانده است. محمد احمدي تهيه‌كننده حريم يكي از دلايل كمرنگ بودن اين ژانر در سينماي پس از انقلاب را كم بودن قدرت ريسك‌پذيري كارگردانان و تهيه‌كنندگان مي‌داند و معتقد است: من و سيدرضا خطيبي كارگردان حريم اين ريسك را كرديم تا ببينيم نتيجه كار چه مي‌شود. رسيدن به فضاي چنين فيلم‌هايي كه مخاطب نيز در آنها به باور برسد كار سختي است و هر شخصي در خود نمي‌بيند كه چنين كاري را انجام دهد. اما از طرف ديگر، كمبود اين گونه سينمايي را مي‌توان در شرايط روحي و رواني جامعه نيز بررسي كرد. به گفته آرش معيريان كارگردان«احضار شدگان»، تجربه در سينماي ايران ثابت كرده است، وقتي مخاطب دنبال يك نوع تفريح و سرگرمي ‌است و با اين دليل به سينما مي‌آيد، طبيعتا بازار فيلم‌هاي كمدي و طنز گرم مي‌شود. اما اگر همين مخاطب شرايط رفاهي و آسايش قابل قبولي داشته باشد و از اين نياز اشباع شود، در نتيجه ذائقه او به سمت ديدن فيلم‌هاي جدي و تا حدودي ترسناك حركت مي‌كند. با توجه به اين تعريف مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه يكي از دلايل نداشتن سينماي موفق در ژانر وحشت طي اين 30 سال، نداشتن آمادگي مخاطب در پذيرش استرسي است كه اين نوع فيلم به مخاطب القا مي‌كند. افراد جامعه ما امروزه با مشكلات مختلفي دست و پنجه نرم مي‌كنند به همين دليل زماني كه سينما را به‌عنوان يك تفريح انتخاب مي‌كنند، دوست دارند در اين مكان فقط استراحت كنند و با ايجاد يك فضاي مفرح روحيه خود را تغيير دهند. در اين صورت اگر مردم همان‌طور كه براي ديدن آثار كمدي رغبتي از خود نشان مي‌دهند، درباره سينماي وحشت نيز همين واكنش را داشتند، شايد تاكنون موجي ايجاد شده بود و اين نوع سينما نيز در كنار ژانرهاي ديگر موفق عمل مي‌كرد. اما علي معلم تهيه‌كننده فيلم «آل» كه اين روزها كار فيلمبرداري اين طرح را در ارمنستان دنبال مي‌كند، نگاهي متفاوت به اين نوع ژانر و دلايل كمرنگ بودن آن دارد. وي در اين باره مي‌گويد: سينماي ايران به دليل سابقه تاريخي‌اي كه دارد، اساسا ژانر گريز است. ساخت فيلم‌هاي ترسناك نيز شرايط خاص خود را دارد و به لحاظ فني هم ژانر مشكلي در سينما به حساب مي‌آيد. به همين دليل نيازمند توانايي فني و رشد در اين زمينه است. يكي از دلايل كمرنگ بودن اين نوع سينما در ايران، ضعف همين توانايي‌هاست. از گذشته نيز سينماي ايران در گونه‌هايي كه نياز به كمي‌دقت رياضي و فني دارد، كمتر رشد كرده است در صورتي كه با كمي ‌دقت و توجه شايد مي‌توانستيم در اين ژانر آثار قابل قبولي توليد كنيم. پيش از انقلاب و حتي در اين 30 سال نيز نمونه‌اي از آثار موفق توليد شدند، كه مي‌توان به آنها اشاره كرد. معيريان نيز درباره كمبود امكانات سينمايي در اين زمينه، مي‌گويد: يكي ديگر از دلايل نپرداختن به اين نوع سينما در ايران فقر تكنيكي است. سينماي وحشت به تجهيزات و ادواتي نياز دارد كه حس ترس و دلهره را در مخاطب ايجاد كند. به همين دليل بايد در بخش جلوه‌هاي ويژه كامپيوتري و ميداني توانايي‌هاي زيادي داشته باشيم. اين كار در سينماي ايران مقداري پر هزينه است. من براي ساخت فيلم احضار شدگان براي گرفتن برخي پلان‌ها گاهي 20 برداشت مي‌گرفتم تا با دقت بيشتري به نقطه ايده‌آل برسم. تمام اين شراط هزينه‌هاي بالايي در بردارد. به‌همين دليل شايد كمتر تهيه‌كننده‌اي به سراغ ساخت چنين فيلم‌هايي برود. يكي ديگر از مشكلات اين گونه سينمايي، الگوبرداري‌هاي غلط از آثار خارجي است. پرداختن به سينماي وحشت با توجه به باورها و اعتقادهاي ما در سينماي ايران جاي كار دارد. با وجود اين مسائل مواد خام زيادي در اختيار كارگردانان است. اما از طرفي وجود برخي خط قرمزها باعث مي‌شود كه فيلمسازان كمتر سراغ سوژه‌هايي بروند كه لبه تيغي است. محمد احمدي درباره پرداختن به مسائلي چون جن، روح و آل كه در باورهاي ما وجود دارد، معتقد است: پرداختن به چنين مسائلي در توليد آثار ترسناك، كه مرزي بين خرافه و مسائل مذهبي است بايد رعايت شود و عبور از اين خط قرمزها كار را كمي‌سخت مي‌كند و مي‌تواند با كمي‌ بي‌دقتي مخاطب را دچار سوءتفاهم كند. ما سعي كرديم در حريم با استفاده از مولفه‌هايي شناخته شده در جامعه مردم را بترسانيم. به همين دليل احساس مي‌كنم مخاطب در اين موضوع به باور رسيده و بخوبي پذيرفته است. وي با اشاره به فيلم حريم مي‌گويد: ما در اين فيلم تلاش كرديم به‌گونه‌اي وارد اين مرزها شويم كه بيشتر به سمت تخيل مخاطب حركت كنيم. فيلم حريم سوررئالي است كه از دل واقعيت آمده است و در آن كمتر به مسائل مذهبي نزديك شده‌ايم. با توجه به اين موضوع به نظر مي‌رسد هر چقدر در ساخت يك فيلم ترسناك به موضوعاتي اشاره شود كه در فضاي سنتي يك جامعه جاي دارد و در فرهنگ آنها ريشه كرده، مي‌توان به نتيجه آن بيشتر اميدوار بود. كارگردان احضارشدگان دراين باره معتقد است: اصولا قصه يك فيلم ترسناك اگر از فضاي سنتي جامعه برگرفته باشد و يا خاستگاه آن يك نوع تفكر خاص متافيزيكي باشد كه ريشه در سنت، اعتقادات ديني، مذهبي، قومي ‌يا مليتي دارد، موفق تر است. آرش معيريان: سينماي وحشت به تجهيزات و ادواتي نياز دارد كه حس ترس و دلهره را در مخاطب ايجاد كندوي با اشاره به مشكلات موجود در اين زمينه، مي‌گويد: متاسفانه براي پرداختن به اين‌گونه موضوعات ما به خط قرمزها برمي‌خوريم و نمي‌توانيم به مسائلي بپردازيم كه به طور نمونه در فيلم «جن‌گير» به آن توجه شده است. زيرا عملا ساخت فيلمي‌كه از زوايايي به مسائل اعتقادي مي‌پردازد مشكلاتي را به وجود مي‌آورد يا شايد با برخي مخالفت‌ها روبه‌رو شود. جدا از بحث خط قرمزها، اصولا آثاري كه در اين چند دهه به عنوان فيلم ترسناك در سينماي ايران به نمايش درآمده است، از فرهنگ خودي چيزي در آنها ديده نشده و خود اين موضوع را مي‌توان يكي از دلايل ضعف ما در اين‌گونه سينمايي دانست. اما اگر كمي ‌به سينماي وحشت در ژاپن و كره جنوبي دقت كنيم، متوجه مي‌شويم قواعدي كه آنها در توليد اين‌گونه آثار به كار مي‌برند، ملي بوده و حتي به ‌اندازه‌اي مورد توجه قرار مي‌گيرند كه در خارج از مرزهاي آنها دوباره‌سازي مي‌شوند. علي معلم كه سعي كرده در تازه‌ترين اثر خود (آل) از يك باور سنتي خرافي بهره گيرد، دراين ارتباط مي‌گويد: وجود آل كه يك باور سنتي خرافي است، نه تنها در ايران، بلكه در كشورهاي قفقاز، تاجيكستان و ارمنستان نيز وجود دارد و طبيعتا هم دستمايه منطقه‌اي و ملي دارد. به اين سبب من فكر مي‌كنم همين دستمايه‌ها مي‌تواند جهاني نيز شود. تا زماني كه از خودمان چيزي به سينما اضافه نكنيم، مورد توجه مخاطبان قرار نمي‌گيرد. ما اگر مقصدمان سينماي جهاني است بايد از درون سينماي ملي عبور كنيم. كارهايي كه بتازگي من در سينماي ايران به‌عنوان كار ترسناك يا تريلر رواني ديدم، عمدتا با سوژه‌هاي كپي‌برداري شده از آثار خارجي ساخته شده‌اند كه مخاطب ايراني با آنها احساس بيگانگي مي‌كند. در همين ارتباط محمدرضا گوهري فيلمنامه نويس«اقليما» از زاويه ديگر به اين موضوع اشاره مي‌كند و مي‌گويد: با توجه به باورهايي كه ما در جامعه داريم، اتفاقا چند قدم جلوتر هم هستيم، به طور نمونه در قرآن كريم به‌طور مشخص و واضح درباره وجود جن صحبت شده است. خود اين موضوع دست ما را براي كار كردن باز گذاشته است. به عقيده من خط قرمزهاي اين حيطه تا به حال به طور رسمي‌ اعلام نشده است. تلويزيون بايد ظاهرا به اين خط قرمزها حساس‌تر باشد، اما براحتي وارد اين فضا شده است. گوهري با اشاره به منابع بومي ‌در اين زمينه مي‌گويد: اگر كسي اهل تحقيق باشد، متوجه مي‌شود فضاي زندگي امروزي، دستمايه تحقيقاتي زيادي در اختيار ما قرار مي‌دهد. من خودم براي اقليما به 10 رمال و فالگير در تهران و شهرستان‌ها سر زدم. اما فكر مي‌كنم جدا از اين مساله، در سينما بين تهيه‌كننده‌ها تصور مي‌شود اين نوع ژانر فروش ندارد و مخاطب زيادي نخواهد داشت. در صورتي كه اقليما در بدترين زمان بدون تبليغات اكران شد و 130 ميليون فروش كرد. البته فيلمنامه‌نويسان ما نيز در اين زمينه زياد كار نمي‌كنند. با وجود تعدد آثار كمدي و ملودرام‌هاي خانوادگي، كمتر مي‌توان از مخاطب ايراني توقع داشت براي ديدن يك فيلم ترسناك به سينما برود. البته بخشي از اين بي‌توجهي به ساخت فيلم‌هايي بر مي‌گردد كه در اين ژانر موفق عمل نكرده‌اند و چه بسا به جاي ترساندن مخاطب باعث خنده وي شده‌اند. محمد احمدي يكي از دلايل موفق نبودن اين آثار طي اين سال‌ها در ميان مخاطبان را چنين توضيح مي‌دهد: در همان ابتدا كه آثار كمدي در سينماي ايران در حال رواج بود و مردم براي ديدن چنين فيلم‌هايي به سينما مي‌رفتند، چون هنوز فرهنگ ديدن فيلم كمدي در سينما جا نيفتاده بود، مخاطبان كمتر با ديدن اين صحنه‌ها به خودشان اجازه مي‌داند با صداي بلند بخندند. اما حالا مردم براحتي اين كار را انجام مي‌دهند. من شخصا چند بار حريم را با مخاطبان در سينما ديدم ، آنها به واقع از صحنه‌هايي در فيلم مي‌ترسند ولي به‌گونه‌اي وانمود مي‌كند كه نترسيده و حتي مي‌خندند. به عقيده من چون ما در زمينه توليد آثار در ژانر وحشت حركت‌هاي مفيدي انجام نداديم، مخاطبان نيز با اين‌گونه سينما احساس نزديكي نمي‌كنند. بايد اين فرهنگ در ميان مخاطبان جا بيفتد كه مي‌توان در سينماي ايران نيز ازديدن فيلم ترسناك لذت برد. به عقيده من اين مانند همان دوران ورود فيلم‌هاي كمدي به سينماي ايران است كه مردم با آن ارتباط برقرار نمي‌كردند.بايد در جهت توليد آثار ترسناك قدم برداريم تا مخاطب نيز با ما حركت كند. اما از طرفي معيريان نگاه ديگري را درباره واكنش مخاطب به ديدن اين‌گونه آثار دنبال مي‌كند و معتقد است: اين بخش از خنده مخاطب مغرضانه است. همين فضا و همين فيلم‌ها اگر با مهر خارجي نمايش داده شود، حتما مخاطب را تحت تاثير قرار مي‌دهد. اين به عقيده من به سابقه سازندگان فيلم برمي‌گردد. شايد آنها پيش از اين از بازيگر، كارگردان يا حتي فيلمبردار چنين كارهايي، يك فيلم شاد و مفرح ديده‌اند به همين سبب نمي‌توانند به لحاظ رواني در ناخود آگاهشان قبول كنند كه به‌طور مثال امين حيايي نيز مي‌تواند نقش يك قاتل حرفه‌اي را بازي كند. اما علي معلم با اشاره به فيلم«خوابگاه دختران» كه در اين ژانر ساخته شده است، توضيح مي‌دهد: مشكل واكنش مخاطبان در ديدن يك فيلم ترسناك ،به آنها بر نمي‌گردد، بلكه اين فيلم‌ها هستند كه خوب ساخته نمي‌شوند. در «خوابگاه دختران» كه دست مايه‌هاي ژانر وحشت را دارد. مخاطب در واقع از صحنه‌هايي از فيلم استقبال مي‌كند و واكنش نشان مي‌دهد. اگر فيلمي‌ با ساختار خوبي ساخته شود، قطعا مورد توجه قرار مي‌گيرد. متاسفانه در سال‌هاي اخير ما با افت كيفيت فيلم‌ها روبه‌رو بوديم و متاسفانه اين شرايط روي خواسته‌هاي تماشاگر تاثير گذاشته است. موفقيت فيلم‌هاي كمدي سطحي در اين سال‌ها كه اوج آن را در اخراجي‌ها مي‌بينيم به عقيده من باعث نزول كيفيت مخاطبان در سينما شده است. مخاطبان سطح بالاتر و استاندارد عاشق سينما ايران از اين سينما دور شده‌ و مخاطبان اتفاقي به سينما اضافه شده‌اند. طهماسب صلح‌جو، منتقد سينما اين واكنش مخاطبان را اين چنين تحليل مي‌كند: واكنش بعد ازترس هميشه خنده است در اين شرايط مخاطب برون فكني مي‌كند. اين موضوع به روانشناسي مخاطبان ايراني برمي‌گردد. مردم ما را در سينما راحت مي‌توان خنداند، ولي آنها به حوادث، خيلي سخت واكنش ترس نشان مي‌دهند. ملت‌ها خلق و خوي متفاوتي دارند. در كشور ما چون مردم زياد به اين‌گونه سينمايي رغبت نشان نمي‌دهند، اين ژانر كمرنگ شده است. در اين‌گونه سينمايي در ايران، مخاطب خيلي زود دست فيلمساز را مي‌خواند. نوآوري در ژانر وحشت بسيار مهم است. اصولا در سينماي ايران، اتفاق‌ها در قالب كليشه رخ مي‌دهد، كمتر فيلمسازي سعي كرده اين قالب را بشكند. از همين رو صنعت سينما در ژانر وحشت نيازمند باور مخاطب و توجه به زير شاخه‌هاي اين گونه سينمايي است. اگر ما بخواهيم سينماي ايران راه خود را ادامه دهد، چاره‌اي نداريم جز اين‌كه توانايي‌هاي فني خودمان را براساس الزامات هرگونه سينمايي بالا ببريم تا به سوي پويايي ژانر سينماي وحشت در كشورمان حركت كنيم.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 354]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن