واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم آنلاين: سينما به واسطه تنوع مشاغل و حرفههايي كه با آن در ارتباط است خانواده بزرگي را تشكيل ميدهد كه هيچ كدام از هنرهاي هفتگانه واجد چنين وضعيتي نيستند. كافي است نگاهي به اصناف خانه سينما داشته باشيد تا به گستردگي و تعدد صنفهاي سينمايي ايمان بياوريد. بيهوده نيست كه به آن صنعت سينما ميگويند چرا كه تعداد زيادي از شغلها و مهارتها و تكنيكها و البته هنرهاي گوناگون بايد در اين چرخه بياميزد و ادغام شود تا موتور اين صنعت حركت كند و سرپا بماند. در ميان حرفههاي مختلف سينمايي شايد كمترين آنها بيشترين معروفيت و شهرت را داشته باشند و بخش زيادي از اين حرفهها يا عناصر سينمايي به چشم نيايد. مردم معمولا بازيگران و كارگردانها و بعضا تهيهكننده و فيلمبردارها را ميشناسند و از پشت پرده سينما چندان اطلاعي ندارند اما مهجور ماندن برخي از اجزا و مكملهاي سينماي به دليل شهرت و محبوبيت و شناخت مخاطبان از آن برنميگردد بلكه به يكسري ضعفهاي تكنيكي و مديريتي در سينما مربوط ميشود. يكي از اين عناصر و عوامل مهم، تبليغات سينمايي است كه قطعا در رشد و توسعه اين صنعت نقش مهمي دارد و كمتوجهي به آن بيرونقي بازار و اقتصاد سينما را در پي خواهد داشت. سالهاي دور كه هنوز تكنولوژيهاي ديجيتالي و گرافيكي مثل امروز توسعه نيافته بود از طريق نقاشيهايي كه از فيلمهاي سينمايي بر پرده نمايش كشيده ميشد به تبليغ يك فيلم ميپرداختند كه هم كيفيت پاييني به لحاظ فني، عمق تصوير و شفافيت اثر داشت و هم اينكه تصوير بازيگران چندان شباهتي به سيماي واقعيشان نداشت و گاهي خيلي كاريكاتوري ازآب در ميآمد خوشبختانه به واسطه توسعه فناوريهاي ديجيتالي و رشد صنايع گرافيكي، كيفيت پوسترها و بيلبوردهاي تبليغاتي بهبود پيدا كرده است اما تبليغات فيلم وضعيت بهتري پيدا نكرد. به عبارتي ديگر روشهاي سنتي در تبليغات سينمايي با صنعتي شدن به صورت مدرني تغيير شكل داد اما تبليغ و ترويج فيلم به جايگاه واقعي خود دست نيافت. اساسا روش و امكاناتي كه براي تبليغ فيلم در كشور وجود دارد شامل تلويزيون، بيلبوردهاي شهري، پوستر، مطبوعات، اينترنت و تبليغات تماشاگران است كه هر كدام با توجه به برد رسانهاي و قدرت اثربخشي كه دارند، ميتوانند بخشي از مخاطبان را متوجه خود كرده و به تماشاي فيلم ترغيب كنند. درباره قدرت تاثيرگذاري هر كدام از اين عناصر ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد. به طور كلي دو نگرش اساسي در اين باره قابل پيگيري است: يك عده معتقدند كه بهترين تبليغ براي فيلم، كيفيت خود اثر است به اين معني كه فيلم خوب بدون تبليغ هم فروش ميكند. به عبارت ديگر اين گروه بر اين باورند كه وقتي فيلمي موردپسند تماشاگران قرار بگيرد آنها خود به تبليغ و ترغيب ديگران براي تماشاي اثر ميپردازند و مشتري خود به بازارياب فيلم بدل ميشود. در اين نگرش تبليغ فيلم مبتني بر ذات اثر بنا شده كه درونگراست و نياز به اسپانسر بيروني ندارد. اما گروه دوم فن تبليغات را يك علم و تخصص ميداند كه مستقل از سطح و كيفيت اثر ميتواند در فروش محصول تاثير بگذارد. به عقيده آنان فيلم به عنوان يك محصول فرهنگي مثل كالاهاي ديگر بايد به مردم معرفي شود تا مورد توجه آنان قرار بگيرد. به عبارت ديگر آنان تبليغات را به عنوان يك امكان و فرصت بيروني براي سينما ميدانند كه ميتواند به رونق اين صنعت كمك كند. نقدي كه آنان بر نگرش ذاتگرايانه دارند، اينست كه ملاك و معيار فيلم خوب چيست؟ ممكن است فيلمي به لحاظ استانداردهاي سينما مطلوب باشد اما مورد استقبال مخاطبان قرار نگيرد لذا تبليغات، ابزاري است كه به سينما كمك ميكند تا خود را هرچه بهتر به عرصه عمومي معرفي كند، به ويژه فيلمهاي فرهنگي كه نيازمند حمايتهاي بيشتري است. در واقع تبليغات سينمايي تلاشي است در جهت فرهنگ سازي و تنظيم مناسبات ميان سينما و مخاطبان به خصوص در كشور ما كه سينما از مشكلات اقتصادي عمدهاي رنج ميبرد و با بحران مخاطب روبهروست. واقعيت اين است كه هيچ كدام از اين دو ديدگاه همديگر را نفي نميكنند. فيلمي ممكن است به دليل دارا بودن شاخصهاي تماشاگرپسند به وسيله خود مخاطبان تبليغ و ترويج شود اما قطعا اين به معني بينيازي از تبليغات حرفهاي نيست، چه بسا فيلمي پرفروشتر شود. نگارنده معتقد است در ميان ابزارهاي مختلف تبليغاتي در حوزه سينما، بيش از همه تلويزيون قابل نقد است. بيلبوردهاي شهري واقعا نسبت به گذشته كيفيت مطلوبتري پيدا كرده است اگر چه به مديريت شهري هم نيازمند است تا از فضاهاي تبليغاتي و نحوه چيدمان آن در نقاط مختلف شهري به شكل بهتري استفاده شود. مطبوعات چه به وسيله خبر و نقد و مصاحبه و گزارش و چه از طريق تبليغ پوسترهاي فيلم در ترويج آن موثرند البته در اين حوزه هم پراكندگي و نابسامانيهايي ديده ميشود كه باعث بينظمي تبليغات شده است. در واقع تبليغات سينمايي تلاشي است در جهت فرهنگ سازي و تنظيم مناسبات ميان سينما و مخاطبان به خصوص در كشور ما كه سينما از مشكلات اقتصادي عمدهاي رنج ميبرد اما موثرترين رسانهاي كه ميتواند در تبليغات سينمايي نقش داشته باشد تلويزيون است كه بزرگترين رقيب رسانهاي - هنري وي نيز به حساب ميآيد اما جامعه شبكهاي معاصر در بستر ساختار عنكبوتي حركت ميكند كه رسانههاي گوناگون براي تداوم خويش به كمك هم نيازمندترند. تلويزيون به دليل طيف گسترده مخاطبان و جاذبههاي بصري بهترين ابزار ممكن براي تبليغات سينمايي است كه البته تلويزيون ما در اين زمينه داراي دو ضعف عمده است، اول اينكه پخش تيزرهاي تبليغاتي از فيلمهاي در حال اكران در آن به لحاظ كمي پايين است و دوم اينكه از نوآوري وخلاقيت در ساخت تيزرها و آنونسهاي سينمايي استفاده نميشود در حالي كه در سالهاي اخير شاهد پيشرفتهاي زيادي در تبليغاتبازرگاني بوديم. متاسفانه فرهنگ در جامعه ما در همه حوزهها مظلوم است و مورد حمايت لازم قرار نميگيرد در تبليغات فيلم تنها به بيان عنوان فيلم و كارگردان و نشان دادن معدودي از صحنههاي فيلم و بيان جمله معروف برنامه امشب سينماهاي تهران و شهرستانها اكتفا ميشود در حالي كه تبليغات فيلم از ظرفيتهاي بالاي تبليغي و جذابيتهاي رسانهاي برخوردار است كه اگر از اين پتانسيل بهدرستي استفاده شود قطعا در فروش فيلم و رونق سينما موثر خواهد بود. تبليغات امروز از فن و تكنيك مطلق به هنري بدل شده است كه حيات اجتماعي هنرهاي ديگر به آن وابسته است و قطعا هنر هفتم به هنر هشتم محتاجتر است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]