واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - داستان اهدای «تمشک طلایی» از سوی نویسندگان و منتقدان سینمایی به بدترینهای جشنواره فیلم فجر امسال که به شکلی ابتکاری از سوی یکی از نشریات هفتگی به اجرا گذاشته شد، بعد از نزدیک به دو هفته همچنان نقل محفل اصحاب هنر و رسانه است. واکنشها و بازتابهای متفاوت این حرکت، هفتهنامه همشهری جوان، نشریه مبتکر طرح «تمشک طلایی» را بر آن داشت تا در گزارش اجمالی ضمن دفاع از اهدای این جایزه، به توضیح و تبیین حرکت انجام شده بپردازد. در بخشی از مطلب منتشره در تازه ترین شماره این نشریه با تیتر «آکادمی تمشک طلایی» آمده است: «عادت کردهایم قربان صدقه هم برویم. روابط برایمان مهمتر از واقعیت شده. وقتی برگه انتخاب بدترینها را در برج میلاد به نویسندگان و منتقدان نشان میدادیم و ایدهمان را میگفتیم، رنگ خیلیها میپرید. رنگ آنهایی که تا چند ثانیه قبل داشتند جوراب سینماگرها را به طور شفاهی به اهتزاز درمیآوردند.» در بخش دیگری از این مطلب میخوانیم: «ترس از خراب شدن رابطه با فلان چهره باعث شد تا خیلیها بپیچانند؛ آن هم یک نظرسنجی جوانانه خوشحال که ضمانت اجرایی نداشت. با این حال، نظرسنجی یک هفتهای برگزار و جمع و جور شد. با اینکه وزن و جایگاه شرکتکنندگان در این نظرسنجی متفاوت بود - که یکی از نقاط ضعف آن به شمار میرفت - ولی آرا، کلی و نظرات جالب و هیجان انگیز شد.» نویسنده در ادامه به بازتاب دور از انتظار این انتخابها اشاره میکند و مینویسد: «با وجود تعطیلات، سایتهای مختلف از «سینمای ما» تا «خبرگزاری فارس» این ماجرا را پوشش دادند و آن قدر این خبر دیده شد که هنوز و تا لحظه نگارش این سطور، همچنان در صدر اخبار سایت «سینمای ما» قرار داشت.» نویسنده در بخش بعدی به بازتاب اهدای جایزه «تمشک طلایی» در بین اهالی سینما و عکسالعمل متفاوت اصحاب هنر در برابر این حرکت میپردازد. در این قسمت میخوانیم: «در بین اهالی سینما بازتابها متفاوت بود؛ هم بازتاب مثبت داشتیم و هم منفی. همه این نظرسنجی را دیده بودند؛ طوری که وقتی به ستارهها زنگ میزدیم تا برای گفت و گوی نوروزی هماهنگ کنیم خیلیها میگفتند چی شده؟ ماجرا چیه؟ به ما تمشک ندادین؟ حتی بعضیها مثل امین زندگانی و محمدرضا فروتن هم تماس میگرفتند و حال اوضاعمان را میپرسیدند.» در ادامه همین بخش میخوانیم: «یکی از بازیگرهای با جنبهای که تمشک گرفته بود، نه تنها بهاش برنخورده بود بلکه برای حضور در شماره عید هم پیشقدم شد. یکی دیگر هم که بینصیب نمانده بود از این کارها استقبال میکرد و معتقد بود این تمشکها این فضای تعارف الکی را میشکند. از طرفی بعضی از بازیگران یکی از فیلمها تماس گرفتند که شما مفاهیم فیلم را درک نکردهاید که به آن تمشک دادهاید. چند نفری هم بودند که بدجوری قات زدند و از خجالتمان درآمدند. البته دروغ چرا؟ ما انتظار بدتر از این را هم داشتیم. آدم وقتی کاری میکند باید همه جور پیهای به تنش بمالد.» نشریه فوق در ادامه مطلب و گزارش اصلی خود، برای خالی نبودن بحث از نظرات کارشناسی به سراغ دو تن از نویسندگان و منتقدان باسابقه سینمای ایران رفته و نفس برگزاری چنین نظرسنجی را از دیدگاه آنان به داوری گذاشت. باید جا بیفتدکیوان کثیریان، نایب رئیس انجمن منتقدان سینمای ایران که خود از جمله معدود منتقدان شرکتکننده در طرح نظرسنجی «تمشک طلایی» ایرانی است، طی یک یادداشت با تیتر «باید جا بیفتد»، ضمن اشاره به مراسم اهدای جایزه «تمشک طلایی» در هالیوود و مقایسه واکنش هنرمندان آن سامان با همتایان ایرانیشان، ذات اهدای این جایزه را مصلحانه عنوان کرد. در بخشی از مطلب این منتقد سینما میخوانیم: «هر جشنوارهای میتواند این بهترین و بدترین را توأمان داشته باشد. این ارزیابیها و ارزشیابیها از اجزای جدانشدنی قضاوت درباره آثار هنری است و البته به تناسب مصداق، معانی خاص خود را دارد.» در ادامه این مطلب آمده است: «چه بسا انتخاب یک بازیگر بزرگ به عنوان برنده تمشک بدترین، به معنای هشداری به او باشد از سوی منتقدان که حواسش را به ادامه مسیرش جمعتر کند. چه بسا انتخاب یک کارگردان برنده اسکار به عنوان بدترین کارگردان یک سال دیگر، اعتراضی باشد به افت یا تغییر رویه او و چه بسا تعلق گرفتن تمشک به یک فیلم، نشانه تعیین سلیقه منتقدان و موضع آنها نسبت به جریانهای سینمایی باشد و قسعلیهذا.» کثیریان در بخش دیگری از یادداشت خود اهدای جایزه «تمشک طلایی» و انتخاب بدترینهای سینمایی را در قدم اول به ابراز سلیقه منتقدان و در قدم بعد به هشداری برای افزایش کیفیت و اصلاح مسیر تعبیر کرده و مینویسد: «قرار نیست همیشه بدترین اثر به لحاظ کیفی از سوی منتقدان و کارشناسان به عنوان بدترین معرفی شود. قرار نیست لیاقتهای یک هنرمند با یک تمشک یا زرشک نادیده گرفته شود، قرار نیست نزول فاحش یک هنرمند از سوی منتقدان و اهل فن نادیده گرفته شود و گوش زده نشود. قرار نیست هنرمند هم با یک تمشک به هم بریزد و دادوقال کند. قرار نیست تمشک تلنگر و هشداری باشد به هنرمند و قرار است سلیقه و تشخیص کارشناسان، به واسطه اهدای تمشک، اعلام شود که طبعا یکی از سادهترین راههاست ولی تنها راه نیست. بهترین و بدترین، دو روی یک سکهاند. باید همانقدر که دوست داریم بهترین باشیم و بهترین بدانندمان جنبه و ظرفیت آن را هم در خود ایجاد کنیم که گاهی بدترین بودنمان را بپذیریم و در ادامه کار، از این هشدار کمک بگیریم.» این منتقد سینما در پایان یاداشت خود ضمن آرزوی ادامه این حرکت از سوی نشریه مبتکر طرح، پیشنهاد می کند نشریه فوق طی مراسمی تمشکهای طلایی را به منتخبان اهدا کند. کثیریان در پایان مینویسد:« خدا را چه دیدید شاید بعضی از هنرمندان با جنبه آمدند و تمشکشان را هم دریافت کردند. یک حرکت درست؛ هر چند معترضانی هم داشته باشد باید جا بیفتد دیگر!» کالای مرغوب یا جنس بنجل؟سعید قطبیزاده دیگر منتقدی است که یادداشتش را در ادامه یادداشت کیوان کثیریان در این نشریه میخوانیم. قطبیزاده در زمره منتقدانی است که در این نظرسنجی شرکت نکردهاند. او در ابتدای یاداشت خود با تیتر «کالای مرغوب یا جنس بنجل؟» مینویسد: «هنوز مطمئن نیستم که بیتفاوتی در برابر چیزهایی که دوست نداریم، راه حل درست تری است یا پرداختن به آنها. بیشتر توصیه میشود که سر بی درد را دستمال نباید بست و مثلا مقایسه بازتاب خبری مراسم اسکار با تمشک طلایی، خود به خود ثابت میکند که کالای مرغوب، مشتری بیشتری دارد تا جنس بنجل...» این منتقد سینما در ادامه مطلب خود ضمن ابراز مخالفت با برگزاری چنین نظرسنجیهایی به ذکر مهم ترین دلیل خود در این راستا میپردازد و مینویسد:«اما حرف اصلیام این است که که نه تنها بازیگر و کارگردان، بلکه همه آدمها اساسا دو نوع هستند؛ عدهای به اصطلاح هر طرف که باد بوزد میروند و چیزی به نام فردیت و غرور ندارندکه بهشان بر بخورد، که حرجی بر آنها نیست. اما عده دیگری هم هستند که یا خوب کار میکنند یا حداقل آرزویش را دارند. این گروه دوم حتی اگر کار بد هم بکنند، من یکی احترامشان را نگه میدارم...»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 697]