واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > کثیریان، کیوان - همین روزها بهترینهای آکادمی اسکار معرفی میشوند و بزرگترین رویداد سینمایی سال جهان قلههای سال سینمای جهان را به همه میشناساند. اما چند روز قبل از آن به سیاق هر سال مراسمی- هرچند کوچکتر- برگزار میشود که طی آن بدترینهای سینمای جهان تمشکهای خود را دریافت میکنند. اکثرشان در مراسم حاضر نمیشوند و ترجیح میدهند تمشکها را در خانههایشان دریافت کنند و بعضیهایشان هم به مراسم می آیند و تمشکشان را میگیرند. هر جشنوارهای میتواند این بهترین و بدترین را توأمان داشته باشد. این ارزیابیها و ارزشیابیها از اجزای جدانشدنی قضاوت درباره آثار هنری است و البته به تناسب مصداق، معانی خاص خود را دارد. چه بسا انتخاب یک بازیگر بزرگ به عنوان برنده تمشک بدترین، به معنای هشداری به او باشد از سوی منتقدان که حواسش را به ادامه مسیرش جمعتر کند. چه بسا انتخاب یک کارگردان برنده اسکار یک سال به عنوان بدترین کارگردان یک سال دیگر، اعتراضی باشد به افت یا تغییر رویه او و چه بسا تعلق گرفتن تمشک به یک فیلم، نشانه تعیین سلیقه منتقدان و موضع آنها نسبت به جریانهای سینمایی باشد و قسعلیهذا. اما آنچه در این میان مهمتر به نظر میرسد مواجهه هنرمندان آنورآبی با این اتفاق است. سالهاست که نام هنرمندان گوناگونی در مراسم اهدای تمشک اعلام میشود. طبیعی است که بسیاری از آنها برمیآشوبند، بسیاری سرخورده میشوند، بسیاری نسبت به آن بیتفاوتند و البته بسیاری هم آن را به عنوان یک هشدار تلقی میکنند و در فعالیت بعدی هنریشان آن را لحاظ میکنند. اما وجه مشترک تمامی آنان این است که اهدای تمشک طلایی را به عنوان یک پدیده، پذیرفتهاند و منکر لزوم و وجودش نمیشوند. حتی ممکن است همانها که دلخور میشوند حاضر نباشند چنین مراسمی تعطیل شود. بدترین و بهترین، دو روی یک سکهاند. قرار نیست بهترینها ستایش شوند و بدترینها به فراموشی سپرده شوند. قرار هم نیست کل تواناییهای یک هنرمند با اهدای یک تمشک به سخره گرفته شود یا زیر سوال برود.اتفاقا در بسیاری از موارد هنرمندان توانمند و مشهور و مدعی- که توانایی و هنرشان بر همگان اثبات شده- تمشک را به خانه میبرند چراکه نتوانستهاند متناسب با توانمندی بالایشان توقعات را برآورده سازند. در بسیاری موارد وقتی یک هنرمند درجه یک از اوج خود نزول میکند و مثلا به بازی در فیلم متوسطی تن میدهد مستحق تمشک دانسته میشود و شاید در همان حال یک هنرمند ضعیف و درجه چندم با آنکه اثر نازلتری خلق کرده، تمشک نگیرد. در ایران یک بار به طور رسمی از سوی انجمن منتقدان وقت، زرشک زرین اهدا شد که به نظرم گرچه حرکت ارزشمندی بود همین ایراد بالا را با خود داشت. قرار بود «تخته سیاه» سمیرا مخملباف یا «عشق طاهر» محمد علی نجفی زرشک بگیرند تا از شیوع دو جریان مضر به حال سینما- از نگاه منتقدان- جلوگیری شود اما با فشارهای این و آن، در نهایت زرشک بدترین فیلم به «شور عشق» نادر مقدس رسید؛ فیلمی که نباید جدی گرفته میشد و جدی هم نبود. اما همین خطا موجب شد تهیهکننده و کارگردان فیلم با افتخار در تبلیغات فیلمشان به جایزه «زرشک» اشاره کنند و تازه این فیلم منجر به تولید خیل فیلمهای دمدستی دختر و پسری شد و در سالهای بعد به عنوان یک الگو مورد توجه دیگران قرار گرفت و بازیگران آن هم به تدریج به ستاره تبدیل شدند.. قرار نیست همیشه بدترین اثر به لحاظ کیفی از سوی منتقدان و کارشناسان به عنوان بدترین معرفی شود. قرار نیست لیاقتهای یک هنرمند با یک تمشک یا زرشک نادیده گرفته شود، قرار نیست نزول فاحش یک هنرمند از سوی منتقدان و اهل فن نادیده گرفته شود و گوشزد نشود. قرار نیست هنرمند هم با یک تمشک به هم بریزد و دادوقال کند. قرار است تمشک، تلنگر و هشداری باشد به هنرمند و قرار است سلیقه و تشخیص کارشناسان، به واسطه اهدای تمشک، اعلام شود که طبعا یکی از سادهترین راههاست ولی البته تنها راه نیست. گفتم که بهترین و بدترین، دو روی یک سکهاند. باید همانقدر که دوست داریم بهترین باشیم و بهترین بدانندمان جنبه و ظرفیت آن را هم در خود ایجاد کنیم که گاهی بدترین بودنمان را بپذیریم و در ادامه کار، از این هشدار کمک بگیریم. حرکاتی مثل اهدای تمشک باعث نشاط و حرکت در عرصه سینمایی میشود که خمودگی و رکود کمکم دارد پیکره آن را دربرمیگیرد. کاش این حرکت ها جا بیفتد و مراسمی هم تدارک دیده شود تا تمشک زرین به هنرمندان اهدا شود. خدا را چه دیدید شاید بعضی از هنرمندان باجنبه، آمدند و تمشکشان را هم دریافت کردند. یک حرکت درست؛ هر چند معترضانی هم داشته باشد .باید جا بیفتد دیگر.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]