واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دغدغههای تراژیك درون
نگاهی به نمایش"رویاهای رام نشده" به نویسندگی ایوب آقاخانی و كارگردانی سیاوش تهمورثنمایشهای ایرانی از این ویژگی برخوردارند كه"بوده"ها و"شده"های جامعه ما را به صورت دادههایی دراماتیك كه از وجوه فرهنگی ـ اجتماعی و حتی زیبایی شناختی معینی برخوردارند، به مخاطب ارائه میدهند. ممكن است ظاهراً چنین به نظر برسد كه نمایشهای روحوضی، تعزیه و پردهخوانی یا قهوهخانهای به سبب محدودیتی كه همواره در انتخاب تمهایشان داشتهاند، ظرفیت و پتانسیل پرداختن به مسائل دیگر را ندارند، اما این تصور غلط و غیر واقعی است. همه اشكال و ژانرهای نمایشی همانند بقیه پدیدهها و موضوعات جامعه ظرفیت قابل توجهی برای تغییرپذیری و تكوین دارند، فقط بستگی دارد كه چگونه از این اشكال نمایشی استفاده شود.از آن جایی كه هنر نمایش حتی هنگامی كه از الگوهای پیشین استفاده میكند، باز هم تا حدی بر تجربه و اقدام عملی و عینی استوار است. چنانچه نویسنده از این محدوده فراتر برود و نگاهی هم به حال و آینده داشته باشد، استفاده از هر كدام از این ژانرهای نمایشی ایرانی او را ملزم میكند با رویكردی تازه، تجربههای پیشین را ارتقاء بخشد و در ساختار فنی و درونمایه موضوعی اثر تحولاتی ایجاد كند؛ یعنی نمایشهای ایرانی را از شاكلههای تكراری و شناخته شده آن تا حدی بهدرآورد و آن را متناسب با زمان و شرایط اجتماعی به خدمت تمها و تعاریف نمایشی جدید دربیاورد.نمایشهای ایرانی ارتباط عمیقشان را با فرهنگ و اعتقادات و شرایط زندگی مردم به اثبات رساندهاند و اكنون میتوانند با رو آوردن به موضوعات حماسی زندگی مردم، علاوه بر شاهنامهخوانی، پرداختن به مصائب زندگی مردم و شخصیتهای بزرگ، علاوه بر روایت مصیبتنامهها، و تأكید بر انتقاد اجتماعی و نشان دادن موقعیتهای تنشزا و كنشمند و علتیابی و علتجویی تنگناهای انسان به منظور آسیبشناسی اوضاع جامعه مطرح باشند؛ همانگونه كه در انواع نمایشها در دنیا مرسوم است. یعنی با پردهخوانی و پردهنمایی پرده زندگی مردم، تحولی بنیادین در حوزه نمایشهای سنتی ایجاد كنند. نمایش قهوهخانهای"رویاهای رام نشده" به نویسندگی ایوب آقاخانی و كارگردانی سیاوش تهمورث توانسته است با رویكردی تجربی در این رابطه قدمی فراتر بردارد. در این نمایش به جای نقالی و پردهخوانی و استفاده از نقاشیهای دیواری و پردهای برای بیان یك روایت حماسی یا تراژیك، از این نقاشیها برای فضاسازی و زمینهسازی فرهنگی و معرفی محیط نشانهمند قهوهخانه استفاده میشود تا در كنار آن به موضوعی مهمتر بپردازد. این حوادث و موضوعات مهمتر همان شرایط موجود و ناتورالیستی تصویر شده خود جامعه است كه در آن به قرینه پرسوناژها، حوادث، مصائب و صحنههای احتمالی مهرورزانه در تابلوهای قهوهخانه، با آدمهای واقعی گرفتار، حوادثی دردناكتر، فاجعههایی به مراتب تلختر و در همان حال مهرورزیهایی بسیار عمیقتر روبهروییم؛
كه بخشهایی از آن ممكن است معادلهایی از زندگی تماشاگران نیزباشد. نمایش در اصل نگاهی قیاسی و كلی به موضوع دارد، اما در شیوه معرفی پرسوناژها از نگرش استقرایی بهره میگیرد. به عبارت دیگر، در همان حال كه نگرشِ كلی غالب است به صورت انفرادی و دو یا چند نفره به درددلها و موقعیت پرسوناژها میپردازد و نوع حضورشان را اول جداگانه نشان میدهد.نمایش بر دغدغههای درونی پرسوناژها تأكید بسیار دارد و بخشی را كه به عشق و مهرورزی مربوط میشود، در حد و قواره ساختار اثر به طور نسبی خوب به بیان درمیآورد تا جایی كه تماشاگر میتواند از آن نتیجهگیری كند. اما بخشی كه وجه سیاسی دارد و به منزله واقعیتهای تلخ جامعه مطرح میشود تا پایان نمایش همچنان به صورت "گره ناگشوده" باقی میماند. تماشاگر نمیداند آن زنی كه قرار است با تعریفی سیاسی به محل بیاید و مداركی ارائه دهد چرا نمیآید و چه سرنوشتی پیدا میكند. رویكرد ایوب آقاخانی به متن، ناتورالیستی است و در جاهایی كه به آن اشاره شد نارساست و در جاهایی نیز ویژگیهای خاص خود را دارد. او در كل توانسته مضمون نمایش قهوهخانهای را تا حدی ارتقاء بخشد. محیط قهوهخانه را به نماد اجتماعی از خود جامعه تبدیل كند و از دردها و دغدغههای مردم، گاهی عمیق و گاهی هم اشارهوار، حرف بزند.نمایش"رویاهای رام نشده" نوشته ایوب آقاخانی و به كارگردانی سیاوش تهمورث نشان میدهد كه ژانر نمایش قهوهخانهای ظرفیت پرداختن به موضوعات بسیار جدی اجتماعی، اعم از ملودرام و سیاسی، را نیز دارد. ضمن آن كه پرسوناژها به سبب زبان، لحن، نوع واژگان، دیالوگ و حتی رفتار به طبقات و اقشار اجتماعی مورد نظری كه به عنوان الگوهایی از آن به درون متن راه یافتهاند، انتساب پیدا كردهاند و برای تماشاگر باورپذیرند.سیاوش تهمورث كه كارگردانی نمایش را بر عهده دارد، خودش نیز یكی از بازیگران است. او نقش حاشیهای نمایش را برای خود برگزیده و نقشهای اصلی را به بازیگران داده است. این كار او در مقام كارگردان قابل ستایش است. نقش خود را بسیار درست بازی میكند چون به تناسب محل و وجوه فرهنگی خاص قهوهخانهاش نقش و بازی او در مقام قهوهچی درونگرا، حادثه دیده، كم حرف، آرام و متفكر به دل تماشاگر مینشیند.او میزانسنها را كه شامل جایگیریها، جابهجاییها و رودروییهای معین است به تناسب درونمایه نمایش خوب شكل داده و سعی كرده از همه فضای صحنه استفاده كند و متناسب با متن وجوه نشانهمند و دلالتگر"حوض" و یكی از"صندلی"ها را هم به مخاطب انتقال دهد. حضور نوبتی متحرك و"حضور زمینهای ثابت" برخی پرسوناژها و نیز حضور جمعی همه در پایان نمایش، اجرای اثر را معنادار، كنشمند و دلالتگر كرده و این یكی از ویژگیهای تأمل برانگیز نمایش محسوب میشود.طراحی صحنه نیز به میزانسنها كمك كرده و قرار گرفتن"حوض" در جلو صحنه، بین تماشاگران و پرسوناژها، ابتكاری زیبا و معنادار است. نور كه همواره با رفتن پرسوناژها از صحنه، میرود و با آمدن آنان برمیگردد، گویی به معنای خود این آدمهاست. ضمناً در لحظاتی هم كه به شكل موضعی به كار گرفته میشود، جنبههای عاطفی صحنه را تعمیق میبخشد. موسیقی ایرانی با تصنیف"منتظرت بودم" به حال و هوای غمگنانه و پر از ناكامی نمایش كمك بسیاری كرده است.بازی بعضی از بازیگران از جمله محمد حاتمی، شهرام عبدلی و حمید ابراهیمی، كمی اغراقآمیز است. برخی نیز در همان حد و نیاز نمایش ظاهر میشوند از آن جملهاند: ایرج راد، رحیم نوروزی، محمد اسكندری، نسیم ادبی، محمد پورحسن، علی سلیمانی سرنسری، مجتبی رفیعی، رامین راستاد و علاء حسینی. میتوان گفت بازیگران به طور نسبی موفق میشوند خود را به تماشاگر بباورانند.لباس و شاكله ظاهری پرسوناژها كه نوعی سادگی نسبی را به نمایش میگذارد، با نقشهای واقعگرایانه آنها تناسب دارد. نمایش"رویاهای رام نشده" به نویسندگی ایوب آقاخانی و كارگردانی سیاوش تهمورث به منزله نمایشی قهوهخانهای، به جای نقالی و پردهخوانی با مضمونهای رایج، به پردهنمایی پردههای تراژیك درون آدمها میپردازد و به گونهای تمثیلی و نمادین وضعیت روحی و روانی مردم را نشان میدهد. این نمایش به علت بازی بازیگران و میزانسنهای مناسب قهوهخانهای و نیز بهسبب پرداختن نوبتی و مرحلهای به موقعیتهای جداگانه آدمها و سپس همپوشی و تجمیع نهایی آنها در قاببندی كل صحنه، اجرایی دلنشین و دیدنی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]