واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: سینمایايران - ميزگردي درباره سينماي فمينيستي ايران. بررسي سينماي زنانه در ميزگردي با حضور دكتر محمد صنعتي، تهمينه ميلاني و اميد روحاني كه به همت خردنامه همشهري صورت گرفته، مبين نكات جذاب و خواندني درباره اين موضوع است. آنچه ميخوانيد بخشهايي از اين ميزگرد است. بسياري از منتقدان ادبي – هنري، ميان دو واژه «زنانه» و «فمينيستي» تفكيك ميكنند. ما فعلاً از تفاوت ايندو صرفنظر ميكنيم و آنها را يكسان فرض ميكنيم. در جمع ما خانم ميلاني حضور دارند كه شايد تنها فيلمساز زن ايراني باشند كه صراحتاً خود را داراي دغدغههاي فمينيستي در سينما دانستهاند. پرسش اول من از ايشان اين است كه آيا اساساً ما در سينما ميتوانيم مفهومي تحت عنوان «سينماي زنانه» داشته باشيم، اگر به چنين پديدهاي باور دارند؟ سؤال ديگر اين است كه به نظر ايشان مؤلفههاي مهم اين سينما را چه چيزهايي ميدانند؟ مثلاً آيا هر فيلمي كه مسايل اجتماعي – سياسي و حقوقي زنان را در جامعه نشان دهد الزاماً فيلم زنانه است يا آنكه آن فيلم بايد حتماً دغدغههاي وجودي زن را منعكس كند؟ ميلاني: اشاره كرديد كه من معتقد به سينماي فمينيستي هستم. بارها گفتهام كه اگر فمينيسم به اين مفهوم باشد كه ما در مورد مسايل مختلف زنان اعم از اقتصادي، سياسي، رواني، جسمي و...فكر كنيم، شعر بگوييم، موسيقي و فيلم بسازيم تا با اين روش جامعه به تعادل اجتماعي دست يابد، بدون ترديد از اين لحاظ، من فمينيست محسوب ميشوم. دليل اين توضيح اين است كه امروزه فلسفه فمينيسم داراي شاخههاي متعددي است و نميتوانيد مفهوم واحدي از آن ارائه دهيد. در مورد خودم پس از ساخته شدن فيلم « دو زن» به من انگ فمينيسم زدند. اين فيلم هيچ چيز خاص و عجيبي ندارد و فقط حقوق اوليه زنان مانند تحصيل و كار بيرون از خانه را مطرح ميكند كه در حال حاضر در خيلي از خانوادهها صورت ميگيرد و مشكلي هم پيش نيامده است. بهتر بود كه به چنين فيلمي، انساني ميگفتند نه الزاماً فمينيستي.شايد چون قهرمان اصلي فيلم يك زن بود، اين عنوان را به آن اطلاق كردند.پس فيلم فمينيستي تعريف خاص خود را دارد كه فكر نميكنم در سينماي ايران بتوانيم آن را جست و جو كنيم. پرسش من اين بود كه آيا اصلاً مفهومي به نام سينماي فمينيستي در فرهنگ سينمايي جهان و ايران داريم؟ ميلاني: در فرهنگ سينمايي جهان مسلماً چنين چيزي داريم و به صورت ملايمتر و محافظهكارانهاش را در ايران هم تا حدودي داريم. ميتوانيد نمونههايي از آن را در ايران مثال بزنيد؟ ميلاني: فيلم «ماديان» عليژكان از بهترين فيلمهايي است كه درباره زنان در ايران ساخته شده است و يا «سارا»ي مهرجويي، و «بانوي ارديبهشت» خانم بنياعتماد به نظر من از نمونههاي خوب سينماي فمينيستي در ايران هستند. البته باز تأكيد ميكنم كه همه اينها فرم ملايم شده سينماي فمينيستي هستند وگرنه ما فيلمهايي از نوع تلماولوئيز (ريدلي اسكات) و جوليا را هنوز در ايران نداريم. برداشت من از سخنان شما اين بود كه پاية اصلي ورودتان به سينما را دغدغههاي اجتماعي – سياسي خود قرار دادهايد؛ چرا كه تأكيد داشتيد كه در جامعهاي كه اين همه مشكلات و مسايل در مورد زنان وجود دارد اين وظيفه ماست كه آنها را در سينما منعكس كنيم. با اين اوصاف فكر نميكنيد در چنين حالتي عملاً دغدغههاي هنري يك هنرمند تحتالشعاع دغدغههاي سياسي – اجتماعي و ايدئولوژيك قرار ميگيرد؟ ميلاني: هيچ كس نگفته وقتي پاي هنر به ميان ميآيد، ايدئولوژي حذف ميشود.هيچ انساني بدون ايدئولوژي وجود ندارد. روحاني: اصرار شما به انگ زدن دقيقاً نياز جامعه را به نوع نگاه سينمايي خانم ميلاني نشان ميدهد.چه اصراري به پرتاب كردن اين مفاهيم و واژهها داريد؟ اصلاً شما چگونه سينماي فمينيستي و زنانه را در كنار هم ميگذاريد؟ در صورتيكه اين دو، در فرهنگ سينمايي مفاهيم جداگانه هستند؟ من در ابتدا گفتم كه اين دو را متفاوت ميدانم، ولي چون فعلاً نميخواهيم وارد جزئيات شويم، موقتاً توافق كنيم كه اين دو را يكي بگيريم.خانم ميلاني دائماً از كلمة «انگ فمينيسم» استفاده ميكنند و دغدغههاي رهايي زنان را مطرح ميكنند. روحاني: شما دائماً ايشان را مورد خطاب قرار ميدهيد كه چرا دغدغههاي فمينيستي دارند و ايشان هم مجبور ميشوند دستهايشان را به عقب ببرند و بگويند كه نخير من فمينيست نيستم.من از شما ميخواهم كه خودتان تعريفي از سينماي زنانه و فمينيستي ارائه دهيد و بعد از ايشان بپرسيد كه فيلمهايشان در كدام رده قرار دارد. در اكثر فيلمهاي خانم ميلاني عنصر ايدئولوژيك فمينيستي بر دغدغههاي هنري غلبه دارد و اتفاقاً «زنانه» نيست.خود ايشان هم گفتند كه كمبودهايي كه زنان در حيطة اجتماعي، سياسي و حقوقي دارند، ايشان را وادار كرده كه فيلم بسازند.پس ميتوان گفت كه سينماي ايشان بيشتر فمينيستي است، ولي چون احساسات و تمايلات فردي زنان (صرفنظر از اينكه موانع قانوني و اجتماعي براي آنها چيست) در اكثر فيلمهاي ايشان كمتر ديده ميشود، نميتوان در كل فيلمهاي ايشان را «زنانه» دانست. ميلاني: منظورتان از احساسات شخصي زنانه چيست؛ مثلاً نارضايتي زنان نسبت به جامعهشان است يا منظورتان حس مادري آنهاست يا... تمامي اينها البته ميتواند مطرح باشند؛ يعني يك فيلم زنانه ميتواند تنوع حسهاي زنان را نشان بدهد و مهمتر از همه دنيا را از دريچه ديد آنها به نمايش بگذارد. ميلاني: پس اگر اينها را قبول داريد، ميتوانم بگويم در ميان اين احساسات زنانه، نارضايتي زنان هم وجود دارد. ولي به محض اينكه اين امر در فيلمي به نمايش در ميآيد، واكنش نشان ميدهند و به آن انگ فمينيستي ميزنند. ولي اگر در فيلمي نشان داده شود كه مادري گريه ميكند و براي فرزندش ميسوزد و ميسازد، همه، فيلم را تحسين ميكنند و آن را فيلمي انساني – زنانه اطلاق ميكنند. صنعتي: براي سخن گفتن درباره فمينيسم و مسئله زنان در سينما بهتر بود زنان طرفدار و مخالف، آن را نمايندگي ميكردند، نه اين كه مردان بنشينند و مسايل زنان را حل و فصل كنند و يا از زنان مانند كودكان حمايت كنند. وقتي درباره سينماي زنانه يا فمينيستي سخن ميگوييم، بايد ابتدا بدانيم كه تعريفمان از اين واژهها دقيقاً چيست و بعد بحث كنيم كه آيا سينماي زنانه سينمايي است كه زنان آنها را ميسازند يعني ذهنيت زنانه يا، به نظر من نگاه زنانه، در آن غالب است؟ يا آنكه هر فيلمي كه به روانشناسي و جامعهشناسي زنان بپردازد زنانه محسوب ميشود؟ در اين صورت بايد گفت مردان بهترين فيلمها را در مورد زنان و حمايت از حقوق آنان ساختهاند؛ مثلاً در دهه 1960 – بزرگترين فيلمسازان به شكل غالب به روانشناسي زنان پرداختند. مثلاً فدريكو فليني را برخي جزء سينماي فمينيستي به شمار ميآورند.اغلب فيلمهايش هم در مورد زنان است. همين طور سينماي اينگمار برگمن و آنتونيوني.حتي هيچكاك صاحب سينماي زن محور است. سينماي فمينيستي را به سينمايي اطلاق ميكنيم كه به قول خانم ميلاني، حامي حقوق اجتماعي – سياسي زنان است؛ سينمايي كه به تبعيض نسبت به زنان اعتراض دارد و از پايمال شدن حقوق آنها رنج ميبرد و ناراضي است و با كمك گرفتن از سازمانهاي زنانه، تبليغات سياسي – اجتماعي و فرهنگي حرفشان را به گوش مردم ميرسانند و آگاهي اجتماعي را بالا ميبرند.يكي از اين شيوههاي اعتراض، بهرهگيري از سينما و تلويزيون است. محتواي سينماي فليني، برگمن، آنتونيوني، هيچكاك و از متأخرين هم سينماي كساني چون كيشلوفسكي و استيون دالدري (كارگردان فيلم ساعتها) را ميتوان سينماي زن محور يا سينمايي قلمداد كرد كه به روانشناسي زنان ميپردازد. اين سينما كه توسط مردان، تجربه و در سينما باز توليد ميشود، سوءتفاهمها و عدم امكان رابطه ميان دو جنس را بررسي ميكند. حالا ميپرسم بحث ما در اين ميزگرد كداميك از اين مسايل فمينيستي يا زنانه است؟ آيا بهتر نيست بحث را به سينماي زنانه محدود كنيم نه فمينيستي كه ابعاد سياسي دارد و به قول خانم ميلاني داراي نحلههاي متعدد است؟ فمينيسم در غرب گونههاي مختلف دارد.شكل افراطياش حتي واقعيات فيزيكي و فيزيولوژيكي بدن زن و مرد را انكار ميكند و آنها را القائات يا زوايد و پارازيتهاي اجتماعي ميداند.تا برسيم به فمينيسم چپ راديكال كه به شدت به تساوي حقوق اجتماعي – اقتصادي – حرفهاي و حتي زناشويي زن و مرد توجه دارد و يا آن سوي اين افراط كه فمينيستي خشونتبار (مانند رفتار اسطورههاي زنان آمازون) كه جهان را بدون مرد ميخواستند و از آنان فقط براي بقاي نسل استفاده ميكردند. پس مقولهاي تحت عنوان سينماي زنانه وجود دارد؟ صنعتي: بله، من گفتم سينمايي داريم كه به دليل آنكه ايدئولوژيهاي خاص فمينيستهاي مختلف را در خود دارند، به آنها برچسب «فمينيستي» ميزنند، امّا علاوه بر آنها ما با سينماي ديگري هم طرف هستيم كه توسط خود زنان ساخته شده و به مسايل خاص آنها و با ذهنيتي زنانه ميپردازد و سعي ميكند تفاوتهاي خاص زنان با مردان را در آن انعكاس دهد. اين نكته را از اين جهت گفتم كه بسياري از پيروان مسايل فمينيستي، و به تبع آن سينماگران طرفدار فمينيسم، اين نكته را القا ميكنند كه انگار مردان و زنان كاملاً مانند يكديگرند و هيچگونه تمايز و تفاوتي با هم ندارند. در صورتيكه به نظر من همان گونه كه زن و مرد ساختار فيزيكي و فيزيولوژيكشان با هم متفاوت است، خودشان هم با يكديگر تفاوت دارند. البته بدون اينكه يكي بر ديگري برتري داشته باشد و بدون اينكه از لحاظ حقوق اجتماعي – سياسي يكي از امتيازاتي برخوردار باشد و ديگري فاقد آنها. در عين حال هنگامي كه شما در مقدمة بحثتان از زنان كارگرداني اسم برديد كه ميگفتند ما دغدغههاي فمينيستي نداريم و فارغ از اين مسايل فيلم ميسازيم، ميخواستم بگويم كه انگار آنها با انكار تفاوت زن و مرد وارد سينما ميشوند و با اينكه چشم زني پشت دوربين قرار ميگيرد، ولي اين ذهنيت جهان مردسالار است كه نگاه خانم كارگردان را هدايت ميكند و آنها بدون آنكه آگاه باشند با ارزشهاي جهان مردانه و با نگاه مردانه ، فيلمي مردانه ميسازند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]