واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: اصغر فرهادي درباره عدم حضورش در نامه 123 سينماگر براي لغو امتياز «دنياي تصوير» ميگويد: توقع من این است كه در این مواقع علاوه بر درخواست رفع مانع برای انتشار مجدد، خواستار علت برخوردهای اینچنین هم باشیم ليلي نيكونظر: اصغر فرهادی این روزها، دوران شلوغ و پركاری را پشت سر میگذارد و پیدا كردنش به سادگی ممكن نیست. «درباره الی» فیلم تازه او، در مرحله پیشتولید است و خبری از همكاری او و مجید مجیدی روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفته است. همكاریای كه اصغر فرهادی علت آن را، علاقهاش به «روحیات شخصی»، مجید مجیدی و «صداقت آثار او» میداند. قرار است پس از تمام شدن فیلمبرداری «درباره الی» همكاری اصغر فرهادی و مجید مجیدی ادامه پیدا كند. اما علت این گفتوگوی كوتاه، هیچكدام از اینها نبود. مناسبت این گفتوگو، یك چیز بود؛ نام اصغر فرهادی پای نامه 121 دستاندركار و اهالی سینما به مسوولان در خصوص رفع توقیف مجله «دنیای تصویر» نبود و این در حالی است كه این كارگردان مطرح سینما به صراحت شهرت دارد. آقای «فرهادی»، در نامهای كه 121 دستاندركار مطرح سینما، تلویزیون و تئاتر در واكنش به حكم لغو امتیاز نشریه دنیای تصویر، خطاب به نهادهای مسوول نوشتند، اسم شما نبود. دلیلی داشت؟ طبیعی است كه من هم مثل غالب اهالی سینما از این نامه حمایت میكنم. همچنین از واكنش منطقی و دلگرمكننده خانه سینما به این مسئله، اما وقتی نامه را خواندم احساس كردم میتواند كمی صریحتر باشد. برای امضای آن نامه، احساسم این بود كه باید درخواست مطرح شده، صریح و روشن باشد. پس دلیل خاصی نبوده، منظور این است كه شما با محتوای آن نامه مخالفتی نداشتهاید، نه؟ خیر، نامه در واقع، نامه خوبی بود و درخواست، منطقی. فقط توقع من این است كه در این مواقع علاوه بر درخواست رفع مانع برای انتشار مجدد، خواستار علت برخوردهای اینچنین هم باشیم. در نامه مورد نظر كمتر به این ماجرا پرداخته شده بود. این روزها شاهد این هستیم كه سینماگران، همبستگی خوبی در این ماجرا نشان دادهاند. علت این همبستگی و اعتراض، صرفا از دست دادن چند نشریه تخصصی سینمایی است یا علت دیگری هم دارد؟ من فكر میكنم كه مهمترین علت این واكنشها، علاوه بر تعلق خاطری كه اهالی سینما به مجلات معتبر، جا افتاده و تخصصی مثل «دنیای تصویر» و «هفت» دارند، دانستن علت این نوع نگاه به سینما و مطبوعات مرتبط با سینما نیز هست. به هر حال وقتی این طیف وسیع با سلایق مختلف، به اینچنین برخوردی با اینگونه مجلات واكنش نشان میدهند، در واقع از حكم صادر شده و شرایط فرهنگیای كه باعث چنین اتفاقاتی میشود، انتقاد دارند. من تصور میكنم همه این اتفاقات، حاصل یك بدگمانی و سوءظن به سینما و اهالی سینماست. چقدر این صراحت و همبستگی اهالی سینما را مؤثر میدانید؟ ما شما را به عنوان یكی از صریحترین اعضای خانواده سینما میشناسیم كه هر موقع احساس حضور كردهاید، كوتاه نیامدهاید. برخوردهای اینچنینی، اساساً چقدر مؤثر است؛ همین كه خانواده سینما، پای این ماجراها بایستند و به سادگی حاضر نباشند امضاهای پای نامهها را پس بگیرند؟ من احساس نمیكنم در ارتباط با مسائل سینمایی، كسی امضایش را به خاطر مصالح دیگر پس بگیرد. ممكن است در برخورد با مسائل سیاسی چنین اتفاقاتی بیفتد، اما تاكنون سابقه نداشته اهالی سینما به سادگی امضاهایشان را پس بگیرند. به نظرم، چیزی كه سال گذشته و امسال در فضای سرد سینما باعث دلگرمی شد، همین همبستگی اهالی سینما از طیفهای مختلف در ارتباط با دفاع معقولشان از حق صنفیشان بود. این اتفاق بزرگی در سینمای ایران است و بالطبع تبعات بزرگی هم خواهد داشت. از نگاه شما، مجله «دنیای تصویر» و «هفت»، حائز ویژگیهایی بودند؟ منظور این است كه آیا خانواده سینما، از منتشر نشدن آنها، دچار ضرر و خسران خاصی میشود؟ من فكر میكنم كه مجله «دنیای تصویر» یك ویژگی داشت و آن هم این بود كه هر مخاطب غیرسینمایی را هم جذب میكرد؛ هم مردم عادی با محتویات این مجله ارتباط داشتند و هم كسانی كه دنبال اطلاعات تخصصی و فنی سینما بودند، میتوانستند راضی باشند. «دنیای تصویر»، صرفا یك مجله با مخاطب محدود نبود. در مجله «هفت» هم، فضای فرهنگی حاكم بر مطالبش، ویژگی آن بود. مجله «هفت»، بدون هیچ قضاوت سیاسی، كاملا در یك مسیر نوی فرهنگی حركت میكرد. این حرف من به آن معنی نیست كه اینگونه برخوردها، در حق مجلات تخصصی نباید صورت بگیرد، بلكه حتی در ارتباط با مجلات غیرتخصصی و عادیتر هم هرگونه برخوردی، میبایست مستدل و شفاف باشد؛ دلیل هرگونه برخوردی باید روشن باشد و نه كلی و مبهم. كارنامه مجلاتی مانند «هفت» و «دنیای تصویر»، به دلیل مكتوب بودنشان، روشن و واضح است و قابل كتمان نیست؛ فكر میكنم منطقی است دلایل حذفشان هم شفاف و روشن باشد وكمترین خواسته اهالی سینما در اینباره میتواند همین باشد كه فرصتی برای بحث و گفتوگو در مقابل دلایل حذف و چنین برخوردهایی در اختیار هم دستاندركاران این مجلات و هم اهالی سینما گذاشته شود. منظورتان از اینكه دلایل روشن و شفاف باشد چیست؟ مگر «انعكاس زندگی خصوصی هنرپیشههای كثیف هالیوود» به قدر كافی شفاف و روشن نیست؟ من فكر میكنم كه معنی اصطلاحات و كلمات و تعابیری مثل «زندگی خصوصی و كثیف» و شبیه این، نزد همه یكسان نیست؛ هركس میتواند دایرهای برای این تعاریف تعیین كند. تنها یك آییننامه یا قانون مورد قبول اهالی فرهنگ و سیاستگذاران حد و حدود این تعریفها را مشخص میكند، چهبسا تصویری به زعم یك فرد،فسادآور و برای فرد دیگر، یك تصویر عادی باشد. مرز این تعاریف باید روشن شود. منظور من از شفاف و روشن بودن دلایل، شفاف و روشن شدن معانی این كلمات است. به نظر شما، این همبستگی و اتحاد این روزها و همین امضاها و نامهها میتواند به نتیجهای ختم شود كه موردنظر شماست یا اساساً همین همبستگی نشانه خوبی است؟ نه، به نظرم شاید در كوتاهمدت این همبستگیها دلپذیر و شورآفرین باشد، اما در طولانیمدت اگر چنین حركتهایی به نتیجه نینجامد و بیحاصل باشد، از دست خواهد رفت. هدف، همبستگی نیست، هدف رفع موانع است و راه رسیدن به چنین شرایط فرهنگی احساس اطمینان در مسوولان و سیاستگذاران به اهل فرهنگ است. منبع خبر : كارگزاران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]