واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: در مقاله قبل "کودکانی که پدر و مادرند" عنوان کردیم که کودک بر طبق اتفاقات و شیوه ارتباطی که با پدر و مادر داشته است حکم هایی را در ناخودآگاه خود ذخیره می کند و روال زندگی خود را بر پایه این ذهنیات تنظیم می کند. در متن پیش سه حکم را شرح دادیم که از جمله حکم های "وجود نداشته باش"، "خودت نباش" و "بچه نباش" . در ادامه حکم های دیگری را به شما معرفی می کنیم که محیط اطراف می تواند به انحاء مختلف باعث ثبات آنها در ذهن فرد شود. 1- تعلق نداشته باش: گاهی والدین به فرزندان خود نوعی برتری و تفاوت را القا می کنند و آنها را با حسی از برتری جویی و عدم وابستگی افراطی رشد می دهند. گاهی اوقات نیز در نتیجه مهاجرت خانواده به منطقه ای دیگر و احساس غریبگی های متعدد در کودک این حکم در او ثبات می یابد. این پیام ممکن است به وسیله والدینی منتقل شود که به طور دائم به فرزند خود می گویند (تو با بقیه فرق داری- تو باهوش تری- پدر و مادرت پولدارترند- ما از همه فقیرتریم) افراد با پیام درونی" هیچ کاری نکن" فعالیت ها را نیمه کاره رها می کنند، از آغاز کردن برنامه دچار تردیدند و از انجام آن لذت نمی برند و قادر به شناسایی استعدادهای خود نیستند. جالب است بدانید که این پیام ها هم می تواند در افراد با اعتماد به نفس بالا و هم در افراد با خودباوری پایین اتفاق افتاده و مرور شود . لازم است به کودکانمان بیاموزیم که همه افراد منحصر به فرد بوده و با یکدیگر متفاوتند نه آنکه او با بقیه تفاوت داشته باشد. کسانی که این احساس را با خود به دنبال دارند در جمع احساس غربت می کنند، در محیط های کار انتظار توقف ها کاری طولانی مدت و حس ماندگاری ندارند، رفتارهای خارج از جنسیت خود نشان می دهند مثلا دخترانی هستند که پوشش های پسرانه را انتخاب می کنند و در اکثر موارد والدین نیز خود دارای این حکم می باشند. پدر و فرزند 2- هیچ کاری نکن: برخی از والدین مضطرب به دلیلی اضطراب فراگیری که تجربه می کنند و به این علت که همواره انتظار یک اتفاق منفی قریب الوقوع را می کشند ، کودکان خود را در شرایط خاص و بدون مسئولیت تربیت می کنند تا از وقوع اتفاق منفی جلوگیری کنند. اگر در شخصی شاهد این وضعیت هستید که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار نیست، در فعالیت های خود اهداف و مسیری واحد را دنبال نمی کند، فعالیت ها را نیمه کاره رها می کنند، از آغاز کردن برنامه دچار تردید است و از انجام آن لذت نمی برد و قادر به شناسایی استعدادهای خود نبوده و نیست، می توان چنین احتمال داد که در خانواده از حکم «هیچ کاری نکن» زیاد استفاده شده است. این افراد در نقش والدینی نیز از دانسته های خود نمی توانند استفاده لازم را ببرند. همچنین آنها دارای پدر ومادری بوده اند که از وسواس و اضطراب مداوم رنج می برند و تمایل دارند برای ایمنی بیشتر، خود برای انجام همه مسئولیت ها متعهد باشند. آنها در ناخودآگاه خود اضطراب و وحشت دارند و فرزندان را قربانی نگرانی خود می کنند و از آنها حتی در حد توانشان هم انتظار ندارند. والدین مضطرب به دلیلی اضطراب فراگیری که تجربه می کنند و همواره انتظار یک اتفاق قریب الوقوع را می کشند همواره کودکان خود را در شرایط خاص و راحت و بی مسئولیتی تربیت می کنند تا از وقوع اتفاق منفی جلوگیری کنند. ************** 3- تو نمی تونی: والدینی که این حکم را در فرزند ایجاد می کنند مدام او را سرکوب نموده و به این امر متهم می کنند که در شرایطی که بهترین امکانات را برای آنها فراهم نموده اند، بهترین نتایج را نمی گیرند و قدردان آن نیستند. آنها خود را فردی مسئول و عامل به وظائف و مسئولیت های والدینی و فرزند خود را کاهل، اهمال کار، تنبل و قدرنشناس معرفی می کنند . آنها این پیام را منتقل می کنند که تو توانایی و عرضه کافی را نداری و و نمی توانی موفق شوی . در مطلب بعد با ما همراه باشید تا حکم های دیگر شخصیتی را که به افراد القاء می کند : درصورت این گونه بودن مورد پذیرش قرار می گیری، بخوانیم و مورد بررسی قرار دهیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]