واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: زن و مردي ميانسال كه پيرزن تنها را براي سرقت طلاهايش به قتل رساندهاند فقط به يك حلقه انگشتر، يك دستگاه ويدئو و يك پلياستيشن رسيدند.
به گزارش جوان، ساعت 18:15 روز چهارشنبه، مأموران كلانتري 108 نواب، قاضي منافيآذر، بازپرس ويژه قتل و كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران را از قتل زني سالخورده در خانهاش با خبر كردند. محل حادثه طبقه اول ساختماني مسكوني در خيابان جيحون و جسد هم متعلق به زن 85 سالهاي به نام آمنه بود.
بررسي كارشناس پزشكي قانوني بعد از معاينه جسد معلوم كرد كه آمنه براثر انسداد مجاري تنفسي كشته شده است. مريم، زن 44 سالهاي كه در همسايگي مقتول زندگي ميكرد و پليس را از ماجرا با خبر كرده بود، اولين كسي بود كه در اين باره از او تحقيق شد.
او گفت: ساعت 13:30 آمنه - مقتول- مرا صدا زد و گفت كه كنترل تلويزيونش خراب شده است. از من خواست كه برايش يك كنترل بخرم. راهي مغازه صوتي تصويري شدم، اما مغازه تعطيل بود. بعد به دنبال كارهاي خودم رفتم و ساعت 15:30 به خانه بازگشتم. نيم ساعت بعد دوباره براي انجام كاري خانه را ترك كردم. ساعت 18 وقتي به خانه برگشتم، ديدم كه شيشه آپارتمان آمنه شكسته است. از لاي شيشه شكسته كه نگاه كردم جسدش را ميان اتاق پذيرايي ديدم. بعد از آن بود كه همسايهها و بعد پليس را از ماجرا باخبر كردم.
بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني، تحقيقات در اين باره ادامه پيدا كرد. كارآگاهان در اولين بررسي به سراغ دوربينهاي مداربسته ساختمانهاي اطراف رفتند. آنها بعد از بررسي تصاوير متوجه شدند كه مريم بار اول ساعت 15:17 و بار دوم در ساعت 15:40 در خيابان جيحون تردد داشته است. آنها وقتي به ماجرا مظنون شدند كه متوجه شدند در هر دو تصوير مردي حدوداً 42 ساله به دنبال مريم حركت ميكند. وقتي تصوير اين مرد مقابل مريم قرار گرفت، گفت كه او را نميشناسد، اما دروغ مريم خيلي زود رنگ باخت؛ چراكه پسر مريم گفت كه آن مرد كسي نيست جز مجيد- 42 ساله- كه چند سال قبل در همسايگيشان زندگي ميكرد.
پسر مريم گفت: چهارسال قبل مجيد در خيابان سيمتريجيهمسايه ما بود. مجيد و همسرش مدام با هم اختلاف داشتند و دعوا ميكردند. مادرم هم در نقش ميانجي وارد ميشد تا ميان آنها صلح برقرار شود. تلاش مادرم فايده نداشت و آنها متاركه كردند و از محله ما رفتند. مدتي كه گذشت ما هم محل زندگيمان را تغيير داديم و به خيابان جيحون آمديم.
بعد از بهدست آمدن اين سرنخ بود كه كارآگاهان محل زندگي مجيد را در خيابان مرتضوي شناسايي و ششم بهمن ماه او را بازداشت كردند. مجيد در اولين تحقيقات جرمش را انكار كرد و گفت كه در ماجراي قتل نقش نداشته است. او زماني كه تصاوير دوربين مداربسته را ديد به ارتكاب قتل با همدستي مريم اعتراف كرد.
او در شرح ماجرا گفت: چهار سال قبل با مريم و خانوادهاش در خيابان سيمتريجي آشنا شدم. آن زمان متأهل بودم و با همسرم اختلاف داشتم. مريم در نقش ميانجي وارد شد و سعي كرد تا من و همسرم را به زندگي اميدوار كند. تلاش او فايده نداشت و ما سرانجام طلاق گرفتيم. بعد از جدايي بود كه به مصرف موادمخدر اعتياد پيدا كردم. مريم هم پنهاني شيشه مصرف ميكرد و همين موضوع سبب شد تا با هم رابطه داشته باشيم. متهم ادامه داد: من دچار مشكلات مالي زيادي شده بودم و مريم كمك زيادي به من كرد.
متهم در شرح ماجرا هم گفت: يكماه قبل از حادثه بود كه به عنوان نظافتچي به خانه پيرزن رفتم. مريم من را براي كار به او معرفي كرده بود. هنگام نظافتخانه بود كه وسوسه سرقت از خانه پيرزن به جانم افتاد و ماجرا را با مريم مطرح كردم. او به شدت مخالفت كرد و گفت كه حاضر به اين كار نيست. سرانجام مريم چند روز قبل قبول كرد و مطابق نقشه مريم در خانه را برايم باز گذاشت. وقتي وارد شدم. در آپارتمان پيرزن را زدم. در را كه باز كرد. در را محكم به صورتش كوبيدم كه كنترل خودش را از دست داد و به ميان اتاق افتاد. با طناب دست و پا و دهانش را بستم. داشتم دستان او را از پشت ميبستم كه دست چپش شكست. بعد انگشتر طلايش را از انگشتش خارج كردم.
سپس به جستوجوي خانه پرداختم، اما خبري از طلا نبود. با مريم تماس گرفتم و گفتم كه در خانه طلايي وجود ندارد. گفت كه احتمالاً آنها را به دخترش سپرده است. سرانجام بدون پيدا كردن طلا و جواهرات، يك دستگاه ويدئو، يك دستگاه پلياستيشن و يك تخته فرش دستباف را از ساختمان خارج كردم. ساعتي بعد مريم تماس گرفت و من را از ماجراي فوت پيرزن با خبر كرد. متهم گفت: من قصد قتل او را نداشتم، اما كاري كه كردم منجر به فوتش شد.
بعد از اقرار مجيد، مريم هم حرفهاي مجيد را تأييد كرد.
سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليسآگاهي تهران بزرگ گفت: تحقيقات بيشتر از دو متهم در اداره دهم پليسآگاهي تهران در جريان است.
۰۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]