واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اقتصاد مقاومتی و عزت ملی
اقتصاد مقاومتی اگرچنانچه به معنای واقعی کلمه اجرائی بشود و اقدامو عمل بشود، هم عزّت ملّی را تأمین میکند، هم نیازهای کشور را تأمین میکند؛ چون متّکی است به ظرفیتهای داخلی، به امکانات داخلی، به تولید داخلی.
مقام معظم رهبری در بخشی از بیاناتشان در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه با اشاره به نسبت و رابطه اقتصاد مقاومتی و عزت ملی، فرمودند: «اقتصاد مقاومتی، هم عزّت ملّی است، هم گرهگشایی فعلی است. ... اقتصاد مقاومتی اگرچنانچه به معنای واقعی کلمه - همانطور که گفته شده و خواسته شده- اجرائی بشود و اقدامو عمل بشود، هم عزّت ملّی را تأمین میکند، هم نیازهای کشور را تأمین میکند؛ چون متّکی است به ظرفیتهای داخلی، به امکانات داخلی، به تولید داخلی.» اقتصاد مقاومتی به عنوان مدلی از مدیریت کلان اقتصاد، مبتنی بر تقویت ظرفیتهای درونی اقتصاد کشور است و در عین حال، به دور از انزواگرایی است. به عبارتی، در نگاه معطوف به اقتصاد مقاومتی، بر حفظ ارتباطات بینالمللی و ضرورت استفاده از امکانات و ظرفیتهای خارجی برای شکوفایی اقتصادی کشور تأکید میشود، اما در چارچوب این راهبرد، امکانات مذکور صرفاً برای تقویت ظرفیتهای درونزای داخلی اقتصاد کشور مورداستفاده قرار میگیرد؛ بدین معنا که دروازههای اقتصاد کشور تا آنجا به روی سرمایه خارجی گشوده میشود که منجر به تقویت ظرفیتهای درونی و رشد اقتصاد ملی شود. از این رو، میتوان گفت که راهبرد مذکور، «درونزا و بروننگر» است. اقتصاد مقاومتی، یک اقتصاد فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته؛ زیرا مقاومت برای دفع موانع پیشرفت صورت میگیرد. از این رو، اقتصاد مقاومتی مبتنی بر کاهش وابستگیها و تاکید روی مزیتهای تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی است. درواقع، اقتصاد مقاومتی در پی آن است که بر فشارها و ضربههای اقتصادی از سوی دشمن غلبه کند. در مجموع، سه ویژگی مهم این الگو را میتوان اینگونه برشمرد: 1- اقتصاد مقاومتی معطوف به تقویت ظرفیتهای درونی اقتصاد کشور است و مصونیتبخشی به ارکان اقتصاد کشور در مقابل هجمههای خارجی را مدنظر دارد. 2- محدود به امکانات داخلی نیست، به استفاده از امکانات بیرونی توجه دارد، اما استفاده از آنها را صرفاً برای تقویت عناصر درونی مدنظر قرار میدهد، 3- مستلزم کشف افقهای جدید، راههای نرفته و خلق مزیتها و فرصتهای نوین است. بنابراین میتوان گفت که اقتصاد مقاومتی، الگویی برای توسعه اقتصادی در شرایط تحریم، کمبود و دشمنی است. به عبارت دیگر، از آنجا که بخشی از پیشبرد امر توسعه در هر کشوری منوط به ارتباطات بینالمللی است و در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران از نظر امکان دستیابی به امکانات بینالمللی با محدودیت مواجه است، راهبرد اقتصاد مقاومتی بر آن است تا با تقویت ظرفیتهای درونی اقتصاد کشور، از محدودیتهای مذکور عبور کند و دچار وقفه و رکود نشود. البته همانطور که گفته شد، این الگو برونگرا نیز میباشد و متفاوت از انزواگرایی در نظام بینالملل است. بنابراین، از آنجا که اولاً؛ اقتصاد مقاومتی اساساً با نگاه به درون و تقویت ظرفیتهای درونزای داخلی تعریف میشود و ثانیاً؛ چون شکوفایی اقتصادی را مبتنی بر ظرفیتهای درونی تعریف میکند، بر این اساس، نظام اسلامی خود را مجبور به سرخم کردن در مقابل مستکبران و پذیرش شرایط ظالمانه حاکم بر نظام بینالملل نمیبیند. از این رو، اقتصاد مقاومتی به بهترین وجه میتواند عزت ملی و اسلامی را تضمین کند. توضیح آنکه در شرایط موجود، دو راه برای رفع مشکلات اقتصادی کشور وجود دارد؛ نسخهبرداری از بیرون، که اغلب ناموفق بوده و تبعات احتمالی غیرقابل مدیریت در پی خواهد داشت و نگاه به درون، آنهم با اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و محور قراردان آنها که نه تنها از تبعات احتمالی رویکرد نگاه به بیرون مصون است، بلکه با اعتقاد به بروننگری و تلاش برای جذب امکانات خارجی، جهت تقویت استعدادها و ظرفیتهای درونی کشور تلاش میکند. به طور مشخص باید گفت که در دوره پسابرجام که دشمن از «تقابل» به «تعامل» روی آورده است و میکوشد تا در حصار امن جمهوری اسلامی نفوذ کند، یکی از مهمترین بسترها و روزنههای نفوذ وی، به دست گرفتن طرحها و پروژههای اقتصادی کشور است که اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی از آن روی که میتواند مانع نفوذ دشمن در اقتصاد کشور شد، نیز تأمینکننده عزت ملی است. درست بر همین اساس است که اقتصاد مقاومتی در مقابل الگوهای توسعه وابسته رایج در دنیا قرار دارد، الگوهایی که چون با نگاه به بیرون تعریف میشوند و اگرچه ممکن است در نیل به توسعه موفق شوند، اما به هیچ وجه تأمینکننده عزت ملی نیست. در همین راستا قابل ذکر است که در دنیا اینگونه تبلیغ میشود که چنانچه کشوری خواهان شکوفایی اقتصادی است، حتماً باید به مدارهای جهانی توسعه وصل شده و از امکانات خارجی بهره ببرد. به عبارت دیگر، به طور تلویحی اینگونه گفته میشود که اگر کشوری خواهان حفظ استقلال و عزت خود باشد و بر روی این مقولات تأکید داشته باشد، نمیتواند در حل مشکلات خود و دستیابی به توسعه توفیق داشته باشد؛ یعنی براساس مباحث حاکم بر تئوریهای توسعه در دنیا، عزت و استقلال به نوعی با توسعه مانعهالجمع محسوب میشود. ریشه این بحث از آنجا شکل میگیرد که اتصال به کشورهای پیشرفته غربی و پذیرش نسخههای بیرونی برای توسعه را شرط لازم و کافی برای توسعه میدانند و در این میان، عمدتاً از توجه به ظرفیتهای درونی و ویژگیهای ملی کشورها غفلت میشود. اقتصاد مقاومتی با ناکافی دانستن این گزاره، معتقد است که هم میتوان شکوفایی اقتصادی داشت و هم میتوان عزت ملی و استقلال خدشهناپذیر داشت. از این رو، در اقتصاد مقاومتی نگاه به درون و تقویت ظرفیتهای درونی برجسته است. بنابراین در جمعبندی باید گفت که اقتصاد مقاومتی از آنجا که مبتنی بر ظرفیتهای درونی بوده، مانع پذیرش شرایط ظالمانه حاکم بر نظام بینالملل است و همچنین مانع نفوذ دشمن است، در عصری که عزت و استقلال ملی با توسعه و پیشرفت مانعهالجمع فرض میشود، به بهترین نحو میتواند هم کشور را به پیش ببرد و هم عزت و استقلال ملی و اسلامی را تأمین کند. مصطفی قربانی پایگاه بصیرت انتهای متن/
95/05/02 :: 01:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]