واضح آرشیو وب فارسی:الف: کار سخت ترامپ، تازه آغاز شد
فرانسیس فوکویاما/ مترجم: وصال روحانی
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۳۸
دونالد ترامپ پیروزی جالبی را در انتخابات اخیر ریاستجمهوری امریکا برابر هیلاری کلینتون کسب کرد و این کار را با تأکید بر ضعفهای متعدد این کشور و نشان دادن کاستیهای فراوان امریکا انجام داد اما اینک وقت حل این مشکلات توسط خود او رسیده است و اینجا است که کار به مشکل برخورد میکند و کار ساخت ترامپ تازه آغاز میشود. استراتژی مشاوران تاجر میلیاردر امریکایی در به حرکت درآوردن اکثریت سفیدپوست و طبقه متوسط معمولاً خاموش در امریکا یک سیاستگذاری هوشمندانه بود و او برخلاف میت رامنی نماینده منفعل و قانع جمهوریخواهان در انتخابات سال 2012 که بسیار آسان به باراک اوباما باخت با بمباران تبلیغاتی هیلاری این کهنه سرباز صحنه سیاستهای امریکا را یک متاع تکراری و بدرد نخور و بانی اکثر کمبودهای فعلی به جامعه امریکا معرفی و از همین طریق جنگ بر سر تصاحب کاخ سفید را فتح کرد. ترامپ شاید از منظر مخالفانش فقط بدیهیات را گفته باشد اما او چیزهایی را گفت که مردم امریکا دوست داشتند بشنوند و اگر کلینتون به کاخ سفید میرفت همچنان در ارکان حکومتی امریکا استمرار مییافتند. ترامپ بر عیبهای بسیاری در پیکر سیاستهای جاری امریکا انگشت گذاشته و از آن قبیلاند نابرابریهای شغلی که طبقه متوسط را خراشهای روحی مکرر داده است و منحصر بودن قدرت به گروههای سیاسی خاص که اگر هم ظاهراً مربوط به مردم عادی نشود عوارض آن دامان مردم را میگیرد. مسأله هزاران «نیروی» کار خارجی آنچه سیاست امریکا را جراحت بار کرده ورود هزاران «نیروی» کار خارجی به بازار کار این کشور و به تبع آن کم شدن فرصتهای شغلی برای خود امریکاییها است. ترامپ قول داده است که این مشکل را حل کند و میخواهد آن را درون فرآیندهای کاری امریکا و در همان سیستم موجود حل و فصل کند اما مشاوران ترامپ باید او را که فقط متخصص تجارت آزاد است و سررشتهای از اقتصاد دولتی ندارد به این نکته واقف کنند که کار در کارخانههای امریکا از این منظر به روی خارجیها باز شد که این بخش از دادوستدهای گستردهتر دولت امریکا با کشورهای متبوعه کارگران بر سر مسائل کلانتر سیاسی بوده است. بحث نوع و میزان گاز و ذغال سنگ استخراجی در امریکا در دوران 8 ساله اوباما نشانگر شرایط و مشکلات موجود است زیرا در عمق اتوماتیک و پیشرفتهتر شدن تأسیسات کشف و به کارگیری این مواد نوع برخورد دولت با آنها بهگونهای بوده که انگار نیاز چندانی به آنها ندارد و فقط برای خالی نبودن عریضه هستند و حتی اگر ترامپ بازار آنها را فعالتر سازد باید جوابگوی اتحادیههای کارگری دهها متاع دیگر باشد و طیفهای صنعتی دیگر را هم راضی نگه دارد. در تعارض با تئوری خود «او» نخستین مانع سخت فراروی ترامپ جااندختن لزوم تغییرات اساسی در سیستمهای اقتصادی کارخانهها و نهادهایی است که سالها با این روشها خو گرفتهاند. از سوی دیگر ترامپ باید مردم امریکا را قانع کند که شراکت در فعالیتهای ارشد اقتصادی سایر کشورها برای امریکا همان قدر سودساز است که فعال کردن واحدهای صنعتی به خواب رفته داخلی. اگر ترامپ به این نتیجه نهایی برسد که شکوفایی اقتصادی واقعی امریکا در گرو پررنگتر کردن جای پای امریکا بر سایر اقتصادهای جهانی است با تئوری خودش که ماهها بر لزوم پرداختن امریکا به خود و ورود نکردن به مسائل دیگران تأکید ورزیده در تعارض خواهد بود و مثل اوباما و «بوش پسر» متهم به تمرکز بر کنشهای خارجی و غفلت از فرآیندهای داخلی خواهد بود. آماده ریشهزنی! همین امروز ابر کمپانیهایی همچون «اپل» بویینگ و جنرال الکتریک منتظرند تا نخستین اقدامات ترامپ را در زمینهسازی وضعیت کارخانههای کشور ببینند و آنها چنان نیرومند هستند که اگر ترامپ در این روند بهسازی شرایط آنها را لحاظ نکند از ابتدا تیشه بر ریشه او بکوبند.سقوط واقعی امریکا از زمانی پایهگذاری شد که سیاستمداران ارشد این کشور هر یک نماینده یک جریان اقتصادی و اجتماعی خاص در کابینه امریکا شدند و سیاستگذاریها یک پا در خارج داشتند و یک ریشه هم در امریکا. تنها حسن احتمالی ترامپ این است که او به سبب میلیاردر بودن قابل خریداری شدن توسط این گونه جریانها و کمپانیها نیست اما او به تنهایی نمیتواند روند حرکتی سایر سیاستگذاران امریکا را که برخلاف و به شکل حیرتباری متمول نیستند و آماده معاملهاند، تصحیح کند. اضافه بر این او باید چرخههای اقتصادیای را ترمیم و تحکیم کند که خودش بارها متهم به تغییر دادن آن به قصد تأمین منافع شخصیاش شد و امروز کج شدن پیچ و مهرههایی پیش روی او خودنمایی میکند که سالها توسط خود وی هرز شده است! پایههای تغییر ناپذیر کاپیتالیسم ترامپ کوشیده است با مطرح کردن لایحه ممنوعیت فعالیت اقتصادی گروههای سیاسی ارشد در امریکا فسادهای برخاسته از این امر را کنترل کند ولی با دکترینی مواجه است که خودش سالها از آن بهرهمند شده و آن آزادی تردد پول در سیستم اقتصادی کاپیتالیستی است که میگویند سرمایهداران آزادند پولشان را دور هم بریزند و اگر سیاستمدار هم باشند این قضیه منعی برایشان ایجاد نمیکند. بله، فساد تشکیلاتی و رواج پولهای ناموجه در سیستمهای سیاسی و اقتصادی این کشور به حدی است که اگر زودتر از اینها برچیده میشد ترامپی از درون آن زاییده نمیشد که اینک رئیسجمهوری جدید امریکا معرفی شود. منبع: روزنامه ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]