واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات - در نشست بررسی و نقد مجموعه شعر «گاهی حواست نیست» از علی داوودی، زنگ خطر حذف شعر نیمایی به صدا درآمد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «گاهی حواست نیست» مجموعه آثار نیماییِ علی داوودی است كه با حضور مصطفی علیپور، جواد نوری، غلامرضا بكتاش، سعید جلیلیهنرمند، مهدی طراوتیتوانا، شهلا شهبازی حسابی، حجت یحیوی و جمعی از شاعران و علاقهمندان بررسی شد. در ابتدای نشست، شاعر مجموعه «گاهی حواست نیست» گفت: «این كتاب حاوی گزیده ای از مجموعه شعرهای نیمایی من از سال 86 تاكنون است . چندسالی بود كه كتابی منتشر نكرده بودم، انتشار اثر بدون شناخت ذائقه مخاطب ریسك بود و به همین دلیل شعرهای كوتاهتر را انتخاب كردم كه میتوانست به یكدستی كار كمك كند. پیش از انتشار نیز از چند شاعر پیشكسوت و جوان هم كمك گرفتم.» علی داوودی ادامه داد: «جریان شعر نیمایی، یكی از جریانهای آشنای شعر معاصر است كه سالهای سال مغفول مانده و این، هم امتیاز است چون ذهن مخاطب با آن آشناست و هم سالها نبوده و خطر آنكه از نظام تولید و عرضه و تقاضا حذف شده باشد وجود دارد و به همین دلیل باید در این زمینه دست به عصا بود.» مصطفی علیپور نیز در این باره گفت: «محك و معیار توانایی شاعران را در شعر نیمایی میبینیم. به این دلیل كه شعر نیمایی ریشه در ادبیات كلاسیك ما و نظم و نثر آن دارد و از طرفی هم نماینده مدرنیته است و اگر كسی بخواهد شعر نیمایی بگوید باید تجمیع این ها را در خودش داشته باشد و آشناییاش با ادبیات كلاسیك ایران هم باید كامل باشد و نه نسبی؛ چون ظرافتها و محدودیتهای موسیقایی شعر فارسی، آنچنان كه در شعر نیمایی اتفاق میافتد، نیازمند تجربههای بسیار دقیق و كامل در شعر كلاسیك است؛ و به همین دلیل است كه بسیاری از شاعران روزگار ما، خصوصا جوانان، سرودن آن را كنار گذاشته اند.» وی ادامه داد: «میزان مخاطب یك اثر، نشاندهنده توانایی شاعر نیست، این مسئله به عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی و... بستگی دارد؛ در شرایطی یك شاعر بالا میآید و شاعر دیگری به محاق میرود و نمونه آن هم بیدل دهلوی است كه با آن عظمت فكری و شعری تنها در 30 سال اخیر مطرح شده و حافظ هم تا پیش از انقلاب مشروطه مورد اقبال نبوده است.» این منتقد، توجه به دو اصل از اصول چندگانه شعر نیمایی را لازمه سرودن این نوع از شعر عنوان كرد و افزود: «نخستین اصل توجه به ساختمان شعر است؛ اصولا نیما شاعری ساختمانی است، یعنی بیشتر از آنكه فكر كند كه راجع به چه خواهد سرود، به دنبال تولید اثر هنری و معماریشده است و از نظر او، یك اثر نیمایی باید هم به لحاظ معنا و هم ساختار چفت و بست محكمی داشته باشد؛ یك شعر نیمایی، شعری یكپارچه است و واحد آن به جای مصرع و بیت و پاراگراف و ...، خودِ شعر است و شاید به همین دلیل باشد كه آثار نیماییِ چندانی در سرودههای نیما نمی بینیم.» وی ادامه داد: «اصل دوم كه به ذات شعر برمیگردد، ابهام در شعر است. ابهام به ذات شعر برمیگردد و نه به سطح شعر؛ ابهام در شعر نیمایی، ابهامی است كه به ذهن شاعر بر نمی گردد، مثل آثار بیدل؛ و یا ابهامی نیست كه از طریق استفاده از واژگان ریاضی و موسیقی و نجوم و... ایجاد شده باشد، مثل آثار خاقانی؛ بلكه ابهامی است كه به ذات شعر برمیگردد، مثل اینكه شاعر در حال تعریف كردن خواب خود برای شماست.» علیپور با اشاره به اینكه ابهام در شعر نیمایی در سطح زبان اتفاق نمی افتد، ادامه داد: «ابهام در شعر شبیه مه در جنگ است و باید در ذات شعر پخش شده باشد. البته معنای این صحبتها این نیست كه تمام آثار نیمایی باید صددرصد مبهم باشند؛ زیرا صراحتی كه در قالب غزل وجود دارد، به شعر نیمایی هم راه یافته و این، چیز بدی نیست.» این استاد دانشگاه اظهار كرد: «صریح نوشتن درجاتی دارد؛ گاهی شعرهایی هست كه به نثر نوشته شده؛ نه فقط طبیعت نثر، بلكه نشانههای آن هم نثری است یعنی مخاطب بدون تامل با مخاطب ارتباط برقرار كرده و ابهام ندارد. ابهام به مخاطب اجازه میدهد متعهد به دریافت و درك و تفسیر مولف نباشد.» نویسنده كتاب «میتراود مهتاب» با اشاره به اینكه بنیانگذار صراحت در شعر نیمایی، مرحوم قیصر امینپور بود، تاكید كرد: «در كتاب «گاهی حواست نیست» سروده آقای داوودی هم یك عنصر كه ابهام بر پایه آن درست میشود وجود دارد و آن، نشانه شعری است؛ كلماتی بسیار ساده و عینی كه تبدیل به نشانه میشوند. من این كتاب را یكبار قبل از چاپ و بار دیگر هم پیش از این نشست خواندهام اما هیچگاه از آقای داوودی سوال نكردم منظورت از این شعر چه بوده، چون به مدد نشانههایی كه تولید كرده، به معنا رسیده ام.» علیپور پس از خواندن یكی از شعرهای كتاب ادامه داد: «ابهامی كه در این اشعار تولید شده، در عین اینكه صراحت را تا حدودی در شعر تامین كرده و مخاطب عام را از دست نداده اما نشانه و ابهام هم ایجاد میكند تا مخاطب خاص را هم از دست ندهد که كار مشكلی است.» وی درباره ساختمان شعرهای اثر داوودی اظهار كرد: «ممكن است گفته شود وقتی شعرها كوتاه باشد، تامین ساختار هم ممكن است و من با این حرف موافقم اما به هر روی وقتی دغدغه شاعر، ساختمان شعر باشد، مسئله مهمی است و حتی در شعرهای بلندتر هم شاعر، این تلاش را داشته است و فقط چند مورد وجود داشت كه كلمات نیازمند جابهجایی بود كه امیدوارم در چاپهای بعدی برطرف شود.» شاعر «باران انگورهای سوخته» در ادامه با اشاره به معنامحور و معناگرا بودن اشعار در زبان فارسی گفت: «در اشعار معنامحور، شاعر از قبل می اندیشد كه چه میخواهد بگوید، اما شعر نیمایی معناگراست؛ یعنی تك ساحتی و تك معنایی نیست و به تعداد مخاطبان برایش معنا وجود خواهد داشت، و این اتفاقی است كه در این كتاب افتاده است.» مصطفی علیپور در پایان یكی از ویژگیهای شعر را خلق زبان شعر دانست و تاكید كرد: «شعر در زبان شعر اتفاق میافتد و یكی از ویژگیهای زبان شعر نیز بههم ریختن نظام نحوی زبان است و ویژگی شعر داوودی این است كه چندان دخالتی در هنجارهای زبان ندارد و برای ساخت زبان شعر، دخالتی در هنجارهای زبان نمیكند و سراغ عناصر دیگری نظیر كلمات غافلگیركننده و موسیقی خاص میرود.» «گاهی حواست نیست» تازهترین مجموعه شعر علی داوودی شاعر نوگرای ایرانی است كه انتشارات موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب آن را عرضه كرده است و نیماییهای این شاعر و نقاش شناختهشده را در بر میگیرد. 53 نیمایی علی داوودی با موضوع آزاد شعرهای «گاهی حواست نیست» را تشكیل میدهند. 5757
شنبه 30 مرداد 1395 - 22:51:33
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]