تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819824917
جوانی که گاوداری را بدون چشم اداره میکند+عکس
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: جوانی که گاوداری را بدون چشم اداره میکند+عکس
این درست که سالهاست چشمهایش به روی دنیا بسته است، اما انگار با چشم دلش چیزهایی را میبیند و لمس میکند که خیلیها با چشمهای سالم نیز نمیتوانند و درمیمانند. نکته اینجاست که با وجود این معلولیت، هیچگاه تسلیم سیاهی حاکم بر زندگیاش نشده و با همت خود، باقی تن، و از جمله بازوها را به یاری طلبیده تا جور چشمها را بکشند.
آفتابنیوز : روزنامه «ایران» با این مقدمه، افزوده است: قصه روشندل شهرضایی، روایت انسانی است که نشستن در کنج عزلت را برنمیتابد و زندگی را طور دیگری معنا میکند و ناتوانی را به سخره میگیرد و از پای نمینشیند.
«روحالله ذاکر»، جوان 35 ساله ساکن شهرضای اصفهان، وقتی فهمید تاریکی تقدیر اوست و تا دنیا دنیاست، قرار نیست چشمهایش جایی یا چیزی و کسی را ببیند، برای لمس زندگی یاعلی گفت و دست به زانو گرفت و روی پاهایش ایستاد. او از کودکی با نابینایی همدم و همراه است اما تا جایی که به یاد میآورد، اجازه نداده تاریکی مانعی برای رسیدن او به روشناییها باشد. نشان به آن نشان که حالا با تلاش زیاد یک گاوداری کوچک راه انداخته و سالهاست با برنامه ای منظم و فشرده در این گاوداری فعالیت میکند.
به گواه هر آنکه روحالله را میشناسد، این جوان موفق روشندل هیچگاه لبهایش به گلایه باز نشده و از داشتن چنین وضعیتی شکوه نکرده است. او معتقد است که حکمت خدا در این بوده که او با همه وجود، زیباییهایی را که در اطرافش وجود دارند، لمس کند. او فرزند اول خانواده است و این روزها به عنوان یک جوان موفق همه کارهای یک گاوداری را رتق و فتق میکند.
از روحالله درباره دوران کودکیاش و زمانی پرسیدیم که متوجه تاریکی دنیای اطرافش شد: فرزند اول خانواده هستم و در کودکی چشم هایم خیلی ضعیف بود اما با وجود این میتوانستم به زحمت ببینم و تشخیص بدهم. هنوز هم دوچرخه سواریهای دوران کودکیام را به یاد دارم. روزهایی که با شوق زیاد همراه با دوستانم در کوچه و خیابان دوچرخه سواری میکردم. اما نور چشمانم کم کم خاموش شد و روشنایی آن کاملاً از بین رفت. یک روز صبح وقتی چشم باز کردم همه جا تاریک بود. میدانستم که صبح شده است و صدای پرندهها را میشنیدم و گرمای خورشید را حس میکردم اما نمیتوانستم خورشید را ببینم یا برای پرندهای که به روال معمول هر روز صبح، آمده و کنار پنجره نشسته بود و میخواند، دانه بریزم.
او افزود: خیلی ترسیده بودم و بهشدت گریه میکردم. پدر و مادرم با گریههای من متوجه موضوع شدند و مرا نزد پزشک بردند. از آن روز درمانهای مختلفی روی من انجام شد و بارها به اتاق عمل رفتم و چشمانم جراحی شد اما فایدهای نداشت. سرانجام پزشکها به پدر و مادرم گفتند که بیماری من درمان ندارد و برای باقی عمرم نابینا شده ام. با وجود آنکه سن زیادی نداشتم اما بخوبی معنای نابینایی را میفهمیدم و درک میکردم. آخرین تصویری که به یاد میآورم و آن را خیلی واضح و روشن به خاطر سپرده ام، چهره نگران پدر و مادرم است که مرا در آغوش گرفته بودند. باور نمیکردم که دیگر قرار نیست تا آخر عمر جایی و کسی و از جمله چهره آنها را ببینم.
روحالله ادامه داد: بعد از گذشت مدتی تصمیم گرفتم با این واقعیت تلخ کنار بیایم. حس ترحم اطرافیانم را از نوع رفتارشان متوجه میشدم اما بشدت از ترحم بیزار بودم. برخلاف بسیاری که تصور میکردند من از این وضعیت ناراحت هستم و حتی ممکن است به خدا گلایه کنم اما هیچگاه ناراحت نبودم و گرچه شاید توانایی یک انسان بینا را نداشتم اما خدا در وجودم قدرتی قرار داده بود تا بتوانم با استفاده از دیگر اعضای سالم بدنم به زندگی ادامه بدهم. تحصیلات را در مدرسه نابینایان شهرضا و اصفهان آغاز کردم و تا سوم راهنمایی تحصیل کردم. پس از آن تصمیم گرفتم مشغول کار شوم. بیکاری را دوست نداشتم و باید به همه نشان میدادم که من میتوانم.
این روشندل شهرضایی افزود: پدربزرگم گاوداری داشت و از آنجایی که عاشق حیوانات بودم وقتی از مدرسه بازمیگشتم کیف و کتابهایم را در خانه رها میکردم و بلافاصله به گاوداری پدربزرگم میرفتم تا به او در علوفه دادن به گاو و گوسفندان و دوشیدن شیر آنها کمک کنم. پدربزرگ با حوصله زیاد سعی میکرد به من کارهای گاوداری را بیاموزد و من نیز بخوبی آنها را یاد گرفتم. ابتدا با نگهداری از گوسفندان شروع کردم و باید صبح زود به آنها علف میدادم و عصر، شیر آنها را میدوشیدم. از آنجایی که گوسفندها از جثه کوچک تری برخوردار بودند به سختی میتوانستم آنها را به آغل ببرم به همین خاطر پدربزرگ چند رأس گاو را به من سپرد تا کارهای مربوط به آنها را انجام بدهم. ساعت 5 صبح از خواب بیدار میشدم و بعداز عبادت سراغ گاوها میرفتم و شیر آنها را میدوشیدم و سپس به گوسالهها شیر میدادم. پس از آن برای گاوهای شیرده علوفه میریختم و بعد از تمیز کردن آغل سراغ کارهای دیگر میرفتم. ساعت 5 عصر نیز دوباره شیر گاوها را میدوشیدم و بعد از خوردن علوفه آنها را به آغل میبردم.
کارآفرینی با دستهای خالی
روحالله بعد از مرگ پدربزرگ تصمیم گرفت این بار برای خودش باشد و برای خودش کارآفرینی کند. میگوید بسیار سخت بود اما برای یک نابینا که هدفی در زندگی دارد، هیچ چیزی نمیتواند مانع شود. با چند رأس گاو شروع کرد و یک گاوداری کوچک در کنار دو برادر و پدرش به راه انداخت. هر روز با شوق فراوان ساعتها کار میکرد تا بتواند محصولات خوبی را به دست بیاورد. در این راه با مشکلات زیادی نیز دست و پنجه نرم کرد، اما هیچگاه متوقف نشد. او از آن روزها اینگونه میگوید: همه کارهای ریز و درشت گاوداری را خودم انجام میدادم. علوفه را بهموقع توزیع و نظافت میکردم و در ساعت مقرر شیر گاوها را میدوشیدم. بارها با افراد نابینایی که احساس میکنند نابینایی یعنی رسیدن به انتهای زندگی مواجه شدهام و از آنها خواستهام و حتی بعضاً التماسشان کردهام که نباید اجازه بدهند «ندیدن» آنها را از ادامه راه بازبدارد. خودم علاقه زیادی به شنیدن سرگذشت آدم های بزرگ نابینا داشتهام و به آنها هم میگویم، کافی است سرگذشت افراد موفق نابینا را بشنوند.
او ادامه داد: میدانم افراد نابینای موفق زیادی در کشور خودمان هم وجود دارند که من نمیتوانم کارهایی مشابه کارهای آنها انجام بدهم. البته هیچگاه از نابینایان نخواستهام به کار گاوداری بپردازند، شاید این کار خیلی سخت باشد و از عهده هرکسی بر نیاید. با دستان خالی برای خودم کارآفرینی کرده بودم اما متأسفانه به دلیل حمایتی که انجام نشد کارها به سختی پیش رفت. با وجود این ناامید نشدم و امروز در کنار برادرها و پدرم گاوداری کوچکمان را اداره میکنیم و هر روز برای 10 رأس گاوی که داریم علوفه میبرم و با دوشیدن شیر آنها کارهای مربوط به گاوداری را انجام میدهم. یکی از مشکلاتی که مدتها است با آن دست به گریبان هستیم گران بودن علوفه و خرید شیر از گاوداریها به قیمت ارزان است و ما برای گاوها مجبوریم علوفه را گران بخریم و از آن طرف شیر تولیدی گاوها به قیمت کیلویی هزار تومان از ما خریده میشود. علاوه بر آن درمان بیماری گاوها هزینههای زیادی را تحمیل میکند و به همین دلیل کسب درآمد از گاوداری بسیار سخت و مشکل است. مدتهاست که چشم انتظار حمایت مسئولان هستیم تا بتوانیم از این وضعیت سختی که در آن قرار داریم خارج شویم.
روحالله 10 سالی هم هست که ازدواج کرده است و دختر 7 سالهاش مهرماه امسال به مدرسه خواهد رفت. همسر او با چشمانی بینا زندگی در کنار یک نابینا را انتخاب کرد و امروز به داشتن مردی که دنیای اطرافش تاریک است اما برای آنها مصداق روشن بینی است، افتخار میکند.
روحالله از آشنایی و ازدواج با همسرش اینگونه میگوید: وقتی به خواستگاری همسرم رفتم به آنها گفتم از نعمت دیدن محروم هستم اما این محرومیت هیچ خللی در اراده محکم من نداشته است. خانواده همسرم برای بررسی حرفهایی که من و خانوادهام زده بودیم به خانه و گاوداری ما آمدند و از نزدیک دیدند که مثل بقیه کسانی که میتوانند ببینند کار میکنم و هیچ کمبودی را احساس نمیکنم. با تأیید خانواده همسرم ما ازدواج کردیم و 7 سال قبل نیز خدا انسیه را به ما داد تا شیرینی زندگیمان کامل شود. زندگی بسیار سخت است اما برای رسیدن به موفقیت باید تلاش کرد. خانه ما در نزدیکی گاوداری قرار دارد و هر روز صبح زود قبل از طلوع خورشید کار من شروع میشود و در مسیر بازگشت به خانه نیز سعی میکنم خریدهای خانه را انجام بدهم. باور کنید، هرچند من از دیدن خورشید زندگی محرومم، اما گرمای آن را با همه وجودم لمس میکنم.
۲۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]
صفحات پیشنهادی
جوانی که گاوداری را بدون چشم اداره میکند
جوانی که گاوداری را بدون چشم اداره میکندتاریخ انتشار چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۴ ۴۹ این درست که سالهاست چشمهایش به روی دنیا بسته است اما انگار با چشم دلش چیزهایی را میبیند و لمس میکند که خیلیها با چشمهای سالم نیز نمیتوانند و درمی&zدرمان طبيعی بينايی چشم بدون عمل
درمان طبيعی بينايی چشم بدون عمل اگر طبع گرمی دارید و بیناییتان ضعیف شده است به شما توصیه میکنیم از دمکرده یا عرق گیاه شاتره استفاده کنید درخشان پور متخصص طب سنتی در گفت و گو با خبرنگار کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران گفت شاتره گیاهی است یک سالهرئیس اداره تعاون آمل: 9 هزار آملی جویای کار هستند / 8 هزار جوینده کار بدون مهارت لازم
رئیس اداره تعاون آمل 9 هزار آملی جویای کار هستند 8 هزار جوینده کار بدون مهارت لازم رئیس اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی آمل گفت تعداد کارجویان ثبتنام شده در سامانه کار تعاون و رفاه اجتماعی در این شهرستان حدود 9 هزار و 110 نفر هستند که 2 هزار و 560 نفر در این بین زن و 6 هزارشهر ایلخچی با وجود تردد ۱۲۰ هزار خودرو بدون پلیس اداره می شود
سخنگوی شورای اسلامی شهر ایلخچی شهر ایلخچی با وجود تردد ۱۲۰ هزار خودرو بدون پلیس اداره می شود شناسهٔ خبر 3722930 - دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱ ۱۴ استانها > آذربایجان شرقی jwplayer display inline-block; تبریز - سخنگوی شورای اسلامی شهر ایلخچی گفت با توجه به تردد حجم بالایی اآموزش و پرورش بدون مشارکت مردم نمی تواند با شایستگی اداره شود
مدیرکل آموزش و پرورش یزد در کارگروه های قطبی آموزش و پرورش بدون مشارکت مردم نمی تواند با شایستگی اداره شود مدیرکل آموزش و پرورش استان یزد گفت دولت یازدهم اعتقاد دارد که آموزش و پرورش بدون مشارکت مردم نمی تواند با شایستگی اداره شود ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۹ مرداد ساعت 15 33 به گزارش &nbsواکنش سردار جوانی به اظهارات ژنرال سعودی: تجزیه و تقسیم ایران یک توهم و خواب بدون تعبیر است
واکنش سردار جوانی به اظهارات ژنرال سعودی تجزیه و تقسیم ایران یک توهم و خواب بدون تعبیر است روز نو مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه در واکنش به صحبتهای ژنرال بازنشسته سعودی گفت تجزیه و تقسیم ایران به چند کشور از آرزوهای افرادی مثل صدام بود که با خودش به گور برد به گزارش راداره آمارهای فدرال آلمان اعلام کرد افزایش 7 درصد صادرات کالاهای آلمانی به ایران در 3 ماه/ رقم صادرات به 500 م
اداره آمارهای فدرال آلمان اعلام کردافزایش 7 درصد صادرات کالاهای آلمانی به ایران در 3 ماه رقم صادرات به 500 میلیون یورو رسید اداره آمارهای فدرال آلمان اعلام کرد صادرات به ایران در بازه ژانویه تا مارس 7 درصد رشد داشته و به 500 میلیون یورو 558 85 میلیون دلار رسیده است به گزارش گتشکیل ادارهکل راهداری و حمل و نقل جادهای در استانها
تشکیل ادارهکل راهداری و حمل و نقل جادهای در استانها رئیس سازمان راهداری گفت مقرر شده بخش راهداری از ادارات کل راه و شهرسازی منتزع و به ادارات حمل و نقل و پایانههای استان ملحق شود و به این ترتیب اداره کل راهداری و حمل و نقل جادهای در استانها شکل می گیرد به گزارش گروه اقتصاجزئیات لایحه جدید بانکداری بدون ربا
تراز رئیس طرح اصلاح نظام بانکی گفت با جابجایی مدیران مشکلات حل نمی شود زیرا قانون مشکل دارد و باید ساختارها درست شود به گزارش تراز حسین عیوضلو با اشاره به اینکه قانون بانکداری بدون ربا در سال ۱۳۶۲ تصویب شد افزود این قانون ۵ ساله و قرار بود پس از آن بازنگری شود اما با گذشتمشاور وزیر راه و شهرسازی در شورای عالی حفظ حقوق بیت المال مطرح کرد رونق بازار مسکن با اجرای قانون پیشفروش/برخ
مشاور وزیر راه و شهرسازی در شورای عالی حفظ حقوق بیت المال مطرح کردرونق بازار مسکن با اجرای قانون پیشفروش برخورد با آگهیهای بدون مجوز پیش فروش مشاور و نماینده تامالاختیار وزیر راه و شهرسازی در شورای عالی حفظ حقوق بیت المال با اشاره به برخورد با آگهیهای بدون مجوز پیشفروش گفت-
اقتصادی
پربازدیدترینها