تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):تقوای خدا پیشه کنید و دینتان را با ورع و تقوا حفظ کنید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826267857




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اگر فضیلتى در خود سراغ دارند به گفتگو بنشینند


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - ما به‌خاطر کم فرهنگى و سهل انگارى، کیارستمى را برایگان از دست داده‌ایم. معلوم است فریاد مى زنیم. اعتراض مى کنیم. گریه مى کنیم. پیگیرى مى کنیم. خشم، همین فرایند است. ما از دردِ نبودِ کیارستمى مى گوییم و در عوض ، بجاى دلجویی ، از طرفِ جامعهء پزشکى به فساد و فسق و فجور متهم مى شویم . چه تفاوتى است میان ِآنها با یالثارات؟

حامد بهداد: بسم الله...یک‌ماه گذشت. کاى کاش دودمانِ این سالِ شوم وَراُفتد. یک‌ماه از سیزدهمین روزِ تیرماهِ تیره‌ترش گذشته، و فرزندِ جنابِ  کیارستمى مبنى بر از قلم افتادنِ جزئیات درمان تا فوت پدرش صد هشدار می‌دهد که ؛ می‌رود تا سهل انگاریدن کیارستمى و امثالش در همهء سطوح، تبدیل به عادت و مباهات شود.  چه خواهیم کرد؟ ایران اقلِّ کم  ده سالِ  دیگر  می‌شد کیارستمى  داشته باشد و به بودش ببالد و صد دریغ که چه آسان بشد او کار ما را مشکل کرد.
ما به‌خاطر كم فرهنگى و سهل انگارى، كيارستمى را برايگان از دست داده‌ايم. نَقل ِتقدير نيست. حال از جهتِ عدمِ تدبيرى ساده براى حفظ كيارستمى در بيمارستان ِ جم،  مهرجويي فغان بر مى آورد و هوار مى كشد. و ما البته اهانت را تاييد نمی‌كنيم، اما  احساس او را مى فهميم و همراهيم. همانطورى كه با بهمن كيارستمى و كابوس اش . چرا كه درك داريم پيش بينىِ مسامحه و بدبينىِ لاپوشانى، دربارهء جان و مقام ِآن اَبَر پدر ، مانند جذام به جانش افتاده و اينبار دردش طنز و مضحك  است. نبش قبر؟ آخر اين حرف است؟ اينجا كجااست؟ گيرم اگر فريادِ وا اسفاىِ مهرجويي كه ، حسِ عميقِ دردمندانه اى از فرطِ دانستن ِ فاجعهءِ  از دست دادن كيارستمى بوده ، كه فقط بر هنرمندان روشن است و بس ، و فقط ميتوان گفت  سيلابِ حسرتى  عظيم  بوده ،  در لحظه ، به مسير صحيح خود نرفته باشد. كه از طرفى اگر هم اتفاق نمى افتاد اين بحث زنده نميشد.  و دستِ  كم بر من يكى هميشه پنهان مى ماند كه با چه نگاهِ تبعيض گرايي از طرفِ افكارِ برخى پزشكانِ ايرانى  روبرو هستيم. ..... اينكه ما سينمايي ها و هنرى ها و ديگر اقشارِ فرهنگىِ جامعه ،  مقام و افكارِ امثال  كيارستمى را دريابيم و با خود بپنداريم كه سهل انگارى ِ گاهاً رايج ، در پزشكى ممكن است از  مردم عادى گرفته  تا  كيارستمى ها را  به كام مرگ بكشاند و هيچ كك شان هم نگزد  خشم ايجاد مى كند. چرا نمى كند ؟ معلوم است فرياد مى زنيم. اعتراض مى كنيم. گريه مى كنيم. پيگيرى مى كنيم. خشم، همين فرايند است. آدمى را به عكس العمل وامی‌دارد. بخوانيد  برخى از همين قماشِ درس خوانده و بالاترهاشان، در برائت از خود، عليهِ اعتراضِ ما، در فضاى مجازىِ مهرجويي و ديگرانمان چه مى نويسند. جز فحش ِناموس و حرف ركيك و لجن نمى بينيد. باز اين خوب است. جدّى تر هاشان مى گويند زين پس هنرمندان را جراحى  نكنيم .ادلّه را باش. دو غاز و نيم بالا مانده. گر چه متعجب نمي‌شوم و فرقى هم نمی‌بينم ميانِ  فحاشىِ يالثارات و افكارِ اين يكى ها. هر دو غير انسانى است.  عادت داريم.  همين انتظار هم مى رفت. اينبار نه فقط از جامعهء تحصيلكردهء پزشكى، كه از تمام جوامع ، در اين كشور ، بخاطر آمارِ بسيارِ دروغگويي و خيانت و طلاق و فقرِ همه جانبه و اخبار بد و اختلاس و دزدى و تصادف و جرم و  جنايت و فساد ، همه گرفتارِ خشم هستيم و صد البته بيگناه. بنا بر اين سرزنشِ واكنش بر همه  يكسان است.  فقط نكته اينجاست كه ، اگر بعد از اين كوتاهى و بى حرمتى، كه در حق كيارستمى شده، عذر خواهى نمی‌شود، ما هم خاموش نمی‌شويم. چون حتى اگر ايشان  مورد ِغفلت و اشتباهِ  جراح و گروهش در بيمارستان جَم واقع نشده كه شده،  پزشكِ مخصوصِ او پس از عمل جراحىِ آقاى كيارستمى آن هم در آن  تعطيلاتِ تاريخىِ سيزده روزهءِ منحوسِ فروردين ، به اسم اينكه ديدم كيارستمى جوجه كباب خورده ، حالش خوب است و چه و چه ، حقِ سفر به ويتنام براى استفاده از تعطيلات و آفتاب  را نداشته است. مگر به يك دليل  و آن اينكه  بدرستى رتبهء هنرى- فرهنگىِ كيارستمى را در جهان نشناسد. مضاف بر اندكى خودخواهى.  و هم در ادامه ، قاصر از اين استنباط باشد كه كيارستمى نيازِ جامعهء خود او نيز بوده است. چرا چون سودى را كه ما از آن عاليجناب مى برديم ديگران هم مى خوردند.طبيعى است كه ضرورتِ بودِ كيارستمى بر ديگر مجموعه هاى كشور ، بطور دقيق روشن نباشد.  مگر فيلمسازان و منتقدينِ علوم انسانى و شعرا و تجسمى ها. چه تنها آنها مى توانند  دربارهء او و افكارش ،  شرح و بسط بدهند. آخِر كيارستمى چه زحمتى براى بالا بردن نام ايران و ايرانى داشت؟ او يك تنه بدون كمكِ هيچ پشتوانه و حمايت و جريانى ، على رغمِ حسادتها و سنگ اندازى ها ، مسيرهاى فرهنگىِ  جهان را پيمود و افزود.به قول آن ديگر فيلمسازِمان  ؛ ( از شما متشكريم كه راه ناهموارِ سينماى جهان را براى ما هموار كرديد ) .اَيّها الناّس اگر سينماى ايران قرار بود بالاترين داغِ خود را بيند و كوفت كند ، آن همين مرگ و از دست دادن عاليجناب  كيارستمى بود.  آيا اين را آقاى احمدِ مير ميدانست ؟ ولله اگر ميدانست. و حالا ما از نخبگان و برجستگان  پزشكى كه از بالا به هموطنان خويش مى نگرند ، مى پرسيم براى حفظ كيارستمى چه كرده ايد ؟ بودن كيارستمى و نگهدارى از او وظيفه كه بود؟ حتى اگر تمييز داديد كه رفتنش از ايران باعث رفتنش ميشود چرا مانع  نشديد ؟ در اين لحظه از تاريخ چه كسى بيش از هر قشر ديگر ميتوانست به ما اميد و نجات بخشد؟ چه شد ؟  اگر قرار بود فقط يكبار اين فرصت را مى داشتيد كه او را براى  ما و جهان نگاه داريد آن فرصت همين يكبار بود.فقط كه آن كلاهِ سياهِ مربع و قلمبهء كراوات نميشود! پس اخلاق چه ؟ انسان چه ؟ ايران چه ؟ آينده چه؟ مردم چه ؟ عشق چه ؟خدا چه!؟  ما از  دردِ نبودِ كيارستمى مى گوييم  و در عوض ، بجاى  دلجويي ، از طرفِ جامعهء پزشكى به فساد و فسق و فجور متهم مى شويم . چه تفاوتى است ميان ِآنها با يالثارات؟ يالثارات  به سينمايي ها الفاظِ متعفّن گفت  و پزشكان هم فاسد و روانى و معتاد ناميدند  و صنعتى سنتى كردند  و ارشاد و خانه ء سينما هم  تماشا.لطفاً بفرماييد از طرف ما به آنها بگوييد يا حرمت رفته را ،  و  يا اينكه آقاى كيارستمى را به ما بازگردانند.و در انتها اگر فضيلتى در خود سراغ دارند، فراهم كرده  با سينماى ايران به ادب بنشينند و گفتگو كننده ظاهر شده ، جور بكشند و محنت ما را نيم و كم كنند و حرف دلمان را بشنوند. والسلام.  ٩٥/٥/١٣  57245




چهارشنبه 13 مرداد 1395 - 14:52:52





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن