تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

صندوق تضمین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803358819




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فریاد داوود را از میان کوه شنیدم/ شبیه‌خوانی قتل خیابان امیریه آماده چاپ


واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: برنده‌ جایزه‌ اکبر رادی در گفت‌وگو با ایلنا: فریاد داوود را از میان کوه شنیدم/ شبیه‌خوانی قتل خیابان امیریه آماده چاپ
فریاد داوود را از میان کوه شنیدم/ شبیه‌خوانی قتل خیابان امیریه آماده چاپ

محمود خسرو پرست می‌گوید: از منظر من زبان امری بی‌زمان است؛ بی‌زمان از آن حیث که عنصری ایستا نیست. زبان همیشه در حرکت و تغییر است و پویایی و مانایی خود را حفظ می کند. محمود خسروپرست (شاعر و نمایشنامه‌نویس) در رابطه با نمایشنامه‌ی «وقتی زنجره‌ها شیهه می‌کشند» که برگزیده‌ی جایزه‌ی استاد اکبر رادی از هفدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی ایران شد، به خبر نگار ایلنا گفت: این نمایشنامه امسال، توسط نشر بوتیمار به نمایشگاه کتاب می‌رسد. این نمایشنامه در سال 1392 به نگارش درآمده و نویسنده‌ علت تاخیر سه ساله در چاپ این نمایشنامه را اینگونه توضیح می‌دهد: تاخیر در انتشار این نمایشنامه چند دلیل دارد که دلیل اصلیِ آن وسواس همیشگی من در برخورد با آثاری است که نوشته‌ام. وسواسی که جدای از شکل عمل‌اش که چندباره نویسی‌های یک نمایشنامه است به شکلی ذهنی نیز متبادر می‌شود به گونه‌ای که ما حصل‌اش چالشی است میان بنده و اثر  و اینکه آیا به واقع نمایشنامه‌ای است که می‌توان جدای از تاریخ نگارش، فرداهای دیگری هم آن را خواند یا خیر؟ و این چالش قدری زمان‌بر بوده است و دلیل انتخاب ناشری مناسب برای چاپ این نمایشنامه و سر آخر طولانی شدن صدور مجوز که خوشبختانه باید اذعان کنم در این پروسه هیچگونه تغییری در متن ارائه شده به ارشاد رخ نداد. وی در اشاره به داستانِ «وقتی زنجره‌ها شیهه می‌کشند» بیان کرد: این نمایشنامه‌، قصه‌ی دو بازمانده‌ از کلِ ایل قاجار، در زمان اکنون است. این اثر دو کاراکتر اصلی به نام «عمه خانوم» و «احتشام خان» دارد که احتشام خان‌در واقع آخرین شاهزاده‌ی باقی مانده از ایل قاجار است. وی در پاسخ به این سوال که چرا دوره‌ی قاجار را برای نگارش نمایشنامه‌ها درنظر گرفته‌اید، گفت: اساساً زمان قاجار انتخاب نشده است بلکه نمایشنامه به لحاظ زمانی تلفیقی است میان دو دوره‌ی قاجار و زمانه‌ی اکنون که این افتراق خود، کنشِ اصلی نمایشنامه را می‌سازد و از آن روی که بنده اعتقاد دارم برای درک و دریافت هرگونه کنش اجتماعی و فرهنگی باید ریشه و گذشته‌ی آن رخداد و جامعه را سرآغاز جستجو قرار داد؛ این زمانه را انتخاب کردم. خسروپرست افزود: از آنجا که گذشته و هویت پشتِ سرنهاده یا به تعبیری از خاطر رفته همیشه مسئله‌ای اساسی برای من بوده است به سراغ  چنین زمانی رفتم  البته باید به ظرفیت‌های زبانی آن دوره نیز اشاره کنم که خود یکی از انگیزه‌های اصلی من برای نگارش این نمایشنامه بوده است. او در پاسخ به این سوال که چرا باید نمایشنامه‌نویسی از نسل تازه به سراغ چنین زبانی برود، بیان کرد: من دو دلیل را برای انتخاب این زبان دارم. ابتدا باید بگویم که از آن روی که تلاش دارم در نگارش هر نمایشنامه‌ زبان و ساختار زبانی تازه‌ای (منظورم از تازه تجربه‌ای است که پیشتر انجام نداده‌ام) تجربه کنم. این فرصت جستجو در متون دوران قاجار را غنیمت شمرده و به مثابه‌ پروژه‌ای تحقیقاتی بدان پرداخته‌ام و جدای از تلاش برای کشف ساختار و ساختمان این زبان به امر دیگری برخورد کردم و آن ظرفیت این زبان برای دیالوگ‌نویسی و ظرفی پرگنجایش برای مظروف ذهنی بنده بوده است.                                 
photo_2016-04-29_11-09-50
خسروپرست افزود: اساساً نویسنده در انتخاب زبان هیچ کاره است و با تلاشی بی‌ثمر نمی‌توان گونه‌ای زبان را بر تن نمایشنامه الصاق کرد. از میکل آنژ پرسیدند: «چرا مجسمه‌ی داوود را ساختی؟» و او پاسخ داد :«من فریاد داوود را از میان کوه شنیدم» نمایشنامه‌نویس هوشمند باید گوش شنوایی به این فریادها داشته باشد چراکه همچون فریاد داوود، این طرح و داستان نمایشنامه است که ضرورت انتخاب یک زبان برای کلیت و کاراکترهایش را روشن می‌سازد. همچون پژواکی که از میانه‌ی یک سنگ خارا شنیده می‌شود. برنده‌ی هفدهمین دوره‌ی جایزه‌ی اکبر رادی در رابطه با اینکه آیا چنین زبانی می‌تواند پاسخگوی نیازِ مخاطب امروز باشد؛ گفت: از منظر من زبان امری بی‌زمان است. بی‌زمان از آن حیث که زبان عنصری نیست که ایستا باشد زبان همیشه در حرکت و تغییر است و پویایی و مانایی خود را حفظ می‌کند. اما امری که مهم است ضرورت انتخاب یک زبان برای نگارش یک نمایشنامه است. هیچگاه نمی‌توان گفت که چگونه زبانی پاسخگوی نیازهای اکنون جامعه است همانطور که اشاره کردم اساس یک نمایشنامه خود دست به چنین انتخابی می‌زند همانگونه که در آثار استاد بهرام بیضایی شاهدیم که برخی از اجتماعی‌ترین نمایشنامه‌های ایشان در ظرف‌های زبانی دیگری خوانش می‌شود که این امر خود گواه بر هوشمندی بی‌نهایت ایشان بوده است. او همچنین در پاسخ به این سول که چرا تصمیم به بازخوانی متن کهن و کلاسیک گرفته است؛ گفت: این تجربه‌ای است که شاید من هزارمین فردی باشم که انجام می‌دهم. کسانی همچون استاد بهرام بیضایی و محمد چرمشیر بارها و بارها به شکلی درخشان این تجربه را پشت سر گذاشته‌اند و گمان می‌کنم جدای از امر تجربه پتانسیل‌هایی است که یک متن مبدا دارد و براساس ضرورت‌های روز یک جامعه این اجازه را می‌دهد تا در جامه‌ی نو تازه رخ‌نمایی کند. چهره‌ای که در عین تازگی‌اش ستون‌هایش ریشه در متنی مستحکم دارد. این نویسنده همچنین در رابطه با آثارِ تازه‌ی خود بیان کرد: در نمایشگاه تنها کتابی که دارم نمایشنامه «وقتی زنجره‌ها شیهه می‌کشند» است و بعد از نمایشگاه طبق مذاکرات انجام شده با مدیریت نشر بوتیمار قرار بر چاپ دو مجموعه شعر به نام‌های «دریا را اسبها گریسته‌اند» و « اسبها هیچ زمستانی کوچ نمی‌کنند» و همچنین تصمیم به چاپ چهار نمایشنامه‌ی دیگر دارم که امیدوارم تا پایان سال جاری به چاپ برسد که عبارت‌اند از: «مجلس شبیه‌خوانی قتل خیابان امیریه»، «آواز کشتگان»، «خیط خون» و «سگها با گلوله نمی‌میرند» خسروپرست همچنین در رابطه با نمایشنامه‌ای که این روزها به نگارش آن مشغول است؛ گفت: این روزها مشغول بازخوانی نمایشنامه‌ی آنتیگونه هستم که بعد از یک سال تحقیق و بررسی این روزها به مرحله‌ی نگارش نمایشنامه رسیده‌ام. نامی که برایش درنظر گرفته‌ام «آنتیگونه در بیشیکتاش» است، اما در رابطه‌ با داستان آن فعلا نمی‌توانم چیزی بگویم.

۱۳۹۵/۰۲/۱۴ ۰۹:۳۹:۲۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن