محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827374949
قانونگذاری در قرآن و مکاتب بشری - بخش اول منشأ و اعتبار قانون و قانونگذاری
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: قانونگذاری در قرآن و مکاتب بشری - بخش اول
منشأ و اعتبار قانون و قانونگذاری
مهمترین دیدگاه پیرامون اعتبار و مشروعیت قانون، وضع آن ازسوی مقام ذیصلاحی است که همه شرایط لازم قانونگذاری را داشته باشد.
چکیده بحث از اهداف قانون، ملاک صحت و سقم، منشأ مشروعیت و اعتبار یک قانون و همچنین بررسی شرایط قانونگذار، از پیچیدهترین و جدال برانگیزترین مسائل این حوزه از علوم بشری است. مهمترین دیدگاه پیرامون اعتبار و مشروعیت قانون، وضع آن ازسوی مقام ذیصلاحی است که همه شرایط لازم قانونگذاری را داشته باشد؛ شرایطی از قبیل شناخت کامل انسان و آگاه به مصالح و مفاسد او، پیراستگی بودن از هر نوع سودجویی، منفعتطلبی و خودخواهی. از دیدگاه قرآن تنها کسی که شرایط و صلاحیت لازم قانونگذاری را داراست، تنها خداوند حکیم و علیم است؛ از اینرو، منشأ و اعتبار قانون نیز تنها اوست. در اسلام حق حاکمیت و ولایت اولاً و بالذات از آن خداست و ثانیاّ و بالعرض حق کسانی است که خداوند آنان را برگزیده و پیروی از ایشان را واجب کرده است؛ در نتیجه، قرآن و سنت پیامبر اعظم9 و اهل بیت او: کتاب زندگی و قانون اساسی بشر برای رسیدن به سعادت می باشد. اهداف قانون و قانونگذاری، منشأ و اعتبار قانون و قانونگذاری و شرایط قانون و قانونگذاری و مقایسه مکاتب مختلف قانونگذاری از مطالبی است که در نوشتار حاضر مطرح شده است. کلید واژگان: قرآن، حقوق، قانونگذاری، اهداف و شرایط قانونگذار. درآمد اولین و مهمترین قانون مدون در اسلام، کتاب آسمانی قرآن است که قوانین آن با هدف تأمین سعادت، اجرای عدالت و حاکمیت الهی تشریع شده است. بر اساس آیات قرآن، تقنین و تشریع از آن خداوند است و حق تشریع و قانونگذاری برای او بر مبنای توحید در ربوبیت و حاکمیت او بر بندگان است. در نظام توحیدی رأی و نظر هیچ کس در حق کسی حجت و نافذ نیست و کسی حق ندارد رأی و نظر خود را بر فرد و جامعه تحمیل کند و مردم را بر اجرای آن به زور و قهر دعوت نماید؛ چون افراد جامعه انسانی بسان دندانهای شانه هستند. قوانین حقوقی اسلام بر واقعیات جهان هستی و انسان مبتنی است و نیز بر مصالح و مفاسدی مبتنی است که جز خداوند از آن آگاهی ندارد. بدین سبب منشأ و اعتبار قانون نیز نمیتواند جز او باشد. در این نوشتار، مبانی قانون و قانونگذاری در قرآن و کشف ریشههای قوانین اسلامی بررسی میشود. این مباحث در سه بخش تنظیم شده است: بخش نخست اهداف قانون و قانون گذاری در قرآن، و بخش دوم منشأ و اعتبار قانون و قانونگذاری در قرآن، و بخش سوم شرایط قانونگذاری در قرآن. 1. اهداف قانون و قانونگذاری در اینکه قوانین دارای هدف یا اهداف هستند و به منظور تحقق بخشیدن به آن اهداف به وجود میآیند، شکی نیست. برخی از جامعه شناسان و پارهای از پیروان مکتب تحققی درباره وجود هدف ویژه برای حقوق تردید کردهاند (کاتوزیان، فلسفه حقوق، 1/385). در واقع، یکی از مباحث بسیار مهم در فلسفه حقوق، بحث از هدف یا اهداف قانون است؛ زیرا اولاً هدف قانون، تأثیر زیادی در نوع قوانین دارد. علاوه بر آن، یکی از عوامل اختلاف در نظامهای حقوقی، اختلاف در اهداف و مبانی آنهاست. در این زمینه، آرای متفاوتی و احیاناً متناقضی وجود دارد. مارکس معتقد است که هدف حقوق و قانون، تأمین منافع طبقه حاکم در جامعه است و بسیاری دیگر از دانشمندان معتقدند که هدف حقوق، نظم و امنیت اجتماعی است. گروهی نیز هدف حقوق را رفع تضاد منافع و ایجاد محیط مناسب با تعاون اجتماعی میدانند. از دیدگاه حقوقدانان مسلمان، هدف حقوق اجرای عدالت و اعطای حقوق افراد است. به علاوه، نظم و امنیت و تعاون هر چه بیشتر جامعه و ایجاد محیط مناسب برای رشد اخلاقی و معنوی انسانها نیز از دیدگاه آنان بسیار مهم است، با این حال، این اهداف خارج از هدف اجرای عدالت نیست؛ بدین معنا که در سایۀ اجرای عدالت، امنیت و نظم و تعاون اجتماعی نیز به بهترین وجه حاصل میشود، ولی اگر عدالت در جامعه اجرا نگردد، اهداف دیگر نیز به صورت صحیح تحقق نمییابد. صلح در غیر سایه عدالت، از قابلیت بقای کمتری برخوردار است و در محیطی که عدالت مورد توجه نباشد، اخلاق افراد به انحطاط و پستی میگرایید (دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، درآمدی بر حقوق اسلامی، 298ـ 299). بنابراین، در یک جمعبندی میتوان اهدافی چند برای حقوق برشمرد: 1. تأمین آزادیهای فردی؛ 2. تضمین حقوق طبیعی افراد؛ 3. تأمین نظم عمومی؛ 4. تأمین عدالت اجتماعی. تأمل در این اهداف و اختلاف نظرهای موجود، روشن میسازد که پاسخ گویی به این پرسش که حقوق برای چه وضع شده، وابسته به این است که بدانیم حقوق بر چه مبنایی استوار است (جوان آراسته، حقوق اجتماعی و سیاسی در اسلام، 48). بنابراین، هدف حقوق عبارت از اصل یا اصولی است که نظام و مبانی آن، مقدمهای برای حصول آنهاست؛ بنابراین، هدف حقوق همیشه از مبنای آن اهمیت بیشتری دارد و به تعبیر فلسفی، علت غایی و قواعد و مقررات حقوقی به شمار میآید (دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، درآمدی بر حقوق اسلامی، 170). از دیدگاه قرآن، خدا جهان و انسان را آفریده و انسان، سرگذشت فراوانى را پشت سر گذاشته و عواملی را در پیش رو دارد و هرگز با مرگ از بین نمىرود و چگونگى حیات و زندگى جاوید او در آینده، بستگى تام به حیات دنیایى و چگونگى رفتار و اخلاق و عقاید او در این دنیا دارد. انسان از خداست و به سوی خداوند باز مىگردد: (إِنّا لِلَّهِ وَإِنّا إِلَیهِ رجِعُون) (بقره/ 156)؛ «در حقیقت ما از آنِ خداییم؛ و در واقع ما فقط به سوى او باز مىگردیم» و بدین لحاظ، قوانین موجود در قرآن، اهدافی خاص را دنبال میکنند. این اهداف در چند محور مورد بحث است: الف) تأمین سعادت انسان یک انسان الهى، اگر تنها نیز زندگى کند، نیازمند قانونى براى نحوه زندگى و تأمین سعادت اخروى خویش است. در نظام الحادى، جامعه، مقدم بر قانون است؛ زیرا قانون، مولود تفکر اندیشوران جامعه مىباشد، ولى در نظام الهى، قانون، مقدم بر جامعه است؛ زیرا از ناحیه خداى سبحان و براى تأمین سعادت جامعه نازل شده است. بر همین اساس، خداوند اولین انسان یعنى حضرت آدم7 را فردى همراه قانون و داراى نبوت آفرید تا هیچ بشرى از قانون سعادت بخش محروم نباشد. در روایتى از حضرت صادق7 آمده است: «اگر بیش از دو نفر در جهان نباشد، بدون شک یکى از آن دو، امام و حجت خداوند خواهد بود و آخرین کسى که در جهان مىمیرد، شخص امام است؛ زیرا اگر امام در روى زمین نباشد، مىتواند بر خداوند احتجاج کند که چرا مرا بدون حجت خود وانهادى» (بحارالانوار، 23/ 21، ح 21؛ علل الشرایع/ 231، باب 153، ح 6 (با اندکی تفاوت)). انسان، مسافر الى الله است؛ (یاأَیهَا الْإِنسَانُ إِنَّک کادِحٌ إِلَى رَبِّک کدْحاً فَمُلاَقِیه) (انشقاق/6)؛ «اى انسان! در حقیقت، تو به سوى پروردگارت کاملاً تلاش مىکنى (و رنج مىکشى) و او را ملاقات مىکنى». انسان پیوسته از دارى به دار دیگر منتقل مىشود و از مرحلهاى به مرحله دیگر در حرکت است و همواره سیر او با صیرورت درونى همراه است (نه مانند سیر مکانى و اقلیمى دنیا) و چنین صیرورتى ادامه دارد تا به لقای خداوند نائل گردد و کسى که چنین جهان بینى و اعتقادى دارد، وقتى که با همفکران خود، جامعه را تشکیل مىدهد، هدفش این نیست که بر اساس آیه (إِنْ هِىَ إِلَّا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَنَحْیا) (مؤمنون/ 37)؛ «جز همین زندگانی دنیوی ما هیچ نیست، به دنیا میآییم و میمیریم و دیگر بار زنده نمیشویم» از حیات دنیا، هر چه بیشتر بهرهمند باشد و هر چه افزونتر از آن لذت ببرد، بلکه زندگى او بر مبناى (الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیوةِ الدُّنْیا وَالْبقِیتُ الصلِحتُ خَیرٌ عِندَ رَبِّک ثَوَاباً وَخَیرٌ أَمَلا) (کهف/46)؛ «ثروت و پسران، زیور زندگى پست (دنیا) ست؛ و (کارهاى) ماندگارِ شایسته نزد پروردگارت از نظر پاداش بهتر و امیدبخشتر است» تنظیم شده و به دنبال باقیات صالحات و زندگى سعادتمندانه اخروى خود مىباشد؛ بنابراین، هدف قوانین در قرآن، در عین تأمین سعادت دنیا «لقاء الله» است و اصول و مبانى حرکتش و راه وصول به هدفش، همان است که انبیای الهى از سوى خالق و پروردگارش آورده اند و خط مشى او نیز به استناد همین رهآورد آسمانى است. ب) تحقق حاکمیت الهی در قرآن، حقوق جزیی از پیکره دین است. دلیل این ارتباط تنگاتنگ آن است که زمینههای اجتماعی و عوامل گوناگونی که در جامعه بشری حاکمیت یک نظام حقوقی را اقتضا میکند، در قرآن کریم به عنوان فلسفه بعثت انبیا و فرستادن دین و کتابهای آسمانی از سوی خداوند تلقی شده است. گویا رسالت اصلی دین، تحقق بخشیدن به حاکمیت نظام حقوقی آن در جامعه میباشد، هرچند حاکمیت نظام حقوقی نیز مقدمهای برای تعالی بشر و سعادت اوست؛ چنانچه قرآن کریم هدف ارسال رسولان را چنین بیان مىفرماید: (کانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکمَ بَینَ النَّاسِ فِیما اخْتَلَفُوا فِیه) (بقره/ 213)؛ «مردم، ملّتى یگانه بودند، و خدا، پیامبران را مژدهآور و هشدار دهنده بر انگیخت؛ و با آنان کتاب [خدا] را، که به سوى حق دعوت مىکرد، فرو فرستاد؛ تا میان مردم، در باره آنچه در موردش اختلاف داشتند، داورى کند». در این آیه، مسئله رفع اختلاف میان مردم به عنوان هدف بعثت انبیا مطرح شده است. اختلاف میان انسانها امرى طبیعى و قطعى است؛ چنان که گفته شد، و رفع اختلافها، امرى ضرورى براى ایجاد نظم در جامعه بشرى و دورى از هرج و مرج است؛ لذا هیچ پیامبر صاحب شریعتى نیامده است مگر آنکه علاوه بر تبشیر و انذار، مسئله حاکمیت نظام حقوقی دین در جامعه را نیز مطرح نموده است. خداى سبحان در همین آیه نمىفرماید که پیامبران به وسیله تعلیم یا تبشیر و انذار، اختلاف جامعه را رفع مىکنند، بلکه مىفرماید، به وسیله «حکم » اختلافات آن را بر مىدارند؛ زیرا حل اختلاف، بدون حکم و قانون امکان پذیر نیست. قرآن همچنین درباره نبوت عامه چنین مىفرماید: (لَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالبَینَاتِ وَأ نْزَلْنَا مَعَهُمُ الکتَابَ وَالمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالقِسْطِ وَأ نْزَلْنَا الحَدِیدَ فِیهِ بَأسٌ شَدِیدٌ) (حدید/25)؛ «به یقین فرستادگانمان را با دلیلهاى روشن (معجزه آسا) فرستادیم، و همراه آنان کتاب (الهى) و ترازو را فرو فرستادیم تا مردم به دادگرى برخیزند؛ و آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویى شدید است». در این آیه، هدف عمومى همه پیام آوران و زمامداران حکومت اسلامى در طول تاریخ، همان قسط و عدل جامعه شمرده شده است. ج) اجرای عدالت در مکتب حیات بخش اسلام، مفهوم نوینى از عدالت ارایه شده است. پیامبر گرامى9 در سایه دستورات دینى، همگان را به عمران و آبادانى جامعه اسلامى دعوت نموده است، تا در سایه «تولید انبوه» و «مصرف محدود»، علاوه بر رعایت تقوا و دورى از دنیا و تکاثر، همواره به دنبال دست گیرى از ضعفا بوده و جامعه اسلامى را احیا نمایند. بهترین دلیل بر این مدّعا، دستورات آن حضرت است که از یک سو، مسلمانان را به زهد و ترک دنیاپرستى دعوت مىکند و از سوى دیگر، همه را به دستگیرى از فقرا و کمک به دیگران توصیه مىکند؛ چه اینکه امیرمؤمنان علی7 بزرگترین شاگرد مکتب آن حضرت، این درس را به خوبى فراگرفته و اجرا نموده است. او بیابانهاى مدینه و کوفه را احیا مىکرد و سپس به فقرا مىبخشید و خود از سادهترین غذا تناول مىکرد. در واقع، ایشان به جاى «تولید انبوه و مصرف انبوه»، «تولید انبوه و مصرف محدود» را در دستور کار خود قرار داده بود. عدالت در نگاه قرآنى، ارزش ذاتى و نفس الامرى داشته و امنیت همه امور بدان وابسته است؛ یعنى عدالت صرف یک مفهوم انتزاعى نیست، بلکه مفهومى عقلى و نفس الامرى است که ریشه در هستى و فطرت انسانى دارد و همه ابعاد وجودى عالم را دربر مىگیرد (بشریه، تاریخ اندیشههای سیاسی در قرن 20 و لیبرالیسم محافظهکاری، 25)؛ از این رو، به صورت پیوسته و مداوم مورد تأکید قرار گرفته است: (إِنَّ اللّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ) (نحل/ 90)؛ «قطعاً خداوند به اجراى عدالت و نیکى امر مىکند». د)حکومت و داوری بر اساس عدل و قسط در آیات ذیل به حکومت و داوری و قضاوت بین مردم براساس عدل و قسط امر شده است. (وَإِذا حَکمْتُمْ بَینَ النَّاسِ أَنْ تَحْکمُوا بِالْعَدْلِ) (نساء/ 58)؛ «چون حاکم بین مردم شوید داوری به عدالت کنید»؛ (وَإِنْ حَکمْتَ فَاحْکمْ بَینَهُمْ بِالْقِسْطِ) (مائده/ 42)؛ «چون حاکم بین مردم شوید داوری به عدالت کنید». در حدیثی از پیامبر اکرم9 آمده است: عمل یک روز رهبری که میان مردم به عدالت رفتار کند، از عمل صد یا پنجاه سال کسی که در میان اهل و عیال خود مشغول عبادت باشد، بهتراست (نظام سیاسی اسلام، 71). و نیز از امام صادق7 است: هرگز دعای رهبر عادل رد نمیشود. و) قیام بر مبنای قسط (لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَأَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَالْمیزانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط) (حدید/ 25). در این قیام و انقلاب امری مشروع و شایسته قلمداد شده و تحقق آن براساس قسط مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. 2. منشأ و اعتبار قانون و قانونگذاری با توجه به اینکه زندگی اجتماعی انسانها نیاز ضروری به قانون دارد، این سؤال پیش میآید که ملاک صحت و اعتبار یک قانون چیست؟ در جهان، قوانین و نظامهای حقوقی متعددی وجود دارد که با یکدیگر وجوه اختلاف فراوانی دارند. بر چه اساسی باید بین آنها داوری کرد و بعضی را معتبر و ارزشمند و باقی را بی ارزش دانست؟ این سؤال، یکی از پیچیدهترین و جدال برانگیزترین مسائل این حوزه از معرفت بشری است. میتوان گفت ریشهایترین اختلاف در این باب، اختلاف بر سر این است که آیا قوانین حقوقی با قطع نظر از جعل جاعل و وضع واضع، واقعیت نفس الامری دارند یا نه؟ مکاتب و دیدگاههای گوناگون در این خصوص به دو گروه بزرگ تقسیم میشوند. گروهی معتقدند که قوانین حقوقی همانند قوانین طبیعی یا قوانین عقلی، از یک سلسله واقعیات نفس الامری حکایت میکنند؛ بنابراین، تعبیر صحیحی نیست که کسی را قانونگذار و واضع قانون بنامیم؛ چراکه حقایق حقوقی را میتوان کشف کرد و کسی که چنین میکند «قانوندان» یا کاشف قانون است نه واضع قانون. گروهی دیگر میگویند: قوانین حقوقی با قوانین طبیعی یا عقلی تفاوت ذاتی و ماهوی دارند. قوام قوانین حقوقی به اعتبار و انشا و امر و نهی است. قوانین حقوقی از واقعیتی خبر نمیدهند و قانونگذار چیزی را کشف نمیکند، بلکه اموری را اعتبار و انشا میکند. پس قوانین حقوقی واقعاً وضع میشوند؛ لذا قابل الغا و نسخ و رفع هم هستند، بر خلاف قوانین تکوینی و حقیقی که نه دست جعل و وضع بدانها میرسد و نه دست نسخ و رفع (شهرابی، حقوق و سیاست در قرآن، 71 ـ 72). برای پاسخ به این پرسش مذکور، مکاتب مختلفی پدید آمده است که هرکدام به گونهای به شناخت قواعد حقوقی پرداختهاند تا در پرتو شناخت ماهیت قانون و قاعده حقوقی بتوانند منشأ مشروعیت آن را کشف نمایند. حقیقت این است که بدون شناخت ماهیت قضایای حقوقی نمیتوان پاسخ مناسبی برای این سؤال اساسی پیدا کرد که منشأ مشروعیت و اعتبار قانون چیست؟ به دنبال معلوم شدن ماهیت قانون و منشأ مشروعیت آن، دو سؤال اساسی دیگر را نیز میتوان پاسخ داد؛ یکی اینکه ماهیت قانونگذاری چیست؟ و دیگر اینکه قانون گذار کیست یا چه کسی باید باشد؟ الف) مکاتب حقوقی برای پاسخ گویی به سؤالات مطرح شده میتوان به سه مکتب و دیدگاه کلی اشاره کرد. 1. دیدگاه نخست، دیدگاه مکاتبی است که برای قوانین حقوقی، نوعی واقعیت عینی قائل هستند و قوانین را حاکی از یک سلسله واقعیات نفسالامری میدانند و بر همین اساس، حقوق را از علوم حقیقی که وظیفهای جز کشف واقع ندارند، میدانند. بر اساس این دیدگاه، همان گونه که قوانین طبیعی و ریاضی دارای واقعیتی عینی هستند و از واقعیتهایی حکایت میکنند که انسان در مسیر زندگی از آنها استفاده می کند، قوانین حقوقی نیز کاشف از واقعیتهایی هستند که باید در تنظیم روابط اجتماعی از آنها بهره گرفت (ر.ک: کلیات حقوق، ناصر کاتوزیان، ص22). بنابراین، مفاد قضایای حقوقی، اخبار از واقع است. طرفداران این دیدگاه خود به سه گروه تقسیم میشوند. گروه اول واقعیت مکشوف به وسیله قانون را مانند سایر واقعیت های طبیعی، واقعیتی طبیعی و فطری میدانند، گروه دوم واقعیت مکشوف را واقعیت عقلی از نوع احکام عقل عملی میدانند و گروه سوم برخی از قائلین به حقوق الهی هستند که به تلفیق حقوق طبیعی و حقوق عقلی و بعضی از اصول عقاید ادیان الهی اقدام نمودهاند. بر اساس دیدگاه طرفداران حقوق طبیعی و عقلی که قانون را به نوعی با واقعیت عینی مرتبط میدانند، اعتبار و مشروعیت قانون، ذاتی آن میباشد و قابل جعل از سوی کسی نیست؛ همان گونه که قوانین طبیعی و ریاضی اعتبار ذاتی دارند و از جانب کسی قابل وضع نیستند. این قوانین ثابت و تغییر ناپذیر است (ر.ک: همان). اساساً اعتبار هر حکم تکوینی و حقیقی وابسته به واقعیت است. اگر عالم واقع را به درستی نشان دهد، معتبر و صحیح است و اگر مطابق با امور عینی خارجی نباشد، بی اعتبار و ناصحیح است. بنابراین، احکام حقوقی هم که احکام تکوینی و حقیقی هستند، اگر حکایت از واقع میکنند، صحیح و گرنه ناصحیح و بیاعتبار هستند. با روشن شدن ماهیت قانون و منشأ اعتبار آن، بر اساس این دیدگاه، طبعاً حقیقت قانونگذاری نیز معلوم میشود؛ چه اینکه قانونگذاری در خصوص احکام و قوانین مبتنی بر واقعیات، چیزی جز کشف قانون نیست و قانونگذار نیز کسی است که بتواند این قوانین را کشف و ارایه نماید. 2. دیدگاه دوم، دیدگاه مکاتبی است که معتقدند قوانین حقوقی را به هیچ وجه نباید مانند قوانین طبیعی یا عقلی دانست؛ زیرا قوانین حقوقی هیچ واقعیتی در ورای خود ندارند و واقعیت آنها همین واقعیت جعلی و اعتباری و وضعی است که قانونگذار به آنها میبخشد. قبل از آنکه قانونگذار قانونی را وضع کند، از هیچ واقعیتی برخوردار نیست و پس از وضع نیز قابل نسخ است و اگر نسخ شد، یکسره از بین میرود و هیچ اعتبار و ارزشی نخواهد داشت. بنابراین، قوام و هستی قوانین حقوقی، تنها به اعتبار و وضع است. طرفداران این دیدگاه نیز در مورد اینکه حق وضع و اعتبار بخشیدن به قانون از آنِ کیست، با هم اختلاف نظرهایی دارند که خود موجب پدید آمدن مکاتبی در میان آنها شده است که مهم ترین آنها مکتب تاریخی حقوق و مکتب پوزیتیویستی حقوق است. بر اساس این دیدگاه، اعتبار و مشروعیت قانون، ناشی از وضع آن از سوی مقام صلاحیتدار است. این مقام صلاحیتدار بر اساس دیدگاه طرفداران حقوق الهی، خداوند متعال است و براساس دیدگاه مکاتب تاریخی و پوزیتیویستی، مردم هستند (ر.ک: خلیلیان، حقوق بینالملل اسلامی). اگر مردم قانونی را پذیرفتند، به سبب همان پذیرش، معتبر میشود و اگر قانونی با خواسته مردم موافقت نداشت، فاقد اعتبار و ارزش است؛ به تعبیر دیگر، مقبولیت قانون، عین مشروعیت آن است. البته مراد از مردم در اینجا میتواند کل جامعه، گروه خاص یا حتی یک نفر باشد. 3. دیدگاه سوم نه به طور کلی مخالف دو دیدگاه قبل است و نه مطابق با آنها؛ به این معنا که قانون را نه واقعیت محض میداند که قابل جعل نیست و نه اعتبار صرف میداند که بیارتباط با واقعیت باشد، بلکه آن را آمیزهای از واقعیت و جعل میداند و برای آن ماهیتی دوگانه قایل است. اصولاً هر نظام حقوقی از یک رشته مفاهیم اعتباری فراهم میآید که اعتبارکننده بشری یا فوق بشری دارد. اما نکته مهم این است که قبل از اعتبار یافتن قانون، واقعیتهایی وجود دارند که باید مورد توجه قرار گیرند. آن واقعیتها همان ملاک های واقعی احکام و مقررات هستند که گاهی به آنها احکام شأنی گفته میشود و فعلیت یافتن آنها به انشا و اعتبار آنهاست. فهرست منابع 1. بشریه، حسین، تاریخ اندیشههاى سیاسى در قرن 20 و لیبرالیسم محافظه کارى، تهران نشرنی، 1378. 2. ترکمان، محمد، رسائل، اعلامیهها، مکتوبات و روزنامه شیخ شهید فضل الله نوری، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1362. 3. جوان آراسته، حسین، حقوق اجتمایی و سیاسی در اسلام، دفتر نشر معارف، 1383. 4. جوادی آملی، عبدالله، ولایت در قرآن، مرکز فرهنگی رجا، 1317. 5. خلیلیان، خلیل، حقوق بین الملل اسلامی، تهران، نشر فرهنگ، 1377. 6. دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، درآمدی بر حقوق اسلامی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، 1318. 7 . سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم حوزه علمیه دفتر تبلیغات اسلامی، 1371. 8. فرید گلپایگانی، حسین، قانون اساسی اسلام، مؤسسه انتشاراتی فرهانی، بیتا. 9. قربانی، زینالعابدین، اسلام و حقوق بشر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1366. 10. صدوق، محمد بن بابویه، علل الشرایع، قم، مکتبة الطباطبایی، 1377. 11. کاتوزیان، ناصر، فلسفه حقوق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1365. 12.کاتوزیان، ناصر، ترمینولوژی حقوق، نشر گنجینه دانش، تهران،1384. 13. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفا، چاپ دوم، 1403 ق. 14. مصباح یزدی، محمد تقی، حقوق و سیاست در قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382. 15. مغنیه، محمد جواد، تفسیر کاشف، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1383. 16. مکارم شیرازى، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1410 ق.
حجتالاسلام دکتر سید احمد میر خلیلی: استادیار دانشگاه یزد. مجید محمد زاده: کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث. مجله قرآن و علم شماره 11. ادامه دارد...
http://fna.ir/U1XNBA
94/12/05 - 06:06
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
صفحات پیشنهادی
روششناسی تفسیر حقوقی قرآن- بخش اول مبانی تفسیر حقوقی قران
روششناسی تفسیر حقوقی قرآن- بخش اولمبانی تفسیر حقوقی قرانتفسیر حقوقی قرآن یکی از گرایشهای تفسیر علمی قرآن می باشد این گونه از تفسیر مستلزم روش شناسی است که محور اصلی مجموعه به هم پیوسته موضوعات حقوقی ـ قرآنی به شمار می آید چکیده تفسیر حقوقی قرآن یکی از گرایشهای تفرابطه سیستمی میان نظام عام حقوق بینالملل و خرده نظام حقوق معاهدات در قرآن - بخش اول تعامل میان نظام حقوق مسئو
رابطه سیستمی میان نظام عام حقوق بینالملل و خرده نظام حقوق معاهدات در قرآن - بخش اولتعامل میان نظام حقوق مسئولیت بین المللی و حقوق معاهداتتناسب میان خسارت ناشی از عهد شکنی و جبران آن در قواعد ثانویه قرآنی اصلی اصیل است که سبقت در عدالت خواهی را نشان میدهد چکیده نوشتار پمعاون برنامهریزی آبفای کشور خبر داد درج مشوق های خرید تضمینی آب و پساب در قانون بودجه سال ۹۵/ارایه اعتبار اسن
معاون برنامهریزی آبفای کشور خبر داددرج مشوق های خرید تضمینی آب و پساب در قانون بودجه سال ۹۵ ارایه اعتبار اسنادی چرخشی به سرمایهگذاران بخش خصوصیمعاون برنامهریزی و توسعه شرکت آب و فاضلاب کشور با بیان اینکه ردیف خرید تضمینی آب و پساب در قانون بودجه سال ۹۵ درج شده گفت ارایه اعتباربررسی دیدگاه بنت الشاطی در انکار اعجاز علمی قرآن - بخش اول ادعای عدم اعجاز علمی قران
بررسی دیدگاه بنت الشاطی در انکار اعجاز علمی قرآن - بخش اولادعای عدم اعجاز علمی قرانسخن نهایی همه مفسران حقیقی قرآن آن است که ویژگیهای این کتاب آسمانی به خود ضمانت بقا بخشیده و در فراز و فرودهای فرسایشی زمان خود را از کهنگی نجات داده است چکیده سخن نهایی همه مفسران حقیقیتکرار/ با تصویب شورای پول و اعتبار اجرایی میشود کاهش سود سپردهها به ۱۸ درصد از اول اسفند/سود تسهیلات مبادله
تکرار با تصویب شورای پول و اعتبار اجرایی میشودکاهش سود سپردهها به ۱۸ درصد از اول اسفند سود تسهیلات مبادلهای ۲۰ و مشارکتی ۲۲ درصد شدشورای پول و اعتبار با تقدیر از اقدام ها و سیاست های اتخاذ شده توسط بانک مرکزی در ماه های اخیر در زمینه هدایت بازار پول و نرخ های سود بانکی با استروششناسی تفسیر حقوقی قرآن - بخش دوم و پایانی آسیب شناسی تفسیر حقوقی قرآن کریم
روششناسی تفسیر حقوقی قرآن - بخش دوم و پایانیآسیب شناسی تفسیر حقوقی قرآن کریمتفسیر حقوقی قرآن یکی از گرایشهای تفسیر علمی قرآن می باشد این گونه از تفسیر مستلزم روششناسی است که محور اصلی مجموعه به هم پیوسته موضوعات حقوقی ـ قرآنی به شمار می آید ج جهانی و جاودانگی احکام قررابطه سیستمی میان نظام عام حقوق بینالملل و خرده نظام حقوق معاهدات در قرآن - بخش دوم و پایانی روش نظام سازی قر
رابطه سیستمی میان نظام عام حقوق بینالملل و خرده نظام حقوق معاهدات در قرآن - بخش دوم و پایانیروش نظام سازی قرآنی در حوزه مسئولیت قراردادیتناسب میان خسارت ناشی از عهد شکنی و جبران آن در قواعد ثانویه قرآنی اصلی اصیل است که سبقت در عدالت خواهی را نشان میدهد 3 شیوههابررسی تطبیقی حقوق کودک در قرآن و کنوانسیون حقوق کودک- بخش اول مقایسه تطبیقی بین قرآن و کنوانسیون
بررسی تطبیقی حقوق کودک در قرآن و کنوانسیون حقوق کودک- بخش اولمقایسه تطبیقی بین قرآن و کنوانسیونتعریف و تبیین مسایل و مشکلات اجتماعی مبتلا به کودکان و حل مشکلات و احقاق حقوق آنان در درجه نخست به مسئله تعریف کودک دوران کودکی ایدهآل و ارزشهای موجود در این حوزه و حقوق و جایگاه کورزشگاه نقش جهان به ورزش استان اصفهان و کشور اعتبار می بخشد
ورزشگاه نقش جهان به ورزش استان اصفهان و کشور اعتبار می بخشد کد خبر ۵۶۸۷۴۳ تاریخ انتشار ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶ ۲۶ - 17 February 2016 محمود گودرزي وزير ورزش و جوانان که به همراه رسول زرگرپور استاندار اصفهان و دکتر سبحاني مدير عامل شرکت فولاد مبارکه و بهرام افشارزاده مشاور امور بين المبهداشت از منظر قرآن کریم -بخش اول پیشگیری از قطع نسل
بهداشت از منظر قرآن کریم -بخش اولپیشگیری از قطع نسلاسلام بهداشت و سلامتی را نعمت و از جمله حسنات خداوند بر بندگانش معرفی کرده است از اینرو شریعت اسلامى اهتمام ویژهاى براى این دو قائل شده است چکیده بهداشت تأمین کننده سلامت حافظ و ارتقاء دهنده آن است که برای حفظ حیات-
اقتصادی
پربازدیدترینها