واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی به شعرهای غلامرضا بکتاش
کارنامه درخت کاج
از مصطفی علیپور شنیدم که میگفت: اگر کتابهای او را باز کنیم و برگردانیم، هیچ یک از واژههایش به زمین نمیافتد، و همه چیز در شعر او، دلیلی دارد و سر جای خود قرار گرفته.
خبرگزاری فارس-گروه ادبیات انقلاب اسلامی: مصطفی رحماندوست در موردش میگوید: او، گوی سبقت را در شعر کودک و نوجوان، از دیگران ربوده. از مصطفی علیپور هم شنیدم که میگفت: اگر کتابهای او را باز کنیم و برگردانیم، هیچ یک از واژههایش به زمین نمیافتد، و همه چیز در شعر او، دلیلی دارد و سر جای خود قرار گرفته. غلامرضا بکتاش، همان شاعریست که در عرصه شعر کودک و نوجوان، گوی سبقت را از دیگران ربوده ، و هر چیزی در شعرهایش دلیلی دارد. بی تردید امروزه در هیچ نقطهای از ایران صحبتی در مورد ادبیات کودک و نوجوان نخواهد بود، مگر آن که، جایگاهی در صدر و همراه با دیگر بزرگان،برای این پیشکسوت جوان قائل باشیم. اما شعر کودک و نوجوان چیست؟! در جواب باید بگویم: هنوز شخصیت کامل و جامعی، که معرف آن باشد نشناختهام، و تعریف قانع کنندهای هم ، از دیگران در این باب به گوشم نخورده است،و همواره در برابر آن با سوالات بسیاری رو به رو بودهام. برای مثال هنوز ، به وضوح برایم نمایان نیست؛ که آیا در این مجال،یعنی شعر کودک و نوجوان، باید شاعر خود را در جایگاه کودک قرار داده و از دیدگاه او به جهان نگاه کند و از زبان او به شرح جهان و دغدغه های یک کودک بپردازد،؟! یا آن که باید به عنوان یک بزرگسال، در مورد کودکان صحبت کند و خاطرات کودکی خود را به شعر درآورد؟! شاید هم شعر کودک و نوجوان، نمونه کوچک شدهای از شعر بزرگسال و یک نوع اسباب بازی باشد که شاعران بزرگسال، برای کودکان مناسب می دانند و دلیل خلق آن هم این باشد که شاعر گمان میکند، کودکان مفاهیم شعر حافظ یا سعدی را نمی فهمند، پس باید تفکرات خود را تا سطح اندیشه آنها تنزل داد، و نام شعر کودک و نوجوان بر آن گذاشت؟! اما هرچه هست، اگر با توجه به هر یک از سوالهای مطرح شده و از پنجره آنها به شعرهای غلامرضا بکتاش، نگاه کنیم و آثارش را بررسی کنیم ، او بی شک سربلند خواهد بود. زیرا هم آنجا، که در کتاب «نوجوانی درخت کاج» به عنوان یک بزرگسال، در قالب شعر (یک سبد آرزو) به یادآوری خاطرات نوجوانیش میپردازد موفق است، و هم آنجا که در کتاب (با دعای باران) به عنوان یک کودک، و از زبان او شعر (ایمان خاک گلدان) را میسراید، یک کودک شاعر و موفق است. آنچه بیان شد تاییدیست بر این که بکتاش، هم وقتی از جهان کودکان شعر سروده موفق است، و هم، وقتی شعر کودکانه سروده، به نحو احسن کار خود را انجام داده. بکتاش در تمام شعرهای خود تلاش میکند کودکان را با مفاهیمی مانند : ایمان به خدا، تلاش، امید به آینده، شکرگزاری، احترام به دیگران و سایر مفاهیم انسانی و اسلامی آشنا کند و قدمی برای آموزش آنها در این مسیر بردارد، که در این راستا، هم از پس انتقال مفاهیم و آموزش، خوب بر آمده، هم در صنعت شعر و آفرینش ادبی، توانمند نشان داده است. اما به عقیده من، ارزش و تفاوت کار غلامرضا بکتاش با دیگران، آنجا نمایان میشود، که او در شعر، فقط به دنبال معرفی خود، به عنوان دانای کل و خلق یک شعر و بیان چند نکته آموزشی به کودکان نیست، بلکه مخاطب خود را در سرایش، شریک میداند، و در اشعارش، کودکان را با تلنگر زدن به آنها، به اندیشیدین، وا میدارد، و نوعی اصول فلسفه ورزی کودکانه را، به آنها آموزش میدهد، چیزی که قبل از او ، در آثار دیگرانی که در این عرصه فعالیت کردهاند بی سابقه بوده است. «نوجوانی درخت کاج»، «آسمان بدون آ»، «با دعای باران»، «تا رادیو خبر داد» و «مورچه زحمت کش است» تعدادی از آثار غلامرضا بکتاش، در زمینه شعر کودک و نوجوان هستند. *** چشمه با قل قل نوشت قل هو الله احد دانه ای از زیر سنگ گفت: الله الصمد دانه بوی گل گرفت زیر آن سنگ کبود لم یلد تکرار شد بر لب زاینده رود هست قرآن چشمه ای از خدای اطلسی قل قل آن جاری است در میان جز سی (شعر از، مجموعه ی با دعای باران - غلامرضا بکتاش) سورنا جوکار 94 بهمن
94/11/26 - 11:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]