محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802468431
![نمایش مجدد: آل اسحاق در گفتوگوی تفصیلی با فارس: رکود امروز بدلیل وصل کردن همه مشکلات به مذاکرات است/ دولت منافع اقتصادی را فدای منافع سیاسی کرد/ انتظار بهبود شرایط پس از برجام اشتباهی تاریخی است/ هاشمی برای ماندن در قدرت خود را با شرایط تطبیق داد refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
آل اسحاق در گفتوگوی تفصیلی با فارس: رکود امروز بدلیل وصل کردن همه مشکلات به مذاکرات است/ دولت منافع اقتصادی را فدای منافع سیاسی کرد/ انتظار بهبود شرایط پس از برجام اشتباهی تاریخی است/ هاشمی برای ماندن در قدرت خود را با شرایط تطبیق داد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آل اسحاق در گفتوگوی تفصیلی با فارس:
رکود امروز بدلیل وصل کردن همه مشکلات به مذاکرات است/ دولت منافع اقتصادی را فدای منافع سیاسی کرد/ انتظار بهبود شرایط پس از برجام اشتباهی تاریخی است/ هاشمی برای ماندن در قدرت خود را با شرایط تطبیق داد
رئیس پیشین اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران با بیان اینکه دولت منافع اقتصادی را فدای منافع سیاسی کرده است گفت: رکود امروز بدلیل وصل کردن همه مشکلات به مذاکرات است.
![خبرگزاری فارس: رکود امروز بدلیل وصل کردن همه مشکلات به مذاکرات است/ دولت منافع اقتصادی را فدای منافع سیاسی کرد/ انتظار بهبود شرایط پس از برجام اشتباهی تاریخی است/ هاشمی برای ماندن در قدرت خود را با شرایط تطبیق داد خبرگزاری فارس: رکود امروز بدلیل وصل کردن همه مشکلات به مذاکرات است/ دولت منافع اقتصادی را فدای منافع سیاسی کرد/ انتظار بهبود شرایط پس از برجام اشتباهی تاریخی است/ هاشمی برای ماندن در قدرت خود را با شرایط تطبیق داد](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/11/15/13931115000818_PhotoA.jpg)
حوزه احزاب خبرگزاری فارس، امین صبحی: درست در شرایطی که کشور شدیدا درگیر رکود است، رئیس جمهور تاکید میکند که «کسی از رکود سخن نگوید»؛ روحانی دلیل حرفش را اداره نفت با 30 دلار نه 147 دلار ذکر میکند. بسیاری از کارشناسان اما دلیل گرفتاری کشور در رکود را تنها کاهش قیمت نفت نمیدانند؛ آنها دلایلی نظیر سو مدیریت و مسائل سیاسی را نیز در گره خوردن کار اقتصاد کشور در 2 سال اخیر سهیم میدانند. یحیی آل اسحاق یکی از قدیمیهای دنیای بازار و اقتصاد ایران است که همین نظر را داشته و اعتقاد دارد که سهم سیاسی شدن اقتصاد در دولت یازدهم در ایجاد رکود عمیق در کشور، بیشتر از دیگر مسائل است. خودش می گوید تجربه سالها کار در بازار آنهم از سنین کودکی او را با الفبای اقتصادی آشنا کرده و همین تجربه در سمتهای مدیریتیاش در دولتهای مختلف جمهوری اسلامی به کارش آمده است. آل اسحاق در بخشی از این مصاحبه از اقتصاد دولتی در دوران جنگ دفاع کرده و تاکید می کند که نظام چاره جز اداره اینگونه کشور در آن دوران نداشت. مشکل اقتصاد ایران را نبودن افرادی که اقتصاد را به معنای واقعی بشناسند، دانسته و معتقد است نبود برنامه جدی و تدوین شده برای اقتصاد اسلامی، مشکل اصلی کشور است. پیرمرد اقتصادی ایران در این مصاحبه انتقادهای تند و تیزی از دولت یازدهم می کند؛ «دولت منافع اقتصادی را فدای منافع سیاسی کرد» و حتی معتقد است که نباید انتظار بهبود شرایط اقتصادی پس از برجام را داشت و داشتن چنین انتظاری اشتباهی تاریخی خواهد بود. مهم ترین محورهای گفت و گوی فارس و یحیی آل اسحاق به شرح زیر است: *امام خمینی (ره) مسئولیت تدوین برنامه فرهنگی ـ اجتماعی کشور را به ما واگذار کردند * مشکلات اقتصادی وقتی آغاز شد که گروهی که سواد اقتصادی داشتند آرمانهای انقلاب را قبول نداشتند * در زمان جنگ چارهای غیر از دولتی کردن اقتصاد نبود * اقتصاد دولت سازندگی با استناد به مدلهای غربی و بانک جهانی بود * خلأ وجود مدیران آرمانگرا و انقلابی در فضای اقتصادی دوره اصلاحات محسوس بود * در دولت اصلاحات نظریات مدیریتی سیاسی و اقتصادی با «ال» اسلامی به منصه ظهور رسید * بروز جنگ اقتصادی بهویژه در شرایط کنونی که تصمیم به تعامل گرفتهایم جدیتر است * در دوران پسابرجام باید الزامات مرتبط با حوزه اقتصاد را شناسایی و مدیریت کنیم *عقبماندگی حوزه اقتصاد ریشه در بیبرنامگی دولتمردان این عرصه دارد *دولت تدبیر و امید منافع اقتصادی را فدای اهداف سیاسی کرده است *دولت یک و نیم برابر بودجه بدهکار است و منابع بانکیاش قفلشده است *دولت باید به این باور برسد که حوزه سیاست و اقتصاد جنساً و ماهیتاً باهم تفاوت دارند *ساماندهی اوضاع اقتصادی به ضرر آنهایی است که ب خرید فروش پول میلیاردر شدهاند *راهحل ساماندهی معضلات اقتصادی فقط اقتصاد مقاومتی است *مقام معظم رهبری از چند سال پیش رأساً وارد حوزه اقتصاد شدهاند *دولت به این باور که اقتصاد مقاومتی تنها راه نجات کشور است نرسیده است * رکود امروز ناشی از وصل کردن حل همه مشکلات به مذاکرات بود *منتظر ماندن برای تحقق برجام و بهبود شرایط اقتصادی یکی از اشتباهات تاریخی ما است * نگرش دولت به اقتصاد نگاه کارگزارانی تعدیلشده است *با استناد به آمار دولت میتوان گفت وضعیت اقتصاد نابسامان است *اگر دولت برنامهای برای نشاط اقتصادی تدوین نکند جایگاه سیاسیاش با آسیب جدی مواجه میشود *رکود آنقدر عمیق و ریشهای است که با مسکنهایی همچون وام خرید خودرو درمان نمیشود *دولت خودروسازان را موقتاً نجات داد و برای فروش محصول یکماهه وام اعطا کرد *بهعنوان عرق ملی و اعتقاد شخصی پیگیر راهاندازی کارخانه چادر مشکی شدم *اگر واقعیتها با آرمانها همجهت نباشد نتیجه کار معیوب و ناقص است *مقتدران اقتصادی کشور میانهای با آرمانها ندارند *اختلال در سیستم باعث ایجاد فضای رانتی و افرادی نظیر بابک زنجانی شده است *آقای هاشمی هم مثل سایرین برای حفظ قدرت و ماندن در آن خود را با شرایط مختلف تطبیق داد در ادامه مشروح مصاحبه 2 ساعته خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس با یحیی آل اسحاق را می خوانید: فارس: با توجه به این سابقه مدیریتی شرایط اقتصادی کشور در دولتهای مختلف را چگونه ارزیابی میکنید؟ آل اسحاق: همانطور که اشاره کردید در همه دولتها تقریباً کارکردهام مؤلفههای اقتصاد جنگی، اقتصاد رفاه، اقتصاد بازار و اقتصاد مدیریتشده را میشناسم و به این نتیجه رسیدهام نظام جمهوری اسلامی میدانی بود که همه فعالان آن توانستند ایدههای موردنظرشان را ارائه کرده و طبق آن کار کنند. در سالهایی ابتدای انقلاب اسلامی من بهاتفاق دوستانی نظیر آقایان نهاوندیان، اعرابی و جمعی دیگران از فعالان اقتصادی درصدد ارائه دیدگاه اقتصاد اسلامی و مایل به سرمایهگذاری در این خصوص بودیم. از طرفی در زمان نخستوزیری میرحسین موسوی دو جریان بهصورت جدی در حوزه سیاسی فعال بودند؛ یکی از آنها منتسب به آقای عسکراولادی بود و شامل افرادی نظیر آقایان نبوی، ولایتی، توکلی، ناطق نوری میشدند و بهعنوان انجمن اسلامی دولت شناخته میشدند و دیدگاههای خاصی را در حوزههای مختلف ازجمله اقتصاد دنبال میکردند. جریان آقای میرحسین موسوی هم متشکل از چپها، نیمه چپها و رادیکالها بود و غالباً بین این دو گروه درگیریهای دیدگاهی و سیاسی وجود داشت. در بحث اقتصادی هم ما خواسته و ناخواسته و بدون وابستگی تشکیلاتی حضور پیدا کردیم و دستاوردهای نظری ما در حوزه اقتصاد اسلامی خوراک آن انجمن اسلامی شد البته آقای توکلی همکارهای کرده بود و بدین ترتیب ما در حوزه فکری فعال شدیم و گروه منتسب به میرحسین موسوی هم در اندیشه الگوسازی بودند تا اینکه آقای بانکی به ریاست سازمان مدیریت و برنامهریزی رسید و مقرر شد برنامه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور را تدوین کند ما که برنامه را دیدیم با این مسئله مواجه شدیم که برنامه مزبور یک روکش دارد و یک محتوا ... بدون اتلاف وقت شروع به تجزیهوتحلیل موارد ذکرشده در آن پرداختیم که این برنامه همان موضوعات طرحشده در برنامه یوگسلاوی و برخی کشورهای بلوک شرق است و همه تدابیر آنها در حوزههای تولید، توزیع، مصرف، روابط بانکی، سرمایهگذاری، اقتصاد خرد و کلان، کشاورزی عیناً همان است فقط با این تفاوت که یک ظاهر اسلامی به آن دادهشده است. ما دیدیم خطر بزرگی حوزههای مختلف کشور ازجمله اقتصاد کشور را تهدید میکند و احساس خطر کردیم و مراتب را به همکاران فعال در وزارت بازرگانی و اقتصاد رساندیم و قرار شد این برنامه را مستدل کنیم بر همین اساس برنامه را جزء جزء کرده و بر روی آن هزار ساعت کار کارشناسی و ثابت کردیم برنامه کپی است مسئله به گوش آقای موسوی رسید و بحثها بالا گرفت و قضیه علنی و خوراک انجمن اسلامی دولت شد. آقای بهزاد نبوی که مسئول ستاد بسیج اقتصادی دولت بود جلسهای را برگزار کرد و جویای جزئیات این مطلب شد و ما هم نتیجه تحقیقاتمان را ارائه کردیم و این موضوع خدمت امام اعلام شد و ایشانهم مطالب تدوینشده توسط ما را مشاهده کردند و به مرحوم آیتالله احمد میانجی و آقای سید منیرالدین حسینی مأموریت دادند که برنامه سازمان مدیریت و برنامهریزی را با تحقیقات ما مقایسه و بررسی کرده و مطمئن شوند که آیا ادعای ما درست است.
![](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/10/03/13941003000479_PhotoL.jpg)
فارس: این همان نفوذ اقتصادی است؟ آل اسحاق: بله نفوذ راههای مختلفی دارد و این همان نفوذ در نخبگان است همین قضیهای که برایتان شرح دادم هم یکی از شگردهای نفوذ است آقای بانکی هم خودش قبول کرد و گفت ما نمیدانیم مدل اقتصادی چیست و توضیح المسائلی عمل میکنیم هر جا به مشکل برمیخوریم با کارشناسان دینی طرح مسئله میکنیم تا وضعیت حلال، حرام و برداشت اسلامی آن مورد سنجش قرار گیرد تا دستورات مغایر با اسلام در برنامه کشور نباشد. بررسیها آماده و خدمت امام گزارش شد که این حرفها درست است امام راحل هم پس از حصول اطمینان فرمودند: «این برنامه نه شما بروید و یک برنامه بنویسید». *امام خمینی (ره) مسئولیت تدوین برنامه فرهنگی ـ اجتماعی کشور را به ما واگذار کردند همانطور که مستحضرید برنامه نوشتن برای امور کشوری هم که به همین راحتی امکانپذیر نیست حداقل صد کارشناس خبره میخواهد پس چگونه ممکن بود که ما بدون اطلاعات و آمار چنین کاری را بتوانیم انجام دهیم آنهم به دستور امام راحل و در چنین شرایطی که این تقابل ایجادشده بود به هر ترتیب ما اصول حاکم بر برنامهریزی را در بخش تبینی انجام دادیم و چارچوب کلی و خطمشی اصلی را به زمان تأیید این برنامه توسط رهبری موکول کردیم. ایشان هم فرموده بودند: «با این دو صفحه میخواهید مملکت را اداره کنید؟» فهمیدند دستمان خالی است بنابراین فرمودند: «همان برنامه باید اجرا شود». تصمیم درستی هم بود چر که مملکت را که نمیتوان بدون برنامه و همینطور اداره کرد نتیجه این اظهارنظر هم این شد که ما دربهدر شدیم چراکه موضوع علنی شده و تقریباً همه میدانستند که هسته فنی این ماجرا چه کسانی بودهاند و همین مسئله پتکی بر سر ما شد. تجربه ما از این اتفاق این بود که ما مجموعه اصولگراها باید حفظ اسلام و حکومت با واقعیتهای مبتنی بر آن را برای خودمان ارجح بدانیم چراکه اداره حکومت نیازمند سازماندهی، برنامهریزی و برخورداری از نسخه عملیاتی است و بر همین اساس اگر توانایی درک و اجرای واقعیتهای آن رشته را نداشتیم به ذات تسلیم هستیم و امور را باید به افرادی که نیازهای واقعی و توانایی حضور در آن عرصه رادارند محول کنیم چراکه برخورداری از تخصص امر بسیار مهمی است. ما جریان اصولگرایی باید بدانیم وقتی آقا درباره اقتصاد مقاومتی میفرمایند باید واقعیتنگر و آرمانگرا باشیم یعنی چه و چگونه میتوان به آن دستیافت. طبق تجربهای که در این 35 سال به دست آوردیم اقتصاد واقعیتهایی دارد که بر اساس روابط حاکم بر اقتصاد که همان پول، تجارت بینالملل، دادوستد خرد و کلان تعریف میشود بنابراین اگر مدیران بر این واقعیتها اشراف نداشته و روابط آن را درست نشناسند نمیتوانند در این عرصه اثرگذار باشند چراکه در این حوزه مدیری موفق است که در عرصه فعالیت خود بهترین باشد و علاوه بر برخورداری از دانش، تجربه و شناخت سازماندهیهای موجود، زیر خیمه آرمانهای نظام اسلامیتوانمند شده و به آنها اعتقاد داشته باشد. * مشکلات اقتصادی وقتی آغاز شد که گروهی که سواد اقتصادی داشتند آرمانهای انقلاب را قبول نداشتند دقیقاً اینجا نقطهای است که مشکلات آغاز میشود چراکه عدهای که بر این واقعیتها مسلط هستند و سواد اقتصادی دارند آرمانها را قبول ندارند و برخی دیگر که آرمانگرا و واقف به آرمانهای انقلاب اسلامی هستند تخصص لازم برای حضور در این حوزه را ندارند مثلاً در دوره آقای احمدینژاد که تأکید زیادی بر احیای آرمانها و پاسداشت آنها بود واقعیتها و روابط اقتصادی مؤثر بر آن مورد اعتنا قرار نمیگرفت و برچیدن سازمان مدیریت و برنامهریزی هم گواه این امر است. در دوره اصلاحات هم مؤلفههای علمی از اهمیت زیادی برخوردار و مدلهای اقتصادی منطبق با بانک جهانی کاملاً رایج بود و از فارغالتحصیلان توانمند داخلی و خارجی برای اداره حوزه اقتصادی کشور بهره گرفته میشد اما این افراد نیز با آرمانهای انقلاب غریبه بودند. بهعنوانمثال در دوران سازندگی و اصلاحات دولتمردان به دنبال این بودند که درآمد ملی و سرمایهگذاری را افزایش دهند در این شرایط مسئله عدالت مورد غفلت واقعشده و در حد بیمه و نظایر آن تنزل مییابد این در صورتی است که بر پایه آرمانهای کشور عدالتمحوری باید از شاخصههای مهم اقتصاد باشد و در غیر این صورت یک جای کار میلنگد. فارس: پس میتوان تضاد در نحوه عدالت و اجرای آنیکی دیگر از تفاوتهای متخصصان اقتصادی دولتهای سازندگی، اصلاحات و احمدینژاد دانست؟ آل اسحاق: بله این تفاوت بهقدری فاحش بود که در جلسهای که همراه با مدیران اجرایی کشور در محضر مقام معظم رهبری بودیم فرمودند: اینقدر مدیریت کشورهایی همچون کره، ژاپن، چین و ... را به رخ ما نکشید که درآمد سرانه آنها 40 هزار دلار است ما هم درآمد سرانه خوب میخواهیم. رشد 8 درصدی و برخورداری از رتبه اول در منطقه را میخواهیم منتها بهشرط عدالت که شکاف طبقاتی ایجاد نشود اینطور نباشد که یک عده رشد کنند و بقیه در فقر بمانند ما توسعهای میخواهیم که در آن عدالت محور اساسی باشد. به همین دلیل بود نیز توسعه به پیشرفت تغییر نام داد چراکه در پیشرفت، رشدی مدنظر است که با عدالت همراه باشد این مهم نیز تنها زمانی امکان تحقق دارد که تمام روابط موجود در اقتصاد شناسایی و با آرمانهای ملی و دینیمان همراه شود. این نوسانی که این مدت داشتیم هم به دلیل عدم تطابق واقعیتهای دانش اقتصادی با خود اقتصاد است اما در شرایط مطلوب وضعیتی ایجاد میشود که تمام برنامهریزیها و شاخصههای اصلی در راستای منافع ملی ما است؛ وقتی میگوییم منافع ملی یعنی همه آرمانهای ما در امور کشورمان جاری و ساری است. اگر یادتان باشد امام (ره) در بخشی از بیاناتشان فرمودند: اگر دشمنان به دین ما حمله کنند ما به همه دنیای آنها حمله میکنیم یعنی مرز دینی ما عین مرز جغرافیایی ماست در همین راستا باید تأکید کنم که منافع اقتصادی ما عین منافع آرمانی ماست. یک عدهاین مسئله را درک نمیکنند که اینجا جمهوری اسلامی است و سه ویژگی دارد؛ یعنی امورش باید بر اساس جمهوریت، ایرانیت و اسلامیت باشد بنابراین رأی دادن به مدلهای عمل شده در کره، مالزی و ... در کشور ما قابلیت اجرا ندارد زیرا با آرمانهای ما در تضاد است. بنابراین به عقیده من نوسانها و مشکلات اقتصادی ما به این دلیل است که در تلفیق این دو عنصر ضعف داریم و افرادی که دو بازو داشته باشند کم هستند یعنی شرایط ایدهآل زمانی شکل خواهد گرفت که مدیران، برنامهریزان و تصمیم گیران کشور از سویی واقعیتها را ببینند و مدیر و دانشمند باشند از سوی دیگر هم اعتقادات و آرمانها را سرلوحه خودشان قرار دهند. فارس: آقای دکتر چه شد که ما یکدفعه وارد فضای اقتصاد بسته دولتی و به تعبیری اقتصاد کوپنی شدیم؟ آل اسحاق: ساماندهی به امور انتظامی، نظامی و امنیتی در اولین مقطع پساز انقلاب امری مهم بود چراکه ما حکومتی را تحویل گرفته بودیم که طی 2500 سال نظام سلطنتی تمام روابط را بههمریخته و بر اساس نظام سرمایهداری و غرب شکلگرفته بود بهنحویکه ما جزء اقمار دنیای غرب بودیم و این مجموعه اقتضائات خودش را داشت و اصلاً مطابق با ادبیات نظام انقلاب اسلامی نبود درنتیجه همه روابط باید تغییر میکرد تا به آرمانهای انقلاب نزدیک شود همزمان با این شرایط جنگ هم پیش آمد. * در زمان جنگ چارهای غیر از دولتی کردن اقتصاد نبود در همه جای دنیا هم مرسوم است که شرایط جنگی اقتصاد خاصی را میطلبد و همه مسائل با اولویت جنگ موردتوجه قرار میگیرد حتی جان انسانها و منابع اقتصادی نظیر کارخانهها بهطور مثال کارخانهای که تا آن زمان فولاد یا یک کالای دیگر تولید میکند در آن شرایط باید نارنجک و ادوات نظامی تولید کند. اقتصاد جنگی اقتصاد متمرکزی است که در اختیار فرمانده جنگ قرار دارد بنابراین ستاد عملیات جنگ ناگزیر شد اقتصاد دولتی را که خمیرمایه آن اقتصاد سوسیالیستی بود را در پیش بگیرد. از طرف دیگر قبل از انقلاب هم اقتصاد ما دولتی بود چراکه بالای 80 درصد از درآمد کشور به نفت اختصاص داشت و بودجه دولت، سرمایهگذاریها و درآمدها از این راه تأمین میشد مشکلی که همچنان به قوت خود باقی است و الان حدود 60 درصد از بودجه ما به نفت وابسته است یعنی هنوز هم حقوق کارمندان، سرمایهگذاریهای عمرانی و ... از سود حاصل از فروش نفت است. علاوه بر این در آن شرایط چاره دیگری نبود و سکان کشور به دست هر کس دیگری هم بود باید اقتصاد را دولتی میکرد. فارس: در دولت کارگزاران اقتصاد لیبرالی شد آیا این تغییر به دلیل عبور از شرایط جنگی بود؟ آل اسحاق: از قبل از انقلاب یک جریان فکری که ریشه در دوران پهلوی داشت در کشور حاکم بود و همچون آن دوران وابستگان به افراد دولتی همه امکانات را در اختیار داشتند و انجام کارهای خرد به عهده عموم مردم بود درصورتیکه یکی از اهداف انقلاب، اصلاح شرایط و برخورد با اقتصاد بازار و انحصار آن بود. از سوی دیگر حوزه اصلی فعالیت حزب توده و جریان چپ کشور ـ که از زمانهای قبل در کشور فعال بودند ـ اقتصاد بود بنابراین فضای عمومی کشور در اختیار انقلابیون و فعالان چپ بود و هنگامیکه انقلاب پیروز شد در یک مقطعی فضای رادیکالی در جامعه حاکم شد بهنحویکه برخی از روحانیون و صاحبنظران دیدگاههای تند انقلابی داشتند. این فضای کشور را تصور کنید که شاخصه اصلی آن دستیابی به عدالت اجتماعی بود شرایط جنگی را هم به آن اضافه کنید که تمام قوانین، اساسنامهها و برنامهها با نگاه چپ تنظیمشده استوکسی هم تعارضی با این مسئله ندارد. پایان جنگ شرایط جدیدی را به وجود آورد چراکه هزار میلیارد دلار خسارت خورده بودیم و با جادهها، سدها، نیروگاهها، شهرهایی که باید ترمیم میشدند از سوی دیگر وعده وعیدهایی به مردم داده بودیم که در صورت پیروزی انقلاب کوخنشینها از رفاه برخوردار خواهند شد. * اقتصاد دولت سازندگی با استناد به مدلهای غربی و بانک جهانی بود مردم پس از 8 سال که همه زندگیشان را از دست دادهاند الآن با تمام شدن جنگ خواستار عادی شدن روال زندگیشان بودند قرار گرفتن در چنین شرایطی میطلبید که توسعه اقتصادی در ارجحیت قرار گیرد یعنی این تصمیمی بود که دولتمردان در آن ایام اتخاذ کرده و با استناد به مدلهای غربی و بانک جهانی درصدد بهبود شرایط پس از جنگ برآمدند. طراح این تیم اقتصادی آقای نوربخش بود و الگوی مزبور را که روال آن منطبق بر اقتصاد سرمایهداری بود را به آقای هاشمی رفسنجانی قبولاندند چراکه اگر به نماز جمعههای آن ایام رجوع کنید ایشان مدام دم از عدالت اجتماعی و راهکارهای دستیابی به آن میزدند اما بازهم مشکلات متعددی برای اجرای این الگو داشتیم چراکه منابع پولی ما بسیار محدود بود و پساندازی نداشتیم. بنابراین راهحل گذر از این مقطع این بود که یا باید قرض میکردیم یا نوع مصارفمان را عوض میکردیم یعنی بهجای اینکه کالای مصرفی وارد کنیم امکانات را معطوف به اموری نظیر سدسازی، گسترش فناوری، کارخانهسازی و ... نماییم و اینگونه در یک محدودیت اینچنینی ملغمهای بهعنوان اقتصاد دوران سازندگی ایجاد شد و تبعات خودش را داشت. بخشی از اتفاقات این دوره مثبت بود اما نکته مهم در این میان این است که عدم توجه به آرمانها در این مقطع زمانی یکی از رویکردهای اصلی اقتصاد بود بهنحویکه پولی که به هر دلیلی برای سرمایهگذاری اختصاص مییافت نصیب گروه خاصی میشد و فشار ناشی از آن گریبان مردم را میگرفت و از رفاه آنها کم میکرد. ذکر یک خاطره برای تصمیم بهتر شرایط آن ایام خالی از لطف نیست در آن زمان، در وزارت صنایع با آقای نعمت زاده مشغول به خدمت بودیم 4 میلیارد دلار برای سرمایهگذاری واریز شد و مسئول توزیع آنهم آقای نعمت زاده بود ما برای صرف این پول 140 پروژه تعریف کردیم و برای انجام آنها دلار 160 تومانی دادیم درحالیکه دلار در بازار 300 تومان بود این یعنی شرایط برای سرمایهگذاری ایدهآل بود. بهواسطه سمتی که داشتم مسئول تأمین مالی و تسهیلات پروژهها بودم و جلسات زیادی را بهمنظور بررسی پیشرفت کاری برگزار میکردیم و حتی خودمان برای پیگیری ارز فلان کارخانه اقدام و بسیار تلاش میکردیم تا امور محوله به بهترین نحو انجام شود تا اینکه روزی کسی برای قدردانی به دفترمان مراجعه کرده بود فردی که هیچ نسبتی با سرمایهگذاری که به ما معرفیشده بود نداشت و ظاهر و رفتارش حاکی از این بود که هیچ رابطهای با انقلاب و آرمانهای ما ندارد. اینجا بود که خیلی افسوس خوردم با دلاری که برای ما 2 برابر حساب میشود برای فردی که هیچ نشانی از انقلاب ندارد کارخانه مفت احداث کردهایم. فارس: افراد برای حضور در این پروژهها چگونه گزینش میشدند؟ آل اسحاق: هیچ گزینشی صورت نمیگرفت فقط مهم این بود که امر تولید محقق شود ما هم موظف بودیم امکانات ایجاد صنعت را در اختیار افرادی که اعلام آمادگی میکنند قرار دهیم اما از اینسو با افراد رند و زرنگی مواجه شدیم که جذب این سرمایهها میشدند اینکه رابطه این افراد با انقلاب و آرمانهایش چیست اصلاً ملاک مهمی نبود. به بهانه همین مسئله پیش آقای نعمت زاده رفتم و گلهگزاری کردم اما ایشان پاسخ دادند که برای ما تولید و رشد کشور بسیار مهم است و موارد اینچنینی قابل اصلاح است بنابراین بهعنوان فردی که در آن زمان مشغول به کار بودم میتوانم به حسن نیت این مجموعه برای افزایش تولید اذعان کنم اما آنچه عملاً اتفاق افتاد این بود که بحث سازندگی آنچنان به اولویت و ضرورت کشور تبدیل شد که همه امور را تحتالشعاع قرارداده و زمینهساز بروز مشکلات و مسائلی شد که در حال حاضر گریبان گیر ما است. * خلأ وجود مدیران آرمانگرا و انقلابی در فضای اقتصادی دوره اصلاحات محسوس بود در دوره اصلاحات هم امکانات مختلفی در کشور ایجادشده بود اما آنچه اتفاق افتاد این بود که افراد با ویژگیهای خاص در حوزههای مختلف رشد کردند و افرادی که وابسته بهنظام بودند کمتر در پروژههای عمرانی و سرمایهگذاری شرکت داشت که آنهم دلایلی داشت: دلیل اول این بود که بچههای انقلابی و فعالان نظام، ثروتمند شدن و گرایش به فعالیت اقتصادی را امر مقبولی نمیدانستند از سوی دیگر نیروهای خوب و ناب هم یا در جبههها حاضر بودند یا در استانداری، فرمانداری و جریانهای سیاسی مجلس فعال بودند. بدین ترتیب فضای اقتصادی کشور از حضور افراد خوب و دلسوز خالی شد بنابراین عرصهها و پستهای مدیریتی باید پر میشد و امکان این وجود نداشت که امور کشوری را معطل افراد توانمند آرمانگرا گذاشت. از آنطرف عدهای هم بودند که بهجای اینکه در جنگ و یا سایر جایگاههای مدیریتی حاضر شوند حضور در فعالیتهای اقتصادی را ترجیح دادند و همین گروه عهدهدار سکان اقتصادی شدند و نیازهای حاشیهای مختلفی را با خودشان آوردند و علاوه بر فعالیت در پستهای مدیریتی کشور به تربیت افرادی پرداختند که در قالب افراد دانشگاهی، مهندس، استاد دانشگاه و ... مروج این افکار و این مدلهای اقتصادی باشند. اینجا بود که جنگ بین اقتصاد کفر و اقتصاد اسلامی در حوزههای علمیه به محوریت آیتالله مصباح و دانشگاهها راه افتاد و نتیجه این شد که عدهای که آدمهای بدی هم نبودند در محیطهای دانشگاهی به تدریس اقتصاد کفر پرداختند و حوزهها هم موضوعات مرتبط با اقتصاد اسلامی را در دستور کار خود قرار دادند. * در دولت اصلاحات نظریات مدیریتی سیاسی و اقتصادی با «ال» اسلامی به منصه ظهور رسید شرایط اینطور پیش رفت تا اینکه بین فضاهای علمی حوزه و دانشگاه جدایی پیش آمد و بهتدریج حوزههای دانشگاهی به دلیل برخورداری از امکانات، حضور در بخش اجرایی و شناخت نیازهای موجود پیشرو شدند. فارس: این گروه که در آن زمان به ترویج اقتصاد غربی پرداختند شامل چه افراد و گروههایی بود؟ آل اسحاق: این افراد در جریان سیاسی کشورمان اصلاحطلب نامیده میشوند مجموعه جریانات اصلاحطلبی در سه عرصه اقتصادی، نظری و سیاسی شروع به فعالیت کردند و تجمیع آنها منجر به کارآمدی شد و نهایتاً شاهد این هستیم که حوزه عملیات اقتصادی، نظریات مدیریتی و حوزه سیاسی با «ال» اسلامی به منصه ظهور رسید. فارس: این تفکرات اصلاحاتی است با کارگزارانی؟ آل اسحاق: به نظرم اینها یک ملغمه و یک طیف است شما اصلاحطلبان را ببینید اینها طیفی از مشارکت، اصلاحطلبان، کارگزاران، آدمهای معتدل، روحانیان و ... هستند که متدین هم زیاد دارد که برای اداره کشور دیدگاه خاص خودشان رادارند و مدلهای مورد اتفاق آنها در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی روشی است که مورد قبول اصولگرایان نیست و با آنها در این مقوله اختلاف دارند. از همینجا بود که نظرات این طیفها ساماندهی و جمعآوری شد و در طیف سیاسی؛ روحانیون و روحانیت، در عرصه اقتصادی؛ اقتصاد بازار و اقتصاد رفاه و دوقطبیهای مختلفی میان این دو جریان سیاسی شکل گرفت که یک قسمت از این قطبها زیر خیمه نظام جمهوری اسلامی و قابلتحمل بودند اما در این میان یک عده که در ظاهر با نظام هستند مانند سلطنتطلبان به عناد با نظام پرداخته و از این فضای اختلافی میان این دو جریان بهرهبرداری و در سایه آن رشد و به جریانهای مختلف نفوذ کردند. خطر از اینجا آغاز شد چراکه فینفسه داشتن تفکرات مختلف جرم و گناه نیست بلکه این نفوذ فکری بود که مشکلاتی را ایجاد کرد زیرا نفوذ فکری این معاندان در نخبگان و از همه مهمتر بهرهمندی آنها از امکانات، شرایطی را ایجاد کرد که مشکلساز میشد و همانطور که گفتم میلیاردها دلاری که تحت عنوان سرمایهگذاری نفتی میفروختیم و تبدیل به دلار میکردیم توسط عدهای که اکثر آنها جزو طیف اصلاحطلبان بودند در قالب پروژه تجاری جذب کردند. زیرا همانطور که قبلتر هم اشاره کردم تعهد و تخصص افرادی که اصولگرا نامیده میشدند کمتر بود و فعالان این طیف در حوزه تخصصی و عملیاتی اقتصاد ورود نکرده بودند و اینگونه شد که آدمهای متخصص و توانمندی داشتیم که با تئوری و الگوهای نظامهای بینالمللی و جهانی هماهنگ شدند.
![](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/10/03/13941003000478_PhotoL.jpg)
بهعنوانمثال ایران و ترکیه را در نظر بگیرید ترکیه از مدلهای غربی استقبال کرد و به همان میزان از حمایت تئوریسینها و گروههای سیاسی حامی این مدلها هم بهرهمند شد و با آنها در یکجهت قرار گرفت اما کشور ما به دلیل ایستادگی در مقابل الگوهای غربی مجبور به تحمل دشمنی، تحریم و محدودیتهای مختلف است حالا در دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا هم اصلاحطلبان از حمایتهای فکری و ایدهای بینالمللی برخوردارند و اصولگرایان به این دلیل که در عرصه مدل فکری با آنها هماهنگ نیستند با مجموعه محدودیتهای بیشتری مواجهاند. * بروز جنگ اقتصادی بهویژه در شرایط کنونی که تصمیم به تعامل گرفتهایم جدیتر است بنابراین در جمعبندی این بخش از حرفهایم باید متذکر شوم طرح این سخنان تجربه فعالیت 30 سالهام در حوزه اقتصاد کشور است و در همه این دوران آرمانهای نظام جمهوری اسلامی را از ته قلبم قبول داشته و به آن اعتقاد دارم ازاینرو همانگونه که دفاع از انقلاب از وظایف ذاتیمان است و در صورت هرگونه تهاجم باید به دفاع از انقلاب بپردازیم اعلام میکنم که اقتصاد هم یکی از مواضعی است که مورد تهدید و هجوم قرار میگیرد. از همین رو بروز جنگ اقتصادی واقعیت دارد و مقابله آن بسیار سختتر از تهاجم به مرزهاست چراکه این هجوم نرمافزاری است ازاینرو اگر حواسمان به حوزه اقتصاد نباشد انقلاب لطمه میخورد. اینکه حضرت آقا مکرراً به مسئله نفوذ اشاره میکنند حکایت از این دارد که تاکنون در مقابل جنگهای مختلف ازجمله اقتصاد مقاومت کردهایم و شرایط بهتری از امروز که تصمیم به تعامل گرفتهایم داشتیم بنابراین خطر فعلی بسیار بزرگتر از گذشته است. در ایام گذشته ما هرگونه تعامل را برای کشورمان مخاطرهآمیز میدانستیم اما در حال حاضر تلاش کردیم که تحریمها از بین برود و از انزوا در آبیم اقدامی که بسیار ارزشمند است اما باید به این مسئله توجه کنیم که طرف مقابل در برنامهریزیهای خود درصدد است در شرایط تعامل، با عامل نفوذ جنگ جدیدی را علیه ما آغاز کند بهعنوانمثال شرایط کنونی میطلبد که برای فلان پروژه با یک شرکت خارجی شراکت داشته باشیم حالا طرف خارجی میگوید من کسی را انتخاب میکنم که از جنس خودم باشد و این آغاز نفوذ است. دشمنان نظام بانفوذ در بنگاههای اقتصادی، اتاقهای بازرگانی، جلسات، شرکتها، اذهان نخبگان اقتصادی و طراحان مدلهای اقتصادی، برنامهریزان و ... که سلسهوار در روابط اقتصادی سهیم هستند در اندیشه برنامهریزی برای ضربه زدن به عرصههای تجارت، خریدوفروش هستند آنهم با کشوری که 30 سال با آن در جنگ بودهاند و این سد امروزه از بین رفته است. حالا برای این تعامل دو گزینه مطرح است یا طرف مقابل تغییر ماهیت داده و سیاستهای خصمانهاش علیه ما را کنار گذاشته است و یا اینکه با همان حقد و کینه که بر شدت آن نیز افزودهشده است درصدد دشمنی در حوزههای دیگر هستند ما هم که به آنها مجوز حضور دادهایم ازاینرو ما نیز باید دو موضع را پیش بگیریم. اکنونکه دولتمردان کشور تمام توان و تلاش خود را صرف ایجاد تعامل کردند و به آنها هم آوانس دادند باید دقت کنیم که آنها با چه رویکردی به تعامل با ما میپردازند اگر رویکرد آنها نفوذ است پس دولتمردان عزیز ما باید با درایت خودشان راههای مختلف در این خصوص را ببندند چراکه همانقدر که دفاع از انقلاب و مرزها مهم است دفاع از مرز اقتصادی هم به همان اندازه اهمیت دارد. بنابراین به مجردی که این واقعیت را قبول کردیم باید الزامات آن را هم که یکسری واقعیتهای حوزه اقتصاد که ازجمله دانش و مدیریت اقتصاد است را بپذیریم و در این نبرد از تجهیزاتی همچون بهروز بودن اقتصاد، مدیریت اقتصاد، نسخه اقتصادی و ... بهرهمند شویم زیرا با یک جهان همهچیز مسلط در حال تقابل هستیم. * در دوران پسابرجام باید الزامات مرتبط با حوزه اقتصاد را شناسایی و مدیریت کنیم موضع دوم هم این است که در عرصه نرمافزاری اقتصاد خود را مجهز کنیم و بدین ترتیب در عرصه سازماندهی و مدیریت اقتصاد مسلط ظاهر شویم تا در مقابل تک آنها پاتک داشته باشیم و پیشرویهایی را به دست بیاوریم ازاینرو این صحنه آدم معمولی نمیخواهد و نیازمند افرادی است که در هر دو حوزه علمی و عملی توانمند باشند. از همین رو حوزه اقتصاد بسیار حساس است و میبینید مقام معظم رهبری در نامه 9 بندی که در خصوص برجام نوشتند مسئله اقتصاد مقاومتی را نیز ذیل موضوع هستهای، یادآور شدند و این تأکید مبین این مطلب است که جایگاه اقتصاد مقاومتی در شرایط امروز کشور هموزن موضوع هستهای است. وقتی میگوییم اقتصاد مقاومتی منظورمان ماحصل سعی و خطاهای 37 ساله در حوزه اقتصاد است. نظام جمهوری اسلامی ایران کریمانه به همه مدیران اجازه داده است که هر کس هر حرف و نظری در خصوص اقتصاد دارد را عملیاتی کند و اینچنین است که ما در این مدت تجربههای مختلفی مانند اقتصاد متمرکز،اقتصاد جنگی، اقتصاد بازار، اقتصاد غربی و ... را آزمودهایم. در حال حاضر نیز به این نتیجه رسیدهایم که اقتصادمان با توجه به امکانات، داراییها، منابع انسانی، موقعیت جغرافیایی، معادن و آوردههای ذاتیمان اصلاً وضع خوبی ندارد و اصلاً قابل قیاس با ترکیه و کشورهای اینچنینی نیست در حالی این کشورها در برخی از شاخصها رشد خوبی کردهاند. *عقبماندگی حوزه اقتصاد ریشه در بیبرنامگی دولتمردان این عرصه دارد از سوی دیگر در شرایط فعلی کشور که البته فقط محدود به این دولت نیست و همیشه گریبان گیرمان بوده در شاخصههایی نظیر رشد، درآمد، معیشت، بیکاری و ... شرایطمان اصلاً قابل قیاس با امکاناتمان نیست این در حالی است که کشورمان در حوزههای نظامی، سیاسی، روابط بینالملل و ... توانمندیهای بسیاری دارد و این امر گویای این حقیقت است که ما بیعرضه و بیاستعداد نیستیم و این در جا زدن و عقبماندگی در حوزه اقتصاد به این دلیل است که دولتمردان استراتژی و برنامه مشخصی در این عرصه ندارند و بدین ترتیب مدیریت و سازماندهی که باید در کشور بهعنوان فرصت مورداستفاده قرار گیرد به یک تهدید تبدیلشده است. فارس: یعنی دولتها از ابتدا تاکنون هیچکدام استراتژی اقتصادی نداشتهاند؟ آل اسحاق: نهتنها استراتژی اقتصادی نداشتیم بلکه از آن مهمتر از ساختار اقتصادی و مدیریت معتقد به آنهم بهرهمند نبودهایم شرایط بهگونهای رقم خورده است که دولتها به مدیریت جامع در اقتصاد که متناسب با جامعه اسلامی - ایرانی باشد نگاه واقعگرایانهای نداشتهاند بهنحویکه استراتژی تجارت صنعتی کشور بهصورت جزیرهای آنهم تابع شرایط سیاسی، اداره شده است و بیشترین آسیب را هم از همین ناحیه اقتصاد سیاست زدگی خورده است. *دولت تدبیر و امید منافع اقتصادی را فدای اهداف سیاسی کرده است چراکه مدلهای اقتصاد و فرآیندهای مرتبط با آن همواره تحت تأثیر سیاست بوده و متد خوب، بد، بایدونبایدهای اقتصادی غالباً باسیاست مورد سنجش قرارگرفته است. افرادی که در دولت تدبیر و امید در حوزه اقتصاد فعال هستند بسیار کار بلد هستند اما دولت کنونی هم درگیر همین آفت است و شرایط اقتصادی باوجود وزرا و مشاوران کار بلد بازهم با مشکلات عدیدهای دستو پنجه نرم میکنند چراکه منافع اقتصادی را همواره فدای سیاست کرده است و هر طرح اقتصادی که با اهداف سیاسی دولت همخوانی نداشته باشد محکومبه وتو است هرچند که در ذات خود طرح بسیار مقبول و پرفایدهای باشد. فارس: یعنی افزایش مشکلات مردم در حوزه اقتصاد ریشه در ناهماهنگی حوزه سیاستی و اقتصادی دارد؟ آل اسحاق: دقیقاً همینطور است بهطور مثال همه متصدیان اقتصاد معتقدند که دادن یارانهها امری غلط است چراکه 40 هزار میلیارد تومان از بودجه عمرانی کشور که باید صرف توسعه شود صرف یارانهها میشود و این در حالی است که دولت 540 هزار میلیارد تومان یعنی رقمی بالغبر یک و نیم تا دو برابر بودجه را بدهکار است حالا این شرایط را با کاهش ناگهانی قیمت نفت بسنجید و ببینید آیا میتوان انتظار عملکرد خارقالعادهای داشت کدام عقل سلیم و نخبهای میپذیرد دولتی که کسر بودجه دارد ماهانه 40 هزار میلیارد تومان هم به یارانهها اختصاص دهد؟ در این میان عدهای هم هستند که میگویند شرایطی فراهم شود که یارانهها فقط به محرومین تعلق بگیرد اما دولت از ترس بازتاب سیاسی آن در جامعه توان این کار را ندارد و میگوید ما این مورد را در بودجه میگذاریم اگر مجلس صلاح دانست آن را حذف کند تا مخاطرات سیاسی آن دامنگیر دولت نشود. نکته تأسفبار این است که این واقعیت روشن و مبرهن که همگان بر غلط بودنش اذعان دارد حتی در شرایط استیصال نیز الویت قرار دارد و هزینههای سیاسی آن بیش از سایر پارامترها موردتوجه قرار میگیرد. *دولت یک و نیم برابر بودجه بدهکار است و منابع بانکیاش قفلشده است ساختار اقتصاد هم ازجمله مشکلاتی است که حوزه اقتصاد را تحت تأثیر قرارداده است از اقتصادی که بیش از 80 درصد آن متکی به درآمد نفت است چه انتظاراتی میتوان داشت چراکه اگر نفت به فروش نرود و یا اینکه مانند شرایط کنونی دچار افت قیمت شود ساختار اقتصاد کاملاً آسیب میبیند. این ساختار باعث شده که 80 درصد از منابع بانکها قفل شود و همین هم آغاز بر مشکل جدیدی میشود که همگان به آن اشاره دارد ضعف نظام بانکی، بانکها با توجه به منابعشان تنها میتوانند 10 برابر از سرمایه خود را وام دهند اما در کشور ما این رقم 17 برابر است و همین مسئله باعث شده که نظام بانکی پوک شود مشکل وقتی شدیدتر میشود که در حال حاضر 90 درصد از این وامها به بانکها بر نمیگردد و این خود سرآغاز یک بحران است. فارس: یعنی در دولت فعلی بانکها 17 برابر منابعشان را وام دادهاند؟ آل اسحاق: بله البته از قبل هم بود اما مجموع فعلیاش این رقم است پس برای دولتی با این حجم بدهی و قفل شدن منابع بانکی، وضعیت بیکاری و اشتغال که تا سال دیگر 7 تا 8 میلیون نفر فارغالتحصیل بیکار هم به آن اضافه خواهند شد، اختلاف طبقاتی، وضعیت نابسامان تولید، سرمایهگذاری، صادرات و واردات پرداختن صرف به مسائل سیاسی اصلاً زیبنده نیست. آنهم درباره کشور ما که به گواه تاریخی از هویت تاریخی و ضریب هوشی مطلوبی برخوردار هستند یکزمانی نصف کره زمین بر اساس ایدهها و الگوهای ما اداره میشد با استناد به یک تحلیل تاریخی هیچ 24 ساعتی در تاریخ جهان وجود ندارد که کشوری به نام ایران نبوده باشد تاریخ مدون جهان این مطلب را میگوید پس ما ملت تازه به دوران رسیدهای نیستیم که نتوانیم بر مشکلاتمان فائق بیاییم آمریکا با اینهمه ادعا بیش از 400 سال عمر ندارد پس نتیجه میگیریم راهکار عبور از این وضعیت بحرانی اقتصادی اتکاء بهنظام تدبیر و نگاه درست به اقتصاد کشور و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن است. در حدیثی از امیرالمؤمنین (ع) نقلشده است اگر میخواهی بدانی هویت و شخصیت چیست، بیندیش که آبشخور فکری و ریشه افکارت کجاست زیرا آنچه به آن فکر میکنی به رفتار تو تبدیل میشود در اثر تکرار رفتارها عادات شکل میگیرد و مجموعه این عادات هویت و شخصیت را تشکیل میدهد. *دولت باید به این باور برسد که حوزه سیاست و اقتصاد جنساً و ماهیتاً باهم تفاوت دارند حالا ما باید بیندیشیم که چرا هویت ما در حوزه اقتصاد اینگونه شده است باید مهندسی کنیم و ببینیم چه عاداتی در حوزه اقتصادی داریم که به رفتار و اندیشه ما تبدیلشده است که ما همه مسائل اقتصادی را تحت تأثیر نوسانات سیاسی میبینیم و به این باور نرسیدهایم که حوزه سیاست و اقتصاد جنساً و ماهیتاً از هم متفاوت هستند؛ حوزه سیاست عرصه قدرت است و در آن باید عوامل مؤثر در رسیدن به حکومت و جلب آرای مردم را کوتاهمدت مدنظر داشت درحالیکه حوزه اقتصاد عرصه تولید، بهرهوری و سرمایهگذاری در بلندمدت است. این ساختار را میتوان علت و علل اصلیترین مشکلات حوزه اقتصاد دانست ساختاری که ذینفعهایی دارد که دوست ندارند شرایط به وضع مطلوب بازگردد چراکه در آن صورت دیگر برای آنها نفع و فایدهای وجود ندارد. نظام بانکی موجود که همگان درباره اوضاع نابسامان و آشفتهاش باهم اشتراک نظر داریم یکسری ذینفعهایی مثل سهامداران بانکها، سرمایهگذاران، مدیران و وامگیرندگان میلیاردی دارد. *ساماندهی اوضاع اقتصادی به ضرر آنهایی است که ب خرید فروش پول میلیاردر شدهاند بنابراین اوضاع وقتی بر وفق مراد آنهاست که همه اقتصاد کشور در اختیار خریدوفروش پول باشد نه تولید چراکه پول مردم را به راههای مختلف میگیرند و با سود 30 الی 40 درصدی به فرد دیگری واگذار میکنند و در این میان بدون اینکه زحمتی کشیده باشد و با گرفتن وثیقه چند برابری سود کلانی به دست آورده و به جمع میلیاردها میپیوندند و به خاطر همین است که سازمانهای اعتباری بهصورت روزانه در حال رشد هستند. اینچنین است که همه کشور عمله نظام بانکی شده است چراکه از طرفی وامگیرندهها به دلیل زیاد بودن سود توانایی بازپرداخت بدهیشان را ندارند و اتوماتیکوار مشکلی همچون معوقه شدن 80 درصد از وامها را ایجاد میکنند اینجاست که به وضعیت نامناسب ساختار برخورد میکنیم چراکه در همین مسئله شاهد هستیم که وامدهندگان، وامگیرندگان، صاحبان سهام و مدیران با همکاری هم به حفظ این شبکه کمک میکنند. ازآنجاکه روابط اقتصادی موضوعی علمی است فردی غیر از خودش آنهم نمیتواند به این اوضاع سامان دهد آنها هم که مطمئناً برای بهبود شرایط اقدامی نمیکنند چراکه در این صورت منافعشان به خطر میافتد و اینگونه است که همه مقامات از بالاترین مقام دولتی که مقام معظم رهبری هستند تا رئیسجمهور، وزرا، نمایندگان و مردم میگویند نظام بانکی مشکل دارد و همه حوزههای اقتصادی اعم از تولید، صادرات و واردات تحت تأثیر آن هستند اما اقدام عملی صورت نمیگیرد. فارس: آیا راهحلی وجود ندارد یا اهتمام مسئولان ذیربط در این خصوص جدی نیست؟ آل اسحاق: برای حل این معضلات پس از 37 سال یک راهکار و نسخه عملیاتی تدوینشده است که متناسب با اقتضائات کشور است و هزینههای مادی و معنوی زیادی برای دستیابی به آن صرف شده است این نسخه پیروی از دستورالعملهای مرتبط با اقتصاد مقاومتی است که سیاستهای آن در حوزه نظری به مدت سه سال در اختیار متخصصان و صاحبنظران حوزه اقتصادی کشور قرار گرفت و مدیران نهادهای مرتبط و فعالان این عرصه نظرات خود را ارائه کردند. *راهحل ساماندهی معضلات اقتصادی فقط اقتصاد مقاومتی است در گام بعد آن را به مجلس بردند و پس از تصویب بهصورت قانون درآمد مقام معظم رهبری هم بر اساس اصل 100 قانون اساسی خطمشی اقتصادی کشور را اقتصاد مقاومتی اعلام کردند و در برنامه ششم توسعه 171 ماده را طرح و خواستار رعایت این موارد شدند و 24 ماده هم از اصول حاکم بر اقتصاد مقاومتی را به دولت ابلاغ کردند و دولت هم فرماندهی اقتصاد مقاومتی را ایجاد کرد اما عجب است که نسخه، قانون و حمایت بلندترین مقام کشور از این خطمشی راداریم اما سیاستهای اقتصاد مقاومتی عملیاتی نمیشود.
![](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/10/03/13941003000476_PhotoL.jpg)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]
صفحات پیشنهادی
گزارش فارس از متن و حاشیه جلسه علنی امروز«خانه ملت» سکوت دولت در میان همهمه بودجهای بهارستانیها/ ا
گزارش فارس از متن و حاشیه جلسه علنی امروزخانه ملتسکوت دولت در میان همهمه بودجهای بهارستانیها اعلام آمادگی ایران در برابر اقدامات تخریبی آمریکامجلس شورای اسلامی امروز نیز در صحن علنی خود شاهد انتقادات جدی و نمایندگان در اعتراض به عدم ارائه لوایح برنامه پنج ساله ششم و بودجه سالوکیل خانواده هاشمی در گفتوگو با فارس خبر داد مهدی هاشمی امروز تحت عمل جراحی قرار گرفت/ خارج کردن غده از شکم آ
وکیل خانواده هاشمی در گفتوگو با فارس خبر دادمهدی هاشمی امروز تحت عمل جراحی قرار گرفت خارج کردن غده از شکم آقازادهوکیل خانواده هاشمی با بیان اینکه مهدی هاشمی امروز تحت عمل جراحی قرار گرفت گفت منتظر جواب پاتولوژی هستیم سیدوحید ابوالمعالی در گفتوگو با خبرنگار قضایی خبرگزارئیس ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان در گفتوگو با فارس اعلام کرد امروز؛ آخرین فرصت قطعی کردن ثبتنام عتبات دانشگ
رئیس ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان در گفتوگو با فارس اعلام کردامروز آخرین فرصت قطعی کردن ثبتنام عتبات دانشگاهیانرئیس ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان با بیان اینکه امروز آخرین فرصت قطعی کردن پذیرفتهشدگان در قرعهکشی عتبات دانشگاهیان است گفت از فردا قرعهکشی برای ظرفیت خالی عتباتفارس گزارش میدهد دست و پنجه نرمکردن کشتیگیران جیرفتی با مشکلات + تصاویر
فارس گزارش میدهددست و پنجه نرمکردن کشتیگیران جیرفتی با مشکلات تصاویربا توجه به ظرفیت بالای کشتی و استقبال از این رشته ورزشی در شهرستان جیرفت باید زمینه مناسبی فراهم شود تا این استعدادها بتوانند در میادین کشوری و بینالمللی درخشش بیشتری داشته باشند به گزارش خبرگزاری فارس ازمخالفت باورنکردنی پرسپولیس/ این همه فایده را نمی بینید؟
به گزارش پایگاه 598 ماجرای انتقال علیرضا بیرانوند به پرسپولیس حسابی گره خورده است از قرار معلوم نفتی ها که تا پایان فصل آینده با بیرانوند قرارداد دارند صرفا حاضرند او را به صورت قرضی به سرخپوشان بدهند اما پرسپولیس بیرانوند را قطعی می خواهد و همین مساله انتقال این گلر ملی پوششوراها نقش کلیدی در رفع همه مشکلات دارند
یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۳ ۵۰ فرماندار شهرستان پردیس با اشاره به نقش و جایگاه برجسته شوراها در حل معضلات مردم گفت بیتردید تلاش اعضای شوراها میتواند گام موثری در حل معضلات مردم باشد به گزارش خبرنگار شهری خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا حیدری در چهارهمین دوره آموزشی اعضای شوراهگفتوگوی تفصیلی فارس با بهروز غریبپور خانواده تئاتر سههزار سال است که جشنواره برگزار میکنند/ بهروز غریبپور
گفتوگوی تفصیلی فارس با بهروز غریبپورخانواده تئاتر سههزار سال است که جشنواره برگزار میکنند بهروز غریبپور را به عنوان مدیر ببینید نه تئاتری یا سینمایی آرزو داشتم سرمربی تیم فوتبال ایران شوممدیر کاخ جشنواره فیلم فجر گفت رجل سینمایی حضور تام و تمام در جشنواره دارند اما در براه حل همه مشکلات کشور اعتماد به مردم است
یادگارگرامی امام تأکید کرد راهی جز سهیم شدن همه مردم و گروه ها در سرنوشت جامعه و پیشرفت آن و تن دادن به لوازم این حضور وجود ندارد به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در دیدار جمعی از جوانان اصلاح طلب و اعتدالی استان گیلان در حرم مطهربرای نجات از بی آبیِ فردا باید امروز همه مردم ایران به فکر باشند
قائم مقام وزیر نیرو گفت نجات از بی آبیِ فردا فقط با تلاش و عزم دولت محقق نمی شود بلکه امروز در کنار برنامه ریزی و تلاش دولت باید همه مردم ایران به فکر باشند و در اصلاح رویه مصرف آب همکاری کنند اقتصاد پرس ستار محمودی اظهار داشت دلیل بروز شرایط آبی فعلی برای کشور را می توان دداریوش مصطفوی: مسوولین فوتبال کاری کردند که عرب ها برای ما خط ونشان می کشند/با تغییرات در اساسنامه فدراسیون، ف
پیشکسوت فوتبال ایران گفت جای تاسف دارد که فوتبال ایران که در آسیا جز برترین تیم های این قاره است در کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا صاحب کرسی و نفوذ نیست تا وقتی که از سوی کشوری بی دلیل تهدید می شود بتواند از حقش دفاع کند داریوش مصطفوی در گفت وگو با خبرنگار ورزشی آنا در مورد ادعا-
گوناگون
پربازدیدترینها