محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846185190
غدیر و سیاست در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) - بخش دوم و پایانی غدیر؛ بطلان جدایی دین از سیاست
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: غدیر و سیاست در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) - بخش دوم و پایانی
غدیر؛ بطلان جدایی دین از سیاست
غدیر، هم «اصالتبخش» حکومت اسلامی است و هم بر خلاف عقیده رایج، «وحدتبخش» است.
ولایت تشریعی اما نوع دیگر از سیادت و شرافت، تشریعی است و به آن «ولایت تشریعی» یا «خلافت ظاهره» گویند. این نوع از ولایت از پس وجود قانون و شریعت، شکل میگیرد. حیات حیوانات و نباتات تسخیری است و لذا بر پایه قانون تکوین و طبیعت زیست میکنند. اما انسان این شرافت را پیدا کرده که علاوه بر حیات طبیعی از حیات تشریعی نیز برخوردار باشد. قانون تکوین، انتخابی نیست. انسان چه بخواهد و چه نخواهد، قانون تکوین بر جسم و پیکر مادی او حاکم است. او قادر نیست قانون تکوینی را تغییر دهد، بهخلاف حیات تشریعی که انسان از میان شرایع حقه یا باطله یکی را انتخاب میکند. او از حیات حیوانی و نباتی فراتر رفته وارد حیات قانونی و تشریعی شده است؛ یعنی زیست فردی و اجتماعی انسان بر مبنای قانون و شریعت تنظیم میشود. چنین حیاتی، انتخابی است. انسان میتواند برای خود قوانینی را اعتبار کند یا مرجعیت آباء و اجدادی و سنتهای گذشته را بپذیرد و بر مبنای قانون و شریعتی که آنان وضع کردهاند، حیات تشریعی خود را تنظیم کند. در هر صورت، انسان برای حیات تشریعی، نیازمند به قانون و شریعت است. پس خدایی که تأمینکننده تمام نیازهای بشر است، معقول نیست که قانون و شریعتی برای انسانها ابلاغ نکند. ازاینرو، انبیاء مأمور به ابلاغ شریعت الهی بر بندگان خدا هستند. هدف از بعثت انبیاء، تنها ابلاغ احکام و شریعت الهی بر بندگان نیست، بلکه مقصد نهایی، تولیت در اجرای آن است: «کَانَ النَّاسُ أُمَّه وَاحِدَه فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیه» (بقره(2): 213). انبیای الهی تنها وقتی به ابلاغ رسالتشان اکتفاء میکنند که مردم از پذیرش ولایتشان سر باز زنند. پس تولیت تشریعی، منصبی است که به دنبال تشریع قانون پدید میآید و امری ضروری است و نمیتوان آن را انکار کرد. إنّ الاحکام الإلهیه ـ سوای الاحکام المربوطه بالمالیات، أو السیاسات أو الحقوق ـ لم تنسخ، بل تبقی الی یوم القیامه و نفس بقاء تلک الأحکام یقضی بضروره الحکومه و ولایه، تضمن حفظ سیاده القانون الإلهی، و تتکفّل بإجرائه، و لایمکن إجراء احکام الله الا بها؛ لئلا یلزم الهرج و المرج. مع أن حفظ النظام من الواجبات الأکیده و اختلال امور المسلمین من الأمور المبغوضه و لا یقام بذاء و لا یسدّ هذا الّا بوال و حکومه (امام خمینی، 1379، ج2، ص619)؛ هیچیک از احکام الهی ـ اعم از احکام مالیه و احکام سیاسیه و احکام حقوقی ـ منسوخ نشده است و تا روز قیامت پابرجا میماند. همین جاودانگی احکام، ضرورت حکومت و ولایت را به عنوان ضمانتی برای حفظ سیادت و اقتدار قانون الهی و تکفل اجرای آن دربرمیگیرد. اجرای احکام الله جز با برپایی حکومت ممکن نیست و مانع وقوع هرج و مرج میشود. علاوه بر آن، حفظ نظام سیاسی از واجبات مؤکده است و اختلال در امور مسلمین از امور نهیشده است. پس آن امر واجب به سرانجام نمیرسد، مگر با تأسیس حکومت؛ چنانکه چیزی از آن امر مبغوض جلوگیری نمیکند، مگر با بودن والی و حکومت. آن کس که صاحب چنین منصبی باشد، واجد ولایت تشریعی شده است. پس دارنده تولیت شریعت الهی، ولیّ الله است. ولیّ الله حجت خدا در حیات تشریعی جوامع بشری است. امام خمینی(ره) در توضیح حجت خدابودن فرموده است که خداوند سبحان با بندگانش در جمیع شؤون زندگیشان بر مبنای وجود اولیاء خودش و نیز سیره و اعمال و گفتههای آنها احتجاج میکند: «بل المراد بکونه و کون آبائه الطاهرین(ع) حجج الله علی العباد. أن الله تعالی یحتج بوجودهم و سیرتهم و أعمالهم و أقوالهم علی العباد فی جمیع شؤونهم، و منها العدل فی جمیع شؤون الحکومه» (همان، ص636). امام راحل در ادامه احتجاج خدا بر بندگان را اینگونه توضیح داده است که بندگان خدا در امور شرعیه و احکام الهیه که شامل تدبیر امور مسلمین و تمشیت و اداره سیاست و هر چه که متعلق به حکومت است میشود، اگر به غیر اولیاء الله رجوع کنند با وجود آنها هیچ عذر و بهانهایی ندارند. ولایت تشریعی و خلافت ظاهری، انتصابی است. فرد از ناحیه قانونگذار برای انجام تولیت امور منصوب میشود؛ گرچه ولیّ الله یا انسان کامل مظهر اسم اعظم است و در نتیجه، مظهر اسم ولایت تشریعی خداوند سبحان هم هست، لکن چون تشریع، متأخر از کون وجود است، ولایت تشریعی نیز متأخر از ولایت تکوینی است. ولیّ الله پس از تحقق حیات تشریعی، منصوب به خلافت ظاهری میشود؛ چنانکه رسول خدا(ص) تا پیش از بعثت، منصوب به ولایت تشریعی نبود. اگر چنین بود که میبایست پیش از بعثت نیز تولیت حیات قانونی را میکردند. امام خمینی(ره) بر همین اساس، استدلال میکند که اگر در جایی رسول خدا(ص) فردی را برای انجام امری انتصاب کند، انتصاب به ولایت تشریعی است، نه ولایت تکوینی؛ زیرا ولایت تکوینی اولیاء الله با موجودشدنشان جعل میشود. پس تمام انتصابها مربوط به ولایت تشریعی است. امام خمینی(ره) در تحکیم این استدلال میفرماید اگر جعل ولایت باشد، ولی تردید در ولایت تکوینی یا خلافت ظاهره باشد، قدر متیقن آن است که چنین جعلی، ولایت تشریعی است: «معنی الخلافه رسول الله(ص) امر معهود من أول الاسلام، لیس فیه ابهام، و الخلافه لو لم تکن ظاهره فی الولایه و الحکومه فلا أقل من أنها القدر المتیقن منها» (همان، ص628). زیرا ولایت تکوینی انسان کامل در عالم غیب ظاهر و در عالم شهادت و این جهان خفی است، بلکه انسان کامل در عالم شهادت سعی دارد ولایت تکوینیاش مخفی بماند و تنها برای معدود افرادی که محرم اسرار الهی هستند، آن را آشکار نمیکنند. ولایت تکوینی در عالم شهادت، سرّی از اسرار الهی است، بهخلاف ولایت تشریعی که به عالم شهادت تعلق دارد و جزء سرّ الله به حساب نمیآید. به همین دلیل است که ولی الله ولایت تشریعی خود و جانشینش را به صراحت اعلام میکند، بلکه او مأمور به ابلاغ آن است: «وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» (شعراء(26): 214)، «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» (مائده(5): 67). پس اگر ولیّ الله در عالم شهادت، تصریح بر ولایت خود و جانشینش کند، این تصریح در ظهور ولایت تشریعی دارد یا قدر متیقن از چنین بیانی، ولایت تشریعی است. ولایت تکوینی، به دلیل خلافت باطنی و تعلّقش به عالم غیب، تماماً «یلی الرّبی» (آن سویی و الهی) است و هیچ غبار و شأنی از شؤون عالم شهادت که وجه «یلی الخلق» (این سویی و زمینی) دارد، بر آن نمینشیند. ازاینرو، ولیّ الله هیچ شائبهای در افتخار به ولایت تکوینی در خود راه نمیدهد. اگر در لحظاتی ذکری از آن به زبان آورد، مفتخرانه بیان میکند، اما ولایت تشریعی به دلیل تعلّق به عالم شهادت که واجد وجه یلی الربّی و یلی الخلقی (وجه قدسی و زمینی) است، در مظانّ تردید از پذیرش است. ولیّ الله ولایت تشریعی را به وجه خلقی آن اعتناء نمیکند، بلکه آن را به حال خود رها کرده به دنیاطلبان واگذارش میکند. پس اگر در مقام حفظ آن (ولایت تشریعی) برمیآید، نه از باب آنکه تمنّای ولایت تشریعی را دارد، بلکه از باب آنکه مکلّف به اعمال آن است؛ زیرا تکلیف، همان وجه یلی الربّی یا تکلیف الهی است. امام خمینی(ره) سخن امام علی(ع) را در بیارزشبودن حکومت، حتی از نعل مندرس در همین معنا گرفته است: فالرئاسته الظاهریه الصوریه أمر لم یعتن بها الأئمه(ع) الا لاجراء الحق، و هی التی أرادها علیبنأبیطالب(ع) بقوله ـ علی ما حکی عنه ـ : «و الله لهی أحبّ إلیّ من إمرتکم» مشیراً الی نعل لا قیمه لها (امام خمینی، 1379، ج2، ص625)؛ پس ریاست ظاهری و صوری نزد ائمه اطهار(ع) جز از برای احقاق و اجرای حق، مورد عنایت نبوده است و علیبنابیطالب(ع) همین بیاعتنایی به حکومت را با این جمله حکایتشده از ایشان ابراز کردند که در حال اشاره به کفش مندرس و بیارزش خود فرمودند: به خدا سوگند این ـ کفش بیارزش ـ نزد من محبوبتر از امارت بر شما است. حقیقت غدیر اکنون که دیدگاه امام خمینی(ره) درباره ولایت تکوینی و ولایت تشریعی معلوم گردید، به مسأله اصلی در این گفتار باز میگردیم. مسأله، عبارت از رواج باور غلط جدایی دین از سیاست در میان مسلمانان است. گفته شد که ایشان، برای ابطال چنین باوری به نص محکم واقعه غدیر خم استدلال کرده است. در تبیین این استدلال، لازم شد مفروض امام راحل درباره ولایت، مورد بازخوانی واقع شود تا بر مبنای آن به شرح استدلال ایشان بپردازیم. محمد رسول الله(ص) در سال دهم هجری به هنگام بازگشت از حجه الوداع تمام مسلمانان همراه را در منطقهای به نام «جحفه» و جایی به نام «غدیر خم» جمع کردند. مردم مدینه و مصر و عراق در این مکان از هم جدا میشوند. پس اگر رسول الله(ص) مأمور به ابلاغ پیام خداوند بر مسلمانان شده است، باید در این مکان (غدیر خم) قبل از پراکندهشدن مسلمانان، امر الهی را بر آنان ابلاغ کند. رسول خدا پس از آنکه نماز نیمروزی را به جماعت خواندند بر جهاز شتران بالا رفت تا همه مردم، آن حضرت را ببینند و خوب سخنانش را بشنوند. رسول الله(ص) خطبهای خواند که بعدها به «خطبه غدیر» معروف گشت. رسول خدا در آن خطبه ابتدا به حمد الهی پرداخت و از پایان عمر مبارکشان در این جهان خبر داد و سپس از مردم خواست که به یکتایی خداوند و نبوّت ایشان و وجود روز رستاخیز گواهی دهند. همه مسلمانانِ حاضر در غدیر خم به این امر شهادت دادند. آنگاه رسول الله(ص) فرمودند من دو امانت را برای پس از خود در میان شما جا میگذارم. پس هر کس که بخواهد با من در کنار حوض کوثر جای گیرد، باید با این دو امانت آنگونه که شایسته است، رفتار کند. آن دو امانت، «قرآن» و «عترت» است. آنگاه رسول خدا دست علی(ع) را بالا گرفت و خطاب به مسلمانان فرمودند: «من کنت مولاه فعلیّ مولاه». سپس دست نیایش به سوی آسمان گشود و نیایشگرانه گفت: «بار خدایا، هر آن کس علی را سرپرست خویش گرفت، تو نیز او را سرپرست و یاور باش و هر آن که با او دشمنی ورزید، تو با او دشمن باش(1) (قزوینی، 1380، ص380). امام خمینی(ره) میفرماید: آنچه که در غدیر خم اتفاق افتاد، انتصاب علی(ع) به مقام ولایت سیاسی یا همان ولایت تشریعی بود. آن حضرت در غدیر خم منصوب به ولایت معنوی و تکوینی نشدند. اساساً ولایت تکوینی انتصابی نیست. ولایت معنوی برای امام علی(ع) با همان آفرینش آن حضرت ایجاد شده است. هیچ لزومی ندارد که رسول الله(ص) ولایت معنوی علی(ع) را بر مسلمانان ابلاغ کند؛ زیرا نه آن حضرت به چنین ابلاغی نیاز داشت ـ مردم بدانند یا ندانند، امام علی(ع) مظهر اسم اعظم الله، انسان کامل است ـ و نه بدخواهان از آن جماعت که به ظاهر اسلام آورده بودند، در دل باور به این حقیقت داشتند. پس آنچه لازم بود بر مسلمانان ابلاغ شود، مسأله جانشینی و استمرار حکومت اسلامی توسط کسی که از سوی خداوند سبحان تعیین شده میباشد. پس مسأله غدیر خم، ولایت سیاسی است: قضیۀ غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است والا مقامات معنوی، قابل نصب نیست؛ یک چیزی نیست که با نصب، آن مقام پیدا شود،... مسأله، مسأله حکومت است. مسأله، مسأله سیاست است. حکومت، عِدلِ سیاست است؛ تمام معنای سیاست است. خدای تبارک و تعالی این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کنند، چنانچه خود رسول خدا سیاست داشت و حکومت بدون سیاست ممکن نیست. این سیاست و این حکومتی که عجین با سیاست است، در روز غدیر برای حضرت امیر ثابت شد (امام خمینی، 1378، ج8، ص113). حکومت برای امام علی(ع) هیچ ارزشی ندارد. آن کس که مظهر اسم اعظم الله است و باذن الله قادر به تصرف در عالم کائنات است، چه ارزشی دارد که منصوب به ولایت سیاسی شود، مگر آنکه به این واسطه اقامه عدل کند. اساساً اگر مقام ولایت تکوینی برای آن حضرت نبود، از سوی خداوند، منصوب به ولایت سیاسی نمیشد. پس غدیر، چیزی نیست که امام علی(ع) به واسطه آن افتخار کند: مسأله غدیر، مسألهای نیست که بنفسه برای حضرت امیر یک مسألهای پیش بیاورد، حضرت امیر مسأله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همۀ جهات بوده است، موجب شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد، آنکه ارزش دارد، خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است... اینکه در روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آن قدر ارزش و تجلیل کردهاند، نه از باب اینکه حکومت یک مسألهای است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس میگوید که «به قدر این کفش بی قیمت هم پیش من نیست» آنکه هست، اقامه عدل است (همان، ص112). چنین تفسیر و تبیینی از غدیر خم، اختصاص امام خمینی(ره) است که بر مبنای دیدگاه ایشان در نسبت میان ولایت تکوینی و ولایت تشریعی بهدست آمده است. بر این اساس، غدیر ردیّهای مستحکم بر باور غلط جدایی دین از سیاست است. آن کس که چنین باوری را در میان مسلمین ترویج میکند، تکذیب خدا را کرده است: «آن که میگوید دین از سیاست جداست، تکذیب خدا را کرده است، تکذیب رسول خدا را کرده است، تکذیب ائمه هدی را کرده است» (همان، ص114)؛ زیرا غدیر خم صراحت دارد که رسول خدا(ع) مأمور به ابلاغ انتصاب الهی علی(ع) به عنوان جانشین و سرپرست حکومت اسلامی است. بنابراین، غدیر، قاعده و حقیقت کلی عدم جدایی دین از سیاست را به صراحت تأیید کرده است. در واقع، غدیر حامل دو حقیقت و دو پیام اصلی است: نخست آنکه دین از سیاست جدا نیست؛ دیانت عین سیاست است و سیاست عین دیانت. حقیقت دوم آنکه امام علی(ع) از سوی خداوند سبحان منصوب به ولایت سیاسی شده است. ممکن است پارهای از گرایشهای مذهبی به هر دلیلی حقیقت دوم را انکار کنند، لکن انکار حقیقت دوم موجب نمیشود که حقیقت اول (عدم جدایی دین از سیاست) را نیز انکار نمایند. امام خمینی(ره) با تکیه بر اشتمال غدیر بر حقیقت اول، به عموم مسلمانان ـ اعم از شیعه و سنّی ـ خطاب کرده است. اختلافات عقیدتی نباید موجب اختلاف در سیاست شود: «عقاید مختلف اسباب اختلافات خارجی چرا بشود؟ چرا در این امری که همه مشترک هستیم با هم نباشیم» (همان، ص121). بدین ترتیب، از منظر ایشان، غدیر، نه تنها ابطالی بر باور غلط جدایی دین از سیاست است، بلکه پیامآور وحدت میان مسلمین نیز هست. بر این اساس، هر مسلمانی؛ اعم از شیعه و سنّی که دلنگران رواج سکولاریسم سیاسی و اندیشه جدایی دین از سیاست در جهان اسلام را دارد، باید به حقیقت پیام غدیر تمسّک کند و بر مبنای آن میتواند با مسلمانان معتقد به سکولاریسم سیاسی احتجاج کند. نباید عالم شیعی حقیقت غدیر را به ولایت تکوینی تأویل ببرد و همچنین نباید عالم سنی به دلیل اختلافات عقیدتی، غدیر را از اساس انکار کند. همه مسلمانان معتقد به ضرورت ولایت سیاسی در اسلام، برای احتجاجهای سیاسی، محتاج استناد به غدیر هستند. نتیجهگیری امام خمینی(ره) در مقام رهبری نظام اسلامی با دو مسأله مهم روبرو بود: نخست مشروعیت حکومت دینی و دیگری وحدت مسلمین در امر سیاسی. باور غلط جدایی دین از سیاست، منشأ پیدایش این دو مسأله است. پس باید راه حلی برای آن پیدا کرد. مسلماً اگر این راه حل، مستند به نصوص اسلامی باشد، مستحکم خواهد بود. امام خمینی(ره) این راه حل را در نص اسلامی «واقعه غدیر خم» میداند. غدیر، بر خلاف برداشت رایج که آن را مسأله اختلاف برانگیز تلقی کردهاند، اما از منظر امام خمینی، نصّ مسلم در تأیید حکومت اسلامی و عدم جدایی دین از سیاست و نیز عنصری وحدتبخش است. به عقیده ایشان، غدیر، پاسخی روشن به مسأله مشترک میان اهل سنت و تشیع است. مسأله مشترک همان باور غلط به جدایی دین از سیاست است. آنچه که در روز غدیر اتفاق افتاد، ردّیهای بر این باور غلط است. بنابراین، غدیر پاسخی به آن مسأله مشترک است و هر پاسخی که راه حل برای مسأله مشترک باشد، لاجرم وحدتبخش است. پی نوشت: 1. برای آگاهی از مستندات واقعه «غدیر خم» به کتاب گرانسنگ «الغدیر»، تألیف علامه امینی;، رجوع شود. منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. امام خمینی، سیدروح الله، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1372. 3. ----------------، آداب الصلاه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چ15، 1378. 4. ----------------، صحیفه امام، ج8 و21، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378. 5. ----------------، ولایت فقیه، تهران: مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چ7، 1377. 6. ----------------، کتاب البیع، ج2، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1379. 7. ----------------، امامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی; (تبیان، دفتر 42)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1381. 8. رحیمی، امین، امام خمینی و عرفان اسلامی، تهران: انتشارات پژوهشکده امام خمینی(ره)، 1385. 9. قزوینی، سیدمحمدکاظم، امام علی(ع) از ولادت تا شهادت، ترجمه علی کرمی، تهران: انتشارات دلیل ما، 1380. داود مهدویزادگان: دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. فصلنامه حکومت اسلامی شماره 73. انتهای متن/
http://fna.ir/XNJN1U
94/10/24 - 07:33
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]
صفحات پیشنهادی
غدیر و سیاست در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) - بخش اول انحراف، ذاتاً پرسشبرانگیز است
غدیر و سیاست در اندیشه سیاسی امام خمینی ره - بخش اولانحراف ذاتاً پرسشبرانگیز استغدیر هم اصالتبخش حکومت اسلامی است و هم بر خلاف عقیده رایج وحدتبخش است چکیده &nدرآمدی بر جایگاه «عدالت» در اندیشه فقهی امام خمینی (ره) -بخش دوم و پایانی نقد نظریه عدالت عرفی
درآمدی بر جایگاه عدالت در اندیشه فقهی امام خمینی ره -بخش دوم و پایانینقد نظریه عدالت عرفیعدهای عدالت را به عنوان یک قاعده فقهی قلمداد نموده و گروهی دیگر عدالت عرفی را به عنوان مستند استنباطات فقهی خود قرار میدهند بررسی نظریه آیا میتوان عدالت را بهعنوان یکجستاری در حیات نوری امامان علیهم السلام - بخش دوم و پایانی شئون وجود نوری امامان علیهم السلام نسبت به دیگر آفر
جستاری در حیات نوری امامان علیهم السلام - بخش دوم و پایانیشئون وجود نوری امامان علیهم السلام نسبت به دیگر آفریده هامراجعه به سخنان امامان علیهم السلام برای برون رفت از اتهامات و رسیدن به نگرش مطابق با واقع یکی از مهم ترین راهکارها به شمار می آید 2 شئون وجود نوری امامانمنشأ مشروعیت ولایت فقیه از دیدگاه امام و رهبری - بخش دوم و پایانی بررسی نظریه نصب ولایت فقیه
منشأ مشروعیت ولایت فقیه از دیدگاه امام و رهبری - بخش دوم و پایانیبررسی نظریه نصب ولایت فقیهطرفداران هر دو نظریه مشروعیت مردمی نظریه انتخاب و مشروعیت الهی ـ مردمی نظریه تلفیقی به خطا رفتهاند نقد و بررسی در رابطه با مسأله بیعت در صدر اسلام باید توجه داشت که هرگز بیعتبررسی زیارتگاههای مبتنی بر رؤیا در مصر و شام - بخش دوم و پایانی مشاهد رؤیت امام علی(ع)
بررسی زیارتگاههای مبتنی بر رؤیا در مصر و شام - بخش دوم و پایانیمشاهد رؤیت امام علی ع توجه پیروان ادیان از جمله مسلمانان به معنویت و در بسیاری موارد وجود علاقه وافر به پیامبران ع شخص رسول اکرم ص صحابه و اهل بیت ع ایشان را می توان از جمله عوامل شکل گیری این زیارتگاه ها دانستدولت متحد یا اتحادیه کشورهای اسلامی از آرمان تا واقعیت - بخش دوم و پایانی موانع وحدت سیاسی جهان اسلام
دولت متحد یا اتحادیه کشورهای اسلامی از آرمان تا واقعیت - بخش دوم و پایانیموانع وحدت سیاسی جهان اسلاماز آنجا که وحدت مذهبی تقریباً امری ناممکن است بهنظر میرسد شکل ایدهآل دولت متحد اسلامی بر مبنای امت واحده تنها در دولت کریمه امام زمان عج امکانپذیر خواهد بود 4 جهانرویکردی فقهی به تصدیگری زنان در عرصه سیاسی، اجتماعی - بخش دوم و پایانی ادله عدم جواز تصدی گری زنان
رویکردی فقهی به تصدیگری زنان در عرصه سیاسی اجتماعی - بخش دوم و پایانیادله عدم جواز تصدی گری زنانبنای عقلا از جمله دلایلی است که میتوان بر جواز تصدیگری زنان در عرصههای عمومی بدان استناد کرد بخش دوّم ادله منع عدم جواز الف روایات در مجامع روایی شیعه و اهل سنّت در خصوتبیین نظری کارآمدی سیاسی نظام ولایت فقیه - بخش دوم و پایانی جایگاه برجسته مصلحت عمومی در نظام ولایت فقیه
تبیین نظری کارآمدی سیاسی نظام ولایت فقیه - بخش دوم و پایانیجایگاه برجسته مصلحت عمومی در نظام ولایت فقیهجایگاه مصلحت عمومی در نظریه و میزان انعطافپذیری آن در راستای تحقق این امر نقش بهسزایی در فرآیند ارزشگذاری نظریههای سیاسی ایفاء میکند 3 تأمین مصلحت عمومی یکی از مؤاصول سیاست خارجی از نگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری
اسلام تایمز سیاست خارجی همواره از مناقشه برانگیزترین حوزه های سیاست گذاری بوده است مروری بر اصول و شاخص های جهت گیری سیاست خارجی از نگاه حضرت امام خمینی ره و رهبر معظم انقلاب می تواند ما را با اندیشه ژرف و عمق نگاه های ایشان در این حوزه بیشتر آشنا سازد مروری بر اصول و شاخص هاتحلیل رفتار واقع گرایانه در سیره علوی - بخش دوم و پایانی دلایل نپذیرفتن حکومت از طرف علی علیه السلام
تحلیل رفتار واقع گرایانه در سیره علوی - بخش دوم و پایانیدلایل نپذیرفتن حکومت از طرف علی علیه السلامدر سیره سیاسی امیرالمؤمنین ع نمونه هایی یافت می شود که حضرت برای حفظ حکومت و اقتدار آن نسبت به رعایت حدود شرعی انعطاف نشان داده اند مشاوره دادن به خلیفه دوم سؤال این است-
گوناگون
پربازدیدترینها