تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):عبادت را نزد خويش ناپسند مگردانيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829565553




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

غدیر و سیاست در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) - بخش اول انحراف، ذاتاً پرسش‌برانگیز است


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: غدیر و سیاست در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) - بخش اول
انحراف، ذاتاً پرسش‌برانگیز است
غدیر، هم «اصالت‌بخش» حکومت اسلامی است و هم بر خلاف عقیده رایج، «وحدت‌بخش» است.

خبرگزاری فارس: انحراف، ذاتاً پرسش‌برانگیز است



  چکیده                                                                نوشتار پیش رو، بازخوانی یکی از سخنرانی‌های بسیار ارزشمند و روشنگرانه امام خمینی(ره) در روز عید غدیر (دوم شهریورماه 1365/ هجدهم ذی الحجه 1406) است. ایشان در این سخنرانی به مسأله و باور غلط «جدایی دین از سیاست» توجه کرده است. این مسأله مشترک میان تمام مسلمانان با هر نوع گرایش مذهبی است. پس اگر پاسخی به این مسأله مشترک داده شود، نه فقط ردّیه‌ای بر باور غلط جدایی دین از سیاست است، بلکه عاملی برای ایجاد وحدت اسلامی خواهد بود.  امام خمینی(ره) پاسخ مسأله را در واقعه غدیر جستجو کرده است. ایشان بر مبنای دو مقوله «ولایت تکوینی» و «ولایت تشریعی»، نشان داده است که قضیه غدیر، قضیۀ «جعل حکومت» است، این است که قابل نصب است و الّا مقامات معنوی، قابل نصب نیستند. بدین ترتیب، غدیر، هم «اصالت‌بخش» حکومت اسلامی است و هم بر خلاف عقیده رایج، «وحدت‌بخش» است. واژگان کلیدی امام خمینی(ره)، ولایت تکوینی، ولایت تشریعی، دین و سیاست، غدیر مقدمه امام خمینی(ره) در روز عید غدیر سال 1365 درباره این عید، بیاناتی را عرضه داشتند که از جهات مختلف، مهم و روشنگرانه است. ازاین‌رو، تلاش داریم در این نوشتار، اهمیت و ارزش بیانات امام راحل را بازخوانی و تحلیل محتوایی نماییم. شیعیان جهان، هجدهم ذی الحجه را روز عید غدیر نامیده، آن را بزرگ می‌دانند و در آن روز به مدح و ثنای حضرت وصی؛ امیرالمؤمنین علی(ع) مشغولند. از اهتمام شیعیان بر بزرگداشت این روز، عموماً مسأله‌ای اختلافی برداشت شده است؛ اختلاف عقیدتی و مذهبی میان اهل تشیع و اهل تسنن بر سر روز غدیر. بازتاب اینگونه اختلافات مذهبی در حوزه سیاست و سیرۀ دولتمردان، شکل‌گیری قاعدۀ سیاسی «بزرگداشت تشریفاتی» است. دولتمردان به شدّت از هرگونه عوامل تنشزا در حوزه سیاست پرهیز می‌کنند. از جمله عوامل تنشزا در نظر حاکمان، اختلافات مذهبی است. رخنه اختلاف مذهبی در پیکره سیاست و دولت، اسباب چندگانگی و تزلزل در تصمیمات سیاسی خواهد شد. در چنین شرایطی، حاکمان و دولتمردان تلاش می‌کنند از کنار موضوعات و مسائل اختلافی با سکوت گذر کنند و یا اگر سیاست سکوت پر هزینه است، به سیاست «بزرگداشت تشریفاتی» رو آورند؛ یعنی اگر روز جشن مذهبی باشد، دولتمردان نیز همگام با اقشار جامعه، به چراغانی شهر و دوایر حکومتی مشغول می‌شوند و مراسم مدح و ثناء به راه می‌اندازند و اگر هم روز ماتم باشد، بیرق عزا برپا می‌کنند. امام خمینی(ره) در سال 1342، نهضت دینی‌ای را به راه انداخت که اوج آن، وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 بود. ثمرۀ این انقلاب، تأسیس نظام سیاسی اسلامی در دنیای عرفی شده (غیر دینی و دنیوی شده) بود که در دهه اول، رهبری نظام نوپای اسلامی بر دوش ایشان بود. شرایط رهبری نظام سیاسی در دوره تأسیس، فوق‌العاده دشوار و حساس بود. هرگونه تصمیمات و مواضع سیاسی از سوی رهبری و کارگزاران این نظام نوپا می‌توانست تنشزا یا آرامش‌بخش باشد؛ به ویژه که اگر انقلاب، دشمنان داخلی و خارجی زیادی داشته باشد؛ دشمنانی که مترصد فرصتی برای ضربه‌زدن و براندازی نظام اسلامی هستند. در این میان، اختلافات و مسائل قومی و مذهبی از جمله دستاویزهای مهم ضد انقلاب داخلی و خارجی برای ضربه‌زدن هستند. بنابراین، طبیعی است که رهبری و کارگزاران نظام انقلابی، دغدغه جلوگیری از برافروختن فتنه اختلافات قومی ـ مذهبی را در سر داشته باشند. این دغدغه، ریشه در یک دل‌نگرانی عظیم؛ یعنی «عادی‌سازی انقلاب» دارد. عادی‌سازی انقلاب، فرآیند گذار جامعه و نظام سیاسی از وضع انقلابی به شرایط عادی و غیر انقلابی است. اگر مسأله اختلافات قومی ـ مذهبی، مربوط به ساحت عملی نظام سیاسی است، مسأله «اصالت» هم مربوط به ساحت نظری حکومت می‌شود. نظام نوین سیاسی که پیامد انقلاب مردمی بوده است، به دلیل مسبوق به سابقه نبودنش با پرسش نظری «اصالت» مواجه است. پرسش اصالت از رهبران نظام نوین، مطالبه توجیه عقلانی برای اصالت و حجیت آن نظام را دارد؛ چنانکه امام خمینی(ره) به دنبال تأسیس نظام سیاسی مبتنی بر اصل ولایت مطلقه فقیه با چنین پرسشی درگیر بودند؛ زیرا ایشان در زمانه‌ای حکومت اسلامی را تأسیس کردند که ذهنیت‌ها از اصل جدایی دین از سیاست و اصالت حکومت غیر دینی پر شده است. جهان اندیشه‌ای که امام خمینی در آن به سر می‌برد با توجیه عقلانی حکومت اسلامی و عدم جدایی دین از سیاست، بیگانه است. این بیگانگی، حتی در اذهان عالمان مسلمان نیز جا باز کرده است. بنابراین، امام خمینی باید توجیه و حجیت دینی نظام سیاسی نوین را تبیین کند. بدین ترتیب، امام راحل در بعد عملی با مسأله اختلافات مذهبی مواجه است؛ زیرا ایشان مؤسس نظامی سیاسی است که از متن فقه سیاسی تشیع برآمده است و در بعد نظری با مسأله اصالت حکومت دینی درگیر است. طبیعی است که بعد نظری مسأله، عام‌تر از بعد عملی آن است؛ چرا که در بعد نظری، به تبیینی نیاز است که برای افراد ـ اعم از شیعه و سنّی ـ مقبول باشد. به عبارت دیگر، مسأله نظری، پرسشی ناظر بر کبرای قضیه و مسأله عملی، ناظر بر صغرای قضیه است. اکنون، باید ملاحظه کرد که چگونه امام خمینی(ره) در تبیین پاسخ به این دو پرسش عام و خاص وارد عمل شده است؟ ایشان چگونه توانسته است پاسخ معقولی از این دو پرسش را در قالب قضیه‌ای منطقی ارائه دهد؟ به عبارت دقیق‌تر، ایشان به عنوان بنیانگذار نظام سیاسی نوین و حاکم اسلامی، چگونه توانسته است منادی وحدت اسلامی و اصالت حکومت دینی باشد؟ برداشت نگارنده آن است که امام خمینی(ره) از راه توجه عمیق به واقعه غدیر، توانسته پاسخ جامعی برای  این دو مسأله اساسی تدارک ببیند. این پاسخ را در سخنرانی دوم شهریور 1365، مصادف با هجدهم ذی الحجه 1406 هجری قمری ـ روز عید غدیر ـ مورد مطالعه و بررسی قرار داده‌ایم. از مطالعه بیانات ایشان در این سخنرانی معلوم می‌گردد که چگونه یک واقعه تاریخی به ظاهر اختلاف‌برانگیز در قامت منادی وحدت اسلامی و اصالت‌بخش حکومت اسلامی و حجیت اصل عدم جدایی دین از سیاست، ظاهر می‌شود. اما پیش از ورود در بحث، ذکر چند مفروض اصلی که به کار این پژوهش می‌آید لازم است. مفروضات مفروض اول هر انحرافی، مسأله است. چنین گمان می‌رود که انحراف تا وقتی به مسأله تبدیل نشود، ضرورتی برای پرداختن به آن نیست؛ مسأله است که فرد یا جامعه را وادار به طرح پرسش‌هایی پیرامون موضوع و یافتن پاسخ و راه حل می‌کند. ممکن است شاهد انحرافات زیادی باشیم، ولی چون انحراف را لزوماً مسأله درگیرکننده نمی‌دانیم، با بی‌تفاوتی از کنار آن انحرافات می‌گذریم؛ حال آن که این برداشت، نادرست است. انحراف، ذاتاً پرسش‌برانگیز است؛ زیرا انحراف، خروج از حقیقت و خط مستقیم است. پس طبیعی است که درباره دلایل و علل خروج از حقیقت، پرسش‌هایی به وجود بیاید. مفروض دوم هر موضوعی که پاسخگوی مسأله مشترک باشد، وحدت‌بخش است. وقتی پرسش، مشترک میان افراد و گروه‌های مختلف باشد، پاسخی که به آن پرسش داده می‌شود، خود به خود موجب اتحاد نظری یا عملی می‌شود. مفروض سوم مسأله مشترک، به ذاتی و عرضی تقسیم می‌شود. مسأله مشترک ذاتی پرسش بی‌واسطه و مطلق است؛ پرسشی که برای همه افراد، قطع نظر از هرگونه اختلاف و امتیازی پدید می‌آید. در اینجا می‌توان به پرسش اصالت و حجیت مثال زد. پرسش از مشروعیت حکومت، فقط برای فرد یا گروه خاصی طرح نمی‌شود. هر عاقلی به طور طبیعی درباره مشروعیت حکومت سؤال می‌کند، اما مسأله مشترک عرضی با واسطه و مقید است؛ پرسش عامی که به‌واسطه وجود اختلاف یا شرایط مخصوص، برای فرد یا گروهی از انسانها پدید می‌آید. در اینجا می‌توان به اختلافات قومی ـ مذهبی اشاره کرد. اینگونه اختلافات برای جامعه و حکومت، مسأله مشترک عرضی است. اگر نزاعی میان اقوام مختلف یا پیروان مذاهب در جامعه در نمی‌گرفت، مسأله مشترکی با عنوان اختلافات قومی ـ مذهبی هم پدید نمی‌آمد. وقتی همه اقوام یا پیروان مذاهب به شکل مسالمت‌آمیز به‌سر ببرند و یا اساساً قوم واحد یا مذهب واحدی در جامعه وجود داشته باشد، مسأله مشترکی به نام منازعات قومی و مذهبی هم پدید نمی‌آید. پرسش‌های عرضی، به تبع پاسخ مسأله ذاتی، حل می‌گردد، ولی عکس آن صادق نیست؛ زیرا پاسخ به مسائل ذاتی، بنیادی و ریشه‌ای است. هر فرعی به اصل باز می‌گردد، ولی اینطور نیست که اصل به فرع خود بازگشت کند. مفروض چهارم وحدت اسلامی جزء اصول استراتژیک و تغییرناپذیر امام خمینی(ره) است. این اصل بنیادی برای ایشان در زمان تشکیل حکومت اسلامی بیش از پیش ضرورت پیدا کرده بود. بطوری که یکی از توصیه­های مستمر ایشان به ملت و دولت و عموم مسلمانان جهان، لزوم وحدت اسلامی بود. توصیه به وحدت در وصیت­نامه فراموش نشده است. امام راحل در آن وصیت­نامه علمای اسلام و دولت­های مسلمین را به بر داشتن ­گام­هایی برای ایجاد وحدت میان مسلمانان سفارش کرده است: وصیت من به ...علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی، دولت­ها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی، خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند، در این صورت، پیروزی را در‌ ‌آغوش خواهند کشید و نیز ملت­ها را دعوت به وحدت کنند و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دست‌ برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر این برادری ایمانی با همت دولت­ها و ملت­ها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل می‌دهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم، این برادری و برابری حاصل شود (امام خمینی، 1378، ج21، ص427). امام خمینی(ره) ضرورت وحدت اسلامی را  از قرآن کریم آموخته است و اصل وحدت را بر مبنای آموزه وحیانی تفسیر می­کند. به عقیده ایشان هر گونه وحدت مطلوب نیست، بلکه وحدت گردآمده حول الله ملاک است. وحدت اسلامی مبتنی بر اعتصام به الله است: خدای تبارک و تعالی امر فرموده است «واعتصموا بحبل الله» اجتماع، لکن اجتماع با تشبث به حبل الله. هر اجتماعی مطلوب نیست، واعتصموا بحبل الله مطلوب است، همان است که إقرأ باسم ربک.  اسم رب همان ریسمانی است که همه به آن باید اعتصام کنند. مردم را دعوت کنید به وحدت، دعوت کنید به اینکه گروه گروه نشوند (امام خمینی، 1378، ج8، ص334). کمتر کسی است که همچون امام خمینی(ره) رابطه وثیقی میان وحدت اسلامی و حکومت بر قرار کرده است. به عقیده ایشان یکی از مأموریت­های حکومت، برقراری وحدت مسلمین است.حکومت اسلامی نمی­تواند از این مأموریت شانه خالی کند؛ زیرا قوام جامعه در استواری وحدت است و حکومت، پاسدار قوام جامعه است: «تشکیل حکومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمین است؛ چنانکه حضرت زهرا(س)، در خطبه خود مى فرماید که امامت براى حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است (امام خمینی، 1377، ص37). طرح مسأله اکنون با ملاحظه مفروضات بالا معلوم می‌شود که چگونه امام خمینی(ره) غدیر را پاسخی بنیادی به مسأله‌ای بنیادی تفسیر کرده است، به‌طوری که پاسخ مسأله فرعی نیز روشن می‌شود. ایشان مسأله بزرگداشت عید غدیر را در آذین‌بندی و قصیده‌خوانی و مداحی نمی‌داند. همه این امور از باب تکریم موضوع خوب است، ولی مسأله بنیادین در زنده‌نگه‌داشتن این عید، چیز دیگری است (امام خمینی، 1378، ج8، ص112). تصریح به این مطلب بیانگر آن است که بنا نیست با عید غدیر همچون حاکمان بی‌دغدغه، تشریفاتی عمل شود. غدیر برای حاکم اسلامی جدی است و هرگز نباید آن را تا حدّ بزرگداشت تشریفاتی فرو کاست. غدیر، فلسفه حکومت اسلامی است که ارزش آن از طریق توجه به انحراف  مشترک اساسی میان مسلمانان، معلوم می‌گردد. انحراف بزرگی برای ملت‌های مسلمان، خصوصاً برای شیعیان اتفاق افتاده است. جهان اسلام، انحرافات زیادی را شاهد بوده است، لکن انحراف بزرگ و اساسی، همان اندیشه جدایی دین از سیاست است. گرچه امروزه چنین باوری به مسلک رسمی دولت‌ها و کارگزاران حکومتی تبدیل شده است، ولی در تاریخ سیاسی جهان اسلام، سابقه دیرینه دارد و به دوره سلطه اموی و عباسی باز می‌گردد: اعوجاج زیاد پیدا شده، اما بزرگترینش این است که دست‌هایی از زمان سابق از زمان خلفای اموی و عباسی از آن زمان دست‌هایی پیدا شده است که بگویند که دین، علی حده از مسائل است و سیاست، علی حده از حکومت است (همان، ص114). امام خمینی(ره) ریشه بسیاری از انحراف‌های جهان اسلام ـ اعم از تشیع و تسنن ـ را به انحراف اصلی جدایی دین از سیاست، بازگردانده است. اعوجاج‌های فکری و عملی، از باور به جدایی دین از سیاست ناشی می‌شوند. وقتی این عقیده انحرافی در میان شیعیان رسوخ کند، آنچه از تکریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) باقی می‌ماند، بزرگداشت تشریفاتی است؛ یعنی چراغانی بشود و قصیده‌خوانی و مداحی شود. باور غلط جدایی دین از سیاست، مانع اقدامی بیش از بزرگداشت تشریفاتی که همان بزرگداشت محتوایی است، می‌شود. چنین باوری، دین را صرفاً امری تعبدی معرفی می‌کند و قلمرو آن به رابطه شخصی فرد با خدا محدود می‌شود: «بازیگرهای دنیا که دیدند باید دین را یک چیز تعبدی قرار داد، این بازیگرها آمدند و اینطور کردند که ماها هم باورمان آمده بود که دین چکار به سیاست، سیاست مال امپراتورها» (همان) است. باور جدایی دین از سیاست، خیالات نادرست دیگری را نیز به همراه آورده است.  گروهی چنین خیال کرده‌اند که عرفان، یعنی گوشه‌گیری و ذکر و وردخوانی و سماع انجام دهند: «خیال می‌کردند که کسی که عارف است، باید دیگر به‌کلی کناره گیرد از همه چیز و برود کنار بنشیند و یک قدری ذکر بگوید و یک قدری تغنی»، «خیال شده که اهل سلوک نباید کار به مردم داشته باشد»، «در شهر هر چه می‌خواهد بگذرد، من اهل سلوکم، بروم یک گوشه‌ای بنشینم و وِرد بگویم و سلوک به قول خودش پیدا کند» (همان، ص116). به تعبیر امام راحل، افراد با چنین خیالات نادرستی، «دکانداری» می‌کنند. به اهل علم ضروری چنین القاء شد که «لباس جندی» را حرام بداند و برای آن دلیل آوردند که لباس جندی، لباس شهرت است، به عدالت مضر است. اهل علم حوزه را چکار به امور سیاسی ـ نظامی مملکت! باید هر کس مشغول درس خود باشد؛ فقیه به فقه، فیلسوف به فلسفه و عارف به عرفان (همان، ص117). فراگیری انحراف جدایی دین از سیاست ممکن است تصور شود که تأثیر باور انحرافی جدایی دین از سیاست، منحصر در شیعیان است؛ زیرا شیعیان از همان آغاز تا کنون با حکومت‌ها فاصله داشتند. تشیع تنها در پاره‌ای از مقاطع تاریخ به حکومت نزدیک شده است. این امر، زمینه فکری برای باور به درستی جدایی دین از سیاست را پدید آورده است. اما چنین زمینه‌ای برای نهادینه‌شدن این باور در میان اهل سنت موجود نبوده است؛ چون غالباً حکومت‌ها، سنی بودند. لذا، هیچگاه فاصله‌ای میان خلفا و اهل سنت پدید نیامده بود تا زمینه فکری برای جزم به جدایی دین از سیاست شکل گیرد. بنابراین، چگونه می‌توان گفت که چنین باور غلطی، مسأله‌ای اساسی و مشترک میان شیعه و سنی است؟! امام خمینی(ره) در توضیح عام البلوی‌بودن باور انحرافی جدایی دین از سیاست، همگان را به نظریه سیاسی رایج میان اهل سنت، توجه داده است. به عقیده ایشان، مهمترین دلیل بر سلطه این انحراف در میان اهل تسنن، سیطرۀ نظریه سیاسی «غلبه» است. آن کس که جدایی دین از سیاست را باور ندارد، هرگز نمی‌تواند نظریه «الحکم لمن غلب» را بپذیرد. اگر اسلام درباره سیاست و شرایط حاکم، دستوراتی را ابراز کرده است، نمی‌توان پذیرفت که شخص غالب با هرگونه ویژگی، حق حاکمیت دارد. ازاین‌رو، امام خمینی(ره) مسأله جدایی دین از سیاست را مسأله مشترک میان بلاد اسلامی دانسته است: الآن در سر تا سر کشورهای اسلامی داریم می‌بینیم، در همه‌جا این مسائل هست. باور کردند علمای اهل سنت به اینکه اطاعت از هر قلدری باید کرد، این هم به دست اشخاص قلدر پیدا شده است. امکان دارد یک همچو چیزی که پیغمبر اسلام احکام بفرستد و بگوید از آتاتورک که احکام ما را محو می‌کند اطاعت کنید! این را کدام عقل می‌پذیرد؟ (همان، ص120). اکنون که روشن شد انحراف جدایی دین از سیاست، مسأله مشترک میان تمام مذاهب جهان اسلام است و هیچیک از پیروان مذاهب اسلامی از این باور غلط مصون نمانده‌اند، آیا پاسخ قاطعی برای آن وجود دارد؟ امام راحل، در بیاناتشان پاسخی مبتنی بر نصوص اسلامی به آن داده است. غدیر، معتبرترین و محکم‌ترین نص اسلامی در ردّ باور غلط جدایی دین از سیاست است. اما چگونه ممکن است موضوعی که به ظاهر، میان فریقین دربارۀ آن اختلاف و نزاع کلامی برقرار است، بتواند پاسخگوی این مسأله مشترک باشد؟ قطعاً اگر غدیر پاسخگوی مسأله مشترک باشد، از سویی، حقیقت وحدت‌بخش آن آشکار می‌شود و از سوی دیگر، باور غلط جدایی دین از سیاست را باطل می‌کند. تبیین امام خمینی(ره) از غدیر خم بر همین اساس استوار است. ولایت تکوینی امام خمینی(ره) در تبیین حقیقت غدیر خم به موضوع منزلت فرد توجه دارد. منزلت و سیادت فرد بر دو گونۀ تکوینی و تشریعی است. فرد ممکن است تکویناً شرافت پیدا کند. شرافت تکوینی انسان، مظهر اسماء و صفات الهی‌بودن است و البته این شرافت در عالم وجود مراتبی دارد. بالاترین مرتبه شرافت وجودی انسان، مظهر اسم اعظم «الله» بودن است؛ زیرا اسم اعظم، جامع جمیع اسمای الهیه است. امام خمینی(ره) در این باره فرموده است: و اما اسم اعظم از حیث مقام الوهیت و واحدیت، اسم جامع همۀ اسمای الهی است؛ همانگونه که مبدأ و اصل جامع [آنها] است و [یا] هستۀ درخت، جامع شاخ و برگ است. یا به گونه شمول کل بر اجزاء، مثل لشگر که شامل دسته‌ها و افراد است و این اسم، به اعتبار اول [جامعیت] و حتی به اعتبار دوم [شمولیت] نیز حاکم بر تمام اسماء است و آنها همگی مظهر اویند و او بالذات بر [سایر] مراتب الهی مقدم است و حقیقت این اسم، به طور کامل جز برای خود خداوند و بنده‌ای که مورد رضایش باشد، تجلّی نمی‌کند (امام خمینی، 1381، ص24 به نقل از «شرح دعای سحر»، ص73). اگر نبود تجلّی اسمای الهی، عالم اعیان خلق نمی‌گشت، عالم اعیان به فیض تجلّی اسماء الله موجودند. پس هر یک از اعیان، مظهر اسماء الله هستند، لکن هر عینی به دلیل محدودیتی که دارد، نمی‌تواند مظهر اسم اعظم باشد. تنها عین انسانی، استعداد مظهر اسم اعظم‌بودن را دارد. انسانی را که مظهر اسم اعظم است، انسان کامل گویند: عین ثابت انسان کامل در ظهور، به مرتبه جامعیت و اظهار صورتهای اسمایی، در نشئه علمی، خلیفۀ اعظم خداست؛ زیرا اسم اعظم ـ از آن رو که جامع جلال و جمال و ظهور و بطون است ـ امکان ندارد که به مقام جمعی خود، بر هیچ یک از اعیان تجلی نماید؛ چراکه آینه محدود و کدر است؛ در حالی که آنچه مقابل آینه است، دارای وسعت و صفا و عدم کدورت است. پس به ناچار آینه‌ای می‌باید مناسب با صورت مقابل آینه تا امکان انعکاس نورش در آن آینه وجود داشته باشد تا [بدین وسیله] عالم قضای الهی ظهور یابد. اگر عین ثابت انسانی نبود، هیچ عینی از اعیان ثابته ظهور نمی‌کرد و اگر نبود ظهور اعیان ثابته، هیچیک از اعیان خارجی موجود نمی‌شدند و ابواب رحمت الهیه مفتوح نمی‌گردید (امام خمینی، 1372، ص35). امام خمینی(ره) در بیان دیگر، انسان کامل را مثال اعلای خداوند و آیت کبرا و کتاب مبین و بنای عظیم و کلید باب معرفه الله خوانده است: اعلم انّ الانسان الکامل هو مثل الله الاعلی و آیته الکبری و کتابه المستبین و النباء العظیم و هو مخلوق علی صورته و منشأ بیدی قدرته و خلیفه الله علی خلیقته و مفتاح باب معرفته، من عرفه فقد عرف الله و هو بکل صفه من صفاته و تجلّ من تجلیّاته آیه من آیات الله، و من الأمثال العلیا لمعرفه بارئه معرفه تامه (امام خمینی، 1381، ص31؛ به نقل از «شرح دعای سحر»، ص56). اما مصداق تامّ انسان کامل که شرافت تام وجودی بر عالمیان دارد، کیست؟ امام خمینی(ره) آن مصداق تام را در وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت؛ محمد(ص) و امیر مؤمنان؛ علی و حضرات معصومین(ع) دانسته است: رسول خدا(ص) انسان کاملی است که در رأس مخروطه این عالم واقع است. ذات مقدس حق‌تعالی که غیب است و در عین حال، ظاهر است و مستجمع همۀ کمال به طور غیر متناهی است، در رسول اکرم متجلی است به تمام اسماء و صفات (همان، ص67). چون «باء» ظهور توحید و نقطه تحت الباء [در بسم الله] سرّ آن است، تمام کتاب ظهوراً و سرّاً در آن «باء ـ موجود است و انسان کامل؛ یعنی وجود مبارک علوی ـ علیه الصلوه و السلام ـ همان نقطۀ سرّ توحید است و در عالم، آیه‌ای بزرگتر از آن وجود مبارک نیست، پس از رسول ختمی(ص) (امام خمینی، 1387، ص298). وجود انسان کامل به جعل تکوینی یا تجلّی الله بر عالم عین است. از باب آیه شریفه «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (یس(36): 82) است. امر در این آیه شریفه ایجادی است، وقتی امر ایجادی باری‌تعالی به چیزی تعلق گیرد، آن چیز از کتم عدم خارج شده، موجود می‌شود. انسان کامل، به دلیل مظهریت اسم اعظم الله، جامع همه اسماء الله است. پس او مظهر اسم ولایت است، اما این ولایت تکوینی است. انسان کامل، ولایت تصرف در کائنات را دارد. چنین ولایتی برای انسان کامل با همان جعل یا امر تکوینی ایجاد می‌شود. چنین نیست که ولایت تکوینی، پس از ایجاد برای انسان کامل حاصل شود. ولایت تکوینی اعطایی نیست تا پس از خلق به او داده شود، بلکه انسان کامل با همان امر ایجادی به مقام ولایت تکوینی نائل می‌گردد. منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. امام خمینی، سیدروح الله، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1372. 3. ----------------، آداب الصلاه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چ15، 1378. 4. ----------------، صحیفه امام، ج8 و21، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378. 5. ----------------، ولایت فقیه، تهران: مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چ7، 1377. 6. ----------------، کتاب البیع، ج2، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1379. 7. ----------------، امامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی; (تبیان، دفتر 42)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1381. 8. رحیمی، امین، امام خمینی و عرفان اسلامی، تهران: انتشارات پژوهشکده امام خمینی(ره)، 1385. 9. قزوینی، سیدمحمدکاظم، امام علی(ع) از ولادت تا شهادت، ترجمه علی کرمی، تهران: انتشارات دلیل ما، 1380. داود مهدوی‌زادگان: دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. فصلنامه حکومت اسلامی شماره 73. ادامه دارد...

http://fna.ir/ZCPEF9





94/10/23 - 07:33





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن